خبرگزاری فارس ـ احمدرضا هدایتی؛ صرفنظر از آییننامه تبلیغات انتخاباتی که به علت نواقص موجود در آن، خواسته یا ناخواسته برخی از نامزدهای انتخابات مختلف را به سوی استفاده از روشهای نامشروع و غیرقانونی و یا حتی نامتعارف و ناصواب رقابتی سوق میدهد، موضوع را با طرح سه سوال آغاز میکنیم.
چه تعداد از افراد جامعه را میشناسید که واقعاً حاضر باشند بدون هیچ انتظار و منتی و فقط برای رضای خدا و به عنوان انجام وظیفه برای تبلیغ و معرفی نامزد انتخاباتی موردنظر، مقدار قابل توجهی از دارائیهای خود را هزینه کنند؟
اصلاً چه تعداد داوطلب انتخاباتی میشناسید که واقعاً حاضر باشند بدون هیچ غرضی و فقط برای رضای خدا و انجام وظیفه شرعی، برای تبلیغ و معرفی خود و راهیابی به موقعیت موردنظر مقدار قابل توجهی از دارائیهای خود را هزینه کنند؟
چه تعداد داوطلب انتخاباتی و یا از هواداران (اسپانسرهای) آنها را میشناسید که فقط از دارائیهای خود برای این منظور استفاده کرده و واقعاً هیچگونه سوءاستفادهای از منابع دولتی یا سایر منابع نکرده باشند؟
باز صرفنظر از اینکه کاندیدای موردنظر ما از نظر تعهد، تخصص، تجربه، عملکرد قبلی و ویژگیهای رفتاری و اخلاقی در ردیف افراد اصلح قرار دارد یا نه، چگونگی تأمین هزینههای تبلیغاتی آنها از چهار حالت خارج نیست.
اول اینکه؛ فرد داوطلب شخصاً صاحب سرمایه است و با هر نیتی و در چارچوب قانون تنها از اموال خودش برای تأمین هزینههای تبلیغاتی استفاده میکند یا سرمایه چندانی ندارد، اما در هر حال متناسب با مقدورات شخصی که در اختیار دارد، هزینه میکند که در این صورت اگر سایر شرایط را هم احراز کرده باشد، میتواند در فهرست گزینههای احتمالی ما قرار گیرد.
دوم اینکه؛ بخشی از هزینهها را در حد مقدورات از جیب خودش پرداخته و بقیه آن به شکل خودجوش از طریق کمکهای مردمی تأمین شده باشد که خود بیانگر مقبولیت و شاید محبوبیت فرد مذکور است و طبیعتاً بهتر است که در فهرست افراد برگزیده ما قرار گیرد.
سوم اینکه؛ برای معرفی خود به هر شکل ممکن (مستقیم یا مستقیم) و به بهانههای مختلف از امکانات دولتی و عمومی و موقعیت شغلی خودش یا دوستانش در نظام اداری سوءاستفاده کرده است که طبیعتاً نباید جایگاهی در فهرست افراد برگزیده ما داشته باشد.
چهارم اینکه؛ تأمین هزینههای تبلیغاتی آنها حاصل توافقهای پشت پرده با سرمایهدارانی (اسپانسرهایی) باشد که قرار است بعداً و در صورت دستیابی داوطلب موردنظر به موقعیت پیشبینی شده یا حتی موقعیت و منصب دیگر، از موقعیت وی به هر شکل ممکن (ارائه تسهیلات، رانت اطلاعاتی، شغل و مقام دولتی و سایر امتیازات) منتفع شوند که قطعاً این گروه نیز نمیتوانند برای تصدی موقعیت موردنظر اصلح و قابل اعتماد باشند.
البته ممکن است ترکیبی از دو یا چند شکل از حالات چهارگانه فوق صورت گرفته باشد که تفاوت چندانی با نتیجه حالت سوم و چهارم ندارد.
کلام آخر اینکه؛ در هر حالت، استفاده از روشهای غیرقانونی، نامشروع و نامتعارف برای تبلیغات و همچنین هزینههای کلان و ریخت و پاشهای مشکوک و غیرمعمول برای تبلیغ و معرفی از سوی داوطلبین انتخابات مختلف، میتواند اصلح بودن آنها را بهطوری جدی زیرسوال ببرد و همان ابتدای کار، نامشان را از لیست گزینههای قابل بررسی ما خارج کند.
انتهای پیام/