محمدرضا حشمتی
معلم منطقه 1 تهران
حافظ شیرین سخن، آسیبشناسی بنیادی از رفتار ما آدمیان دارد! آنجا که میگوید:
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
در این ایام شاهد هستیم همه از مطالبات خود از رئیسجمهور آینده میگویند. و کاندیداها هم، پیوسته از معیشت معلمان و توجه به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش میگویند. اما خواسته من از کاندیداها و رئیسجمهور آینده چیست؟
من معتقدم که معلمان ما اینقدر که در بوق و کرنا شده است، دغدغه معیشت ندارند! بلکه دغدغه حفظ حرمت حرفه خود را با تمام استلزامات و اقتضائات دارند.
آقای رئیس جمهور! تا چه حد با جایگاه منِ معلم و فرزندانم (دانشآموزان) آشنا هستید؟ آیا میدانید سند تحولی که شما گاهی از آن نام میبرید، برای من چه وظایفی را مشخص کرده است.
آقای رئیس جمهور! تا چه حد با جایگاه منِ معلم و فرزندانم (دانشآموزان) آشنا هستید؟ آیا میدانید سند تحولی که شما گاهی از آن نام میبرید، برای من چه وظایفی را مشخص کرده است؟ به بند بند موارد زیر دقت کنید:
1- در مسیر راهِ انبیا و ائمه اطهار (ع)، اسوهای امین و بصیر برای دانشآموزان است.
2- با شناخت و بسط ظرفیتهای وجودی دانشآموزان و خلق فرصتهای تربیتی و آموزشی، زمینه درک و انگیزه اصلاحِ پیوسته موقعیت آنان را فراهم میسازد.
3- زمینهساز رشد عقلانی، ایمانی، علمی، عملی و اخلاقی دانشآموزان است.
4- راهنما و راهبر فرآیندِ «یاددهییادگیری» است.
5- برای خلق فرصتهای تربیتی و آموزشی، مسئولیتِ تطبیق، تدوین، اجرا و ارزشیابی برنامههای درسی و تربیتی در سطح کلاس را برعهده دارد.
6- یادگیرنده و پژوهشگر آموزشی و پرورشی است.
آنچه خواندید، خواسته سند برنامه درسی ملی، که یکی از زیر نظامهای سند تحول است، از ما معلمان است.
شما برای خودتان چه رسالتی احساس میکنید تا من بتوانم در قرن جدید، با امکانات جدید، همچنان برای دانشآموزانم الگو باشم؟ چه امکاناتی در مدارس برای شناخت بهترِ من از ظرفیتهای وجودی دانشآموزان، مهیا میکنید؟ برای اینکه من بتوانم پژوهشگر باشم، چه خواهید کرد؟
این روزها که شاهد گفتوگوهای شما کاندیداهای محترم ریاست جمهوری هستم، مدام غصه میخورم که اگر فردا بخواهم در کلاس تفکر و سبک زندگی، درباره آداب گفتوگو صحبت کنم، چه پاسخی به دانشآموزان نکتهسنج و ریزبین بدهم، هنگامی که بپرسند: «آقا! چرا بزرگان کشور، نکاتی را که شما میگویید، رعایت نمیکنند؟»
اگر فردا بخواهم در کلاس تفکر و سبک زندگی، درباره آداب گفتوگو صحبت کنم، چه پاسخی به دانشآموزان نکتهسنج و ریزبین بدهم، هنگامی که بپرسند: «آقا! چرا بزرگان کشور، نکاتی را که شما میگویید، رعایت نمیکنند؟»
همان گونه که در بند اول آمده است، معلم اسوه و الگو برای دانشآموزان است. در این باره، سخنان نورانی و گهربار امیرالمؤمنین علی (ع)، بسیار راهگشاست:
«مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً، فَلْیَبْدَأْ بِتَعْلِیمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِیمِ غَیْرِهِ، وَ لْیَکُنْ تَأْدِیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبْلَ تَأْدِیبِهِ بِلِسَانِهِ، وَ مُعَلِّمُ نَفْسِهِ وَ مُؤَدِّبُهَا أَحَقُّ بِالْإِجْلَالِ مِنْ مُعَلِّمِ النَّاسِ وَ مُؤَدِّبِهِمْ». آن که خود را در جایگاهِ پیشوایى مردم قرار مىدهد، باید پیش از مؤدب نمودن مردم، به مؤدب نمودن خود اقدام کند، و پیش از آنکه دیگران را به گفتار، ادب نماید، باید با کردارش مؤدبِ به آداب باشد، و آن که خود را بیاموزد و ادب نماید، به تعظیم سزاوارتر است از کسى که فقط دیگران را بیاموزد و تأدیب کند. (نهج البلاغه: حکمت 73)
با توجه به آنچه بیان شد، ما معلمان باید الگوی اخلاقی باشیم که کار سختی است. بنا بر فرمایش امام علی (ع) و بند پنجم که در بالا ذکر شد، راهنما و راهبر بودنِ معلم، زمانی محقق میشود که خودش اخلاقی بیندیشد، بیان کند و عمل کند. از طرف دیگر، سند برنامه درسی ملی، دانشآموز را به شکل زیر معرفی میکند:
1- امانت الهی و دارای کرامت انسانی است.
