اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

شیطانی در میان ما

نژاد سفید به خصوص در ایالات متحده خود را نماینده برگزیده خداوند می داند. از این منظر امپریالیسم و جنگ، ابزارهای الهی برای پالایش کردن جهان از کفار و بربرها و خود شیطان هستند. نشانه ها و نمادهای ناسیونالیسم آمریکایی با نشانه ها و نمادهای ایمان مسیحی در هم تنیده شده اند. در یک کلام این شکل بدعت آمیز از مسیحیت، بدترین جنبه های جامعه آمریکا را تقدس بخشیده است.

شیطانی در میان ما

خبرگزاری فارس ـ گروه غرب از نگاه غرب: رابرت آرون لانگ 21 ساله و عامل قتل هشت قربانی از جمله شش زن آسیایی در سه سالن ماساژ در منطقه آتلانتا، به پلیس گفته است که او برای محو کردن عواملی که به وسوسه های جنسی اش دامن می زدند دست به این قتل ها زده است. کلیسای او که با مناسبات جنسی خارج از ازدواج مخالف است، با انتشار بیانیه ای این تیراندازی ها را به عنوان عملی «غیرقابل قبول و در تضاد با سیره زندگی مسیح» محکوم کرد. 
با این حال این کلیسا بلافاصله وبسایت خود را تعطیل و ویدئوهای واقع در آن را حذف کرد، از جمله ویدئویی که واشنگتن پست پیش از حذف آن دانلود کرده بود و در آن کشیش این کلیسا پدر جری داکری به مستمعین خود می گفت که ظهور دوباره مسیح نزدیک است. داکری گفته بود با بازگشت مسیح او جنگی بی رحمانه و خشن را با ناباورمندان و کافران، کسانی که شیطان آنها را در کنترل خود دارد آغاز خواهد کرد.
من طی دو سالی که برای تحقیق در مورد کتابم «فاشیست های آمریکایی راست مسیحی و جنگ با آمریکا» سراسر کشور را در نوردیدم، از این سنخ سخنان از دهان واعظان بنیادگرا بسیار شنیدم. من در مطالعات انجیلی، گروه های نیایشی، گردهمایی ها، مراسم ضبط برنامه های تلویزیونی مسیحی، راه پیمایی هایی که «کشیش های میهن پرست» ترتیب می دادند حضور یافتم و به سخنان رهبرانی چون جیمز دالسون، دی .جیمز کندی و تونی پرکینز گوش فرا دادم. من از موزه آفرینش 15 هزار متر مربعی در پتسبورگ کنتاکی دیدن کردم، در گردهمایی های چندین ابرکلیسا برای عبادت روز یکشنبه شرکت کردم و صدها ساعت را  صرف مصاحبه با تعداد زیادی از این باورمندان کردم.
پیام ساده سازی شده آنها همیشه یکی بود. اینکه جهان به دو بخش ما و آنها، متبرک شدگان و لعنت شدگان، نمایندگان خدا و نمایندگان شیطان، خیر و شر تقسیم شده است. میلیون ها تن از آمریکاییان عمدتا سفیدپوست  کاملا و بدون هیچ منفذی در درون حصار ایدئولوژی راست مسیحی پناه گرفته اند، مشتاق نابود کردن نیروهای شیطانی که آنها را مقصر از هم پاشیدگی زندگی خود، خانواده های متلاشی شده، سوء استفاده های جنسی و خشونت های خانگی، خانواده های تک سرپرست گرفتار مشکل، نبود فرصت ها، بدهی های کمرشکن، فقر، ضبط خانه ها، ورشکستگی ها، از دست دادن درآمدهای مکفی و افول اجتماعات خود می دانند. به باور آنها نیروهای شیطانی سیستم های مالی، رسانه ها، تحصیلات دولتی و سه قوه حکومت را در کنترل خود دارند. آنها از مدت ها پیش از دونالد ترامپ چنین اعتقاداتی داشته اند و او با زیرکی توانست با بهره گرفتن از این بیماری عمیق، کارزار سال 2016 خود را برای ریاست جمهوری  پیش ببرد.
قتل های آتلانتا کاری خلاف قاعده از سوی یک فرد مسلح پریشان خاطر نبوده است. انزجار از مردم متعلق به دیگر گروه های قومی و مذهبی، انزجار از زنان رنگین پوست که راست مسیحی آنها را به عنوان اغواگران متحد شیطان محکوم می کند، از رجولیت و نژادپرستی قدرتمندی قوت می گیرد که در کانون سیستم اعتقادی راست مسیحی قرار دارد که معرف باورهای محوری امپریالیسم آمریکا نیز هست.
نژاد سفید به خصوص در ایالات متحده خود را نماینده برگزیده خداوند می داند. از این منظر امپریالیسم و جنگ، ابزارهای الهی برای پالایش کردن جهان از کفار و بربرها و خود شیطان هستند. سرمایه داری به این دلیل که خدا  به حق آن را با ثروت و قدرت متبرک و بی اخلاقی فقر و رنج را محکوم کرده، بی رحمی و بهره کشی ذاتی خود را می پوشاند. نشانه ها و نمادهای ناسیونالیسم آمریکایی با نشانه ها و نمادهای ایمان مسیحی در هم تنیده شده اند. در یک کلام این شکل بدعت آمیز از مسیحیت، بدترین جنبه های جامعه آمریکا  را تقدس بخشیده است.
به باورمندان گفته شده که نیروهای شیطانی با ترویج آزمندی لیبرال «انسان گرایی سکولار»، مردم را وسوسه می کنند که خود را از طریق مواد مخدر، الکل، قمار، پورنوگرافی و سالن های ماساژ به خودویرانی بکشانند. لانگ که مرتبا به دو سالنی که به آنها حمله می کرد رفت و آمد داشت، در راه فلوریدا برای حمله به یک کسب و کار مرتبط با صنعت پورنوگرافی دستگیر شد.
انسان گرایان سکولار در کنار ایجاد جامعه ای که برای اغواکردن مردم به گناه طراحی شده، مجریان  برنامه های مهاجرتی که موجب تغییرات جمعیتی برای تبدیل کردن سفیدپوستان به یک اقلیت شده، نیز هستند. انسان گرایان سکولار متهم هستند که افرادی از سایر نژادها و باورها – از جمله مسلمانان که برچسب «شیطانی» به مذهب آنها زده اند- در کنار کسانی که هویت های جنسیتی شان تقدس ازدواج بین یک مرد و یک زن و نظام مردسالاری را به چالش می کشند ترویج می کنند. بنا به باور آنها انسان گرایان سکولار پشت انبوهی از نهادها از جمله «اتحادیه آزادی های مدنی آمریکا»، «انجمن ملی پیشرفت رنگین پوستان»، «سازمان ملی زنان»، «پدر و مادری برنامه ریزی شده»، «کمیسیون سه جانبه»، «سازمان ملل متحد»، وزارت امور خارجه،  بنیادهای بزرگ (راکفلر، کارنگی، فورد)، دانشگاه های نخبه و پلتفرم های رسانه ای همچون سی ان ان و نیویورک تایمز قرار دارند.
سخنان و شعارهای فتنه انگیزی از این دست، جوی را برای این باورمندان به وجود می آورد که گویی  تحت محاصره قرار گرفته اند. این سخنان به حسی از  رفاقت، این احساس که هرچند جهان بیرون دیوارهای کلیسا یا خانه خطرناک و خصمانه است، اما در اینجا اجتماعی برگزیده از خواهران و برادران وجود دارند دامن می زند. باورمندان تنها مدیون یک تعهد اخلاقی در قبال سایر مسیحیان هستند. جهان بین رفقا و دشمنان، همسایگان و بیگانگان تقسیم می شود. اندرز «همسایه ات را چون خودت دوست داشته باش»  به «هم کیش مسیحی ات را مثل خودت دوست داشته باش» تبدیل می شود. ناباورمندان هیچ مکانی روی این نقشه اخلاقی ندارند.
باورمندان می گویند با بازگشت مسیح او جماعت برگزیدگان را در یک نبرد آخرالزمانی نهایی علیه مردم و گروه هایی رهبری خواهد کرد که باعث و بانی بی جا و مایوس شدن آنها هستند. به این ترتیب جهان سکولار، جهانی که تقریبا آنها و خانواده هایشان را نابود کرده از بین خواهد رفت.  نقص ها و کاستی ها در جامعه بشری و انسان ها زدوده خواهد شد.
اما این تجسم بخشی به شیطان، منحصر به راست مسیحی نیست. این خاصیت در هسته امپریالیسم آمریکا، خوداستثناپنداری آمریکایی و نژادپرستی آمریکایی نیز نهفته است. برتری سفیدپوستان که  دیگران را در داخل و خارج از کشور از انسانیت خود عاری می کند، با این فانتری نیز سوخت رسانده می شود که انسان های مهتری وجود دارند که سفیدپوست هستند و انسان های کهتری که سفیدپوست نیستند. لانگ برای توجیه کردن خودش برای دست زدن به این قتل ها، به فاشیسم مسیحی کلیسایش نیازی نداشت. سلسله مراتب نژادی درون جامعه آمریکا پیشاپیش قربانیان او را از هیات انسانی خود خارج کرده بود. کلیسای او صرفا آن را در لفاف زبان مذهبی پوشانده بود.  نفرت و انزجاری متفاوت در کلام اما با ماهیتی مشابه.
آبراهام جاشوا هسچل می گوید «عده ای گناهکارند، اما همگی مسئول هستند.» شاید ما در قتل های آتلانتا گناهکار نباشیم. ولی همگی ما مسئولیم. ما باید جوابگوی این قتل ها باشیم. باید حقیقت را درباره خودمان هرچند ناخوشایند بپذیریم. ما باید از دروغ معصومیتی که تظاهر به آن می کنیم نقاب برداریم. قتل هایی که لانگ مرتکب شده عملی اصالتا آمریکایی بوده است. و این چیزی است که این کار را در کنار تمام جرایم نفرت پراکنانه دیگر، در کنار جنگ های امپریالیستی بی پایان ما، وحشت افکنی پلیس، رها کردن سنگدلانه فقرا و افراد آسیب پذیر این چنین ترسناک می کند. این شیطانی است که  تا وقتی از آن نام برده نشود و به مواجهه با آن نرویم، رام نخواهد شد.
نویسنده: کریس هجز (Chris Hedges) روزنامه نگار پیشکسوت آمریکایی
منبع: https://b2n.ir/u16993

انتهای پیام. 

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول