اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  تاریخ

«هرکس می‌خواهد جمع کند و از ایران برود» را اولین بار، پهلوی دوم گفت!

۱۱ اسفند سال ۱۳۵۳ شمسی، پهلوی دوم آمد یک سخنرانی کرد و همه احزاب را منحل کرد و حزب رستاخیز را تأسیس کرد و در ایران نظام تک‌حزبی اعلام کرد تا به همه ایرانی‌ها آزادی بدهد. او گفت: هرکس دلش با ما نیست، جمع کند و از ایران برود.

«هرکس می‌خواهد جمع کند و از ایران برود» را اولین بار، پهلوی دوم گفت!

همین دیروز| گروه تاریخ خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: پس از کودتای ۲۸ مرداد که همه می‌دانستند زور سرنیزه ارتش و سیاست‌بازی انگلیسی‌ها بر خواست مردم غلبه کرده، پهلوی دوم دید این‌طوری خیلی ضایع است و خیلی شبیه یک دیکتاتور نظامی و دست‌نشانده است که زوری حکومت می‌کند و برای این‌که شکل ماجرا کمی تلطیف شود، نشست و فکر کرد و با چند تا از رفقایش هم مشورت کرد و به این نتیجه رسید که ایران هم باید مثل آمریکا نظام دو حزبی داشته باشد! خیلی شیک و مجلسی در سال ۱۳۳۶ شمسی دستور داد رفیقش «اسدالله عَلَم» برود حزب مردم را تشکیل بدهد و نخست‌وزیر وقت «منوچهر اقبال» حزب مِلّیون را. شاید امروزه این کار خیلی زمخت به‌نظر برسد، ولی واقعیتی است که رخ داده و چه می‌توان گفت؟ همین‌قدر که الان این کار زمخت و سفارشی به نظر می‌رسد آن‌موقع هم همین‌طور به‌نظر می‌رسید و مردم و مخالفان سیاسی اصلا طرف این احزاب هم نرفتند.

در چنین شرایطی معلوم است چه می‌شود دیگر! البته اتفاق خیلی خاصی نیفتاد؛ جز این‌که در انتخابات مجلس شورای ملی در سال ۱۳۳۹ این دو حزب سفارشی که قرار بود با هم رقیب باشند با هم تبانی و تقلب کردند و دعوا بالا گرفت و رسوایی بار آمد و انتخابات باطل شد و نخست‌وزیر کناره‌گیری کرد و در نتیجه حزب ملّیون هم که نخست‌وزیر تأسیس کرده بود، منحل شد.

«منوچهر اقبال» موسس حزب ملّیون معروف بود به این‌که خودش را نوکر شاه پهلوی معرفی می‌کرد

بله قربان، چشم قربان!

وضعیت نظام دو حزبی در ایران چه بود؟ «یرواند آبراهامیان» تاریخ‌نگار معاصر در کتاب «ایران بین دو انقلاب» می‌نویسد: «شاه در دهه ۱۳۳۰ بر بیشتر بخش‌های جامعه به‌ویژه طبقه روشنفکر و کارگر شهری کاملاً مسلط بود. استانداران با استفاده از ژاندارمری و شهربانی به شدت بر انتخابات نظارت می‌کردند و به‌این‌ترتیب عنان اختیار هر دو مجلس شورای ملی و سنا در دست شاه بود. درباریان قدیمی و کهنه‌کار، از جمله دکتر منوچهر اقبال و اسدالله علم، مجلس را به دو حزب سلطنت‌طلب تقسیم کردند. اقبال که با افتخار خود را نوکر شاه معرفی می‌کرد رهبر حزب ملیّون و عَلَم، دوست شاه و زمین‌دار بزرگ منطقه بیرجند، هدایت حزب مردم را برعهده داشت. بنابراین دو حزب نامبرده به احزاب «بله قربان» و «چشم قربان» معروف شده بودند.»

ایران یک‌حزبی شد!

دوحزبی هم خوب نیست!

حزب ملّیون که بر باد هوا رفت، نیمچه حزب «کانون مترقی» به میدان آمد که آن‌هم اعضایش طرفداران غرب بودند و مشهورهایشان «امیرعباس هویدا» و «حسنعلی منصور» بودند و اسم حزب را گذاشتند «ایران نوین» و شدند رقیب حزب مردم و همین حزب تا توانست در دهه ۴۰ شمسی در ایران تاخت ‌و ‌تاز کرد و قدرت را در دست داشت.

عکسی از کنگره‌ حزب رستاخیز

همین‌طوری بود و بود تا این‌که پهلوی دوم به این نتیجه رسید که نظام دو هم حزبی که خودش مدام و مدام و مدام جلوی داخلی‌ها و خارجی‌ها درباره‌اش پُز می‌داد، دیگر خوب نیست و باید نظام تک‌حزبی مستقر شود. این‌طوری شد که در سال ۱۳۵۳ حزب رستاخیز آمد و دیگر مسخره‌کردن و نادیده‌گرفتن حزب دولتی ممنوع شد و همه از جمله اعضای سایر احزاب و همچنین سندیکاها باید می‌رفتند و عضو همین یک حزب می‌شدند و دبیرکلی حزب هم با امثال «امیرعباس هویدا» بود. پهلوی دوم هم تهدید کرده بود: «کسی که وارد این تشکیلات سیاسی نشود و معتقد به سه اصلی که من گفتم نباشد دو راه برایش وجود دارد... او جایش یا در زندان ایران است یا اگر بخواهد فردا با کمال میل بدون اخذ حق‌ عوارض، گذرنامه در دستش می‌گذاریم و به هر جایی که دلش می‌خواهد، برود.»

پهلوی دوم یک کتاب مصور با عنوان «عظمت بازیافته» برای خودش درست کرده بود و در آن هم نوشته بود هر کسی به اصول حزب رستاخیز اعتقاد ندارد، می‌تواند از این مملکت برود!

خاطره ساواک از حزب رستاخیز!

حالا این حزب رستاخیز چه جور حزبی بود؟ پهلوی دوم پس از انقلاب اسلامی در کتاب «پاسخ به تاریخ» می‌گوید هدفش این بود که: «همه گروه‌های صنعتی و اجتماعی بتوانند آزادانه در این حزب عقاید و نظریات و انتقادهای سازنده خود را ابراز دارند و از طریق این حزب همگان در اداره امور مملکتی شـریک و سهیم شـوند و امکان شناسایی استعـدادها فراهم شود». بله! خب، مردم چه می‌کردند؟ هیچی، اصلا تحویل نمی‌گرفتند این‌جور حزب‌بازی‌ها را.

درباره نمایش‌های مضحک این به‌اصطلاح حزب رستاخیز می‌توان چند کتاب پر از اسناد و مدارک نوشت، اما بازخوانی یکی از گزارش‌های ساواک درباره مراسم این حزب به قدر کافی روشنگر است: «در مراسم ویژه‌اى که به مناسبت ۲۱ فروردین در سالن اجتماعات سازمان جوانان حزب رستاخیز ملت ایران تشکیل شد، حدود ۷۰ نفر از مسئولان حزبى شرکت کردند، ولى قسمت بیشتر سالن خالى بود. قبل از حضور دبیرکل در جلسه، سرهنگ شایسته‌پور ـ مسئول کشتارگاه تهران ـ به یکى از مدارس جنب ساختمان سازمان مراجعه کرد و با رضایت رئیس مدرسه چندین کلاس تعطیل و دانش‌آموزان به سالن سازمان منتقل شدند. به‌محض ورود نخست‌وزیر به جلسه و مشاهده‌ دانش‌آموزان از محیط مراسم ناراحت شد.»

سندی از ساواک که گزارش می‌دهد مردم و حتی اعضای حزب رستاخیز به آن اعتنایی ندارند

امروز در تاریخ مناسبت‌های دیگری هم هست

امروز ۱۱ اسفند مصادف با ۱ مارس میلادی و ۱۷ رجب هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبت‌های دیگری هم دارد.

ـ رحلت علامه شیخ «سلیمان بحرانی» از علمای بزرگ شیعه در سال ۱۱۲۱ قمری
ـ ولادت آیت‌الله «سید ابوتراب خوانساری» فقیه برجسته شیعه در سال ۱۲۷۱ قمری
ـ رحلت فقیه بزرگوار آیت‌الله «میرزا کاظم نجفی تبریزی» در سال ۱۴۱۶ قمری
ـ زادروز «ریونو آکوتاگاوا» نویسنده و ادیب ژاپنی در سال ۱۸۹۲ میلادی
ـ زادروز «مرتضی حنانه» آهنگ‌ساز و موسیقی‌دان ایرانی در سال ۱۳۰۱ شمسی

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول