به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، نقش بزرگان و نخبگان سیاسی در هدایت جامعه انقلابی بسیار اثرگذار است و نقش تضعیفکنندگی و مخرب نخبگان نیز بر جامعه تاثیر زیادی میگذارد.
باور انقلاب اسلامی این است که راه رسیدن به سعادت و تامین حیات طیبه اخروی و دنیوی در گرو اطاعت پذیری از رهبر انقلاب است. رهبری هستند که اولویتها و نیازهای جامعه را تعیین و تبیین میکنند. رهبری انقلاب با شناخت ظرفیتها، توانمندیها و شرایط، جامعه را هدایت میکنند.
یکی از رسالتهای انقلاب اسلامی از ابتدای شکلگیری نهضت، پیاده سازی عدالت اجتماعی و فراگیری گفتمان عدالتطلبانه است و رهبر معظم انقلاب نیز در باب عدالت طلبی و مطالبهگری سالها است تاکیدات زیادی میکنند و همواره در خصوص انحرافات و ارتجاعات احتمالی این گفتمان تذکرات لازم را میدهند؛ چرا که یکی از گفتمان های اصیل انقلاب اسلامی گفتمان عدالتطلبی است که متاسفانه در سالیان اخیر نام عدالتخواهی دستخوش بازیهای برخی گروههای سیاسی شده است و هر از گاهی با توجه به نیازها و ضرورتهای خاص سیاسی واکنش های غیر منتظره ای نشان میدهند.
حکیم فرزانه انقلاب اسلامی در دیدار با طلاب و فضلا و اساتید حوزه علمیه قم در اینباره چنین فرمودهاند: «مبادا حرکت انقلابی جوری باشد که بتوانند تهمت افراطی گری به او بزنند. از افراط و تفریط بایستی پرهیز کرد. جوانهای انقلابی بدانند؛ همان طور که کناره گیری و سکوت و بیتفاوتی ضربه میزند، زیاده روی هم ضربه میزند؛ مراقب باشید زیاده روی نشود.» (۲۹مهر ۸۹)
همچنین در جای دیگری میفرمایند: «تندرَوی و کندرَوی هر دو بد است، این معلوم است امّا تندروی چیست، کندروی چیست، خطّ میانه کدام است، چیزهای خیلی واضح و روشنی نیست، جزء مسائل بین نیست، تبیین لازم دارد. (۳۰ دی ۹۴)
پیدا است که انقلابیون اگر در دام زیاده خواهی و افراطیگری بیفتند، خیلی زود بی اعتبار شده و رو به افول میروند و نتیجه ای جز جریانی انحرافی نخواهد داشت که به آرمانها و ارزشها لطمات جبران ناپذیری میزند.
تهاجم و پرخاشگری برخی عدالتخواهان به قدری زیاد شد که امام خامنه ای هشدار دادند: «هرکسی را به صِرف اینکه با فکر شما به طورکامل انطباق ندارد متّهم به انقلابی نبودن نکنید. ممکن است کسی صددرصد با فکر شما منطبق نباشد، یک اختلافاتی داشته باشد، پنجاه درصد مثلاً منطبق باشد امّا انقلابی باشد؛ انقلابی بودن بالاخره معیارهایی دارد، این معیارها در او ممکن است وجود داشته باشد؛ فوراً آدمها را متّهم به ضدّانقلاب یا غیر انقلابی نباید کرد...
انقلابیگری هم مثل ایمان است و مراتبی دارد؛ مرتبه اوّل، مرتبه دوّم، مرتبه سوّم؛ بله، بعضی از مراتبش بالاتر و بهتر است، بعضی مراتبش پایینتر است. امّا همه مؤمنند، حساب مؤمن با غیر مؤمن فرق میکند، با منافق فرق میکند ولو درجاتشان درجات یکسان نباشد.» (۱۲ تیر ۹۵)
انتظار میرفت عدالتخواهان(مصطلح) با شناخت دقیق و واقع بینی، اهدافشان را پیش ببرند و مصلحت ها و ضرورت های جامعه اسلامی را خوب بشناسند اما با بدبینی و اشتباه تحلیل از مسیر تحقق آرمان عدالت فاصله جدی گرفتند.
در روزهای اخیر انتشار نامه سرگشاده یکی از لیدرهای جریان به اصلاح عدالتخواهی (سعید زیبا کلام) پرده دیگری از چهره این جریان برداشت و مطالب غیرضروری، غیرکارشناسی و هیجانی بیان شد که جز کمک به بدبینی مردم از نظام و انقلاب اثر دیگری نداشت.
مثلا در باب سیل شیراز مطالبی بیان شد که مصداق تشویش اذهان میباشد. ذکر برخی نکات در مورد فاجعه سیل شیراز خالی از لطف نیست و به دید بهتر کمک میکند.
پس از فاجعه فروردین ۹۸ شیراز و به جای ماندن خاطرات تلخ و شیرین در اذهان مردم، کارشناسان فنی و بازرسان متعدد با بازدید میدانی و بررسی دقیق، جوانب مختلف فاجعه سیل را به دقت بررسی کردند و احکام بدوی نیز متناسب با گزارشات فنی مربوطه صادر گردید. عامل این فاجعه نه یک فرد و یک مسئول و نه یک دوره مشخص بوده است بلکه این فاجعه حاصل بی توجهی ها و سوءمدیریت ها در چند دوره متوالی بوده و با بررسی های به عمل آمده توسط دستگاههای قضایی و نظارتی عاملان اصلی محکوم خواهند شد.
احکام بدوی صادر شده جهت مقصران فاجعه سیل رضایت بخش نبوده و این توقع وجود دارد که دستگاه قضایی همچون بسیاری از پرونده ها با خاطیان ماجرا برخورد قاطع و سریع انجام دهد اما طبیعتا باید تا صدور رای قطعی منتظر ماند و دید سرانجام پرونده به کجا خواهد رسید.
اینکه اگر انتظارات افراد از احکام قضایی برآورده نشد عدلیه زیر سوال برده شود ظلم به دستگاه قضایی است؛ چرا که این ارگان متناسب با سلایق و انتظارات عمل نمیکند و فرآیند قانونی خود را به دور از هیاهوها و جنجال های سیاسی طی میکند.
اگر انتظار باشد که قاضی القضات در پرونده ها گزارش تفصیلی از فرآیند بررسیهای به عمل آمده و روند قضایی را در رسانه ها اعلام کند، به نظر نمیرسد که هیچگاه اقناع عمومی صورت بپذیرد و ضمنا شان و وظایف ذاتی رئیس قوه قضائیه این نیست.
هر چند که هنوز تا جایگاه مطلوب قوه قضائیه فاصله زیادی وجود داشته و اصلاحات ساختاری زمان طولانی تری نیاز دارد اما اینکه اقدامات اصلاحی موثر و اساسی صورت گرفته در دوران آیت الله رئیسی نادیده گرفته شود جفای زیادی به انقلاب و نظام شده است.
اقدامات ارزشمند، فساد ستیزانه و عادلانه قوه قضائیه در مدت کوتاه اخیر ستودنی بوده و باعث تقویت اعتماد عمومی شده است و مردم در حال حاضر قوه قضائیه را مامن خود میدانند که به نظر میرسد اینگونه اظهارات جز القای یاس و ناامیدی اثر دیگری نخواهد داشت.
در بخش دیگری از نامه نیز گفته شده که مجلس و رسانه های بله قربان گو و وابسته به قدرت باید از قوه قضائیه مطالبه کنند.
فارغ از توهینی که به مردم و نماینده های آنها شده است باید دید که چقدر صحبتهای آقای سعید زیبا کلام با نظر رهبر معظم انقلاب در خصوص مجلس شورای اسلامی تفاوت دارد.
رهبری در مورد مجلس یازدهم این مجلس را مظهر امید و انتظار مردم بیان کردند و آن را یکی از قوی ترین و انقلابی ترین مجالس دوران انقلاب و حساس به مسائل انقلاب دانستند.
سوال اینجا است آیا مجلسی را که به فرموده مقام معظم رهبری مجلس خوبی است را باید متملق و بله قربان گو دانست آن هم از زبان فردی که داعیه انقلابی گری و ولایت مداری دارد؟
به راستی شناخت حق و باطل، افراط و تفریط چندان کار دشواری نیست اما نیازمند نگاه حق طلبانه و آزادمردانه است.
انتهای پیام/ ن