اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

خانواده

عروسکی که همه را یاد مادربزرگشان می‌اندازد

«فاطمه یعقوبی» دخترعروسک‌ساز شمالی است که این روزها عروسک‌های دست‌سازش از مادربزرگ‌های سنتی و قدیمی حسابی پرطرفدار شده‌است.

عروسکی که همه را یاد مادربزرگشان می‌اندازد

گروه خانواده؛عطیه‌همتی: تا به حال برای مادربزرگ‌هایتان عروسک خریده‌اید؟ اصلا به نظر شما عروسک هدیه مناسبی برای مادربزرگ و پدربزرگ‌هاست؟ یا اینکه فقط به بچه‌ها باید عروسک هدیه داد؟ اگر عروسکی متناسب با سن و سال خودشان باشد چطور؟ عروسک‌های «خاله قزی» راست کار مادربزرگ‌هاست. به خصوص مادربزرگ‌‌های شمالی و سنتی. عروسک‌هایی که شبیه مادربزرگ‌های روستایی روسری سر می‌کنند، چادر می‌پوشند، بافتنی می‌بافند، پشت چرخ خیاطی می‌نشینند و بافتنی می‌بافند و دیدنشان حسابی قند توی دل آدم آب می‌کند. برای همین است بسیاری از مشتریان خاله‌قزی به یاد مادربزرگشان و شباهتی که احساس می‌کنند عروسک می‌خرند.

به همین بهانه سراغ فاطمه یعقوبی خالق عروسک‌های خاله قزی رفتیم، تا داستان تولد خاله‌قزی‌ها را از خودش بپرسیم. فاطمه متولد 1362 در قائم‌شهر مازندران است. حسابداری خوانده و کارمند بوده اما ورود به دنیای خاله‌قزی‌ها و شیرینی‌هایش او را تمام وقت وارد دنیای عروسک‌سازی کرده‌است.

 

داستان خاله‌قزی‌ها از کجا شروع شد؟ چه شد که تصمیم گرفتید چنین کاری انجام دهید و این عروسک‌های بامزه و دوست‌داشتنی را درست کنید؟

من همیشه به کارهای هنری به خصوص عروسک‌سازی علاقه داشتم و برای خودم خیلی عروسک می‌خریدم. همیشه هم از دیدن عروسک‌ها به مخصوصا عروسک‌های سنتی ذوق زده می‌شدم. به دلیل همین علاقه تصمیم گرفتم یکبار هم عروسک خودم را بسازم. وقتی عروسک را ساختم. خانواده و اطرافیان خیلی خوششان آمد و تشویقم کردند که باز هم این کار را انجام بدهم. من هم بابت تشویق‌هایشان انگیزه گرفتم و عروسک‌های دیگری در مدل‌های مختلف ساختم. همان تصمیم داشتم از الگوی مادربزرگ‌ها در مناسبت‌های سنتی مثل شب‌‌یلدا  و شب‌های احیا استفاده کنم.نام خاله قزی را هم به این دلیل انتخاب کردم که هم یک اسم سنتی و فانتزی باشد، هم چون بیشتر عروسک‌هایم پیرزن بودند، می‌خواستم یک اسم زنانه باشد.

اولین عروسک چه شکلی بود که بقیه خیلی خوششان آمد؟

دقیقا تیرماه 98 بود که عروسک خانمی را که یک سبد کاموا کنارش بود و در حال بافتن بافتنی بود ساختم. آن عروسک، مادبزرگ نبود و جوان‌تر بود. اما وقتی مدل عروسک پیرزن خاله قزی را ساختم، بقیه بیشتر خوششان آمد و من هم تصمیم گرفتم سایر عروسک‌هایم را نزدیک به همان ظاهر بسازم.

واکنش کسانی که این عروسک‌ها را می‌دیدند چه بود؟

خانواده و دوستانم که خیلی خوششان آمده بود و مدام تشویق می‌کردند. همان اوایل هم وقتی در صفحه اینستاگرامم عکس عروسک‌ها را که حتی ساده‌تر بودند می‌گذاشتم، با استقبال خیلی خوبی مخصوصا از طرف بزرگسالان مواجه شدم که همین انگیزه مضاعفی به من می‌داد. چون آنها می گفتند دیدن این عروسک‌ها ما را یاد مادربزرگ‌هایمان می اندازد و به همین خاطر عروسک‌‌ها را دوست داشتند و دلشان می‌خواست از آن داشته باشند.

پس با این حساب باید مشتریان و طرفداران شما بزرگسال‌هایی باشند که برای خودشان عروسک می‌خرند؟ درسته؟

بله. بیشتر کسانی که خرید می‌کنند افراد بزرگسال هستند. آنها این عروسک‌ها را یا برای روز مادر و یا به عنوان هدیه تولد برای عزیزانشان به خصوص مادرهایشان تهیه می‌کنند. البته مشتری‌ هم داشتیم که برای مادربزرگش خاله قزی خریده‌است. عروسک‌های خاله‌قزی بیشتر حالت تزئینی دارد و بعضی ها هم از این عروسک‌ها به عنوان دکور اتاق و پذیرایی خانه‌شان استفاده می‌کنند. برخی مشتر‌ی‌ها در عکس‌‌هایی که برایم می‌فرستند یک قسمت از خانه‌شان را به شکل سنتی درست کرده‌اند و این عروسک‌ها را آن‌جا گذاشته‌اند.

تا به حال کسی سفارش خاصی هم داشته‌است و مثلا بگوید می‌خواهم شبیه مادربزرگم باشد؟

بله. سفارشی داشتم که طرح و مدل لباس باید مطابق با خواسته مشتری انجام می‌شد. بعد از تحویل سفارش، از عروسک خاله قزی که ساخته بودم کنار مادربزرگش عکس فرستاد که خیلی شبیه هم بودند و این برایم خیلی جالب بود و واقعا از شباهتی که به وجود آمدده بود هیلی خوشجال شدم.

خودت کدام خاله‌قزی را دوست داری؟ اصلا داخل اتاقت هم خاله قزی داری؟

آن عروسک خاله قزی که برای محرم است و سربند یا حسین دارد را از همه بیشتر دوست دارم. داخل اتاق و روی میز کارم هست. یک عروسک پیرزن که نشسته، سربند یاحسین دارد، دارد سینه می‌زند و در یک دستش هم تسبیح است. یک خاله قزی ایستاده هم دارم که برای شب‌های احیا است. آن را هم خیلی دوست دارم. با دیدن این دو عروسک آرامش می‌گیرم و علاقه خاصی به آن‌ها دارم.

به فکر تولید عروسک‌های دیگر هم هستید؟دوست دارید حالا که کارتان گرفته جدی‌تر و پیگیرتر عروسک‌‌سازی را دنبال کنید؟

بله. به دنبال ایده‌های جدید برای تغییر فرم عروسک‌ها هستم اما همه همین چهره را بیشتر قبول دارند و بازخوردهایی هم که از مشتریانم گرفته‌ام می‌گویند ما خاله قزی را با این چهره می‌شناسیم. و به همین خاطر به خلق چهره جدید فکر نمی‌کنم اما به مدل‌ها و ایده‌های جدیدی برای خاله قزی‌های بعدی‌ام فکر می‌کنم که در آینده ان‌شاءالله آن‌ها را هم اجرا می‌کنم. اما به طور کلی قبل از عروسک‌سازی هم به چیزهای سنتی که به گذشته ما مربوط باشد، بسیار علاقه داشتم و به دنبال عروسک‌های پارچه‌ای بیشتر می‌رفتم. برای همین هم عروسک‌های این مدلی را دوست داشتم و شروع به ساختنشان کردم. هرچند بین عروسک‌های پارچه‌ای، انواع جدیدی مثل عروسک‌های روسی هم هست، اما آن‌ها را دوست ندارم. مدل‌های سنتی قشنگ‌ترند. الان هم بعضی‌ها می‌گویند چرا همیشه عروسک‌هایت روسری دارند؟ چرا مدل پیرزن‌های خارجی و مادام‌ها و… درست نمی‌کنی؟ ولی من می‌گویم دوست دارم عروسک‌هایم پیرزن‌های سنتی ایرانی باشند. و همین هم باعث علاقه خیلی‌ها به این عروسک‌ها شده و هربار سفارش داده‌اند، باز هم برگشته‌اند و دوباره برای دیگر عزیزانشان سفارش داده‌اند.

خاله‌قزی‌ها انواع مختلفی دارند و هرکدام اثاث‌های مخصوص به خودشان دارند؟ ایده هرخاله قزی جدید چطور به ذهنتان می‌رسد؟ آیا اثاث‌هایشان را هم خودتان درست می‌کنید.

ایده‌هایی که برای طراحی استفاده می‌کنم برگرفته از تصاویری است که از دوران کودکی در ذهنم مانده‌است. ما دهه‌شصتی‌ها بسیاری از این اتفاقات مثل مسجد رفتن مادربزرگ و نوه، خیاطی کردن مادربزرگ و… را دیده‌ایم. یا بعضی از ایده‌ها همان تصاویری است که از کودکی و به واسطه زندگی در خطه مازندران و آداب و سنت و پوشش‌های خاص این منطقه به خاطر دارم. مثل مادری که فرزندش را موقع کار کردن، به گونه‌ای خاص به دوش می‌گیرد. درباره آکسسوارها هم آن‌ها را از طریق پیج‌هایی که همکاری می‌کنند تامین می‌کنم، مثل چرخ خیاطی‌ها، گهواره‌ها و… . اما بعضی‌هایش را هم خودم درست می‌کنم، مثل سبدها. کلا تا جایی که بتوانم خودم درست می‌کنم و آن‌هایی را که نمی‌توانم، از دوستان دیگر تهیه می‌کنم.

کنار عروسک‌های خاله‌قزی عروسکی شبیه پدربزرگ‌ها هم دیده می‌شود که شما اسمش را گذاشتید آق‌بابا.‌ آق‌بابا چه داستانی دارد و چطور به خاله‌قزی‌ها اضافه شد؟

اولش قصدی برای ادامه این کار و ساخت این عروسک‌ها نداشتم. اولین بار که عروسک آق‌بابا را به صورت ایستاده درست کردم، خیلی‌ها گفتند حالت نشسته‌اش هم بساز. من هم ساختم. بسیار جذاب شد و خودم هم ذوق‌زده شدم. مادرم می‌گفت مرا یاد آقاجان، پدربزرگم، می‌اندازد. هم‌نسل‌های مادرم هربار عروسک‌ها را می‌بینند مدام یاد گذشته‌شان می‌افتند و مثلا می‌گویند چقدر این خاله قزی شبیه مادرشوهرم است. یا خیلی‌ها می‌گفتند چقدر شبیه مادربزرگم است. من هم همین را دوست داشتم. دوست داشتم آدم‌ها را یاد گذشته و سنت‌هایمان بیندازد.

به نظر می‌رسد تعداد سفارش‌ها خیلی بیشتر از گذشته شده‌است. خودت از عهده درست‌کردن‌شان بر می‌آیی؟

من پیش از ماجرای خاله‌قزی‌ها باتوجه به رشته‌ام چندسال در قسمت حسابداری یک شرکت کار می‌کردم و بعد از خاله‌قزی رهایش کردم. چون دیگر آن کار مرا راضی نمی‌کرد و حالا در خانه کار می‌کنم و حتی از لحاظ درآمد هم بسیار راضی‌تر هستم. در محیط خانه هم با همکاری خانواده کار ساخت عروسک‌ها را انجام می‌دهیم. باهم یک گروه شده‌ایم و هرکدام از ما قسمتی از کار را به عهده داریم. مثلا کارهای بافتنی را مادرم، دوخت لباس عروسک‌ها را خواهرانم و خانم برادرم به عهده دارند. به خصوص شب‌های عید و یلدا که سفارش‌ها زیادند و سرم شلوغ می‌شود خانواده‌ام خیلی کمک می‌کنند.

خودت فکر می‌کردی یک روز این همه از خاله‌قزی‌ها استقبال شود؟

اوایل کارم که تازه شروعش کرده بودم، خودم هم فکرش را نمی‌کردم انقدر مورد استقبال قرار بگیرد. ولی کم‌کم کارم گرفت و وقتی بازخوردهای مثبت مشتری‌ها را به خانواده‌ام نشان می‌دادم، آن‌ها هم بسیار خوشحال می‌شدند. قبلش هم با توجه به علاقه‌ام مرا تشویق می‌کردند، ولی وقتی موفقیت‌هایم را دیدند، خیلی از پیشرفتم خوشحال شدند طوری که خانواده‌ام مدام می‌گویند هر تعداد سفارش گرفتی، نگران نباش کمکت می‌کنیم.

دوست داری ماجرای تو و خاله‌قزی‌ها  به کجا برسد؟ یعنی آینده پیش رو دوست داری برایت چه شکلی باشد؟

آرزو دارم در ساخت این عروسک‌ها به قدری پیشرفت کنم که خاله قزی هم مثل باربی و سایر عروسک‌های موجود در بازار تبدیل به یک برند شناخته شده باشد و همه ایرانی‌ها نام‌خاله قزی برایشان جا بیفتد. راستش همین الان که گاهی منزل آشنایان می‌روم می‌بینم عروسک خاله قزی را یک جای خاصی برایش درست کرده‌اند. مثلا یک جای سنتی. یا حتی دیده‌ام برایش خانه یا اتاقک درست کرده‌اند با پشتی، کرسی، سماور توی دلم قند آب می‌شود و کلی انگیزه می‌گیرم برای خلاقیت‌های بیشتر.

تو به خاطر کار هنری که دوست داشتی یک کار اداری و به نسبت به مطمئن را رها کردی، در آخر اگر بخواهی رو به کسانی که دنبال علاقه‌شان نرفته‌اند و تن به کارهای سخت و خشک اداری داده‌اند حرفی بزنی چه می‌گویی؟

حرف آخرم این است که اگر کسی به کاری علاقه دارد حتما آن را دنبال کند. حتی افراد تحصیل‌کرده هم برای پیشرفت صرفا دنبال کار اداری نباشند. با کار هنری، رجوع به آداب و خاطرات سنتی و… هم می‌شود کسب درآمد کرد. فکر نکنند همیشه همه چیز خارج از خانه است و آن‌جا باید دنبال چیزی که می‌خواهند بگردند. از طریق هنرها و علاقه‌ای که دارند خیلی بهتر می‌توانند پیشرفت کنند تا اینکه خودشان را در چارچوب خشک اداری جا بدهند.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول