خبرگزاری فارس لرستان- سمیرا عزیزی، عشق را با سرانگشتان خود بر تار و پود بافتههایشان نواخته و مِهر را بر آن پیوند میزنند. رنگرنگِ این طرحها از نوای مادری میگوید که حال، جور پدر بودن را نیز بر دوش میکشد.
چه رازها در میان گرههای این فرشها نهفته شده که اگر زبان بگشایند مثنویها میشوند. آری، تقدیر بافنده در دسترنجش رقم خورده و خدای فرش میبیند که صفای طینت را با فرش یکی ساخته است.
آری اینان نان دلهایشان را میخورند و هر رج با صدای تپش قلبشان کوبیده میشود. زنان لرستانی همواره در کنار مردان این دیار نقشآفرینی کردهاند و هیچ زمان اجازه ندادهاند ناملایمات زندگی چرخ زندگیشان را لنگ سازد.
یکی از این بانوان سختکوش، سنگینتاج نظریپور از شهرستان کوهدشت است که وقتی دید همسرش از جنگ تحمیلی مجروح شده و دیگر توان به دوش کشیدن زندگیشان را ندارد آستین همت بالا زد و با توکل بر خدا کارش را آغاز کرد.
او هماکنون با داشتن ۶ فرزند، شرکت تعاونی فرش و گلیم دستباف یاس کوهدشت(آموزشگاه نقش و نگار) را تاسیس و ضمن ارائه آموزشهای لازم به همراه تهیه مواد مورد نیاز برای بیش از ۵۰۰ زن سرپرست خانوار شغل ایجاد کرده به طوریکه در هشتمین دوره انتخاب مردمی زنان کارآفرین عنوان برتر کشور را به خود اختصاص داد.
به غیر از همسرم بقیه اطرافیانم تصمیمم را جدی نمیگرفتند
این بانوی کارآفرین لرستانی با اشاره به نحوه علاقهمندیاش به صنایع دستی در گفتوگو با خبرنگار فارس بیان کرد: از همان دورام کودکی و وقتی هفت سالم بیشتر نبود گلیمبافی را از مادربزرگ مادریام یاد گرفتم.
او با بیان اینکه به این کار علاقه داشتم و برای همین آن را ادامه دادم، میافزاید: اوایل انقلاب ازدواج کردم و با یک دار قدیمی چوبی برای نزدیکانم بهعنوان هدیه گلیم میبافتم.
نظریپور با یادآوری اینکه در سال ۶۴، همسرم که به جبهه رفته بود مجروح شد و دیگر نمیتوانست چون گذشته کار کند، گفت: او بیکار بود و من چیزی نمیگفتم که ناراحت شود؛ به خاطر امرار معاش خانواده، عزمم را جزم کرده و تصمیم گرفتم کارم را به صورت جدی ادامه دهم. همسرم موافق بود اما در ابتدا با خنده اطرافیانم مواجه شدم که به طعنه میگفتند فردا کارگاه هم خواهی زد.
شروع فعالیتم با یک دار بود
این بانوی کوهدشتی از ساخت یک دار توسط پسرخالهاش که دامادشان هم بود گفت و ادامه داد: من به کارم علاقهمند بودم و پشتکار و هدف کافی هم داشتم برای همین سفارش اولین دار گلیمم را به او که جوشکار بود، دادم.
وی بیان کرد: من از یک دار شروع کردم و حالا سه کارگاه تولیدی و ۳۳۰ تا ۳۴۰ دار، دارم که برای بیش از ۵۰۰ زن سرپرست خانوار اشتغالزایی فراهم شده است.
نظریپور با بیان اینکه برخی زنان حتی تا ۲ خانوار هم تحت حمایت دارند، اضافه کرد: برای شناسایی افراد و علاقهمندان به روستاهای دورافتاده و محروم میروم و کودکانی را میبینم که حتی بهانه یک عدد شیرینی را از مادرشان میگیرند.
این کارآفرین برتر کشوری عنوان کرد: باید در بین این مردم باشی تا بدانی چه دردهایی میکشند و حتی در تهیه نان شب خود هم ماندهاند. وقتی که خانمها میآیند، بافتههایشان را تحویل و پول دسترنجشان را میگیرند از کارم خوشحال شده و خدا را شکر میگویم.
چرخه تولیدمان از پشم تا بافته است
وی به تولیدات شرکتش اشاره کرد و گفت: هماکنون علاوه بر گلیم، جاجیم، ماشته، چیت، فرش و حتی سیاهچادر تولید میکنیم و دخترم نیز خود به کارآفرینی پرداخته و علاوه بر این بافتهها، طراحی سفال و ویترای نیز انجام میدهد.
نظریپور اظهار کرد: فرآیند تولید ما از پشم تا بافته است و قبلا فقط دوکهای سنتی بودند که سخت بود اما حال چند دوک برقی تهیه کردیم و کارمان راحتتر شده است.
مسیر سه ساعته را برای شناسایی افراد طی میکنم
این بانوی کارآفرین ادامه میدهد: به تمام روستاها و آبادیهای دورافتاده کوهدشت رفته و افراد علاقهمند را شناسایی میکنم، برای رفتن به این نقاط ممکن است مسیر سه ساعتی را هم طی کنم. به آنان آموزش داده و وسایل لازم مانند دار، بند و نخشان را تهیه میکنم تا خود بتوانند زندگیشان را بچرخانند.
وی با بیان اینکه کارگاههایم استیجاری هستند و فضای کمی دارند، گفت: اگر مسوولان حمایت کنند میتوانم جای بزرگتری را تجهیز و برای افراد بیشتری اشتغال ایجاد کنم.
از مسوولان میخواهم بافندهها بیمه شوند
نظریپور از فعالیت بانوانی در مقاطع تحصیلی عالی مانند دکترا و ارشد در کارگاههای تولیدی خود میگوید و افزود: از مسوولان درخواست دارم که در رابطه با بیمه این افراد کمک کنند، هماکنون دیده میشود برخی افراد فقط یک دار در خانه دارند که کار هم نمیکنند اما بیمه هستند اما من کسانی را میشناسم که علیرغم فعالیت در حوزه صنایع دستی از بیمه محروم هستند و حقشان ضایع میشود.
مدیرعامل شرکت تعاونی فرش و گلیم دستباف یاس کوهدشت خاطرنشان کرد: از سال ۷۰ اولین کارگاه خود را تاسیس کردم و به افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره) نیز به صورت رایگان آموزش میدهم؛ چندین بار به اداره آموزش و پرورش مراجعه کردم تا دانشآموزان دختر علاقهمند به کار صنایع دستی را برای آموزش در زمان فراغتشان به کارگاهم معرفی کنند اما اقدام خاصی صورت نگرفته است.
نباید این میراث به ورطه فراموشی سپرده شود
وی ادامه داد: خیلی پیگیری کردم چراکه معتقدم این میراث نباید به ورطه فراموشی سپرده شود، این دختران باسواد هستند و بهتر میتوانند حفظش کنند اما به راحتی از جواب نامهام گذشتند و به آن ترتیب اثر ندادند. جالب است که من پیگیر و آنها بیمیل هستند و حتی نامهنگاری هم کردم؛ دختر خودم هم مثل آنان درس میخواند و حال کارآفرین است و میخواهد شرکت خودش را ثبت کند. دوست داشتم بتوانم افراد بیشتری را با این هنرها آشنا کنم.
همت زنان لرستانی به بلندای زاگرس است و اگر حمایت شوند میتوانند حماسه بیافرینند، انتظار میرود افرادی همچون بانو نظریپور که توانستهاند خانوادههای محروم زیادی را تحت حمایت قرار دهند؛ مورد توجه بیشتری قرار گیرند چراکه ثابت کردهاند فعل نتوانستن هرگز در وجودشان معنایی ندارد.
انتهای پیام/