اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

هنر و رسانه  /  رسانه

رونمایی از کتاب «ورای متن»| چرا توصیف و روایت ماجرا مهم‌ترین بخش خبر است؟

مولف کتاب «ورای متن» گفت:‌ همه ما به عنوان فعالان عرصه انقلاب، مسئولیت بزرگی به دوش داریم تا بتوانیم گفتمان انقلابی گری را جایگزین گفتمان حاکم بر مناسبات کنونی کنیم.

رونمایی از کتاب «ورای متن»| چرا توصیف و روایت ماجرا مهم‌ترین بخش خبر است؟

خبرگزاری فارس-گروه رسانه: صبح امروز از کتاب «ورای متن»‌ به نویسندگی حسام رضایی در خبرگزاری فارس رونمایی شد. این کتاب شامل بخشی از یادداشت های منتشر شده در فضای مجازی و رسانه های داخلی و همچنین گفت و گوهای رضایی تحت عنوان خبرنگار است.

 

** رضایی: وظیفه ما این است که گفتمان انقلابی گری را جایگزین گفتمان حاکم بر مناسبات کنونی کنیم

 «حسام رضایی» مولف کتاب «ورای متن» گفت: ایران با منازعه دو جبهه گفتمانی رو به رو هستیم؛ در یک سوی این منازعه، ائتلاف لیبرالیسم و محافظه کاری و در سوی دیگر، انقلابی گری را داریم. آینده گام دوم انقلاب، به نتیجه این تقابل و رو در رویی بستگی دارد. محافظه کاری و لیبرالیسم  برخلاف ادعاهایی که مطرح می کنند، از اساس با مردم سالاری و جمهوریت و دموکراسی زاویه دارند. بر همین اساس من در کتابم مطلبی با عنوان «در باب دموکراسی موثر» را به رشته تحریر درآوردم و در آنجا اعلام کرده ام که باید روی مردم سالاری و حضور موثر مردم در ساحات مختلف حکمرانی تاکید داشت.

 

البته گرایش به مردم سالاری، امری خودآگاهانه نیست و عمدتا از واکنش جبری به بزنگاه های تاریخی حاصل می شود. مثلا در همین مورد کرونا، دولت مجبور شد به دلیل عبور از مشکلات اقتصادی، سهام های بورس را به معنی واقعی در اختیار مردم کوچه و بازار قرار بدهد و گامی به غایت مهم در راستای مردمی سازی و دموکراتیک شدن نهادهای اقتصادی بردارد. ما از سال ۶۸ تا الان، همواره در آرزوی خصوصی سازی و اجرای اصل ۴۴ بوده ایم اما هر بار با ناکامی مواجه شدیم اما بزنگاه تاریخی کرونا باعث شد تا بورس به عنوان بخش مهمی از اقتصاد کشور، به معنی واقعی خصوصی شود.

 

وی با اشاره به تمایل محافظه کاری و لیبرالیسم در ایران به حفظ نهادهای معیوب و ناکارآمد اقتصادی و سیاسی، گفت: تجربه نشان داده که محافظه کاری و لیبرالیسم در ایران، تمایلی به تغییر نهادهای ناکارآ ندارند و همین مساله به مشکل بزرگ ساختاری برای ما تبدیل شده است. وی افزود: برخلاف آنچه تصور میشود، نگرش محافظه کاری و لیبرالیسم به واسطه در اختیارداشتن امکانات گسترده مالی و سیاسی و تبلیغاتی، در ساختارهای حاکمیتی ما از نفوذ بالایی برخوردار است و باعث کج‌کارکردی های بزرگ شده است.

مولف کتاب «ورای متن» با اشاره به لزوم جانمایی اندیشه انقلابی گری به جای محافظه کاری و لیبرالیسم در کشور، گفت: همه ما به عنوان فعالان عرصه انقلاب، مسئولیت بزرگی به دوش داریم تا بتوانیم گفتمان انقلابی گری را جایگزین گفتمان حاکم بر مناسبات کنونی کنیم. این جایگزینی البته امری دفعی و آسان نیست و نیازمند فهم درست از شرایط موجود و حضور موثر رسانه ای است.

 

** صالحی: ایرانی ها برای قهرمان هایشان ارزش زیادی قائلند/ رمز موفقیت حاج قاسم ارتباطش با مردم بود

در ابتدای این مراسم دکتر «حمید صالحی» جانباز و استاد دانشگاه درباره این کتاب گفت: اگر قرار باشد در کشور ما کار رسانه ای و علمی صورت بگیرد مستلزم این است که دست بگذاریم روی مواردی که دردی از جامعه دوا می کند و اینطور بهتر است. خیلی خوب است که این کتاب تقسیم بندی شده است و به نظر می آید که جنس کتاب،‌ جنس توصیفی است. باید سوالی بپرسم از آقای رضایی که شما در این کتاب ازکدام جامعه صحبت می کنید؟ جامعه ای که انقلابی شود و مسیرهای عقلانیت را طی نکند نباید انتظار زیادی از آن داشت. وقتی در برخی موارد جامعه را دست نخورد گذاشتیم چطور می توانیم انتظار داشته باشیم؟ مگر قرآن نمی فرماید امانت را به دست اهلش بدهید؟ شما کجا امانت را به اهلش دادید؟

صالحی افزود:‌ از سال ۱۲۰۵ که نفت کشف شد تا زمان احمدی نژاد ۱۰۵۰ میلراد در آمد نفتی ما بوده و ۷۰۰ میلیارد از آن برای زمان احمدی نژاد بود اما این پول کجا رفت؟ و در کجا خرج شد؟ اگر می خواهیم در کتابی به جامعه بپردازیم باید موضوع ها را تفکیک کنیم. اگر موضوع ها را تفکیک کردیم تکلیف تولید، انتخابات ریاست جمهوری، منافع مالی و ... را هم تعیین کردیم مطمئن باشید به رشد می رسیم. ما به لحاظ ژئوپلیتیکی در بهترین نقطه دنیا هستیم اما نگاه که می کنیم می بینیم جوان ۱۸ ساله تا کمر در سطل زباله است! ما چه کار کردیم که یک جوان ۲۸ ساله باید سه کشتی داشته باشد و یکی اینطوری؟ چون پدرش مسئول است به مال و منال برسد! کتاب آقای رضایی مسکنی برای توصیف و بیان است.

 

وی با بیان خاطره ای از تاریخ کشورمان نیز گفت: در جنگ ایران با روس ها ایران شکست خورد. اما بعد از مدتی خواهرزاده بازکوییچ به ایران آمد و مستعمره شد در سفارت روسیه. او آدم سیاست مداری بود اما احساسی هم بود. به او می گویند خبر داری در تهران چه خبر است؟ ۴۰ دختر ایرانی در اینجا هستند که بگو بیایند اینجا و اگر نخواستی آنها را به گرجستان بفرست! همین خبر به مردم تهران می رسد و آنها را معترض می کند و به خیابان جلوی سفارت می روند. او می گوید چقدر مردم ایران پررو هستند! آنها می گویند ناموس ما است و در ادامه چند نفر کشته می شوند.

صالحی ادامه داد: فتحعلی شاه بعد از این اتفاق و کشته شدن خواهرزاده بازکوییچ می ترسد و می گوید اگر روس ها بفهمند تهران را از من می گیرند. همین می شود که با عده ای هدیه هایی برای تزار می برد. تزار در کمال ناباوری آنها را تحویل می گیرد و پذیرایی خوبی از آنها می کند و برمی گردند تهران. وقتی به تزار می گوید چرا چنین کردی او می گوید من برای ابد الدهر گرجستان و تفلیس و ... را از ایرانی ها جدا کردم و برای روسیه ثبت شد و دیگر ایرانی ها هیچ ادعایی ندارند و می گوید اگر من پاسخ ایرانی ها را می دادم دودمان تزار را به باد می دادم. همین اتفاق در شهادت حاج قاسم سلیمانی افتاد.

