اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  کردستان

یک روستا، یک صنعت/ اقتصاد «قزلجه‌کند» روی «سنگ پا» می‌چرخد+ فیلم و عکس

«قزلجه‌کند» یکی از روستاهای شهرستان قروه در استان کردستان است که به خاطر وجودپنج معدن پوکه، اکثریت خانوارهای آن در زمینه تولید «سنگ پا» فعالیت دارند و از این طریق امرار معاش می‌کنند.

یک روستا، یک صنعت/ اقتصاد «قزلجه‌کند» روی «سنگ پا» می‌چرخد+ فیلم و عکس

خبرگزاری فارس کردستان - شیرین مرادی؛ روز از نیمه گذشته است که مسیر حدودا ۱۳۵ کیلومتری سنندج به روستای قزلجه‌کند قروه را در پیش می‌گیریم بعد از گذشت یک ساعت و ۴۵ دقیقه به ورودی روستا می‌‌رسیم.

20 دقیقه آخر رسیدن به روستا را به خاطر شرایط بسیار ناهمواره جاده به سختی طی کرده بودیم، این بود که به پیشنهاد تیم خبری دقایقی در ورودی روستا برای هماهنگی با شورا و دهیار روستا توقفی کوتاه - با چاشنی گرد و غبار - داشتیم.

ماشین‌های سنگین مدام در حال تردد از این جاده برای انتقال پوکه از معادن روستا هستند، وضعیت جاده تعریفی ندارد و هر ساله خانواده‌های زیادی را داغ‌دار می‌کند، رنگ و نشان معادن پوکه بر اغلب دیوارهای خانه‌های کلنگی روستا نمایان است.

سنگ‌های معدنی سیاه‌رنگ انباشته‌شده در کنار درب و دیوار خانه‌های کاهگلی و نیمه آجری نخستین چیزی است که نظرمان را به خود جلب می‌کند، کمتر نشانی از اجرای طرح هادی و خیابان آسفالته در این روستا مشاهده می‌شود تا چشم کار می‌کند گرد و غبار است رانندگان ماشین‌های سنگین با دیدن دوربین پدال گاز را کمی آرام‌تر فشار می‌دهند تا عمق فاجعه‌ای را که هر روز بر مردمان این روستا روا می‌دارند از لنز دوربین مخفی کنند.

قزلجه‌کند «روستای طلا»

نامدار عبدی دهیار روستا قزلجه‌کند در مورد وجه تسمیه روستا می‌گوید: «قیزیل» در زبان ترکی یعنی«طلا» و کند یعنی« روستا»، قزلجه‌کند به معنی روستای طلاست.

این روستا در 35 کیلومتری مرکز شهرستان قروه واقع شده است، روستایی با بیش از 760 نفر جمعیت در قالب 230 خانوار. مردمان این دیار روی معدن طلا خوابیده‌اند، وجود 5 معدن پوکه قزلجه‌کند را به یکی از ثروتمندترین روستاهای ایران تبدیل کرده است ارزش این سنگ معدنی کمتر از طلا نیست ولی آنچه از این ثروت خدادادی قسمت مردمان آن می‌شود، چیزی جز گرد و خاک و آب حاوی بالاترین غلظت آرسنیک است.

وجود 5 معدن پوکه قزلجه‌کند را به یکی از ثروتمندترین روستاهای ایران تبدیل کرده است ارزش این سنگ معدنی کمتر از طلا نیست اما..

 

فاز اول طرح هادی سال‌ها پیش در روستا اجرا شده است ولی متاسفانه به خاطر تردد ماشین سنگین خیلی سریع خراب شد و نبود اعتبار موجب شده اجرای فازهای بعدی این طرح ابتر بماند.

تانکرهای آب در برخی نقاط روستا نظرم را به خود جلب می‌کند، از آقای عبدی در مورد چرایی وجود این تانکرها می‌پرسیم که می‌گوید: آب روستا به خاطر وجود آرسنیک قابل استفاده نیست و لذا با تانکر برایمان آب می‌آورند، شیر تانکر که باز می‌کند بوی ماندگی آب مشام را اذیت می‌کند و این سهم مردمان این دیار از ثروت معادن است!

نبود ساز و کار و اعتبار لازم برای جمع‌آوری زباله و دفن بهداشتی آن از دیگر مشکلاتی است که دهیار روستا به عنوان یکی دیگر از دغدغه‌های مردم این روستا از آن نام برد و ادامه داد وقتی دهیاری و شورا اعتبار ندارند نمی‌توان در این زمینه کاری انجام داد همین مسئله موجب نگرانی مردم شده است.

رنج گنج

معبودی رئیس شورای روستای قزلجه‌کند هم با اشاره به ظرفیت‌های روستا به لحاظ نیروی جوان و پای کار، از وجود 5 معدن پوکه به عنوان بزرگترین ثروت در این نقطه از شرق کردستان می‌گوید: اینکه اگر این سرمایه به درستی مدیریت شود و حق مردم روستانشین از این ثروت به درستی پرداخت شود قطعا اتفاقات بسیار خوبی خواهد افتاد.

به گفته وی، سال 83 ورودی روستا آسفالت شد و طرح هادی نیز اجرا شده است، اما تردد بی‌شمار ماشین‌های سنگین این زیرساخت را خیلی زود از بین برد و با وجود پیگیری‌های مکرر و درخواست‌های فراوان از معدن‌داران برای بازسازی آن دو سال بعد با شن‌ریزی خالی کار را جمع کردند.

معبودی همچنین از مهاجرت برخی از مردمان روستا طی سال‌های گذشته به خاطر نبود زیرساخت‌های مناسب به ویژه مشکلات حوزه آب و زیرساخت‌های آموزشی گفت اینکه دانش‌آموزان بعد از اتمام دوره راهنمایی برای ادامه تحصیل مجبور هستند به شهرهای دیگر کوچ کنند که البته تعداد زیادی از آنها به علت نبود تمکن مالی خانواده قید ادامه تحصیل زده‌اند و پیشه آبا و اجدادی‌شان یعنی ساخت «سنگ پا» ادامه می‌دهند.

فعالیت از پسربچه‌های 10 ساله تا پیرمرد 80 ساله به ساخت سنگ پا 

اینجا از پسربچه‌های 10 ساله تا پیرمرد 80 ساله به ساخت سنگ پا مشغولند، پیرمرد 90 ساله داریم با وجود اینکه قادر به راه رفتن نیست همسرش سنگ از اطراف معادن جمع می‌کند و مرد خانه با وجود بیماری، با شکل دادن به سنگ‌ها، روزی خانواده‌ را تامین می‌کند.

تصور اولیه‌ام از روستا وجود کارگاه‌های تولید سنگ پا بود، سراغ آدرس کارگاه‌ را از شورا و دهیار که گرفتیم، گفتند: تمام روستای قزلجه‌کند کارگاه است هر خانه یک کارگاه؛ کار اینجا در قالب واحدهای تولیدی انجام نمی‌گیرد مردم جلوی درب خانه یا در حیاط‌ خانه‌ خودشان فعالیت می‌کنند هرکس به اندازه‌ای که می‌تواند در طول روز سنگ پا درست می‌کند و عده‌ای هم آنچه را دیگران تولید می‌کنند خریداری کرده و با قیمت بالاتری به بازارهایی در شهرها و کشورهای مختلف عرضه می‌کنند.

پای «سنگ پای» قزلجه‌کند از مرزهای داخلی فراتر رفته و الان در سایر کشورها همچون دبی، عراق و غیره عرضه می‌شود البته سهم مردم در این زمینه نیز بسیار ناچیز است چرا که بیشترین سود را نه تولیدکننده، بلکه دلالانی می‌برند که واسطه بین تولیدکننده و مصرف کنندگان هستند.

بفرما آرسنیک!

معبودی همچنین از برخی مشکلات جدی روستا به امید اینکه از طریق این رسانه صدایشان به گوش مسئولان برسد، گفت: سال 83 آب شرب روستا مورد آزمایش قرار گرفت، همان سال برای پیگیری وضعیت آب روستا به اداره آب قروه رفتیم که گفتند آب ناسالم است اما به دلیل محرمانه بودن از بیان جزئیات آن معذوریم، بلاخره اصرارهای ما نتیجه داد و جدول وضعیت ناسالمی آب قزلجه‌کند را نشان دادند، براساس اعلام آزمایشگاه غلظت آرسنیک آب روستا بالای ۶۷ پی‌پی‌ام است.

به عنوان نماینده مردم واقعیت را به آنها گفتیم اما متاسفانه نبود و کمبود آب موجب شده مردم گاهی به اجبار از آبی که می‌دانند سم خالص است استفاده کنند همین مسئله موجب شده که با آمار بالای افراد مبتلا به سرطان مواجه باشیم.

بیش از  ۱۵ درصد از جمعیت روستا الان با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می‌کنند این در حالی است که با وجود داشتن چندین معلول از کمترین امکانات بهداشتی بهره‌مند هستیم.

روستا دارای دو رشته قنات است، که می‌تواند آب روستا را تامین کند، اما 22 سال است لایروبی نشده و در حال تخریب است، اگر آب قنات نباشد کل مردم روستا درگیر خواهند شد، البته تاسیسات جدید آب هم برای روستا در سال 92 اجرا شده، مخزن آماده و لوله‌کشی هم در همان سال 92 اجرا شده، اما با وجود پیگیری‌های مداوم تاکنون آب به مخزن هدایت نشده است.

معادن پوکه بزرگترین ظرفیت روستاست، تخصص مردمان این دیار همانطور که از قبل اشاره کردم تولید سنگ پا است ولی متاسفانه صاحب نداریم، جوان داریم تا ظهر ۲۰۰ تا ۳۰۰ عدد سنگ پا تولید می‌کند و درآمدی حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان دارد، ولی متاسفانه گرایش به اعتیاد در بین جوانان روبه افزایش بوده و همین مسئله مشکلات عدیده‌ای را برای خانواده‌ها ایجاد کرده است.

پایین آمدن سن اعتیاد و بالارفتن آمار طلاق در بین جوانان‌هایی که خیلی زود تشکیل زندگی داده و متارکه می‌کنند از دیگر معضلات موجود در این آبادی است که به عنوان یک آسیب بزرگ اجتماعی نیاز جدی به بررسی و کالبدشکافی از سوی مسئولان ذیربط دارد.

پیشنهاد رئیس شورای قزلجکند به مسوولان کردستان

درآمد آنچنانی ندارم، در این شرایط اقتصادی حاضرم شخصا یک دستگاه پراید صفر خریداری و تقدیم آقای استاندار کنم و از ایشان بخواهم یک شب همراه خانواده مهمان مردم روستای قزلجه‌کند شوند که قطعا اینگونه از جاده‌ای که قتلگاه شده و هر ساله خانواده‌هایی از این روستا را داغدار می‌کنند عبور نمایند!.

روا نیست روستایی با داشتن ۵ معدن پوکه مردمانش این همه در رنج و بدبختی باشند، چرا زمینه توسعه این روستا که هم بستر اشتغال و هم توجیه اقتصادی دارد، فراهم نمی‌کنند؟ ایجاد واحدهای تولیدی سنگ پا که همه مردم تخصص لازم دارند می‌تواند به رونق اقتصادی و چرخش بی‌مشکل چرخ‌های زندگی مردمان این دیار کمک کند.

 ایجاد واحدهای تولیدی سنگ پا که همه مردم تخصص لازم آن دارند می‌تواند به رونق اقتصادی و چرخش بی‌مشکل چرخ‌های زندگی مردمان این دیار کمک کند.

 

برخی از مسئولان برای مردم کار می‌کنند که قدردان تلاش‌های آنها هستیم روستا از نعمت گاز طبیعی بهره‌مند است و به لحاظ تلفن و آنتن‌دهی موبایل و اینترنت هم مشکل نداریم، سال ۹۲ در مدت زمان ۶ ماه با تلاش اداره برق شهرستان تمام کابل‌های برق روستا تبدیل به خودنگهدار شد این کار نقش مهمی در جلوگیری از سرقت سیم و قطعی برق داشته که جا دارد در این زمینه از مسئولان و متولیان امر به صورت جدی تقدیر کنیم.

جوانان خلاقی در روستا داریم که با وجود تمام مشکلات و بی‌مهری‌ها توانسته‌اند با خلاقیت دستگاه برش مخصوص تولید سنگ پا درست کنند و این کار موجب شده فرآیند کار از سنتی به صنعتی تغییر یابد و در نتیجه به لحاظ تنوع، کیفیت و فرآوانی افزایش قابل توجهی در تولیدات ایجاد کند حمایت از چنین افرادی می‌تواند چرخ تولید را در این روستا پویاتر کند.

آوای چکش و سنگ

آوای چکش و سنگ در گوشه دیوار کاهگلی زیر چند الوار و تکه چادری که سایه‌ سر مردی روستایی شده است ما را به سمت خود می‌کشد، تکه چادر پاره‌ای را روی چند الوار انداخته تا به قول خودش از آفتاب و باران در امان باشد.

دستکش رنگ و رو رفته و وصله و پینه خورده‌اش را محکم به دور چکش حلقه کرده است، بی‌توجه به هیاهوی اطراف بر سنگ می‌کوبد تا شکلی تازه به آن دهد و برای مشتری‌اش آماده کند.

محمدعیسی عبدی ۴۵ سال دارد و این حرفه را از پدرش به یادگار گرفته و الان بیش از ۳۰ سال است پیشه پدری را میراث‌داری می‌کند، نان‌آور چند سر عائله است، می‌گوید در روزهایی که هوا مساعد باشد و توان یاری کند ۱۰۰ تا ۱۵۰ عدد سنگ پا درست می‌کند و هر چند روز یک بار، خریدار دسترنج تلاش نفس‌گیرش را خریداری می‌کند.

تنها منبع درآمدی ما ساخت سنگ پا آن هم به شیوه سنتی است ماهیانه 2 میلیون تومانی درآمد دارم، مردم روستا همه مشغول این کار هستند، هر کس به اندازه توان خودش، برای ما در معدن کار نیست یعنی ظرفیت نیروی انسانی مشغول به کار در معادن هم همین اندازه است.

گاه گداری صدایش در میان هیاهوی سنگ و چکش محو می‌شود از روزهای سختی که بر او گذشته است، می‌گوید، ۳۵ سال از نخستین باری که چکش را به دست گرفت، می‌گذرد جوانی‌اش را پای درست کردن سنگ پا گذاشته و معلوم نیست تا چه زمانی بتواند این همراهی با سنگ و چکش را ادامه دهد، می‌گوید من هم مثل خیلی از مردمان این آبادی مجبور هستم تا روزی که توان دارم کار کنم، اگر بیمه داشتم ۵ سال پیش از این بازنشسته می‌شدم.

می‌پرسم چرا به فکر بیمه نبودید؟ می‌گوید، درآمد حاصل از این کار تنها کفاف مخارج زندگی‌مان را می‌دهد از کجا بیاوریم پول بیمه آن هم به صورت آزاد پرداخت کنیم اگر حمایتی از سوی دولت صورت می‌گرفت خوب بود ولی این شغل جز حرفه‌های مشمول حمایت‌های بیمه‌ای نمی‌شود.

اگر حمایتی از سوی دولت صورت می‌گرفت خوب بود ولی این شغل جز حرفه‌های مشمول حمایت‌های بیمه‌ای نمی‌شود.

 

الان هم صاحبان معادن پایشان را در یک کفش کرده‌اند می‌گویند مردم روستا حق ندارند سنگ جمع کنند باید بابت آن پول پرداخت کنند، سهم ما از این ثروت همین چند تکه سنگی است که با طرح دادن به آنها نانی سر سفره خانواده‌هایمان ببریم اینکه بخواهیم بابت این سنگ‌ها پول هم پرداخت کنیم، دیگر چیزی دستمان را نمی‌گیرد.

کار دیگری هم بلد نیستیم یعنی روستای قزلجه‌کند ظرفیت دیگر بجز این ندارد تا بخواهیم در آنجا مشغول شویم بعضی‌ها مشغول کشاورزی و دامداری هستند ولی مراتع و زمین‌های موجود هم به خاطر وجود معادن کاملا آسیب دیده و این حرفه‌ها هم دیگر جوابگوی نیاز اقتصادی مردم نیست افرادی هم که در این حوزه‌ها فعالیت می‌کنند در واقع درآمد بخور و نمیر که فقط زندگی‌شان لنگ نباشد، دارند.

قزلجه‌کند روستای ثروتمند ولی بی‌صاحب

عبدالله عبدی دیگر ساکن این روستا که بیش از ۶۰ سال سن دارد و تلخی و سختی روزگار را بیش از شیرینی آن چشیده است، می‌گوید: زندگی به کام مردمان این آبادی تلخ است روی معادن خوابیده‌ایم ولی تنها سهم ما از این ثروت خدادادی آرسنیک و گرد و خاک است.

آنچه عیان است چه حاجت به بیان است، خودتان چرخی در روستا بزنید همین جلوی پایتان را ببینید که مردم در چه کثافت و زباله‌دانی باید زندگی کنند، حق مردم از این ثروت زندگی در فلاکت و بدبختی است.

در این شرایط کرونایی وضعیت جداول را ببینید، خبری از جمع‌آوری زباله نیست، مکانی برای دپوی زباله نداریم زباله‌ها در معابر رها شده است حتی قبرستان اموات هم در امان نیست و به زباله‌دان تبدیل شده است همین امروز به همراه 10 نفر از اهالی روستا مجبور شدیم زباله‌هایی را که در قبرستان رها شده جمع کنیم شاید بگوئید که خوب خود مردم مراعات کنند بله اما وظیفه مردم گذاشتن زباله دم در یا در محلی است که باید کارگر مخصوص آن را جمع‌آوری کنند وقتی این حوزه اصلا متولی ندارد مجبور هستند هر کجا که دستشان برسد زباله‌هایشان را رها ‌کنند کسی هم نیست جلویشان را بگیرد.

از یک سو باید آب آرسنیک‌دار و گرد و غبار معادن را به جان بخریم و از سوی دیگر در میان تلی از زباله‌های رها شده نفس بکشیم بعد می‌گویند مسائل بهداشتی را رعایت کنید کرونا دلش به حالمان سوخته که این طرف‌ها پیدایش نمی‌شود.

مسئولین بیایند از نزدیک این وضعیت را ببیندند و چاره اندیشی کنند اگر توان اداره کردن مردم را ندارند مدیریت را برای دیگران بگذارند و بروند آیا خودشان حاضر هستند تنها چند روز در چنین وضعیتی زندگی کنند که ما سال‌های سال است تحمل می‌کنیم.

نوجوانان چکش به دست

صدای خوردن چکش بر سنگ تمام کوچه را پر کرده است از دور چند نوجوان را که در فاصله‌های چند متری از هم مشغول به کار هستند می‌بینیم و برای دقایقی مهمان لحظه‌های نابشان می‌شوم، آیدن ۱۳ ساله و کلاس اول راهنمایی است کوچک‌مردی که در کنار اشتغال به تحصیل وارد عرصه کار و تلاش هم شده است.

چکش بزرگ را بر پیکر سنگ تقریبا بزرگی می‌کوبد و از هم متلاشی می‌کند، می‌پرسم چکش به این بزرگی خسته‌ات نمی‌کند، می‌گوید اولین مرحله در تولید سنگ پا قطعه کردن آن به اندازه‌های کوچکتر است تا بتوانیم در مشت‌هایمان جا دهیم بعد از این کار برای درست کردن از چکش کوچکتر استفاده می‌کنم.

صبح‌ها مدرسه می‌رویم و بعد از ظهر هم کار می‌کنیم، البته روزهای تعطیل از کله صبح تا غروب هنگام همراه دوستانم مشغول سنگ‌تراشی هستیم، روزانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ عدد سنگ پا می‌زنم درآمد خوبی دارد بیشتر پس‌انداز می‌کنم شاید بتوانم روزی با همین پس‌اندازها واحد تولیدی راه‌اندازی کنم.

صبح مدرسه می‌رویم و بعد از ظهر هم کار می‌کنیم، البته روزهای تعطیل از کله صبح تا غروب هنگام همراه دوستانم 150 تا 200 عدد سنگ پا می‌زنم

 

درست کردن سنگ پا خوب است، درآمد دارد اما نه درآمدی که مردم را راضی کند اگر بشود در کار نوآوری ایجاد شود و حمایت صورت بگیرد این کار می‌تواند رونق بسیار خوبی به روستا بدهد جوان‌های زیادی الان در کنار پدران و بزرگترهایشان مشغول فعالیت در این حوزه هستند.

ادامه این کار را برای آینده خودم در نظر نگرفته‌ام، دوست دارم ادامه تحصیل دهم و به جاهای بهتری برسم، درس خواندن در روستای ما به دلیل مشکلات به ویژه نبود مقاطع تحصیلی بالاتر دشوار است باید آواره شهرهای دیگر بشویم یا قید درس مدرسه را بزنیم.

وضعیت تنها مدرسه روستا هم تعریفی ندارد، امکانات لازم نداریم به لحاظ زیرساختی بنای مدرسه نیاز به تعمیرات اساسی دارد، امکانات ورزشی و تفریحی هم در روستا و مدرسه وجود ندارد کلاس‌ها هم به صورت دو پایه تشکیل می‌شود این مسئله فرایند یادگیری را با مشکل مواجه می‌کند.

رنگ‌باختن بازی‌های کودکانه در میان تق‌تق سنگ و چکش 

در این روستا خبری از خنده و بازی‌های کودکانه نیست همه سخت مشغول کارند، بی‌توجه به اطراف چکش کوچکش را بر پیکر سنگ می‌کوبد دقایقی فقط نظاره‌گر کارش می‌شوم، با هر چرخش سنگ چندین بار چکش را به آرامی بر پیکر سنگ می‌کوبد و حالت جدیدی به آن می‌دهد.

خودش را عبدی معرفی می‌کند و می‌گوید: این شغل را از پدر و پدربزرگم یاد گرفته‌ام پدرم الان در معدن مشغول به کار است اما پدربزرگم با وجود کهولت سن هچنان مشغول درست کردن سنگ پا است.

امکانات تفریحی در روستا نداریم، نه زمین ورزشی نه فضای آموزشی مناسب در این شرایط ترجیح می‌دهیم بجای بازی‌های که تنها حاصلش بلند کردن گرد و خاک بیشتر و اذیت کردن دیگران است مشغول کار شویم.

فاضل، دیگر نوجوان روستای قزلجه‌کند را هم پای حرف می‌کشیم از او در مورد کار و بارش می‌پرسیم اینکه چه میزان به کاری که دارد انجام می‌دهد علاقمند است و چگونه یاد گرفت، می‌گوید: درست کردن سنگ پا نیاز به آموزش خاصی ندارد کافی است سنگ و چکش را در دست بگیری چند مرحله خراب می‌کنی دستت را زخمی می‌کنی ولی بلاخره بعد از یکی دو روز دستت می‌آید که چه زمانی باید چکش را بر پیکر سنگ بکوبی و کجایش را زخمی کنی.

همه ما از پدر یا پدربزرگ‌هایمان یاد گرفته‌ایم، این حرفه نسل به نسل در میان مردمان این روستا چرخیده است.

60 سال همنوایی سنگ و چکش

محمدنبی عبدی از ریش‌سفیدان روستای قزلجه‌کند است و بیش از ۶۰ سال از عمرش را پای درست کردن سنگ پا هزینه کرده است، ۱۹ ساله بود که تشکیل خانواده داد و حاصل زندگی مشترکش ۵ دختر و ۴ پسر است که همه را جز آخرین اولادش، سر و سامان داده است.

برگ‌های خاطرات زندگی‌ش را به ۷۰ سال پیش از این روزی که برای نخستین بار چکش به دست گرفت و اولین سنگ پا را تولید کرد ورق می‌زند و می‌گوید: عمر زیادی را در این راه هزینه کردم اینکه چند سنگ پا درست کرده‌ام حسابش در دستم نیست اوایل جوانی که بازوانم قدرت داشت و پاهایم همراه بود خیلی بیشتر از امروز کار می‌کردم الان روزانه نیم کیسه ۱۰۰ تا ۱۵۰ سنگ پا تولید می‌کنم ۵۰ هزار تومانی برایمان درآمد دارد خوب است راضی هستیم!

در حیاط خانه خودمان کار می‌کنم نمی‌توانم مسافت طولانی طی کنم زانوهایم سازشان ناکوک شده است، پزشکان گفته‌اند باید عمل جراحی کنم، ۲۵ میلیون تومان هزینه دارد، بیمه هم نداریم که بخشی از هزینه‌ها حذف شود وقتی پول ندارم مجبورم با درد جانکاهش بسوزم و بسازم.

بچه‌ها هیچ کدام علاقه‌ای به ادامه این کار نداشتند، دامداری هم نداریم کمی زمین زراعی داریم اگر آسمان مهربانی کند و زمین یاری دهد سالانه مقداری گندم داریم زمستان‌ها در انبار خانه کار می‌کنم و در فصل سرما در حیاط چاره‌ای نیست باید کار کرد تا جان هست باید نان درآورد!

هرچند روز یک بار می‌رویم یک وانت سنگ از کنار معادن جمع می‌کنیم تقریبا جوابگوی ۲۰ تا ۲۵ روزمان است خودمان توان فروش را به صورت مستقیم نداریم کسانی هستند که در این زمینه فعالیت دارند و سنگ‌ها را از ما می‌خرند.

هرچند روز یک بار می‌رویم یک وانت سنگ از کنار معادن جمع می‌کنیم تقریبا جوابگوی 20 تا 25 روزمان است 

 

می‌پرسم تا حالا برای خودت سنگ پا درست کرده‌ای، در حالی که می‌خندد می‌گوید: یک سنگ پا برای یک سال کافی است یکی از همین خوب‌ها را سوا می‌کنم بعد از اینکه با چکش شکل دادم آنها را به هم می‌سابم تا بهترین شکل را بگیرد و برای خودمان استفاده می‌کنیم.

کارمان سخت است اما همینکه نان حلال سر سفره خانواده‌ام می‌برم شاکریم، همسرم هم خدا را شکر نمونه ندارد صبور و مهربان با کم و زیاد در زندگی می‌سازد و این روحیه به زندگی‌مان با وجود تمام مشکلات آرامش همیشگی داده است.

باجی خانم همسر آقای عبدی در حالی که چای خوش رنگ را به دست حاجی می‌دهد می‌گوید: همه عمرش را زحمت کشید کاش بیمه داشت الان دیگر وقت کار کردنش نیست باید استراحت می‌کرد ولی چاره‌ای نداریم.

حاجی طلاست! زندگی‌ام حاج آقا است سال‌ها برایمان تلاش کرده خودم می‌دانم چقدر سختی کشیده است، تا بتوانم کمکش می‌کنم در جمع‌آوری سنگ‌ها  و جابجایی و گونی کردن بیشتر از این از دستم برنمی‌آید.

کارآفرینی با سنگ پا

کارگاه آقا معراج متفاوت‌تر از همه آن چیزی است که در یکی دو ساعت قبل در روستا دیده‌ایم، خبری از صدای خوردن چکش بر پیکر سنگ نیست، این جوان 44 ساله قزلجه‌کندی که تا قبل از چهار سال پیش مشغول کاشت، داشت و برداشت سیب‌زمینی بوده است وقتی ناسازگاری آب و زمین و بی‌مهری آسمان را دید به فکر چاره افتاد و به پیشنهاد یکی از دوستانش تصمیم گرفت مسیر شغلی‌اش را با توجه به ظرفیت‌هایی که در روستا وجود داشت تغییر دهد.

خرید سنگ‌های‌ پای تولیدی و عرضه آن در بازار اولین جرقه‌ای بود که به سرش زد و چند صباحی هم کار را ادامه داد اما دید دخل و خرجش انگونه که باید با هم نمی‌خواند و این کار باب میلش نیست این بود که تصمیم گرفت به جای یک واسطه صرف خودش تولیدکننده باشد.

صنعت جایگزین سنت

در گام نخست قرار شد که سنگ پا را از تولیدکنندگان آبادی ‌خریداری و بعد از شکل دادن بهتر آنها را در بازار عرضه کنیم، کار خوب بود، ولی ما دنبال سود بیشتر بودیم این شد که ساخت این دستگاه تولیدسنگ پا به صورت صنعتی به جای سنتی در ذهنم نقش بست.

دنبال سود بیشتر بودیم این شد که ساخت این دستگاه تولیدسنگ پا به صورت صنعتی به جای سنتی در ذهنم نقش بست

 

چهار سال از نخستین روزی که وارد این حرفه شدم می‌گذرد، با فکر و ایده خودم اقدام به ساخت یک دستگاه کردم هرچه جلوتر رفتیم به کارایی آن اضافه کردم کم نیستند افرادی که الان با الگوگیری از ما به وسیله این دستگاه مشغول کار هستند معتقد هستم برای ماندگاری در عرصه تولید در کنار تولید خوب باید به دو اصل مهم بازار و نوآوری بهای جدی داده شود و در این مسیر هزینه کرد این بود که این دستگاه را که قدرت تولید سنگ پا به شکل‌های مختلف دارد تقریبا دو هفته پیش درست کردم و با رنگ‌آمیزی تولیدات به نوعی آن را مشتری پسند کردیم.

البته کار با این دستگاه خطرات و ریسک بالایی دارد که ما به جان خریده‌ایم یعنی چاره‌ای هم جز این نداریم زندگی هزینه دارد نمی‌توان که بیکار نشست، با دینام های کوچک شروع کردیم دیدم جواب نمی دهد با این دینام که خاص برش سنگ‌های بزرگ است و سرعت بالایی دارد کار را دنبال کردیم شکر خدا جواب داد الان تقریبا چند سالی است ادامه داده‌ایم. 

تولید خوب است اگر مرتب پشت دستگاه باشم تقریبا روزی ۷۰۰ تا ۸۰۰ عدد سنگ پا در بهترین کیفیت را تولید می‌کنیم و به دو صورت رنگ شده و یا ساده به مشتریانی که داریم در قالب باکس‌های توری و یا غیره عرضه می‌کنیم.

سعی کردیم در گام بعدی با کوتاه کردن دست واسطه‌ و دلالانی که بیشترین سود را در هر تولیدی به جیب می‌زنند به نحو دیگر سود محصول را برای خودمان بالا ببریم با معرفی تولیداتی که داشتیم در فضای مجازی و سایت‌های مختلف مانند دیوار و شیپور و غیره توانستیم مشتریان پایدار برای خودمان پیدا کنیم.

همین مسئله انگیزه به تلاش و کار بیشتر را در ما ایجاد کرده است توانسته‌ایم در کنار اعضای خانواده خودمان برای چند نفر دیگر هم شغل ایجاد کنیم فکر کنم این شروع خوبی است که قطعا با برنامه‌ریزی بهتر می‌توانیم به نتایج قابل توجهی در حوزه درآمدزایی و اشتغال‌زایی برای دیگر ساکنان این روستا برسیم.

قطع دست دلالان در مسیر تولید

درآمد ما در وضعیت فعلی خوب است به همه کسانی که در روستا مشغول فعالیت هستند، پیشنهاد داده‌ام با این روش تولید، کیفیت را بالا ببرند و دست دلالان را کوتاه کنند که اگر همه پای کار باشند قطعا بیشترین و بالاترین سود را خواهیم برد.

مستقیما با مشتری کار می‌کنیم یکی از مشکلات اصلی ما این است که با وجود پرخطر بودن و ریسک بالای کار متاسفانه هیچ حمایتی از سوی مسئولان به ویژه به لحاظ حمایت‌های بیمه‌ای صورت نمی‌گیرد کار را خانوادگی شروع کردیم ولی الان برای ۱۰ نفر به صورت مستقیم و غیرمستقیم اشتغال ایجاد کرده‌ایم.

می‌پرسم الان که کارتان گرفته و راضی هستید چرا به فکر راه‌اندازی واحد تولیدی در فضای مناسب‌تر نیستید، می‌‌گوید: کار در فضای بسته به خاطر گرد و خاک زیاد ناشی از برش امکان پذیر نیست،اگر بخواهیم در محیط بسته تولید کنیم نیاز به تهویه خاص دارد که قطعا به لحاظ هزینه‌ای برای ما سنگین تمام می‌شود برای همین مجبور هستیم در گرما و سرما در فضای باز فعالیت کنیم.

البته جدیدا مشکل دیگری هم به وجود آمده است، معدن‌داران در حالی که زندگی مردمان این روستا را به شدت با چالش مواجه کرده و بیشترین ضربه را به منابع طبیعی و زمین‌های ما زده‌اند، می‌گویند مردم باید بابت سنگ‌هایی که از اطراف معادن جمع می‌کنند هزینه پرداخت کنند و این بی‌انصافی است!

 گرد و خاک تنها سهم مردم از ثروت معادن

آقای همت عبدی از جوان‌های روستای قزلجه‌کند هم می‌گوید: خیلی فریاد زده‌ایم ولی تا به امروز صدایمان به جایی نرسیده است روستای ما کان گنج است اما مردم این آبادی کمترین سهم را از این ثروت خدادادی می‌برند.

 گرد و خاک تنها سهم مردم روستای قزلجه‌کند از ثروت معادن است، در کنار جاده زندگی می‌کنیم هر روز شاهد هستیم که ماشین‌های سنگین ثروتمان را جلوی چشمان بیرون می‌برند و گرد و خاک و جاده پر از دست‌انداز که بیشتر شبیه قتلگاه است برایمان می‌گذارند!

روستایی با این همه جمعیت باید آب سمی و حاوی بالاترین سطح آرسنیک استفاده کند، در همه جای دنیا زباله‌ها به صورت روزانه جمع‌آوری می‌شود این موضوع تنها برای روستاهای اطراف این معادن اجرا نمی شود.

سوال ما از مسئولان این است که واقعا سهم مردمی که با وجود همه مشکلات و کاستی‌ها در روستا باقی مانده و مهاجرت نمی‌کنیم از معادن چیست؟ 

این انتظار زیادی نیست که بخشی از مشکلات روستا را از محل سودآوری این معادن رفع و زیرساخت‌های مورد نیاز به ویژه مسیر دسترسی، طرح هادی، دفع زباله و ...را حل کنند.

 زنگ خطر پایین آمدن سن اعتیاد در روستای قزلجه‌کند

جنس حرف‌های رقیه عبدی عضو انجمن اولیا و مربیان مدرسه قزلجه‌کند با دیگر اهالی روستا تفاوت دارد، همه دغدغه‌های او که خودش مادر دو فرزند محصل است به مشکلات پیرامون مدرسه و فضای آموزشی و تفریحی آن برمی‌گیرد اینکه بچه‌ها حتی از داشتن یک کتابخانه که بتواند اوقات فراغتشان را پر کند محروم هستند.

کلاس دانش‌آموزان به صورت دو پایه برگزار می‌شود، تلاش کردیم مدرسه را هوشمند کنیم اعتبارات دولتی جوابگو نبود دست به دامن خیرین شدیم گفتند کمک می‌کنیم متاسفانه به این وضعیت کرونایی برخورد کردیم و تلاشمان بی‌نتیجه ماند.

معلمانی که در روستای قزلجه‌کند فعالیت دارند عموما یا سال‌های نخست تدریس‌شان است یا پایان کار، همین موضوع موجب شده به دلیل کم تجربگی و نبود حوصله لازم برای سروکله زدن با بچه‌ها دانش‌آموزان این روستا به لحاظ سطح معلومات خیلی ضعیف‌تر از همکلاسی‌هایشان در سایر نقاط قروه باشند.

راه‌اندازی کتابخانه یکی از مطالبات جدی بچه‌ها بود پیگیری کردیم اما نتیجه‌ای نداشت خودمان ۵۰ کتاب داستان تهیه کردیم ولی با ۵۰ کتاب کتابخانه درست نمی‌شود انتظار داریم در این زمینه اقداماتی صورت بگیرد.

راه‌اندازی کتابخانه یکی از مطالبات جدی بچه‌ها بود پیگیری کردیم نتیجه‌ای نداشت

 

ترک‌تحصیل دختران و پسران از دیگر مشکلاتی است که متاسفانه روز به روز در این روستا روند افزایشی دارد، دختران بعد از پایان دوره راهنمایی چون اجازه خارج‌شدن از روستا برای ادامه تحصیل را ندارند مدرسه را رها می‌کنند و پسران قبل از اتمام دوره راهنمایی قید کلاس و درس را می‌زنند.

اکثر بچه‌ها سنگ پا درست می‌کنند یعنی خودشان را سرگرم می‌کنند اگرچه درآمد زیادی ندارد اما خانواده‌های ضعیف به همین درآمد جزئی هم راضی هستند سن اعتیاد در این روستا به شدت پایین آمده است بچه‌های دهه ۷۰ و حتی ۸۰ به دام اعتیاد گرفتار می شوند که مهم‌ترین دلیل آن عدم آگاهی نحوه رفتار با بچه‌ها و پایین بودن سطح سواد است.

خانم عبدی دیگر ساکن روستای قزلجه‌کند هم که بعد از ۳۸ سال زندگی در تهران به روستا مهاجرت معکوس داشته است، می‌گوید: وضعیت جاده و زیرساخت‌های روستا بسیار نامناسب است.

تمام مراحل تولید فرش را در سال‌هایی که در تهران بوده‌ام یاد گرفته‌ام اگر تسهیلات ارزان قیمت در اختیارم قرار گیرد می‌توانم برای بانوان آبادی کارگاه بزنم، در کنار قالی‌بافی بافندگی هم می‌دانم این رغبت در بین زنان روستا وجود اگر تسهیلات بدهند کارگاه فرشبافی و بافندگی را راه‌اندازی می‌کنیم با تسهیلات 18 درصد نمی‌شود کار کرد.

مسیر 7 کیلومتری روستا به سمت معادن پوکه را در آخرین دقایق حضورمان در روستای قزلجه‌کند به همراه شورا و دهیار روستا در پیش می‌گیریم، به غروب خورشید نزدیک می‌شویم تا چشم کار می‌کند سیاهی است که به واسطه شکاف کوه بیرون زدن گدازه‌های سیاه از دل کوه بیرون زده است.

آقای معبودی کوه مقابل را نشان می‌دهد و می‌گوید، این نقطه که الان زیر پای شما قرار گرفته دقیقا مشابه آن کوه روبه رو بود کوه‌های همسانی که در روستای قزلجه‌کند معروف بودند الان یکی استوار و آن دیگری به نقاط مختلف کشور صادر شده است.

معدن پوکه از معدن طلا کمتر نیست، ذخیره‌ معادن اینجا به تمام نقاط ایران صادر می‌شود پوکه کل ایران از این معادن تامین می‌شود ولی معادن حتی در دادن خودیاری به روستایی که این همه بر پیکر آن لطمه می‌زنند اجتناب و حتی مار را تهدید به زندان می‌کنند!

برای این حرف‌ها سند دارم حتی از طریق دادگستری هم شکایت کرده‌ایم ولی تهدیدمان کردند نمی‌دانیم که چه دستی پشت پرده قرار دارد که وقتی دنبال حق مردم می‌رویم باید با بدترین تهیدات مواجه شویم، روستای ما نسبت به جمعیت بالاترین شهید را دارد ولی از سوی مسئولانی که به برکت خون همین شهدا امروز پشت میز مدیریتی قرار گرفته‌اند مورد بی‌مهری قرار می‌گیریم.

این روستا با وجود اینکه روی معادن ارزشمند پوکه خوابیده است اما متاسفانه تنها بهره‌مندی مردمان آن از این همه ثروت فقط گرد و خاک و از بین رفتن زیرساخت راه‌ها و آسیب جدی به منابع طبیعی و ظرفیت‌های کشاورزی است.

سخن پایانی..

بی‌شک توجه به تولید، اشتغال و اجرای طرح‌های هدفدار و نظام‌مند اقتصادی به توسعه پایدار روستا و کاهش مهاجرت روستاییان می‌انجامد در غیر اینصورت با افزایش بیکاری و مهاجرت روستانشینان به شهر روند توسعه دچار اختلال و گسست مزمن می‌شود.

دوام و استمرار دو دهه پدیده خشکسالی کشور شرایط زندگی را در روستاها دشوار و روستاییان و عشایر را به زندگی در شهرها سوق داده اما با ایجاد مزیت‌های زندگی در این مکان‌ها و اجرای طرح‌های اقتصادی و اشتغالزا می‌توان از مهاجرت آنان جلوگیری کرد.

پرواضح است تنها با محق دانستن مطالبات مردم هیچ مشکلی حل نخواهد شد و دردی از دردهای مردم محروم درمان نمی‌شود، مسئولان برای حل مشکلات مردم روستاها باید پا به عرصه عمل بگذارند و نسبت به برطرف‌ کردن کمبودها و رفع محرومیت در این روستاها اقدام کنند.

اینکه بنشینیم و فقط گلایه‌های مردم را به حق بدانیم، نه زیرساختی تأمین می‌شود نه آسایشی برای آن‌ها به ارمغان می‌آید، بدون شک مردم روستاها هم به اندازه مردم شهرنشین حق استفاده از بهترین امکانات و زیرساخت‌های رفاهی و خدماتی را دارند.

در طول تاریخ بشریت هرجا آب بوده آبادانی هم شکل گرفته است، مردم قزلجه‌کند مصمم به آبادانی و ماندن در روستا هستند مردمانی که به قول خودشان از خروارها ثروتی که روی آن نشسته‌اند تنها کابوس آرسنیک و گرد و غبار نصیبشان شده است.

مردم روستای قزلجه‌کند مطالبات خود را به زبانی ساده و قابل درک بیان کردند و در این زمینه از مسئولان استانی انتظار دارند تا در اولین فرصت نسبت به رفع مشکلاتشان اقدام کنند این خواسته زیاد از مسئولان نیست که به این روستا سری بزنند و غمخوار دغدغه‌های ریز و درشت مردمان این روستا باشند.

انتهای پیام/2330/71

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول