اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  تهران

امنیت زیست محیطی و سیاست گذاری‌های آن

مسائل زیست­ محیطی تبعات و آثاری بلند مدت و مستدام بر بخش‌­های مختلف جوامع بشری داشته و به تبع، این تأثیرگذاری مباحث امنیتی و امنیت ملی را نیز متأثر می‌­سازد و از این رو مدنظر قراردادن مباحث امنیت زیست محیطی در سیاست‌گذاری امنیت ملی امری ضروری و آینده نگرانه است.

امنیت زیست محیطی و سیاست گذاری‌های آن

به گزارش خبرگزاری فارس از تهران، مصطفی نادری مدرس دانشگاه و مشاور رییس فراکسیون محیط­ زیست مجلس شورای اسلامی طی یاداشتی به امنیت زیست محیطی و سیاست گذاری‌های آن و همچنین نقش دولت‌ها در این سیاست‌گذاری‌ها پرداخت:

سیاست‌گذاری امنیتی در هر جامعه‌­ای باید تمام ابعاد و جنبه­‌های دارای رابطه تأثیر و تأثر با آن جامعه را در برگیرد، زیرا ابعاد مختلف امنیت دارای روابط و تعاملات تأثیرگذاری و اثرپذیری از یک دیگر بوده و بسیاری از متغیرها و مؤلفه­‌های نقش‌­آفرین در آن‌ها مشترک هستند. امکان تفکیک کلی و مرزبندی دقیق بین این ابعاد امری غیرممکن بوده و تلاش برای این­گونه تقسیم­‌بندی و تفکیک، منجر به غفلت و نادیده گرفته شدن برخی از مؤلفه­‌ها و متغیرها همچنین روابط فی‌مابین این ابعاد خواهد شد. از این رو، سیاست‌گذاری امنیتی باید تمام ابعاد امنیتی را مورد توجه قرار دهد.

سیر تاریخی ورود محیط ­زیست به حوزه سیاست

مباحث زیست­ محیطی در نیمه دوم قرن بیستم سیر رشد و تکامل تئوریک خود را گذراند و در اواخر این قرن وارد فرآیندهای عملی جوامع غربی شده و در حوزه­‌های سیاسی و سیاست‌گذاری حضور پیدا کردند.

ورود این مباحث به حوزه مباحث امنیتی اندکی با تأخیر انجام گرفت و با ظهور مکتب انتقادی و طرح مسائل امنیت زیست­‌محیطی از سوی اندیشمندان این مکتب، این روند شکل گرفته و مورد توجه نهادهای مرتبط در بخش­‌های نظری، مطالعاتی، سیاست‌گذاری و اجرایی قرار گرفت.

تا اواخر قرن بیستم توجه سازمان یافته‌­ای به بحث امنیت زیست محیطی وجود نداشت، تا زمان اوج‌­گیری ملاحظات اقتصادی و زیست­‌محیطی در دهه۱۹۷۰، مفهوم امنیت تنها در چارچوب منافع سیاسیِ نقش­‌آفرینانِ خاص، مورد توجه قرار می‌­گرفت و درست تا آخر دهه  ۱۹۸۰ بحث‌­های مزبور هنوز تا حد زیادی روی مسائل نظامی متمرکز بود.

با افزایش فعالیت انسان که بر شرایط حیات و محیط ­زیست تأثیر گذاشته و تهدیدات زیست­ محیطی مانند تخریب لایه اوزن و گرم شدن گلخانه‌­ای جو زمین که با عواقب جهانی همراه هستند، در چارچوب امنیتی قرار گرفته‌­اند، در حالی که تهدید زیست­ محیطی امنیت ملی، همانند تهدیدات نظامی و اقتصادی به پایگاه مادی دولت لطمه می­‌زند و شاید تا جایی پیش رود که آینده دولت و نهادهای آن را تهدید کند.

از لحاظ سنتی، به تهدیدات زیست­ محیطی به گونه‌­ای نگریسته می­‌شد که گویا اتفاقی هستند و بندرت رخ می­‌دهند و بخشی از شرایط طبیعی زندگی­‌اند و بیشتر از آنکه بتوانند در دستور کار امنیت ملی قرار گیرند، به سرنوشت مربوط هستند، ولی مطرح شدن مسائل محیط­ زیست در دهه‌­های اخیر موجب افزایش توان نقش‌­آفرینی تشکل‌­ها، گروه­‌ها و احزاب طرفدار محیط­ زیست شده و با برگزاری بیش از ۱۸۰ کنفرانس بین ­المللی، به ویژه کنفرانس استکهلم در سال ۱۹۷۲ میلادی از سوی سازمان ملل متحد که منجر به مطرح شدن قواعدی برای حفاظت محیط زیست در قالب اصول ۲۶ گانه شد و کنفرانس ریودوژانیرو در سال ۱۹۹۲ میلادی که با حضور سران ۱۲۶ کشور برگزار شد و از جمله مصوبات آن می‌توان به این بند اشاره کرد که استفاده دولت­‌ها از خاک کشور خود نباید به­ گونه‌­ای باشد که به کشورهای دیگر آسیب وارد رساند همچنین حدود ۲۸۰ معاهده، موافقتنامه و پروتکل بین‌المللی و منطقه­‌ای در زمینه حفاظت از محیط ­زیست و مسائل مربوط به آن که در سراسر جهان بین دولت‌­های مختلف منعقد شد، دامنه الزامات و تعهدات دولت­‌ها در زمینه مسائل زیست محیطی در برخی موارد فراتر از چنین الزامات و تعهداتی در حوزه­‌های اقتصادی، اجتماعی و یا نظامی شده و به تبع بروز چنین وضعیتی امنیت زیست محیطی به عنوان یکی از شاخه­‌های مباحث امنیتی مطرح شده است.

آثار امنیتی تغییرات زیست­ محیطی در مجامع بین ­المللی

هرچند همانطور که پیشرفت­‌های اخیر در مطالعه امنیت محیطی نشان می‌­دهند آثار امنیتی تغییرات زیست محیطی بیشتر به شکل غیرمستقیم بوده و کمتر به طور مستقیم است، در دهه‌های اخیر اغلب نهادهای فراملی و بین ­المللی توجه به مباحث زیست ­محیطی را در دستور کار خود قرار داده‌­اند.

مطرح شدن امنیت اقتصادی و زیست­ محیطی به عنوان یکی از خط­ مشی‌های اساسی سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) که بزرگترین نهاد امنیت منطقه­‌ای جهان است، معرفی حفظ محیط­­ زیست به عنوان یکی از اصول منشور آ.سه.آن، وجود کمیته محیط زیست در ساختار اکو، تشکیل صندوق همکاری زیست­ محیطی بین اعضای نفتا برای حمایت از طرح­‌های زیست‌­محیطی جامعه، نظارت بر رعایت قوانین و توافق­‌های زیست­‌محیطی در سطوح نفتا و ملی، مبارزه با آلودگی و حفاظت از محیط ­زیست نمونه‌هایی از این موضوع هستند.

حفظ پایدار محیط­ زیست و استفاده بهینه از منابع انرژی برای توسعه پایدار، مهار چالش­‌های زیست­ محیطی و عمل به تعهدات مربوط به پیمان­‌های بین­ المللی در زمینه بیابان‌زدایی، حفظ تنوع زیستی و گونه­‌های در حال انقراض، کاهش گازهای گلخانه­‌ای، کاهش آلاینده­‌های آلی پایدار، حذف مواد مخرب لایه اوزن، حفاظت از آب­‌های بین ­المللی و موارد مشابه و تقویت ظرفیت‌­های ملی در پیشگیری از بحران‌ها و بلایا از اولویت­‌های اساسی برنامه توسعه ملل متحد هستند.

سازمان ملل متحد و شورای امنیت در سال‌های اخیر مسائل اقلیمی و بحران‌های زیست­ محیطی را به عنوان یکی از عوامل موثر برای دستیابی به ثبات و امنیت جهانی در نظر گرفته ­است.

در سال ۲۰۰۹ شورای امنیت از بالا آمدن سطح آب دریاها به عنوان «آخرین خطر امنیتی» نام برد که می‌­تواند ادامه حیات برخی از کشورهای کوچک را به طور بنیادین تهدید کرده و باعث نابودی و ناپدید شدن آن­‌ها ظرف ۳۰ سال آینده شود. از این رو، به نظر می­‌رسد ورود شورای امنیت سازمان ملل متحد به مباحث امنیت زیست­ محیطی از وقایعی است که در آینده نه چندان دور شاهد آن خواهیم بود.

برخی از کشورهایی که در معرض بیشترین آسیب­‌های ناشی از تغییرات آب و هوا قرار دارند، با این استدلال که تبعات تغییرات اقلیمی کمتر از مخاطرات سلاح‌های هسته‌­ای، جنگ یا تروریسم نبوده و می‌­تواند باعث از بین رفتن و نابودی این کشورها شود، از سازمان ملل خواسته‌­اند تا این مسئله را به عنوان یک بحران امنیتی مورد بررسی قرار داده و طرحی را تصویب کند که به موجب آن با تشکیل نیروی جدیدی به نام «کلاه سبزها»، امنیت و ثبات در نقاطی از جهان که با خطرات ناشی از تغییرات آب و هوایی تهدید می‌­شود، برقرار کنند.

تغییرات آب و هوایی را به عنوان تشدیدکننده تهدیدات امنیتی در جهان به شمار می­‌آورند که می­‌تواند منجر به گسترش جنگ­‌ها و مخاصمات موجود شود، زیرا تغییرات آب و هوا و اقلیم می‌تواند منجر به کمبود آب، غذا، زمین قابل کشاورزی و سکونت شده و زمینه­‌ساز مسائل امنیتی پیچیده­‌ای چون جنگ، قحطی و مهاجرت­‌های گسترده شود.

به نظر می­‌رسد هشدارهایی که دانشمندان از چند سال پیش در خصوص تغییرات آب و هوایی مطرح می­‌کردند، اکنون به واقعیت نزدیک شده است. تغییرات اقلیمی می­‌تواند به اندازه جنگ­‌ها امنیت جهان را به خطر بیندازد و این مسئله‌­ای است که از این پس سازمان ملل بیش از پیش با آن درگیر خواهد بود.

محدود نشدن مسائل زیست­ محیطی به دو عنصر زمان و مکان

ویژگی مهم مسائل زیست­ محیطی محدود نشدن آن‌ها از سوی دو عنصر زمان و مکان است. در حالی که جنگ­‌ها به عنوان مهم‌ترین حوادثی که امنیت جوامع بشری را به مخاطره می‌­اندازند، تنها چندسال طول می­‌کشند و جنگ سرد که بیشترین تأثیرات امنیتی را بر کشورهای جهان تحمیل کرد، تنها نزدیک به نیم قرن به طول انجامید و یا حوادث و وقایع اجتماعی، اقتصادی و دیگر موارد، مدت کوتاهی در اوج تأثیرگذاری بر جوامع بشری بوده و پس از مدتی به حالت تعادل باز می‌گردند.

تغییرات اقلیمی موجب ایجاد جهانی بی­‌ثبات می­‌شوند که گاه قرن‌­ها به طول خواهند کشید. این نظر که تغییرات جاری می‌­تواند برای بیش از هزار سال تغییرات زمین را تحت تأثیر قرار دهد، جدی است. گرمایش ناشی از تأثیر انسان بر طبیعت و بالا آمدن سطح دریا برای قرن‌­ها ادامه خواهد یافت، حتی اگر غلظت گازهای گلخانه‌­ای تثبیت شود با توجه به زمان مورد نیاز برای انتقال گرما به اعماق در اقیانوس، انبساط حرارتی برای چند قرن ادامه می‌یابد.

این تغییرات از نظر مکانی نیز محدودیت­‌پذیر نیستند و در بخش‌­های اقتصادی و زیست­ محیطی وابستگی کمتری به فاصله مکانی دارند؛ زیرا هنگامی که در یک اثر دومینویی تغییرات اقلیمی از طریق نیروهای طبیعی یا بشری به سرتاسر مرزهای ملی گسترش یابد، ارتباطات جغرافیایی یا اقتصادی آن‌ها با یک بازنده می­‌تواند زنجیره­ای از واکنش متقابل را شروع کند.

وجوه و ابعاد تهدیدات امنیتی محیط­ زیست

وجوه و ابعاد تهدیدات امنیتی محیط ­زیست دارای گستردگی و پراکنش خاصی هستند به­‌گونه‌­ای که در نگاه اول چندان مرتبط به هم نمی‌­رسند، لیکن در بررسی دقیق­‌تر ارتباط محکم و نزدیکی بین آن‌ها مشاهده می‌­شود که از مهم‌ترین مسائل محیط ­زیست که تهدیدی برای امنیت جوامع بشری و امنیت ملی کشورها است و باید در سیاستگذاری­‌های امنیت ملی مد نظر قرار گیرد برای نمونه می­‌توان به گرمایش جهانی، ذوب شدن یخچال­‌های طبیعی در قطب‌ها و ارتفاعات، خشکسالی، ورود ریزگردها، زلزله و سیل اشاره کرد.

نگاهی اجمالی به تحولات و وقایع جوامع بشری نشان می‌­دهد که مباحث زیست­ محیطی از مولفه­‌هایی هستند که بسیاری از تهدیدات مطرح علیه جوامع بشری از آن‌ها نشأت می­‌گیرند و این تهدیدات، هرچند در ظاهر دارای بعد غیر امنیتی هستند و صرفاً تهدیداتی طبیعی جلوه می­‌کنند، لیکن در عمل تهدیداتی است که امنیت جامعه و در نتیجه امنیت ملی کشورهای محل وقوع را تحت تأثیر قرار می­‌دهند.

آثار و تبعات حوادثی مانند سیل سال ۲۰۱۰ پاکستان، سونامی ۲۰۰۴ ، طوفان کاترینا و دیگر موارد بر امنیت کشورهای محل وقوع، بسیار قابل توجه بوده و در اغلب موارد فراتر از آثار و تبعات جنگ‌­های به وقوع پیوسته در این کشورها است.

ضرورت لحاظ کردن امنیت زیست ­محیطی در سیاستگذاری امنیت ملی

مسائل زیست­ محیطی تبعات و آثاری بلند مدت و مستدام بر بخش‌­های مختلف جوامع بشری داشته و به تبع، این تأثیرگذاری مباحث امنیتی و امنیت ملی را نیز متأثر می‌­سازد و از این رو مدنظر  قراردادن مباحث امنیت زیست محیطی در سیاست‌گذاری امنیت ملی امری ضروری و آینده نگرانه است.

امنیت ملی که می­توان آن را جامع‌­ترین نماد مفهوم امنیت در سطح ملی دانست، دارای مؤلفه‌­ها و ابعادی بوده که کلیت امنیت ملی نتیجه و برآیند مجموع بردارهایی است که از این ابعاد حاصل می­‌شود، برخی صاحب‌نظران ابعاد متعددی از امنیت ملی را در پرتو امنیت انسانی به بحث گذاشته­‌اند و آن را شامل هفت بعد امنیت اقتصادی، امنیت غذایی، امنیت بهداشت و سلامت، امنیت زیست محیطی، امنیت شخصی، امنیت اجتماعی و امنیت اقتصادی دانسته‌­اند.

به عبارت دیگر انسان به تدریج دریافت کرده است که در جهان امروز تعارض، که مفهومی وسیع­‌تر از جنگ داشته و آن را نیز شامل می‌شوند، شکل می­‌دهد. بر این اساس، تهدید از درون تضادها و تعارض‌هایی که در سطوح و ابعاد مختلف حیات اجتماعی سیاسی شکل می­‌گیرد، پدید آمده است. لذا ما با طیف متنوعی از تهدیدات و نه فقط تهدیدات نظامی، مواجه هستیم و تهدید به مقوله‌ای عینی که می‌­تواند ابعاد و تجلیات متعددی در حوزه­‌های مختلف سیاست، اجتماع و فرهنگ، اقتصاد، محیط ­زیست و دیگر موارد، داشته باشد تبدیل شده است.

آثار و تبعات تحولات زیست­ محیطی در هیچ مرز فیزیکی نیز توقف نکرده است و به روند گسترش خود ادامه خواهند داد؛ نه تنها طوفان، سیل، باران­‌های سیل‌­آسا، کمبود بارش و بروز خشکسالی، آثار سوراخ شدن لایه اوزون، ورود ریزگردها، آثار گرم شدن زمین، ذوب شدن یخچال‌­های طبیعی در قطب‌­های شمال و جنوب و بالا آمدن سطح آب دریاهای آزاد و دیگر موارد، مرزهای فیزیکی کشورها را نادیده گرفته و بسیاری از کشورها و دولت­‌ها را که گاه در بوجود آمدن این مسائل نقشی ندارند را به چالش می‌­کشد، بلکه در بسیاری از مواقع تبعات و آثار ثانویه این وقایع چالش‌­های بسیار مهم‌تری را برای جوامع در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و دیگر موارد بدنبال داشته و امنیت آن‌ها را با تهدید مواجه می­‌سازند، زیرا هجوم مهاجرانی که از خطر بلایای طبیعی از سکونت‌گاه خود فرار کرده و یا برای دستیابی به منابع جدید معیشتی به مناطق جدید مهاجرت می‌­کنند، از بین رفتن زمین­‌های کشاورزی در یک نقطه از جهان که منجر به افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت‌­های جهانی کالاهای مورد نیاز می­‌شوند، این مسائل زنجیره‌­وار تمام ابعاد حیات جوامع بشری را متاثر ساخته و به شکل دومینو وار تمام نقاط جهان را تحت تأثیر قرار خواهند داد.

شاید در نگاه اول آسیب دیدن لایه اوزون، گرمایش جهانی یا ذوب شدن یخچال‌­های طبیعی هیمالیا یا قطب ارتباطی با سیاست‌گذاری امنیت ملی ایران نداشته باشد، لیکن هنگامی که گرمایش جهانی منجر به تشدید تغییرات اقلیمی شده و گرمای غیرقابل تحملی را بر کشور تحمیل کرده و زندگی افراد را دچار مشکل و حتی بحران می‌­سازد.

تضعیف لایه اوزون منجر به قرار گرفتن میزان اشعه فرابنفش در شرایط «خطر بسیار شدید» و یا خطر قرار گرفته و سلامت شهروندان را به شدت تهدید می‌­کند یا بالا آمدن آب­‌های آزاد جهان، تأسیسات ساحلی در جنوب کشور را تهدید کند. بی‌­توجهی به مسائل فوق منجر به غافلگیری در آینده خواهد شد.

تأثیر مسائل زیست­‌محیطی برخلاف یک بمب دقیق هدایت شونده، یک سلاح جنگی عمومی است. تأثیر آن بدون تبعیض توزیع شده و گاه آسیب وارده به کشورهایی که دورتر از محل وقوع موضوع هستند، بسیار بیشتر از برآوردهای قبلی است. براساس سند چشم­‌انداز، جمهوری اسلامی ایران باید در افق ۱۴۰۴ در جایگاه نخست منطقه در تمام حوزه‌­ها قرار گیرد و این امر محقق نخواهد شد مگر با آینده‌نگری منطقی و واقعی، برنامه‌­ریزی علمی، انتخاب بهترین راهکارها و اجتناب از شعارزدگی و خودفریبی و عوام فریبی بتوان محقق کرد.

مفهوم امنیت ملی محیط­ زیستی در نظام حاکم بر کشور

دگرگونی نظام بین‌­الملل پس از جنگ سرد به طور کلی مفهوم امنیت ملی را دچار دگرگونی کرد. از جمله مهم‌ترین مشخصه­‌های این دگرگونی، نیاز به تعیین جایگاه امنیت زیست محیطی در رویکرد امنیت ملی است.

امنیت زیست­‌محیطی با تهدیداتی سروکار دارد که نه تنها نتیجه غیرعمدی فعالیت­‌های اجتماعی و اقتصادی است بلکه در مقایسه با تهدیدات نظامی خیلی کند پیش می‌­رود، بنابر این افق­‌های زمانی برای برنامه­‌ریزی سیاسی لازم، به منظور مقابله با آن، بی­نهایت گسترده است؛ این در حالی است که متأسفانه هنوز در دولت حاکم و خصوصاً دستگاه دیپلماسی آن چنین نگاهی به محیط­‌زیست وجود ندارد.

چه در بعد داخلی که هر روز مسئله محیط‌­زیستی کشور به سمت مسئله اقتصادی و پس از آن مسئله اجتماعی و نهایتاً مسئله امنیتی پیش می‌­رود که فلات مرکزی ایران و برای نمونه شرق اصفهان و مشخصاً شهر ورزنه یک مثال بارز آن است و چه در بعد خارجی که کشورهای مختلف جهان از جمله کشورهای همسایه هر روز با شتابی فزاینده در حال تهدید محیط ­زیست کشور که نهایتاً منجر به نا‌امنی‌­های داخلی خواهد شد، هستند.

فقط کافی است که دولت و دستگاه دیپلماسی نگاهی به کشورهای دیگر خصوصاً کشورهای همسایه همچون ترکیه انداخته و ملاحظه کنند که در دکترین و سیاست‌گذاری­‌های­ امنیت ملی خود چگونه امنیت زیست­ محیطی را لحاظ کرده‌­اند و برای آن‌ها استراتژی و برنامه دارند؛ برای مثال تدوین دکترین آبی ترکیه و تعیین استراتژی‌­های آبی برای دوران پسا برجام ایران و این درحالی است که ما حتی در ساختار معاونت سیاسی وزارت خارجه کشورمان هم قسمتی برای محیط زیست نداریم، چه برسد به سیاست‌گذاری یا دکترین محیط زیستی، برای مثال هیچ آینده­ پژوهی و یا دکترین آبی برای توسعه سدسازی­‌های بی­رویه کشور هند و تأثیرات آینده آن بر کشور خود نداریم.

انتهای پیام/س

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول