یادداشت|خدابخش داودی؛ دبیر جامعه مهندسین استان ایلام: بخش کشاورزی استان ایلام با ۱۸ زیر بخش تابعه، وابسته، منابع و امکانات فراوان، متاسفانه در شرایط فعلی و علیرغم تلاش برخی مدیران دلسوز و برخوردار از روحیه بسیجی و تفکر جهادی از نارسایی و ترکیب ناموزون مدیریتی سازمان رنج میبرد و به دردی مزمن تبدیل شده است.
ناهماهنگی درون بخشی و ناکارآمدی مدیریتی ناشی از بیدقتی در اجرای اصل شایسته سالاری و انتخاب مدیران بعضا با سوابق عملکردی ضعیف، عملا دستیابی به اهداف اسناد فرادست مانند سند چشم انداز بیست ساله، برنامه ششم توسعه و سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و در مجموع حرکت در راستای توسعه پایدار را در شاخصهای پایه و اساسی کماثر، ناملموس و نامحسوس کرده است.
از ۱۸ زیر بخش کشاورزی، تنها ۵ زیر بخش آن شامل زراعت، باغبانی، دام و طیور، شیلات و منابع طبیعی، اجرایی محسوب میشوند و ۱۳ زیر بخش دیگر جزو واحدهای پشتیبان به حساب میآیند که قاعدتا بایستی پشتیبان برنامه بخشهای اجرایی باشند و از اجرای برنامه مستقل، بپرهیزند.
البته ۱۲ مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان و حدود ۲۴ مرکز جهاد کشاورزی دهستان و بخش که در خط مقدم اجرا قرار دارند را نیز باید به آمار فوق افزود.
سازمانی با این وسعت تشکیلاتی باید از جایگاه اقتصادی و تولیدی بالاتر از وضعیت فعلی در استان و کشور برخوردار باشد؛ زیر بخش باغبانی با رتبه ۳۲( آخرین رتبه در کشور) هم از نظر سطح زیر کشت و هم از نظر تولید و عملکرد که زمانی رئیس سازمان فعلی و معاون برنامه ریزی کنونی سازمان، مسوولیت آن را بر عهده داشتهاند با وجود منابع اکولوژیکی و طبیعی غنی استان، علمی و عقلایی به نظر نمیرسد.
زیر بخش زراعت با رتبه ۲۷ کشوری از نظر تولید و ناچیز بودن میزان کنونی بهره وری آب با رقم ۶۲۵/. کیلوگرم بر متر مکعب در مقایسه با مقیاس جهانی ۸/۱-۵/۲ کیلوگرم بر متر مکعب و شاخص ملی ۳۲۰/۱ کیلوگرم بر متر مکعب و هدف گذاری ۶/۱ کیلوگرم بر متر مکعب برنامه ششم توسعه در سال پایانی برنامه(۱۴۰۰) و مصرف ۹۲ درصدی کل آب استان، عملا در سطح کشور، حرفی برای گفتن ندارد؛ رییس سازمان کنونی، قبلا مسوولیت این زیر بخش را نیز بر عهده داشته است.
زیر بخش دام و طیور، شرایطی به مراتب بهتر از دو زیر بخش قبلی از نظر کمی و تا حدودی کیفی دارد هر چند با اهداف و مبانی سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی و پتانسیل استان به ویژه مقوله مهم بهره وری، هنوز هم فاصله زیادی دارد.
حوزه منابع طبیعی با وجود در برگرفتن بالای ۷۰ درصد وسعت استان، هنوز نتوانسته است دیدگاه مثبت مسوولان ارشد استان را از نظر سرمایه گذاری و بودجه عمرانی با خود همراه کند به علاوه این که کم توجهی شدید به نقش آموزشهای ترویجی، پژوهشهای کاربردی و مشارکت مردم و غلبه تفکر حفاظت دولتی و شبه نظامی در این زیر بخش، عملا دامنه تخریب و هزینه را در عرصه جنگلها و مراتع، وسیعتر کرده است.
در حوزه شیلات با وجود عدم دسترسی به آبهای آزاد، نسبت به چهار زیر بخش دیگر در زمینه تولید و بهره گیری مناسب از منابع از وضعیت مطلوبتری برخوردار است که به نظر میرسد این مهم ناشی از وجود مدیری دلسوز و پیگیر در راس این تشکیلات باشد؛ هر چند در این عرصه نیز جا برای پیشرفتهای بیشتر و ارتقاء بهره وری، هنوز هم وجود دارد و نباید خود را به وضعیت فعلی محدود کنیم.
از میان عملکرد زیر بخشهای پشتیبان، عملکرد مدیریت هماهنگی ترویج کشاورزی و مدیریت آب و خاک بیشتر از بقیه نمود دارد اگر چه بخشهای اجرایی نتوانستهاند به درستی از ظرفیتهای وسیع این دو زیر بخش استفاده کنند.
حدود ۱۱۲ هزار هکتار اراضی آبی قابل بهره برداری و مجهز شدن بالغ بر۹۰ هزار هکتار از این اراضی به شیوههای نوین آبیاری شامل تحت فشار، کم فشار(لوله) و ثقلی از جمله کانال درجا و پیش ساخته که به لطف نظام اسلامی و نگاه ویژهی رهبر معظم انقلاب اسلامی به مردم ولایتمدار این دیار و عمدتا از محل صندوق توسعه ملی صورت گرفته است.
فرصت عظیم و کلانی را در اختیار استان قرار داده ولی متاسفانه به دلیل سوء مدیریت، تاکنون به نحو مطلوب از این ظرفیت استفاده نشده است و شاهد این مدعا نیز پایین بودن میزان بهره وری آب محصولات زراعی با رقم ناچیز ۶۲۵/۰ کیلو گرم بر متر مکعب و مصرف بیش از ۱ میلیارد متر مکعب آب کشاورزی ( ۹۲ درصد کل آب مصرفی استان) و نامحسوس بودن میزان صرفه جویی در آب است.
با یک نگاه کوتاه به وضعیت کلی ۵ زیر بخش اجرایی، میتوان به این نتیجه رسید که مدیریت ارشد سازمان عملا رشته سازمان دهی، نظارت و هماهنگی درون بخشی را از دست داده است؛ از نظر نیروی انسانی و توزیع و ترکیب رشتهای و جنسیتی به ویژه در سطح مراکز جهاد کشاورزی به عنوان خطوط مقدم خدمت رسانی به مردم (وظایف هدایتی،حمایتی و نظارتی) وضعیت به مراتب بدتر از مدیریت در بخش های اجرایی است.
استخدام حدود ۴۰۰ نفر کارشناس در چند سال اخیر بدون توجه به جنسیت و رشته تحصیلی افراد و ظرفیتها و نیازهای منطقهای، تحت عنوان کارشناس مروج در سطح مراکز جهاد کشاورزی و انتقال زود هنگام، بیبرنامه، بیمورد، سلیقهای و به تعبیر بهتر غیر قانونی به سوی مرکز استان، مراکز شهرستانها و تشکیلات بعضا اضافی تحت عنوان مراکز حومه را باید به مجموع بیتدبیریهای انباشتهی سازمان در سالهای اخیر افزود.
از طرح نظام نوین ترویج کشاورزی سه مولفهی پهنه بندی عرصههای تولید، سازمان دهی و تجهیز مراکز جهاد کشاورزی و مدیریت دانش و اطلاعات کشاورزی ( AKiS )، تنها اسمی از مولفه پهنه بندی آن هم بر صفحه کاغذ باقی مانده و خبری از دو مولفهی دیگر که یکی زیر ساخت و دیگری نتیجه و محصول کار است، وجود ندارد.
سامانه ملی تحت عنوان پهنه بندی و مدیریت دادههای کشاورزی، عملا در استان، بدون نظارت رها شده و محتوای آن هیچ گونه سندیت قابل اعتماد و اطمینانی ندارد.
مرکز تحقیقات باید ارتباطش با بخشهای اجرایی را بیشتر و سازمان یافتهتر کند و بردامنه پژوهشهای کاربردی با محوریت انطباق ارقام زراعی و باغی با شرایط خشکسالی و ارتقاء بهره وری در حوزه دام و طیور و شیلات و همچنین بهبود وضعیت جنگلها و مراتع بیفزاید.
تعاون روستایی به عنوان متولی تشکلهای مردمی و تعاونیهای کشاورزی، باید مشکلات ساختاری، آموزشی، ترکیب مدیریتی، نظارت بر عملکرد و حمایت سازمان یافته از تشکلهای مردمی را با حفظ توازن موضوعی در کلیه زیر بخشهای اجرایی(زراعت، باغبانی، دام و طیور، شیلات و منابع طبیعی) را با همراهی مردم و بر اساس یک راهبرد مشخص ،حل و فصل کند.
دامپزشکی و حفظ نباتات به عنوان دو زیربخش بهداشت و درمان دامی و گیاهی، فعالیتهای خود را باید به ترتیب با برنامه زیر بخشهای دام و طیور و شیلات و زراعت، باغبانی و منابع طبیعی هماهنگ کنند.
زیر بخش مکانیزاسیون به دلیل محاسبه ضریب مکانیزاسیون بر اساس ماشین آلات مستهلک (عمر بالای ۱۳ سال) ، فقدان برنامه ریزی لازم برای ورود به عرصههای دیگر غیر از زراعت مانند باغبانی، دام و طیور، شیلات و منابع طبیعی و عدم وجود راهبرد مشخص در زمینهی تولید، نوآوری و فناوری، این روزها، حال و روز خوبی ندارد.
از همه اینها که بگذریم، زمان بررسی عملکرد، هر کدام از زیربخشها، نمرهی خود را ۲۰ اعلام میکنند در حالی که نمره کلی سازمان مستند به آماری که قبلا ذکر کردیم نمره قابل قبولی نیست.
انتهای پیام/