به گزارش روابط عمومی پژوهشکده تاریخ معاصر، به مناسبت چهلمین سالگرد شهادت آیتالله بهشتی و همراهان ایشان، همایش بزرگداشت شهدای هفتم تیر به همت پژوهشکده تاریخ معاصر و با همکاری مجموعه فرهنگی شهدای هفتم تیر (سرچشمه)، دوشنبه ۷ تیر ۱۴۰۰، در مؤسسه فرهنگی شهدای هفتم تیر (محل وقوع این حادثه تروریستی) برگزار شد. در ادامه بخشهای مهم سخنرانیهای این همایش از نظرتان میگذرد.
حقانی: ریشه جریان منافقین به مشروطه بازمیگردد
در آغاز این همایش، دکتر موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر درباره واقعه هفتم تیر گفت: درست است که درباره این واقعه و آن تابستان خونبار به مناسبتهای مختلف مراسم برگزار میشود، اما به نظر من آنچنان که باید و شاید، ما به این ماجرا و کلا رویدادهای مربوط به دهه ۱۳۶۰ نپرداختهایم و ازهمینرو، دشمنان توانستهاند با تحلیلهای غلط و ناروای خود در خصوص اتفاقات این دهه، ذهن جوانان ما را مغشوش کنند و جلادی که خون بیش از پانزدههزار نفر از مردم و شخصیتهای این کشور را بر گردن دارد مظلوم نشان دهند و مدعی حقوق بشر شوند.
او در ادامه به شبهاتی اشاره کرد که درباره وقایع دهه ۱۳۶۰ مطرح میشود و درباره آنها این چنین اظهار کرد: یکی از این شبهات این است که نظام و نیروهای انقلابی در قبال جریانها و گروهها بردباری نداشتند و آنها را به موضع درگیریهای مسلحانه کشاندند. بعد در ریشهیابی این اتفاقات، آنها را رویدادهای زندانهای قبل از انقلاب برمیگردانند و بهویژه بر فتوایی انگشت میگذارند که درباره نجس بودن مارکسیستها صادر شد و موجب گردید جریان اسلامی تابع مرجعیت شیعه، دربرابر آن جریانها نوعی فاصلهگذاری را رعایت کنند.
دکتر حقانی با غیرواقعی خواندن این تحلیلها، ریشه این مشکلات را نه به سالهای ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶، بلکه به مشروطه بازگرداند و گفت: مشروطه و تحولات پس از آن، یعنی ظهور و بروز جریانهای غربی و بعد از آن جریانهای مارکسیستی در کشور خودبهخود اختلافاتی را بهوجود آورد. میبینیم ادامه آن جریانی که آن دوره با شیخفضلالله نوری درگیر بود، یعنی همان جریان غربگرا، امروز با نظام اسلامی درگیر است و آن حرفهایی که جریانهای غربگرا علیه مرحوم شیخفضلالله نوری میگفتند امروز در خصوص نظام اسلامی گفته میشود.
او در ادامه به مسیر شکلگیری و رشد جریان روشنفکری دینی اشاره کرد و گفت: جریان روشنفکری دینی از دل همین اتفاقات زاده میشود و ما شاهد جریانی هستیم که به سمت اسلام منهای روحانیت میرود که البته در دهه ۱۳۵۰ و اوخر دهه ۱۳۴۰ خیلی جدیتر و شفافتر علنی میشود. در این دوره، برای جوانهای ایرانی مخصوصا آنهایی که پرشور و اهل مبارزه بودند، یک چهره کاملا متحجرانه از روحانیت شیعه ارائه میشود.
حکم امام درباره اعدامهای ۶۷ مبنای فقهی و حقوقی دارد
حجتالاسلام والمسلمین محمد نیازی، رئیس سابق سازمان قضایی نیروی مسلح به بررسی حکم امام درباره اعدامهای سال ۶۷ پرداخت و گفت: عملیات مرصاد در ۷ مرداد ۱۳۶۷ رخ داد و حکم حضرت امام دو روز بعد از عملیات مرصاد صادر شد. در مقدمه حکم امام به جنایتهای منافقین، ارتداد سران آنها، محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک این گروه در شمال، غرب و جنوب با همکاری حزب بعث، ضربات ناجوانمردانه آنها علیه نظام و مردم اشاره شده است. این مقدمه نشان میدهد که امام هم از ناحیه منافقین و هم از ناحیه کسانی که در زندان بهسر میبردند و بر سر موضع نفاق خود پافشاری میکردند احساس خطر مینمودند؛ ازهمینرو آنها را محارب و محکوم به اعدام میدانند.
وی در ادامه از شبهاتی که درباره این حکم مطرح است سخن گفت و درباره آنها چنین بیان کرد: یکی از این شبهات این است که آنها داشتند دوران محکومیت خود را سپری میکردند؛ حالآنکه چنین نبود و آنها از داخل زندان با منافقین بیرون زندان ارتباط داشتند و خودشان را برای این عملیات آماده کرده بودند. به گفته منافقینی که بعد از عملیات مرصاد بازداشت شدند بنا بود نیروهای منافقین بعد از رسیدن به تهران، به اولین جایی که میروند زندانها باشد و منافقین زندانی را آزاد کنند.
نیازی در ادامه به شبهات مطرحشده از سوی آیتالله منتظری اشاره کرد و پس از بیان اینکه ولایت فقیه دو شأن حکومت و قضاوت را دارد گفت: آیتالله منتظری میگفت با توجه به اینکه حضرت امیر(ع) در جنگ جمل اسیران را نکشت، چرا حضرت امام چنین حکمی داد؟
وی در پاسخ به این شبهه، به تفاوت مفهومی «محارب» و «باغی» اشاره کرد و درباره «بُغات» افزود: بغات دو دسته هستند؛ اسیران یک دسته را میشود کشت و اسیران دسته دیگر را نمیشود کشت. دسته اول کسانی هستند که در جنگ شکست میخورند، اما تشکیلات و فرماندهیشان باقی است؛ مثل جنگ صفین. در این وضعیت، باید اسیران را کشت؛ چراکه اگر چنین نشود، بعد از آزادی، دوباره خود را بازسازی میکنند و صف جنگ بازمیگردند. در دسته دوم، فرماندهان و تشکیلات هم از بین میروند؛ مثل جنگ جمل؛ در این حالت دیگر نباید اسیران را کشت.
نیازی با این مبنای فقهی گفت: در عملیات مرصاد، منافقین شکست خوردند، اما فرماندهی و تشکیلات آنها پابرجا بود؛ بنابراین باید اسیران آنها کشته میشدند.
رئیس سابق سازمان قضایی نیروی مسلح پس از بیان مبنای فقهی حکم امام خمینی، وارد بحث حقوقی آن شد و اظهار کرد: حکم امام مبنای حقوقی هم دارد و کاملا قانونی است. براساس مواد ۱۹۸ قانون حدود و قصاص که در سال ۱۳۶۱ به تصویب رسید، هر گروه یا جمعیتی متشکل که در برابر حکومت اسلامی قیام مسلحانه کند، تمام افراد و هوادارانی که موضع آن گروه یا جمعیت را میدانند و به نحوی در پیشبرد اهداف سازمان فعالیت و تلاش مؤثر دارند محارباند اگرچه در شاخه نظامی شرکت نداشته باشند. براساس ماده ۱۹۹ این قانون هم هر فرد یا گروهی که طرح براندازی حکومت اسلامی را بریزد و برای این منظور اسلحه و مواد منفجره تهیه کند و نیز کسانی که با آگاهی و اختیار وسایل و اسباب کار و سلاح در اختیار آنها بگذارند محارب و مفسد فیالارض میباشند.
منافقین در بین مردم انقلابی جایگاهی نداشتند
جواد منصوری، نخستین فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نویسنده و مورخ، با اشاره به فضای کشور و مردم در سال ۱۳۵۷ و در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی، گفت: با وجود آلترناتیو سازمان مجاهدین خلق برای نظام جدید، سخن و طرح آنها در بین مردم انقلابی جایگاهی نداشت و ازهمینرو آنها در ماههای اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ابتدا به شکل مزوّرانه خود را طرفدار نظام جمهوری اسلامی نشان دادند و در مناصب مهم نفوذ کردند.
وی در ادامه پس از اشاره به گوشزدهای خود به مقامات مختلف درباره نفاق این گروه گفت: براساس گفته مایکل براند، از سال ۱۳۶۴، سازمانهای اطلاعاتی غرب با همکاری منافقین، به این نتیجه رسیدند که انقلاب اسلامی ایران بر سه پایه مردم، اسلام و رهبری قرار دارد و برای ضربه زدن به آن، باید این سه پایه از هم جدا شوند. بنابراین از همان زمان، نفوذ در ارکان نظام جمهوری اسلامی به منظور جدا کردن این سه رکن و درنتیجه ضربه زدن به نظام را در دستور کار قرار دادهاند. در صبح ۸ تیر ۱۳۶۰ نیز منافقین و نیز رسانههای دنیا اعلام کردند که کار نظام تمام است، اما حضور مردم در مراسم تشییع شهدای این حادثه تروریستی در ۹ تیر نشان داد که آنها چقدر اشتباه کردهاند.
مجاهدین زمانی طرح براندازی خود را شروع کردند که حتی فرمانده کل قوا فرمانده برانداز بود
حجتالاسلاموالمسلمین مصطفی پورمحمدی، رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: در حوادث دهه ۱۳۶۰، ایران درگیر جنگ بود و وضعیت منطقه خوزستان به گونهای بود که برای جلوگیری از پیشروی دشمن در خاک ایران، طرح به آب انداختن این منطقه مطرح شد. در چنین شرایطی که ما زیر شدیدترین فشارهای دشمن بعثی قرار داشتیم، مجاهدین طرح براندازی خود را شروع کردند و حتی فرمانده کل قوا فرمانده برانداز بود. در چنین شرایطی، بیانات امام و حضور مردم و شکلگیری انسجام اجتماعی بود که باعث شد کشور با اقتدار نه تنها در برابر دشمن داخلی، بلکه در برابر دشمن خارجی ایستادگی کند.
نکته دومی که پورمحمدی از آن سخن گفت درباره تاریخنگاری بود که با اشاره به زحماتی که برای تهیه سیزدهمین شماره نشریه کتاب ماه فرهنگی تاریخی یادآور با عنوان «شهرآشوب» کشیده شده است بیان شد.
وی گفت: نمیشود به کسی گفت پیشداوری نداشته باشد، ولی وقتی تاریخ را مینویسیم سعی کنیم صادقانه تاریخ را بنویسیم و گرایشهای خود را بر گزارشهای تاریخی تحمیل نکنیم. اگر بخواهیم مقتدر باشیم، باید صادق باشیم. با دروغ و فریب و نیرنگ نمیشود صلابت داشت.
در پایان این همایش از سیزدهمین شماره نشریه کتاب ماه فرهنگی تاریخی یادآور با عنوان «شهرآشوب» رونمایی شد.
منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
انتهای پیام/