به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، موسیقی مقامی بهعنوان میراث معنوی خراسان ازجمله هنرهای غنی عرفانی این خطه است، هنری که اساتید آن، او را به بالاترین مفاهیم انسانی گرهزدهاند و بدون شک این میراث معنوی تنها با انتقال سینهبهسینه و حفظ اصالت و مفاهیم انسانی و عرفانی به نسلهای دیگر است که میتواند به حیات خود ادامه دهد.
استاد عثمان محمدپرست از بزرگترین اساتید موسیقی مقامی است که سالها با دوتار نوازی از مردم و خیرین برای مدرسهسازی پول جمعآوری کرده و تاکنون ۹۲۰ مدرسه ساخته و لقب سفیر مدرسهساز را به خود اختصاص داده است.
چندی پیش این هنرمند مدرسهساز دچار کسالت شد و پس از بهبودی گروه موسیقی مقامی «غوغای ققنوس» به سرپرستی «علی مرادزاده» با اجرایی متفاوت برای خالق «نوایی» شعری در وزن نوایی خطاب به این استاد بزرگ سرودند و اجرا کردند.
این اجرا بهانهای شد که به سراغ سرپرست این گروه که کارشناسی ارشد رشته نقاشی از دانشگاه تهران را دارد و هماکنون معاون پرورشی دبیرستانی در رشتخوار است، برویم و با او به گفتوگو بنشینیم.
فارس: درباره خودتان و شکلگیری گروه موسیقی مقامی «غوغای ققنوس» بگویید.
ما در شهرستان رشتخوار و در ۱۵۰ کیلومتری مرز افغانستان، در منطقه نسبتاً کم برخورداری هستیم، نزدیک ۳۰ سال در شاخههای هنری مختلف معلم هستم، ۲۰ سال در شاخه هنرهای تجسمی هنرجو تربیت کردم که تعداد زیادی از آنها اکنون استاد دانشگاه هستند.
بعدازآن به هنرهای آوایی مشغول شدیم، هماکنون در آموزشگاه ۶۰ هنرجو داریم که یکبخشی از آنها گروه مقامی محلی غوغای ققنوس هستند، البته بهجز دوتار سازهای دیگری هم مینوازند.
در حال حاضر معاون پرورشی دبیرستان هستم و گروه غوغای ققنوس هم دانشآموزانم در دبیرستان هستند.
با بچهها شعر میسراییم، ساز میزنیم، نقاشی میکشیم و مجسمه میسازیم و بهصورت یک خانواده هستیم.
در آموزشگاه هنرجویانی از ۷ تا ۷۰ ساله داریم و گروه موسیقی مقامی غوغای ققنوس ۱۵ تا ۱۷ ساله هستند.
فارس: درباره اهداف دیگر خود در زمینه هنری بگویید، عواید اجراهایتان را در کجا هزینه میکنید؟
یک مرکز خیریه داریم که قصد داریم با اجراهایمان پایمان به انجمنهای خیرین باز شود تا بتوانیم کارهای خیرخواهانه انجام دهیم، بیشتر هدفمان این است که از موسیقی و هنر برای گفتوگو و ایجاد ارتباط بهعنوان زبان بینالمللی استفاده کنیم و هنر برایمان وسیلهای شود تا به اهداف خیرمان برسیم.
ازنظر ما کمک مالی بهتنهایی کار خیر نیست بلکه کار اصلی ماهیگیری یاددادن است، خیلی برنامههای خوبی داریم و دوست داریم این گروه را جهانی کنیم.
در حال حاضر هم عواید مالی کارهای گروه صرف امور خیر میشود، یکی از کارهایی که میخواهیم انجام دهیم احیای یک قنات تاریخی است.
از آدمهای خوشفکر در مرکزمان حمایت میکنیم و تسهیلات لازم را برای اجرای ایدههای خوب جذب میکنیم.
هنر برای ما اسباب یکزبان بینالمللی است تا بتوانیم با معرفی بیشتر خودمان دایره تأثیرگذاری را بزرگتر کنیم.