2- فطرت الهی در وجود او نهفته است و قابلیت شکوفایی و فعلیت یافتن دارد.
3-همواره در موقعیت است و میتواند آن را درک کرده و با انتخاب احسن خود در راستای اصلاح حرکت میکند.
4- توانایی انتخاب، تصمیمگیری و خویشتنداری دارد و میتواند با محیط یادگیری، رابطه تعاملی برقرار کند و تابع بیچونوچرا و مقهور محیط نیست.
5- از اراده و انگیزه برخوردار است که در فرآیند «یاددهییادگیری»، نقش اساسی دارد.
6- در فرآیند «یاددهییادگیری» و تربیتپذیری و توسعه شایستگیهای خویش به لحاظ ذاتی نقش فعال دارد.
7- دارای قابلیتها، تجربیات، ظرفیتها و تواناییهای گوناگون است.
نقش الگویی معلم از سویی و راهنما و راهبر بودن از سوی دیگر، همچنین ویژگیهای خاص دانشآموز، ضرورتی است که ما معلمان، باید اخلاقی رفتار کنیم. لطفا دوباره موارد بالا را بخوانید تا فرزندانم (دانشآموزان) را بهتر بشناسید.
مهمترین اصول اخلاقی معلمی
- گفتار و کردار معلم با هم مطابقت دارد. معلم هر چه را میگوید، خودش انجام میدهد. به قول معروف واعظ غیر متعظ نیست. اگر معلم اینگونه نباشد، سرگشتگی ارزشی پیدا میکند.
- معلم، خلاف باورِ خود سخن نمیگوید. سخن او باید مطابق عقیدهاش باشد. چه بسا در مواردی لازم باشد سکوت کند. چرا که، وقتی از منِ معلم میپرسند و من پاسخی ندارم،. عقیدهام این است که نمیدانم، اما اگر شروع به پاسخ دادن کنم، در حقیقت خلافِ باور عمل کردهام.
- هدف معلم و مربی، یادگیری است و نه چیز دیگر. هدف یعنی وضعی که من برای رسیدن به آن وضع، دست به عمل میزنم؛ خواه به هدف برسم، خواه نرسم.
- معلم به قصور و کوتاهیِ خود اعتراف میکند. به تعبیرِ استاد ملکیان «افراد اخلاقی، به خلافِ اخلاقیِ خود، اعتراف میکنند. اخلاقی بودن یعنی تلاش برای اخلاقی بودن». یعنی قصد و نیت من این است که عمل غیر اخلاقی انجام ندهم و اگر عمل غیر اخلاقی انجام دادم، اعتراف کنم. مثلا در کلاس اعلام میکنم: «باید همه انسانها را محترم دانست اما اعتراف میکنم که خود من هنوز موفق نشدهام که احترام همه را بهدرستی و بادقت، حفظ کنم» یا میگویم: «بچهها! حسد بد است اما من هنوز موفق نشدهام که حسد درون خودم را ریشهکن کنم.» به عبارت دیگر، من آنچه را که خیر و صلاح شماست، میگویم اما خودم نتوانستهام به طور کامل به این توصیه عمل کنم.
معلم، فخرفروشی نمیکند. معلم باید مراقب باشد از اینکه دیگران، دانشآموزِ او هستند، لذت نبرد!
- معلم، فخرفروشی نمیکند. معلم باید مراقب باشد از اینکه دیگران، دانشآموزِ او هستند، لذت نبرد! این امر، سبب ایجاد فاصله میشود. معلم باید مراقب باشد، فخرفروشیِ معلومات نداشته باشد. معلم باید مراقب باشد، زمانی که در بحث با دانشآموزان پیروز میشود، زبانِ بدنش، بیانگر آثار پیروزی نباشد؛ اگر بیانگر پیروزی باشد، این تصور برای دانشآموز، به وجود میآید که حقیقت مهم نیست، بلکه غلبه کردن مهم است. معلم باید در عمل نشان دهد که اگر در بحث شکست خورد، شاد است! زیرا به حقیقت جدیدی به کمک دانشآموزانش رسیده است. تمام تلاش ما باید حقیقتیابی باشد.
معلم باید در عمل نشان دهد که اگر در بحث شکست خورد، شاد است!
- معلم باید همیشه نقاط ضعف دانشآموزان را به لحاظ دانایی (علم و تجربه) و توانایی (فهم و تفکر) در نظر داشته باشد و بر این باور باشد که توانایی و دانایی من، بیشتر از دانشآموزان است، پس باید شفقت و مهربانی خود را بیشتر کنم. در اینجا نیز، زبانِ بدن، اهمیت بسیار زیادی دارد. به تعبیر دیگر معلم با نگاه، رفتار و لحنِ گفتارِ خود بیان کند: «از اینکه دانایی و توانایی شما کم است من در رنج هستم و تمام تلاشم را میکنم که شما به سطح بالاتری از دانایی و توانایی برسید.» معلم باید ترسِ دانشآموزان را از ندانستن، کم کند و به دانشآموزانش، امنیت روانی و اجتماعی هدیه دهد تا زمینه یادگیری بهتر مهیا شود. معلم، رفتارش مانند قاضی با متهم نباشد. رفتار معلم مثل رفتار مدیر اداره با کارمند اداره نباشد.
معلم با نگاه، رفتار و لحنِ گفتارِ خود بیان کند: «از اینکه دانایی و توانایی شما کم است من در رنج هستم و تمام تلاشم را میکنم که شما به سطح بالاتری از دانایی و توانایی برسید.»
- معلم باید منصفانه با همه دانشآموزان رفتار کند و سعی نماید که در زمینههای نگاه، توجه، تایید، تشویق، بازخورد، گفتوگو و... تبعیض نداشته باشد.
- معلم باید مسئولیت جمعی بپذیرد و بپذیراند. معلم باید بر این باور باشد و این باور را اعلام کند که اگر یکی از شما درس را بهدرستی فهم نمیکند، تقصیر همه ماست! رفتارِ منِ معلم و شما دوستانِ همکلاسی گاهی سبب اضطراب است. اگر در کلاس، اوضاع پیشرفت درسی خوب نیست، من هم مقصر هستم، شما هم مقصرید.
معلم باید مسئولیت جمعی بپذیرد و بپذیراند.
- معلم باید دقت کند آنچه بر خود نمیپسندد، بر دیگران هم نپسندد. در چنین مواقعی، سعی کنیم خودمان را جای دیگری بگذاریم. به عبارتی رنجی را که تحمل نمیکنی، تحمیل مکن!
عزیزان! دقت کنید ما معلمان چقدر مسئول هستیم و برخی از شما کاندیداها با رفتارهای انتخاباتیتان، چقدر مانع!
پس بیایید به این بیندیشید که ما دغدغه تربیت داریم. همین! والسلام
# انتخابات 1400
انتهای پیام/
از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل FarsPanjarehTarbiat@gmail.com مکاتبه فرمائید.