اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

جامعه  /  حقوقی و قضایی

زندگی خانواده زندانیان چگونه می گذرد؟

خبر دستگیری یا حکم جلب فقط ته دل یک زندانی را خالی نمی‌کند. خیلی وقت‌ها همین اتفاق پایه های سست یک خانواده را هدف می‌گیرد و بعد از مدتی آن را از هم می‌پاشد. خبر کوتاه است اما عمق گزنده‌ای دارد. همسر و فرزندانی برای مدت معلوم یا مبهمی باید بدون سرپرست و منبع درآمد سر کنند. مادر این خانواده‌ها که عمدتا زنان جوان و بی مهارت و تحصیل نکرده‌ای هستند در چشم به هم زدنی با دست خالی و دل خالی تر از امیدشان تبدیل به زن سرپرست خانوار می‌شوند و باید روز یک خانواده با بچه‌های قد و نیم قد را به شب برسانند. در چنین شرایطی است که کارکرد سامانه‌ها و انجمن‌های حمایت از خانواده زندانیان باید معنایی واقعی و البته اجرایی‌تر به خود بگیرد.

زندگی خانواده زندانیان چگونه می گذرد؟

گروه قضایی خبرگزاری فارس - حدود یک سال از انتصابات جدید در سازمان زندان‌ها می‌گذرد. آن‌هایی که دستی در آتش مددکاری و رسیدگی به وضعیت زندانیان و خانواده‌های‌شان دارند می‌گویند در همین چند ماه سیر تحول در این حوزه رنگ امید به خود گرفته است. در سازمان زندان‌ها امسال به عنوان سال رسیدگی به خانواده زندانیان نامگذاری شده است. عنوانی که در مدیریت محمدمهدی حاج‌محمدی در حصار شعار باقی نمانده و در همین روزها تحقق یافته است. در ماه مبارک رمضان خیلی از این خانواده‌های تک و تنها مانده برای نخستین بار میزبان مسئولان ارشد سازمان زندان‌ها شدند و بی‌واسطه از مشکلات‌شان گفتند و کمک گرفتند.گزارش پیش رو تعدادی از این بازدیدها را پوشش داده است.

عقربه‌های ساعت کمی مانده به 10 شب را نشان می‌دهند. مقصد چهارراه مولوی و خیابان .... است. در گوشه کنار کوچه‌های قدیمی این محله رد گعده‌های دور آتش معتادان به چشم می‌خورد.کرکره مغازه‌ها چفت و بست شده و چراغ خانه ها از پشت پنجره‌های بسته به شهر ویروس زده سوسو می‌زند. خانه میزبان یکی از همان خانه‌های فرسوده استیجاری است. خانم (ن) با چادر سیاهی که کیپ صورتش شده درب را به روی مان باز می‌کند. خیلی طولی نمی‌کشد که 5 کودک قد و نیم قدش هم به سالن جمع و جور خانه می‌آیند. در خانه چیزی به هم نمی‌رسد. مهمانان روی تنها فرش 6 متری سالن جاگیر می‌شوند. خانم (ن) که رو به روی این جمع می‌نشیند بچه‌ها هم بالاخره قرار می‌گیرند و دست از شیطنت بر می‌دارند. دختر بزرگ تر خانه 12 ساله است و انگار تنها اوست که  می‌داند که پدرش کجاست و چه بر سر خانواده‌شان آمده است. رئیس سازمان زندان‌ها باب صحبت را باز می‌کند و از مادر خانه می‌خواهد شرحی درباره وضعیت فعلی‌شان بدهد.

خانم (ن) شرح مبسوطی در چنته ندارد. به 5 بچه‌ای که کنار دستش ردیف نشسته‌اند اشاره می‌کند و می‌گوید خیلی سخت می‌گذرد: «من متولد سال 67 هستم. سال 84 با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردیم. 5 بچه‌ام به فاصله یک تا دو سال از هم به دنیا آمده‌اند. حالا در این شرایط 3 بچه مدرسه‌ای و دو بچه مهد کودکی دارم.» همسر خانم (ن) از 20 ماه پیش در ندامتگاه به سر می‌برد. در این مدت بچه‌ها 2 بار موفق به ملاقات با پدرشان شده‌اند. حرف پدر که می شود اشک به چشم دختر بزرگ تر خانه می‌آید. صورتش را در چادر مشکی پنهان می‌کند تا مهمان‌ها متوجه دلتنگی‌اش نشوند.»

یکی از همراهان آقای حاج محمدی از منبع درآمد خانواده می‌پرسد. خانم (ن) می‌گوید به ضرب و زور کمک‌های کمیته امداد و یارانه‌ای که دارند روزگار می‌گذارنند: «اجاره خانه مان 4 ماه است که عقب افتاده. از این خانه کوچک‌تر نمی‌توانید در این منطقه پیدا کنید اما اجاره ناچیز همین جا هم برای ما دار مکافات است. کمک کمیته امداد ماهانه 1 میلیون تومان است و حدود 350 هزار تومان هم یارانه می‌گیریم.» مادر خانواده زن سرپرست خانوار است اما نمی‌تواند شاغل باشد: «چند باری تلاش کردم بیرون از خانه شغل نیمه وقتی برای خودم دست و پا کنم اما دخترم که درس می خواند در این خانه کوچک از پس 4 خواهر و برادر بیش فعالی که دارد بر نمی‌آید. بچه‌ها گاهی کارهای خطرناکی در بازی‌های شان می‌کنند و باید در کنارشان باشم. خلاصه در همان چند بار به این نتیجه رسیدم که تنها گذاشتن شان دردسر بیشتری دارد برای همین قید کار کردن را زدم و حالا فقط منتظریم که ببینیم چه زمانی پدرشان از زندان آزاد می‌شود.»

همراهان محمد مهدی حاج محمدی هدایایی که از سوی سامانه حمایت از خانواده‌های زندانیان برای این خانوارها در نظر گرفته شده را تقدیم خانم (ن) می‌کنند.کارت هدیه‌ای به مبلغ 4 میلیون تومان و یک کارت خرید کالا به ارزش 2 میلیون. اما هدیه ویژه رئیس سازمان زندان ها است که شوق را مهمان این خانه کوچک می‌کند. ابتدا زمزمه‌هایی در گوشی تلفن رد و بدل و دستوری صادر می‌شود. چند دقیقه بعد تماس تصویری با پدر بچه ها در زندان برقرار است. بچه‌ها سر از پا نمی‌شناسند. هر کدام با همان نیمدار قد و قواره ای که دارند گردن می‌کشند و روی پنجه پا بلند می‌شوند که پدرشان را بهتر ببینند. حالا گونه‌های دختر بزرگ‌تر خانه به وضوح از اشک خیس شده است. پرونده این ملاقات با دعای خیری که دختر و مادر خانه بدرقه مهمانان می‌کنند، بسته می‌شود.

***نزدیک بود بچه‌هایم از مدرسه محروم شوند

برای دیدار با خانواده زندانی بعدی باید راهی یکی از محله‌های حاشیه‌ای ورامین شویم. خانم (ق) ابتدا با تردید آدرس آپارتمان اجاره‌ای‌اش را به مدد کارهای زندان داده و حالا با ورود مهمان‌ها به خانه‌اش باور کرده که آنچه شنیده به واقعیت بدل شده است. با 4 کودکی که دارد رو به روی مهمان‌ها می‌نشیند. احوال پرسی «حاج محمدی» با سوال هایی از وضعیت معیشت این خانواده شروع می‌شود. خانم (ق) به جای طول و تفصیل دادن به گلایه‌ها با یک جمله زمختی این روزها را شرح می‌دهد: «هر روز با نگرانی و نداری سرو ته این زندگی را به هم می‌آورم. همه تلاشم این است که بچه‌ها در این اوضاع صدمه‌ای نبینند.»

از منبع درآمد خانواده بی سرپرست مانده که صحبت به میان می‌آید مادر خانه بغض می‌کند: «از 4 بچه‌ای که دارم 3 تای شان مدرسه‌ای هستند. اگر کمک همسر خواهرم نبود امسال این بچه ها نمی توانستند در کلاس‌های آنلاین مدرسه شرکت کنند. در خانه گوشی هوشمند نداشتیم. به بچه‌ها و عاقبت شان لطف کردند و یک گوشی خریدند که با آن بتوانند به نوبت در کلاس‌های شان حاضر  شوند.» کلاس درس دو پسر 11 ساله و 9 ساله خانم (ق) در یک ساعت برگزار می‌شده و با یک گوشی مکافات‌ها کشیده است: «در این 4 سال که پدرشان در زندان بوده سختی زیادی متحمل شدم اما شیوع بیماری کرونا این سختی‌ها را مضاعف کرد. برای گذران زندگی در منزل تعدادی از آشنایان کار نظافتی انجام می‌دادم اما شیوع این ویروس باعث شد همین کار گاه و بی گاه را هم از دست بدهم. در ساعت‌هایی که بیرون از منزل هستم مجبور می‌شوم درب خانه را به روی بچه‌ها قفل‌کنم. تا بروم و برگردم دلشوره و نگرانی همه وجودم را به لرزه می‌اندازد اما چاره‌ای ندارم برای این که خیلی کوچک هستند و به خیابان می‌روند.»

مادر خانه با مهر و محبت ویژه‌تری به پسر 11 ساله‌اش نگاه می‌کند و می‌گوید: «اگر او را نداشتم تا به حال دق کرده بودم. فقط اوست که می‌داند پدرش در زندان است. در همه کارها از کارهای خانه گرفته تا نگهداری از 3 بچه دیگر کمک حال من است. خیلی درسخوان است و به وضعیت درسی خواهر و برادرش هم رسیدگی می‌کند. همین بچه 11 ساله جای خالی خیلی ها را در زندگی من پر کرده است.» منبع درآمد خانم (ق) مبلغ 500 هزار تومان کمک از طرف کمیته امداد، یارانه خانواده و کمک‌های ستاد حمایت از زندانیان ورامین است. هزینه پیش پرداخت اجاره خانه 20 میلیون تومان بوده که با کمک خانواده خانم (ق) فراهم شده اما حتا پرداخت مبلغ ماهانه 400 هزار تومان اجاره برایش به سختی مقدور می‌شود: «چند روز پیش وقتی به خانه آمدم دیدم که بچه ها تلویزیون را انداخته و شکسته‌اند. وسایل دیگر خانه هم کهنه و فسوده شده اند و درست کار نمی‌کنند. در چنین شرایطی همه این کمک‌ها تنها به گذران روزهای‌مان کمک می‌کند و نمی‌توانم برای خرید این وسایل امیدوار باشم.»

رئیس سازمان زندان ها در دفترچه‌ای که به همراه دارد مواردی را یادداشت می‌کند. قول مساعدت برای تهیه اجاق گاز و تلویزیون داده می‌شود و کارت‌های هدیه به دست خانم (ق) می‌رسد. وقت رفتن که می‌شود مادر و سرپرست این خانه می‌گوید وقتی از واحد مددکاری زندان با او تماس گرفته‌اند باور نمی‌کرده که قرار است میزبان چنین مهمان‌هایی شود اما حالا نور امیدی در دلش زنده شده و کمتر از قبل احساس بی‌کسی و تنهایی می‌کند.»

***باوری به آمدن این مهمان‌ها نداشتیم

از پشت تلفن صدای گرفته‌ای دارد. تا می‌گوییم از واحد مددکاری سازمان زندان‌ها تماس گرفته‌ایم جان تازه‌ای به صدایش می‌آید. فاطمه (الف) 18 ساله است و می‌گوید آخرین باری که با پدرش ملاقات داشته 9 ماه پیش بوده است: «پیش از شیوع کرونا بیشتر به ملاقات پدرم می‌رفتیم اما در این مدت یک سال کمتر اجازه ملاقات پیدا کردیم.» به جز فاطمه 3 فرزند دیگر در خانه هستند. فاطمه می‌گوید به خاطر اعتیاد پدرش و نگرانی‌هایی که مادرش داشته است به اجبار در 12 سالگی به عقد پسرعمویش درآمده است و حالا بعد از سال ها خشونت و درگیری دیدن بی آن که به طور رسمی از همسرش جدا شود به خانه پدرش بازگشته است: «ما اهل شهرستان ... هستیم. چند سال پیش خانواده‌ام تصمیم گرفتند به تهران بیایند تا پدرم کاری برای خودش دست و پا کند و درآمد بیشتری داشته باشد. اما در تهران هم پدرم به کارهای کاذب رو آورد و بعد از مدتی مصرف موادش هم بیشتر شد تا این که بالاخره به دلیل همراه داشتن مواد مخدر دستگیر شد و به زندان افتاد.»

فاطمه یک برادر 20 ساله دارد که او هم اکنون به دلیل همراه داشتن مواد مخدر دوره محکومیت خود را سپری می‌کند: «با نبود پدر و برادرم مادرم گردن گیر مشکلات و بار زندگی مان شده است.» فاطمه می‌گوید باور نداشته که روزی در خانه محقرشان که در محله آق تپه مهرشهر است میزبان رئیس سازمان زندان ها و همکارانش شود: «وقتی به ما تماس گرفتند و گفتند تا چند ساعت دیگر ایشان به منزل ما می‌آید خیلی هیجان زده شده بودیم. خواهر و برادرم کوچک هستند اما من و مادرم با ناباوری مشغول مرتب‌کردن منزل شدیم. وقتی موعد دیدار رسید و ایشان به همراه همکاران شان به خانه مان آمدند باورمان شد که کسانی هستند که فراموش‌مان نکرده‌اند.»

***با آمدن شان غریبی از یادمان رفت

22 سال از ازدواج خانم (ه) می‌گذرد. خودش می‌گوید با طناب اعتیاد همسر و پسرش زندگی شان به ته چاه سقوط کرده است و کسی نمی‌تواند آن را به روز اول دربیاورد: «همیشه درباره اعتیاد عبارت خانمان سوز را به کار می‌برند. الحق که درست گفته‌اند این بلایی است که مرد خانه را از خانواده‌اش می‌گیرد. خانواده‌ای هم که سرپرست نداشته باشد دیگر زندگی‌شان زندگی نمی‌شود.» خانم (ه) می‌گوید با کمک‌های کمیته امداد و کمک خیران زندگی‌اش را می‌چرخاند و مبلغ یارانه‌شان تنها  کفاف یک سوم از اجاره خانه را می‌دهد: «وقتی شنیدم که قرار است از مددکاری زندان به دیدن خانواده ما بیایند از شادی به گریه افتادم. ما اینجا غریب هستیم و کسی را نداریم. همه اقوام ما در شهرستان هستند. آقای حاج محمدی به بچه‌های من لطف زیادی داشتند. با آمدن‌شان غریبی برای ساعتی از یادمان رفت. بعد از مدت‌ها کسی آمد و دست محبت به سر این بچه‌ها کشید و هدایایی به آن‌ها داد. هنوز 18 سال از محکومیت همسرم باقی مانده که امیدواریم بخشی از آن شامل عفو شود و با آمدنش وضعیت زندگی‌مان کمی بهبود پیدا کند.»

***اشتغال قاتل اعتیاد است

پیش از هر چیز می‌گوید از خبر پاک شدن همسرش در ندامتگاه ورامین آرامش گرفته است. خانم (ع) می‌گوید شنیدن این خبر از زبان مسئولان و مددکاران زندان خوشحالی بیشتری برایش به ارمغان آورده جوری که ساعت ها به نیایش با خدا مشغول شده است: «وقتی می‌دانید تمام دردهایی که دارید از همین موضوع سرچشمه می‌گیرد و وقتی می‌شنوید که عزیز شما این بیماری را با اراده خودش پشت سر گذاشته است قدر این خبر را بیشتر می‌دانید. شب میلاد امام حسن مجتبی (ع) بود که به من اطلاع دادند از مددکاری زندان چند نفر به خانه‌مان می‌آیند. خیلی نگران بودم. البته می‌دانستم که همسرم در زندان حال خوبی دارد با این حال نگران شدم. وقتی به من گفتند رئیس سازمان زندان ها مهمان من خواهد شد این نگرانی قوت بیشتری گرفت. اما زمانی که این مهمان‌ها سر رسیدند با رفتار خونگرم و مهربانی که داشتند و فضای همدلانه‌ای که به وجود آمد همه این نگرانی ها از دلم رفت.»

خانم (ع) می‌گوید از وقتی همسرش به دلیل حمل مواد مخدر در زندان به سر می‌برد همراه با بچه‌هایش با خانواده همسرش زندگی می‌کند: «پدر همسرم ناراحتی قلبی دارد. درآمد ناچیزی دارند با این حال در یک میوه فروشی کار می‌کنند و سعی دارند به ما هم رسیدگی کنند. اما هیچ کسی نمی‌تواند جای خالی پدر را برای بچه‌هایم پر کند. در گرفت و گیر این سالی که گذشت بیشتر از قبل نبودنش را احساس کردیم و امیدواریم بتوانیم و با حسن رفتاری که او در زندان از خود نشان داده است زودتر او را در کنارمان داشته باشیم.» دیدار با مسئولان زندان باعث شده تا خانم عنبری کمبودها و نداشته‌های زندگی‌شان را به طور شفافی برای مددکاران بازگو کند: «وقتی به منزل‌مان تشریف آوردند از هدایایی که به من و بچه هایم دادند تشکر کردم اما حرف‌های خانواده زندانیان و کسانی که شرایطی مثل من داشتند را هم به آن ها گفتم. همسرم به دلیل این که پدرشان دچار ورشکستگی در بازار امین حضور شد روحیه‌اش را باخت. در این سال‌ها نتوانستند دوباره به بازار برگردند. به همین دلیل از مغازه‌ای به مغازه دیگر می‌رفتند و با افراد و فضاهایی آشنا می‌شدند که مناسب حال ایشان نبود و به همین دلیل بیکاری و افسردگی که داشتند به بیماری اعتیاد رو آوردند. زندانیانی که موفق می‌شوند با اراده خودشان مواد مخدر را ترک کنند و در زندان حسن نیت از خود نشان دهند این اراده را نیز خواهند داشت که کار کنند و سرپرست خوبی برای همسر و فرزندان و خانواده‌شان باشند. من از همسرم هیچ گلایه‌ای ندارم و می‌دانم که شرایط  و حال روحی نامساعد  او باعث شده که به اعتیاد گرایش پیدا کند. از این که مسئولان ارشد سازمان زندان‌ها به ملاقات خانواده ما آمدند بی نهایت سپاسگذار هستیم اما ای کاش حد اقل برای زندانیانی که توبه کرده‌اند و موفق به ترک در زندان شده‌اند مشاغل مناسبی ایجاد کنند تا آن ها دوباره به حال روحی نامناسب شان برنگردند. اشتغال قاتل اعتیاد است و اگر مردی شغل مناسبی داشته باشد که بتواند با آن نیاز خانواده‌اش را به خوبی برطرف کند دیگر به سمت این احوالات و این بیماری گریبانگیر کشیده نمی‌شود.»

امسال در سازمان زندان‌ها با عنوان سال حمایت از خانواده زندانیان نامگذاری شده است. به گفته حاج محمدی رئیس سازمان زندان‌های کل کشور روند رسیدگی به وضعیت خانواده زندانیان و بهبود معیشت آن‌ها همچنان ادامه خواهد داشت. مساعدت در تخفیف زمان محکومیت شامل حال زندانیانی خواهد شد که در زندان حسن رفتار دارند و توزیع بسته‌های حمایتی در بین خانواده های آنان دوباره از سر گرفته می‌شود.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول