به گزارش خبرگزاری فارس از اهواز، حجت الاسلام مسیح اسکندری در یادداشتی در رابطه با ضرورت تولید محتوا در حوزههای علمیه نوشت:
رسالت اصلی
کار جهادی خوب است، لازم است، وظیفه است، مهم است، باید در بدنه جامعه ما، دانشگاه و حوزه ما نهادینه و تقویت بشود، اما همه اینها زمانی قیمت دارد که ما از وظیفه ذاتی و اصلی خود بازنمانیم، در آنچه ذاتا بر دوش ماست بی مایه و تهی دست نباشیم.
تولید فکر، اندیشه و محتوا
وظیفه اصلی حوزههای علمیه چیست؟ خلاصه کنم: فهم و عرضه دین؛ تعلیم و تبلیغ، حراست از مرزهای فکری و اعتقادی، مرزبانی از کلمه توحید، مکتب تشیع و پاسخگویی به شبهات و حملات وارده متناسب با مقتضای هر زمان و مکان و دورهای.
میدان مسابقه
جهان در میدان مسابقه عظیمی بین نیروی حق و باطل است که لحظهها در آن تعیین کنندهاند و اندکی جا ماندن در مسیرش میتواند مدتها عقب ماندگی و تلفات سنگین روی دستمان بگذارد، حال بماند که صدها سال عرصه و میدان بازی در دست جبهه مخالف بوده و ما تنها چهل سال است توانسته ایم مقداری از زمین بازی را در اختیار بگیریم اما همچنان عرصه های سترگی چون فضای مجازی و آکادمی های علمی در قبضه مخالفین ماست.
نه تشکیلات قوی و نه جهاد فردی
مدتهاست حوزه در زمینههای مانند رسانه، فضای مجازی و پلتفرمهای دائما در حال جهش دنیای معاصر، نه حضور تشکیلات یافته منسجم اثرگذاری داشته و نه حرکات جهادی فردی را آنچنان بر میتابد، قتلگاه فضای مجازی زیر آتش تهیه سنگین دشمن است و حضور حوزه علمیه در آن نهایتا به حد امدادگریز رسیده، نه توپخانه دارد، نه عقبه منسجم و نه عده و عدهای.
جنگ ایدئولوژیک کرونا، یک مثال کوچک
یکی از مثالهای کوچکی که ناکارآمدی سیستم حاضر حوزوی در مرزبانی از عقیده مطابق با روزگار و قرن حاضر را برای شخص بنده ثابت میکند، کرونا و شبهات فکری عقیدتی و ایدئولوژیک آن است، جنگی که از اصل وجود خدا تا صفات او تا اسلام و تشیع و فروعی مانند نماز و اجتماعات مومنین و حتی عقایدی چون شفاعت و شفا را آماج حمله قرار داد و بی پناهی عرصه دین در این حمله آشکار بود.
گفتهایم و نشنیدهاند
در آغاز کوران آلودهسازی ذهن و دل مردم به موازات آلودگی جسمی کرونا، به هرآنکه دستمان میرسید گفتیم که حوزههای علمیه باید در کنار گروه جهادی و ستاد کمک مومنانه، ستاد پاسخگویی به شبهات کرونایی راه بیندازند و تولید محتوا داشته باشند و بشوند کادر درمان ذهنهای شبهه آلوده، گفتیم و نشنیدند.
مخاطب رهبری کیست؟
در مسأله تولید علم، در مسأله تحمل علوم انسانی، در مسأله لزوم امتداد فلسفه اسلامی در اقطار حیات اجتماعی، سیاسی بشر، در ضرورت تولید و کاوش در مبانی عدالت خواهی، و حالا در مسأله «تولید محتوا» چه کسی تردید دارد که مخاطب اصلی این اوامر ولایی و ارشادات عقلی رهبر معظم انقلاب، حوزه علمیه است؟
مخلص کلام آنکه، حوزه علمیه تا چه زمانی میخواهد یک گام بلند از ماوقع هستی عقب بماند؟ و آیا چنین حوزهای یارای حمایت از رهبری آینده نگر و دوراندیش را دارد؟ میشود رهبر دستگاه تشیع برای آینده نقشه چینی کند و پشتوانه ایدئولوژیک او در گذشته مانده باشند؟
بعبارتی، حوزه ی فاتح میدان انقلاب، اجتهاد، جهاد و کار جهادی، کی میخواهد در عرصه مطالبه حق و مرزبانی عقیدتی در جامه و قالب به روزش، برای فتح الفتوح برنامه و چشم انداز داشته باشد؟
هنر سیدنا الامام خمینی(ره) این بود که حوزه را از نخوت و رخوت نجات داد و از گذشته زدگی به عرصه واقعی حال رساند اما گویا همان حوزه مجددا در حال فرورفتن در دام روزمرگی و تحجر زدگی ست.
انتهای پیام/