فارس: درباره اجرای گروه غوغای ققنوس برای استاد عثمان محمدپرست بگویید، ایده آن شعر و اجرا از کجا شکل گرفت؟
استاد محمدپرست خیر مدرسهساز است که با انجمن یاوری تهران همکاری داشتند و حدود ۹۲۰ مدرسه ساخته و با دوتار نوازی که در جمع خیرین داشتند هزینه ساخت مدارس را جمعآوری میکرد.
استاد عثمان محمدپرست در دوتار نوازی استاد مسلّم هستند و از یک سال گذشته به بچههای گروه قول داده بودم که به دیدار استاد برویم، چند بار مسؤولان گفتند ما را همراهی میکنند اما برنامه لغو میشد، بعد هم بیماری کرونا شایع شد و این دیدار به تأخیر افتاد و یک سال گذشت، استاد محمدپرست بیمار شدند و ما نگرانشان شدیم.
به بچهها گفتم من دلم روشن است که باید سه بار به دیدار این مرد برویم تا رسالت او به دوش شما بیفتد و ادامهدهنده راه این استاد خیر مدرسهساز شوید و رسالتشان را بهپیش ببریم.
استاد محمدپرست که از بیمارستان رضوی مشهد مرخص شدند با بچهها مشورت کردیم که تنها برویم یا با مسؤولان که نظر جمع این بود که به کسی نگوییم و خودمان بهتنهایی برویم.
استاد محمدپرست چون خالق نوایی است، تصمیم گرفتیم شعری در قالب نوایی در مدح این استاد خیر مدرسهساز بسراییم، این شعر سروده بنده است و تاکنون مانند این اتفاق در راستای تجلیل از استاد اتفاق نیفتاده بود.
(بزن چنگی مست دوباره دوتاری/ که عثمان و خواف و خراسان نمیرد/ ز عثمان و خواف و دوتارش بگویم/ که در کنج دلها چه آسان نشیند/ نوایی بزن پردهی زیروبم را/ که زخم دل ما به درمان نشیند/ نوایی زدی و جهانی شد عاشق/ چنانکه گل سرخ به بستان نشیند/ ز رشتخوار سلام و درودی فراوان/ که ققنوس و غوغا مقابل نشیند/ تنت سالم و چهرهات سرخ و دلشاد/ مبادا غباری به عثمان نشیند/ کنار قلندر نشستن چه خوب است/ چو شاهی که با ما برابر نشیند/ بزن چنگیِ مست دوباره دوتاری/ که عثمان و خواف خراسان نمیرد)
بچهها به احترام دوزانو نشستند و اجرا کردند، استاد هم که ۴ سال است در بستر افتاده احساساتش به قلیان آمد، چون بچهها با دل پاکشان اجرا کردند و شعر هم با دل سروده شده بود، اثرگذار بود.
علاوه بر این مباحث چون ما شیعه هستیم و استاد محمدپرست اهل تسنن است و این باعث شد که در روز عید مبعث یک اتحادی بین دو مذهب اتفاق بیفتد که برای منطقه خیلی خوب و مهم بود، به بچهها گفتم امروز که روز عید حضرت محمد(ص) است به دیدار کسی میروید که محمدپرست است.
به دیدار استاد که رفتیم و این سروده را اجرا کردیم یک فضای روحانی و خاصی بود که همیشه معتقدیم مجلس را خدا میگرداند و بعد ما بودیم و عثمان و اشک و لحظاتی روحانی که در آن فیلم بخشهایی از آن مشخص است.
تقریباً ۴۰ دقیقه در محضر استاد بودیم و وقتی برگشتیم به بچهها گفتم همه افکار خیریه که به شما تا الآن آموختم بعدازاین دیدار تکمیل شد، از آن روز به بعد تغییرات اساسی در بچهها اتفاق افتاد و افکار بلندمرتبهای دارند.
فارس: آینده موسیقی مقامی را چگونه ارزیابی میکنید؟
تجربه ۳۰ ساله من درزمینهٔ هنر پشت این کار است، این گروه موفق میشود چون به معنای واقعی گروه هستند و برای تربیتشان خیلی کارکردم، اگر همینطور بهصورت منسجم بالا بیایند گروه بسیار موفقی میشوند، چون در مناطق دیگر گروههای موسیقی مقامی زیاد هستند که دوتار خوب مینوازند اما مثل بچههای ما دیده نمیشوند چون من با دلسوزی از بچهها حمایت کردهام.
همه کارهایمان سروده خودمان است و سعی میکنیم پایبند موسیقی اصیل خراسان باشیم، ملودی را بگیریم و با تغییراتی کارها را اجرا میکنیم.
سعی میکنیم کارهایمان فاخر و اصل باشند، کپی نباشند و حرفی برای گفتن داشته باشند، اجراهایمان تکنیک ما نیستند بلکه بیشتر زبان و بیانمان هستند.
کارهای ما اکثراً خیرخواهانه و در مدح انسانهای بزرگ و اهلبیت(ع) و ایران است.
به نظرم موسیقی مقامی آینده خوبی دارد و تأثیر زیادی بر روی جوانان گذاشته است، همان تأثیری که اجرای موسیقی سنتی و مقامی در برنامه تلویزیونی عصر جدید گذاشت، ما هم نتوانستیم با موسیقی مقامی در خراسان و چهبسا در کل ایران تأثیرگذار باشیم؛ بهعنوانمثال از استان فارس و بوشهر به ما سفارش دوتار دادهاند و تقاضای آموزش داشتند؛ این نشانه میدهد که موسیقی مقامی در سطح کشور خیلی تأثیرگذار بوده است.
آینده موسیقی مقامی به نظرم آینده خیلی خوبی است، مردم از موسیقی بیهویت خسته شدهاند و دولت باید از این هنر فاخر و مقدس حمایت کند، چراکه به نظر ما هنریک رسالت و هنرمند رسول است.
فارس: تمرینات خاصی برای اجرای موسیقی دارید؟
برای آموزش و تربیت این بچهها از صمیم دل وقت گذاشتهام، خیلی اوقات برای اجراها و تمرینات بیرون شهر میرویم، برای برخی تمرینات باید برویم در ارتفاعات که حنجره بالا برود، بعضیاوقات نیاز است موسیقی را با نمایش ترکیب کنیم، من نمایش اجرا میکنم و بچهها موسیقی تمرین میکنند، همچنین برای هرکدام از اعضای گروه تمرینات خاص خودشان راداریم.
در پایههای مختلف گروه موسیقی مقامی داریم، بهعنوانمثال گروه غوغای ققنوس در مقطع دبیرستان هستند و گروه نوجوان دیگری هم داریم که در کنار این گروه تمرینات انجام میدهند و بعدازاین گروه بالا میآیند.
بنده بهعنوان یک معلم باصداقت و عشق به منطقه و شاگردانم و با اهداف بزرگ و انسانی این تربیت نسل را انجام میدهم.
فارس: ارگانهای فرهنگی تاکنون از شما حمایت کردهاند؟
همه هزینههایی که انجام میدهیم با خودمان است و هیچ ارگانی ما را حمایت نمیکند.
فارس: حرف آخر...
ما میخواهیم با زبان بینالمللی هنر به جهان بگوییم که مردم ایران مردمی نجیب و نوعدوستی هستند و دوست داریم جهان در صلح و آرامش باشد.
اسم گروه غوغای ققنوس را از این نظر انتخاب کردم که از سوختنش ققنوسهای بیشتری به وجود بیایند و غوغا و شور و هیجانی ایجاد کنند، هرکدام از این افراد رسالتهای مختلفی دارند و ققنوسهایی میشوند که آنها نیز ققنوسهای دیگری را پرورش میدهند و اهداف بلندمرتبه عرفانی را دنبال میکنند.
مطمئن هستیم که ما کارهای زیادی میتوانیم انجام دهیم و تاکنون نیز موفق بودهایم.
==================
گفتوگو از: فریده خسروی
==================
انتهای پیام/ ۷۰۰۵۱