اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  تاریخ

کارهای عجیب «کسروی» تمامی نداشت/ «سلبریتی» شهرت‌پرست دوره پهلوی

۲۰ اسفند سال ۱۳۲۴ شمسی «احمد کسروی» درگذشت. او آدم عجیبی بود و کارهای عجیب‌ می‌کرد و درباره هر موضوعی اظهارنظر می‌کرد و چون شهرت‌طلب بود درباره مسائلی هم که هیچ دانشی درباره‌شان نداشت، نظر می‌داد؛ «سلبریتی» بوده در روزگار خودش!

کارهای عجیب «کسروی» تمامی نداشت/ «سلبریتی» شهرت‌پرست دوره پهلوی

همین دیروز|گروه تاریخ خبرگزاری فارس- امین رحیمی: فقط مورخان و علاقه‌مندان به تاریخ ممکن است از کسروی خوششان بیاید چون کتاب‌های «تاریخ مشروطه ایران» و «تاریخ هجده‌ساله آذربایجان» را نوشت که به‌دلیل کمبود منابع مکتوب از وضعیت سیاسی و اجتماعی آن دوره، جزو منابع مهم تاریخ مشروطه ایران محسوب می‌شوند. البته ایراد اصلی این کتاب‌ها هم این است که اصل بی‌طرفی را چندان رعایت نکرده و اگر از کسی بدش می‌آمده درباره او و کارهایش بد نوشته است. دیگر این‌که در میان حدود ۷۰ کتاب و مقاله کسروی نیز بالاخره بخشی به تاریخ مربوط است یا برای پژوهش‌های تاریخی، مستند و شرح واقعه ارائه می‌کند. تا این‌جایش با اغماض و مسامحه کارهایش قابل قبول بود ولی مشکل اصلی کسروی این بود که چون خودش را «روشنفکر» می‌دانست درباره همه مسائل روز و غیر روز نظر می‌داد و همه‌جا سرک می‌کشید و عجایبی از او دیده می‌شد تاریخی!

کسروی درباره نظریات خودش بیش‌‌از‌اندازه متعصب بود و به‌قول «سعید نفیسی»، نویسنده و محقق معاصر، سرش بوی قرمه‌سبزی می‌داد؛ «در نخستین مکالمه‌ای که با او کردم بر من ثابت شد که مرد بسیار بی‌باکی است و حتی عقاید خاص خود را با بی‌پروایی خاص ادا می‌کند. از این‌که برخلاف عرف و برخلاف عقیده دیگران چیزی بگوید باک نداشت. این اصطلاح معروف درباره وی بسیار به‌جا بود که سرش بوی قرمه‌سبزی می‌دهد».

حافظ و سعدی ترویج تنبلی می‌کنند!

حالا برویم سروقت عجایب کسروی. در جوانی با مشروطه‌طلبان و ترقی‌خواهان رفیق شد و کمی معروف شد و از آن‌جا به بعد دیگر چشم فلک روز بد نبیند؛ چه کارهایی که نکرد. تا دوره قاجار بود کارمند عدلیه بود و برای خودش می‌چرخید تا این‌که در رشته حقوق امتحان داد و قبول شد و بعد هم رتبه شغلی گرفت و شد جزو مدیران بلندپایه عدلیه. در روزنامه‌ها و نشریات هم مقالاتی می‌نوشت تا این‌که پهلوی اول آمد و دور، دور کسروی‌ها شد؛ آتشی سوزاند که دودش همه را کور کرد! تیغ کشید بر همه‌چیز، روزنامه هم داشت و حرفش را می‌زد و حکومت پهلوی هم که نوگرا بود خوشش می‌آمد. کسروی از همه‌چیز ناراضی بود و درباره همه مسائل از سیاست و فلسفه و عرفان گرفته تا مسائل اجتماعی و مذهبی و فرهنگی و ادبی و اخلاقی نظرهای آن‌چنانی می‌داد. بعد هم گیر داد به سعدی و حافظ و مولوی و خیام که شعرهایشان تنبلی و بی‌خیالی و اندیشه‌های نادرست را ترویج می‌کند و باید کتاب‌های شعر را سوزاند. یک‌عده طرفدار یا در واقع مرید هم داشت که حرفش را گوش می‌کردند و جشن کتاب‌سوزان برپا می‌کردند. هر چه هم دیگران و باسوادترها خواستند به او توضیح بدهند که حرف‌هایش بی‌منطق و پرت‌و‌پلا است، قبول نکرد که نکرد.

بر نظر اشتباه پافشاری می‌کرد

کسروی به عقاید دینی و سنت‌ها و رسوم اجتماعی و فرهنگی هم می‌تاخت و زبان فارسی را هم قبول نداشت و می‌گفت کلماتش اشتباه هستند. نفیسی درباره‌اش می‌نویسد:«گاهی در آن‌چه می‌گفت و می‌کرد کاملاً حق داشت اما گاهی سخت در اشتباه بود و چون مرد افراطی و مستبد‌به‌رأی بود و در این اشتباه پافشاری می‌کرد و مطلقاً برای پی‌بردن به دلیل مخالف آماده نبود... کم‌کم پای مبالغه را بالا گذاشت. در فارسی‌نویسی کار را به جایی رساند که زبانی می‌نوشت که کسی نمی‌فهمید و بعدها مجبور شدند برای زبان فارسی او فرهنگ مخصوصی ترتیب بدهند. در جعل لغات بی‌باک بود و چیزهایی می‌ساخت که سابقه نداشت و مطابق موازین علمی زبان فارسی نبود... آن‌چه درباره سعدی و حافظ و تصوف و دین شیعه گفت نه‌تنها به نفع ایران نبود بلکه صریحاً می‌گویم مغرضانه بود. بالاتر از همه به کسانی پرخاش کرد که اصلاً درباره آن‌ها اطلاع نداشت. تولستوی و آناتول فرانس را نخوانده بود و بدیشان خرده‌های نادرست می‌گرفت... یگانه تفاوتی که در میان دانشمندان و نادانان هست این است که دانشمند می‌تواند هوی و هوس خود را لگام نهد و خود را محدود کند و بیراهه نرود اما نادان را همیشه سرازیری برمی‌دارد... این مرد اگر خود را بدین سرکشی‌ها آلوده نکرده بود حتما یکی از بزرگترین دانشمندان کشور ما می‌شد».

یک کار کذایی

کسروی که شهوت شهرت داشت بعد از زبان فارسی رفت در کار مذهب و بدون این‌که آگاهی و دانش داشته باشد علیه اصول و فروع نظر داد. کتاب‌هایی هم ازجمله کتاب «شیعی‌گری» را منتشر کرد که باعث شد علیه او به دادگستری شکایت شود که بیاید و توضیح بدهد که این تهمت‌ها و افتراها چیست. یک کار کذایی کسروی این بود که یک فرقه و آیین جدید درست کرد و اسمش را گذاشت «پاک‌دینی» و برای این آیین جدید کتاب هم نوشت!

بله، این از زندگی جناب کسروی اما این‌که گفتیم کسروی «درگذشت» در واقع خودش درنگذشت؛ همان‌موقع که می‌رفت دادگاه که بگوید از کجا آورده تهمت‌ها و افتراهایش علیه مذهب را و بگوید که اصلاً چه مرگش است که این حرف‌ها را می‌زند توسط گروه «فداییان اسلام» رفت آن دنیا.

امروز در تاریخ مناسبت‌های دیگری هم هست

امروز ۲۰ اسفند مصادف با ۱۰ مارس میلادی و ۲۶ رجب هجری قمری در تقویم تاریخ، مناسبت‌های دیگری هم دارد.

ـ وفات حضرت ابوطالب(ع) عموی گرامی پیامبر اسلام(ص) به روایتی در سال ۱۰ بعثت
ـ وفات «ابن خلکان» مورخ مشهور در سال ۶۸۱ قمری
ـ رحلت عالم بزرگ «میرزا محمد باقر فشارکی» در سال ۱۳۱۴ قمری
ـ درگذشت «جوزپه ماتسینی» فیلسوف معروف ایتالیایی در سال ۱۸۷۲ میلادی
ـ زادروز «قاسم سلیمانی» فرمانده نامدار ایرانی در سال ۱۳۳۵ شمسی

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول