به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه فرهیختگان در گزارشی به دلایل تولید انبوه در شبکه نمایشخانگی و فرایند دستمزدها در این مدیوم پرداخته است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
شبکه نمایش خانگی تا پیش از سال ۹۷، هیچگاه رقیب قدرتمندی برای سینما و تلویزیون بهحساب نمیآمد. تا پیش از این سال، با آنکه تولیداتی بهصورت جستهوگریخته از این مدیوم برای مخاطبان منتشر میشد، اما اصلیترین عملکرد آن، انتشار و توزیع فیلمهایی بود که ماهها از پرده پایین آمده بودند. این رسالت تا دههها بر دوش شبکه نمایش خانگی بود و بسیاری از مخاطبان، این مدیوم را با این رسالت، شناخته و میشناسند.
از سال ۹۷، شرایط برای شبکه نمایش خانگی بهکلی تغییر یافت و با پخش چند سریال موفق، نگرشها نسبتبه این مدیوم در مسیر استانداردهای جهانی قرار گرفت. کارگردانانی که تا پیش از این سال، به دلایلی از سریالسازی برای سیما ممانعت میکردند، ترجیح دادند شانس خود را در شبکه نمایش خانگی محک بزنند. بازیگران هم بهواسطه گسترش تعداد مخاطبان این مدیوم و البته دستمزدهای مطلوبتری که بهنسبت آثار سینمایی نصیبشان میشد، به حضور در این رسانه، چراغ سبز نشان دادند، بهگونهای که از جایی به بعد، این رویه به یک چشموهمچشمی تبدیل شد و دیگر کمتر بازیگری را سراغ داشتیم که به پیشنهاد بازی در سریال نمایش خانگی «نه» بگوید.
کرونا خدمتی ماندگار برای رونق گرفتن ویاودیهای ایرانی انجام داد و اجازه داد تا مخاطبان فارسیزبان جهان، این پلتفرمها را باوجود تمام معایب و ضعفهایی که داشته و همچنان هم دارند، به خانه خود راه داده و حق اشتراک آنها را خریداری کنند.
این سونامی ناخواسته استقبال مخاطبان سبب شد تا این سامانهها در همان ماههای نخست ۹۹، به سودآوری هنگفتی دست یابند. به همین دلیل آنها خیلی زود تصمیم گرفتند رسالت خود را گسترش داده و علاوهبر توزیع و انتشار آثار سینمایی و سریالی، از میانههای سال ۹۹ به فکر تولید سریال نیز بیفتند. به این ترتیب که با درآمدهایی که بهدست میآوردند، در مقام سرمایهگذار ظاهر شده و چهرههای شناختهشده دنیای سینما و تلویزیون را برای سریالسازی تشویق کنند.
انتقال فرایند پولپاشی از سینما به شبکه نمایش خانگی
در میانههای دهه ۹۰ و بهخصوص ابتدای نیمه دوم این دهه، بحثی درمورد برخی آثار سینمایی درگرفت که طی آنها، پولهای بیحسابوکتابی به مجموعه عوامل، بهخصوص بازیگران تزریق میشد و جریان رسانهای پررنگی هم پشت آنها بود تا آن فیلم، از پیش از زمان کلید خوردن تا پس از اکران، در دامنه توجه مخاطبان قرار بگیرد. جریانی که برخی به پولشویی تعبیر کردند، برخی به اختلاس، برخی به سودهای حاصل از بیتکوین و برخی هم آن را درنتیجه علاقهمندی شخصی سرمایهگذار برای ورود به تولیدات سینمایی عنوان کردند.
وقتی طی ماهها و سالهـــــای اخیر، بازیگـــــــران و کارگردانان شناختهشده سینما، به شبکه نمایش خانگی مهاجرت میکنند، بنابراین باید دستمزدهای بالایی نیز به آنها پرداخت شود و باید بپذیریم که آن جریان پولپاشی در برخی آثار سینمایی، حالا به شکل کانالیزهشده و گستردهتری در شبکه نمایش خانگی مشغول فعالیت است.
یکی از مدیران تولید سینما که خواست نامش رسانهای نشود، به «فرهیختگان» گفت: «یک زمانی در سینما پولهای بیحسابوکتاب در برخی پروژهها پرداخت میشد که منشأ خیلی از آنها پیدا نبود. همین بریزوبپاشهای بیحساب سبب شد تا هزینه یک پروژه، به یک میلیارد و خیلی زود به چندمیلیارد و این روزها به بالای ۱۰ میلیارد تومان برسد. اما این اتفاق در تولید میافتاد. آن فیلمی که خیلی گرانتر از پروژههای رقیب ساخته شده بود، در صف اکران گیر میکرد و وقتی هم نمایش داده میشد، یا مخاطب از آن استقبال نمیکرد، یا قاچاق میشد یا به دلایلی، سوخت میشد. به همین دلیل خیلی از آن سرمایهگذاران اکنون به شبکه نمایش خانگی کوچ کردهاند.»
این مدیرتولید ادامه داد: «اینکه میبینید طی سالهای اخیر بسیاری از بازیگران سرشناس سینمایی که اعتقادی به سریال بازی کردن نداشتند، به شبکه نمایش خانگی آمدهاند، تاحدودی به همین علت بازمیگردد. اولا اینکه دستمزد خوبی میگیرند و ثانیا آنکه سرمایهگذاران، دیگر از آن صف طویل اکران و خطراتی که هنگام نمایش فیلمها وجود داشت تا فیلمشان را نابود کند، خلاصی پیدا کردهاند. استقبالی که مردم از سریال میکنند خیلی بیشتر از فیلم است. یک سریال ایرانی درطول سال، چندین میلیون بیننده دارد اما وقتی مخاطبان یک فیلم سینمایی به یک میلیون نفر برسد، باید کلاهمان را بیندازیم بالا.»
بنابراین مشخص میشود که تقریبا همهچیز به سرمایه بازمیگردد؛ آنهم در دورانی که هزینه تولید یک فیلم سینمایی در هر ژانری، تقریبا مشخص است، اما درطول این سالها، هیچگاه از هزینه تمامشده یک سریال یا دستمزد بازیگران آن، به شکلی رسمی رونمایی نشده است.
باز هم اکثریت بودجه صرف دستمزد بازیگران
تا پیش از دهه ۹۰، حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد کل بودجه یک فیلم، صرف دستمزد بازیگران میشد. در دهه ۹۰، این میزان به ۵۰ درصد افزایش یافت و طی سالیان اخیر، طبق شنیدهها، این میزان به ۷۰ درصد کل هزینه یک فیلم نیز رسید.
یکی دیگر از مدیران تولید شناختهشده سینمای ایران که علاقهای به رسانهای شدن نام خود نداشت، در پاسخ «فرهیختگان» مبنیبر میزان دریافتی بازیگران در آثار شبکه نمایش خانگی گفت: «برخلاف آثار سینمایی که هر بازیگری میتواند رقمی را به تهیهکننده پیشنهاد کند، در شبکه نمایش خانگی، تقریبا نمودار منظمی برای دستمزد بازیگران وجود دارد. به این ترتیب که بازیگران خیلی چهره و موردعلاقه مردم که تعدادشان به عدد انگشتان دست هم نمیرسد، هر ماه ۳۵۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان میگیرند. آنهایی که سلبریتیهای شناختهشده هستند و جزء آن دسته اول قرار نمیگیرند، هر ماه ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان دستمزد میگیرند. بازیگران چهرهای که در رده اول و دوم قرار ندارند، هر ماه ۱۰۰ تا ۱۸۰ میلیون تومان و دیگر بازیگران نیز بسته به میزان نقش و محبوبیتی که میان مردم دارند، هر ماه زیر ۱۰۰ میلیون تومان دستمزد میگیرند.»
وی درمورد میزان افزایش دستمزد بازیگران شبکه نمایش خانگی در روزگار کرونایی نیز گفت: «دستمزدها از سال ۹۹ به اینطرف، بین ۲۰ تا ۳۰ درصد بالاتر رفته است؛ البته باز هم به بازیگر ربط دارد، به اینکه آن بازیگر چه رابطهای با کارگردان و تهیهکننده دارد و اینکه تا چه اندازه از فیلمنامه خوشش آمده باشد. حتی جاهایی بوده که شنیدهام فلان بازیگر بهدلیل علاقهای که به کارگردان یا سناریو داشته، کمتر از آن چیزی که تصور میشده، دریافت کرده است. البته که فرآیند دستمزد، تبصره و ماده خاصی ندارد و یکجورهایی دلبخواهی است و از زاویهای دیگر، همه چیز به تهیهکننده برمیگردد.»
انتهای پیام/