 

وی در همین زمینه بیان داشت: آنها فکر کردند وقتی سردار سلیمانی را به شهادت برسانند مردم ایران خوشحال می شوند! روز تشییع پیکرشان هر شهری دوست داشت تا مدت نیم ساعت پیکر در آنجا تشییع شود اما از سیل جمعیت این اتفاق نیفتاد و این تشییع باشکوه نشان می دهد که پتانسیلی در مردم بود که آزاد شد. .قتی به ترامپ گفتند تو مصاحبه نکن،‌گفت به من گفتند ایرانی ها از شهادت سردار سلیمانی خوشحال می شوند. به او گفتند تو کاری کردی مردمی که حتی برای راهپیمایی ۲۲ بهمن نمی آمدند الان برای قهرمان ملی شان آمدند و ایرانی ها برای قهرمان شان ارزش قائلند.

این استاد دانشگاه نیز افزود: باید این ارزش ها را پررنگ کنیم. حالا بگذریم از اینکه ماجرای هواپیمای اوکراینی و ۷۰ کشته در تشییع کرمان از دست رفتند و شیرینی این قهرمانی را از ما گرفت. اگر بخواهیم به روحیه جهادی بپردازیم مستلزم فرهنگ سازی است. اینکه در تئوری به دنبال لیبرالیسم هستیم و در عمل مال اندوزی می کنیم و تمام قد پیاده نظام تکنوکرات ها هستیم با هم جور در نمی آید. ما در تئوری به دنبال آرمان ارزش و انقلاب هستیم اما در عمل چهار نعل تازاندیم و به سمت لیبرالیسم و مال اندوزی و بی عدالتی و تشکل های مغرضانه و پیروی از غرب رفتیم! چطور می خواهیم این پارادوکس را پاسخ دهیم؟ وقتی جامعه ای داریم که از عقلانیت برخوردار نیست نمی توانیم کاری کنیم.

 

صالحی ادامه داد: مولفه و شاخصه هایی که از حاج قاسم می توانیم بگیریم همان مولفه و شاخصه هایی بود که امام خمینی در ابتدای انقلاب اسلامی ترسیم کردند. آنها چیست؟ اینکه به معنای واقعی از مردم فاصله نگیریم. اصول اساسی مان این است که از جنبش مستضعفین حمایت کنیم اما خودمان از مردم فاصله می گیریم. برگ برنده حاج قاسم این بود که از مردم فاصله نگرفت و در خیابان اگر تصادفی بین راننده تاکسی و مردم عادی می دید طرف تاکسی دار را می گرفت و به طرف مقابل می گفت او راننده تاکسی است و تو بگذر و من خسارتت را می دهم. وقتی وزیر خارجه شوروی به ایران آمد و به جماران و منزل امام خمینی رفت باورش نمی شد که رهبر ایران در آنجا زندگی می کند،‌آنقدر که ساده زیست و در کنار مردم بود.

صالحی با بیان رمز موفقیت حاج قاسم نیز گفت: رمز موفقیت حاج قاسم به عنوان سرباز این بود که فاصله خود را با مردم حفظ کرد. دوم اینکه اگر روحیه انقلابی با بچه های جنگ داشت با همه آنها زندگی کرده بود و می خواست که با همه آنها این راه را ادامه دهد. رمز موفقیت حاج قاسم بودنش با مردم بود و روحیه جهادی اش را حفظ می کرد و همان ها حفظش کردند. مشکل اصلی در کشور ما این است که امانت در دست امانت دار نیست.  اگر ما موضوع های مختلف را به عنوان درس و تجربه آسیب شناسی کنیم شاید به نتیجه خوبی برسیم. نگارش این کتاب ها خیلی خوب است اما بیاییم روی مسائل جدی تر دست بگذاریم.

** مهدی پور: دسته بندی محتوایی در کتاب ها ضروری است

«فرشاد مهدی پور» عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و اندیشه اسلامی در ادامه نیز گفت:‌ کتاب «ورای متن» ماحصل یادداشت ها و برخی گفت و گوهایی است که آقای رضایی در فضای مجازی منتشر کرده است. من از منظر روزنامه نگاری به بحث نگاه می کنم. از قدیم گفتند روزنامه نگاری دانش گسترده ای است اما کم عمقی دارد و به تجربه دریافتم واقعا همین است. روزنامه نگاران می توانند در همه موضوعات اظهار نظر کنند و سطح گسترده ای از اطلاعات را استفاده کنند اما نمی توانند به بحثی عمق دهند. یکی از معضلات ما در روزنامه نگاری چه در ایران و چه در خارج از ایران این است و چه کار کنیم که این وضعیت را حل کنیم؟ و به دو صورت این موضوع قابل حل است.

 

وی ادامه داد: بحث آموزش های روزنامه نگاری است. در دانشگاه ها درس هایی در این باره طراحی کرده بودند و تلاش برای اینکه ما این مسیر را اصلاح کنیم از مسیر دانشگاه می گذرد و روزنامه نگاری ما غربی و وابسته است و ما می خواهیم مدل آمریکایی و انگیسی را در کشور خودمان پیاده کنیم و وقتی به نتیجه نمی رسد می پرسیم چرا نشد؟ اتفاقی که می افتد این است که ما در این مسائل مرتبط با نیازهای خودمان خیلی توجه نکردیم و در این زمینه کسی اهل تدبر نبوده و اگر هم بوده از آکادمی حذف شده است. مسیر دوم که به خود روزنامه نگار برمی گردد، مسیر خواندن است. به تجربه آدم درک می کند غیر از خواندن مسیرهای  دیگر این عمق را ایجاد نمی کند و این رفتار غیر تخصصی در روزنامه نگاری ما نهادینه شده است. این روزنامه نگاری پردامنه کم عمق بلای جان ما است.

 

وی افزود: نکته دوم این است که ما در عصر بازنمایی هستیم و همه چیز بازنمایی می شود، اما اگر سی سال پیش بود بازنمایی اول را می دیدیم. اما امروز به این دلیل که به دیتا دسترسی مستقیم نداریم نوعا روی بازنمایی ها بازنمایی می کنیم. شما کدامیک از پدیده هایی که در چند سال اخیر بودند را خودتان مستقیم دیدید؟ و کدام با واسطه دیدید؟ همه ما با برش و بازنمای از یک حادثه مواجه هستیم. چون شکستن یک قوری کار ساده و ساختن آن کار سختی است و قوری شکسته را بند هم بزنید آب از آن بیرون می آید. ما بیشتر فکر می کنیم باید قوری شکسته را روایت کنیم در حالیکه در کشوری مثل ایران باید بیشتر به فکر سد سازی باشیم تا سد شکسته. چون یک سد وقتی می خواهد ساخته شود ممکن است چند سال زمان ببرد و ما هیچ وقت آن را بازنمایی نمی کنیم. حتی سدی که در خوزستان بود درباره ساختنش حرفی نزدیم اما وقتی  سیل آمد و خطر شکستن سد وجود داشت درباره آن حرف زدیم.

 

وی ادامه داد:‌ تسلیم شدن به بازنمایی ها است که ما را به این نقطه رسانده است و دلیلش هم ساده است اولا اینکه جهان پیچیده تر نشده است بلکه شیوع و دسترسی ما تغییر کرده است. ما قبل از کودتا حدود ۵ میلیون ایرانی جان خود را از دست دادند و ما یک عکس از این ماجرا در ایران نداریم و حتی نمی توانیم استناد دقیق تاریخی که چند نفر در ایران مردند را جمع آوری کنیم. یعنی آکادمی و روزنامه نگاری هیچ کمکی به این موضوع نکرده است.

 

چرا ما اینها را نمی بینیم؟ چونکه بازنمایی نشده است و ما درگیر بازنمایی هایی هستیم که دیگران برای ما تصویر می کنند. ما سومین مصرف کننده اینستاگرام در دنیا هستیم. این وضعیت و دسترسی فوق العاده هیچ وقت در تاریخ ما وجود نداشته است و در کشورهای دیگر اصلا ندیدم که مردم مدام سرشان در گوشی شان باشد. ما در کشوری زندگی می کنیم که ۲۵۰ شبکه ماهواره ای برای ما برنامه به صورت همزمان پخش می کند و ۱۵۰ شبکه فارسی زبان است. کدام کشور دنیا در سراسر دنیا اینچنین است؟ ماجرای کنگره آمریکا اگر در هر کشور دیگری اتفاق افتاده بود کشور متلاشی می شد. اما آمریکا ماند. چرا ماند؟ چون که هیچ رقیب خارجی و همسایه بزرگی که با آن درگیر شود ندارد و هیچ رسانه بزرگی در دنیا وجود ندارد که بتواند با آمریکا درگیر شود. کل ادعای ما این است که ۴۲ سال سابقه جمهوری اسلامی داریم و سابقه ای نداریم برای اینکه بتوانیم خوب اداره کنیم و تجربه پیشینه نداریم. تازه دهه ۶۰ را از اینها منفک کنیم. این اقتضائات را اگر از روایت هایمان خالی کنیم در توصیف دچار اشکال می شویم. مرحله توصیف مرحله بسیار مهمی است و اگر توصیف به درستی صورت بگیرد بخش زیادی از مسئله را شناسایی کردیم و می توانیم به راه حل فکر کنیم. اما در مرحله توصیف خیلی باید فکر کنیم که چطور این کار را انجام دهیم.

وی افزود:‌ برای مثال پدیده حاج قاسم سلیمانی پدیده بی نظیری است که درون همین بستر ساخته شده است و او در یک روستای کوچکی در کرمان رشد کرده است و فردی بوده که رهبر معظم انقلاب در یکسال گذشته در همه سخنرانی هایشان از حاج قاسم یاد می کنند. از تایوان تا ونزوئلا برایش بنر چاپ می کنند و این فرد در همین حوزه تاریخی ساخته شده است. تاریخ برای ما همه چیز دارد اما نحوه بازنمایی ما اهمیت دارد.

 

مهدی پور بیان داشت: انگلیس در دو سه سال گذشته دو سه نخست وزیر عوض کرده است و از اتحادیه اروپا بیرون آمده است و بحران اروپایی ایجاد کرده است. این وضعیت ها بسیار تحت تاثیر بازنمایی هایی است که انجام می دهیم و درباره پدیده منحصر به فردی به نام حاج قاسم سلیمانی به خاطر انرژی فوق العاده ای که در شخصیتشان وجود داشته است و بازنمایی بی واسطه ای که مردم به آن دست پیدا کردند یعنی رسانه ها نتوانستند بازنمایی حاج قاسم را موفقیت آمیز انجام دهند و خود رسانه حاج قاسم بود که موفق شد این کار را پیش ببرد. او هیچ کار رسانه ای نکرده است و از ایشان مصاحبه ای موجود نیست یعنی یک فرد غیر رسانه ای که بیشترین بازنمایی را خودش به وجود آورد.

وی ادامه داد: به آقای رضایی  پیشنهاد می کنم که حتما در کتاب ها دسته بندی داشته باشند. این کتاب ها نیازمند این است که دسته بندی محتوایی داشته باشد، نمایه سازی شود و منابع ذکر شود و بازه تاریخی هر متنی را نیز داشته باشیم و برای مثال وقتی ما کتابی به این صورت را می خوانیم که بخشی از تاریخ معاصر را روایت می کند باید بتواند مستندهای قابل ارجاعی را به ما بگوید. اما در کل تلاشی که صورت گرفته تلاش ارزشمند و ماندگاری است.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول