به گزارش خبرگزاری فارس در یزد، مردم دارالعباده از گذشتههای دور ارادت خود را به اهلبیت ثابت کردند و بهنوعی پرچمدار عزای امام حسین (ع) در محرم و صفر هستند، این مردم مانند تمامی اقوام و مردم ایرانی آداب و رسوم خاص خود را در دهههای محرم و به خصوص روز تاسوعا و عاشورا دارند.
در این شهر میراث جهانی که مقام معظم رهبری این دیار را دارالعباده خواندند، شور حسینی در مردم به ویژه جوانان و نوجوانان با سیاه پوش کردن هر کوی و برزن، برافراشتن پرچمها و بیرق سیاه به یاد مظلومیت امام حسین (ع) و خاندانش در کوچهها وخیابان از روزهای قبل محرم نمایان و شهر به استقبال محرم میرود.
مراسم روضه خوانی، سخنرانی در طول سال و همچنین راهاندازی دستهای سینه زنی و زنجیرزنی به شیوه های مختلف در شهرها و روستاهای استان از جمله ویژگی های دارالعباده در ماه محرم و صفر است.
پرسه زنی
در این مراسم گروهی بنام پرسه زن که در حقیقت عزاداران یکی از هیئات هستند در حسینیهای جمع میشوند و فرد سیدی جلوی گروه حرکت کرده و آنها را هدایت میکند و شخصی بنام علمدار علم به دست داشت و مردمی که سینه و سنج میزدند جمع میشوند و به حسینیه دیگر میروند.
اعضای حسینیه جلودار به پیشواز آنها میآیند و سر راهشان مردمی که صدای آنها را میشنیدند به آنها کمک مالی کرده و یا حبوبات، مواد غذایی، قند و برنج میدادند که بعدها به مصرف هیات میرسد.
این گروه مردم را باخبر میکنند تا در مراسم روضه خوانی و نخل برداری و شامی که تهیه می شود شرکت کنند.
چاووشی خوانی
چاووش خوان واژهای با ریشه ترکی خوارزمی است و در فرهنگ دهخدا به معنی بانگ و سر وصدای گنجشک معنا شده و در معنای اصطلاحی، کسانی بودند که صدای گرم و پرشوری داشتند و اکثراً قاریان قرآن بودند که مورد تکریم مردم قرار داشتند و به صورت گروهی یا دو نفر دونفر به پشت بامها و کوچهها میرفتند و و در مرثیه امام حسین (ع) شعر میخواندند.
این افراد در دبار شاهان و امرا هم نقش داشتند ولی نقش مردمی آنها این بود که در کوچه و پشت بامها و پا پیشاپیش قافلههایی که به عتبات عالیات یا زیارت میرفتند حرکت میکردند.
از نظر هنری نیز این گروه حامل پیام رسالت خاصی بودند که در ماه محرم رسالت آنها این بود که زمانی که وسایل ارتباطی وجود نداشت عزاداری امام حسین(ع) را به گوش مردم برسانند، همچنین گروهی دیگر بالای پشت بامها میرفتند و جار میزدند و با صدای بلند، بدون نظم و پیوسته شعر میخواندند تا مردم را با خبر کنند.
پوش کشیدن و روضه خوانی
یکی از آئینهای روضه خوانی، پامنبری بود؛ پامنبرخوانها افرادی سید و خوش صدا بودند که اکثراً هم دو نفر بودند که با صدای بلند در مرثیه امام حسین(ع) و با هدف نظم بخشیدن به مجلس تا اینکه روحانی بعدی به منبر بیاید مرثیه میخواندند
روضههای معروف شامل روضه حضرت علی اکبر(ع)، حضرت علی اصغر(ع)، حضرت ابولفضل(ع) و روضه الوداع بود که روضه الوداع از پرشورترین و سوزناک ترین روضهها محسوب میشد که در آن حادثه کربلا و وداع امام حسین (ع) با پسر یزرگش گفته می شد.
آیت الله صدوقی، حاج غلامرضا فقیه خراسانی، آیت الله مدرسی، محمد علی علومی و شیخ محمد زارچی از جمله روضه خوان های معروف یزد هستند که نقش مهمی در پاسداری از ارزش های عاشورایی ایفا کردند.
پوش پارچه محکمی بود که به نقوش واقعه کربلا مزین بود و توسط مردم برپا می شد تا عزاداران حسینی از سرما و گرما در امان باشند، در زمان پوش بالا کردن هم چاووشی خوانان اشعاری را در رابطه با حادثه کربلا میخواندند.
دوستداران امام حسین و جوانان قوی بنیه پوش را بالا میکشند، پوش روی تیرک بنا و استوار میشد و با گفتن یا حسین و یا ابوالفضل بالا کشیده میشد و بعضی از افراد قربانی کرده و یا صدقه میدادند تا اتفاقی نیفتد و در پایان هم نقل و شربت توزیع کرده و برای کسانی که پوش میکشیدند دعا میکردند.
پوش پارچه سفیدی بود که کارخانه هراتی در یزد بافت آنها را بر عهده داشت و پوشدوزها پارچههای عریض را به هم وصل میکردند و نقوشی مانند شیر، فرشته، شمشیر، درخت سرو و ... بر روی آن میدوختند.
دسته های معروف یزد در محرم
دستههای شاه ابوالقاسم، فهادان، یوزداران، بعثت، باغ گندم و رنگرزها از دستههای سینه زنی مشهور یزد بودند و زنجیرزنها شامل دسته خرمشاه، قلعه کهنه، کوشک نو، گازرگاه بود و از نوحه خوانهای معروف یزد هم می توان به علی اکبر سعادتمند، حسین سعادتمند، محمد کاسب، مرحوم حاج عباس حسینی و همچنین آقایان آدابی، خویش داری و علایی اشاره کرد که سردسته هیات پشت باغ بودند.
همچنین دسته عربها که پرشورترین دسته عزاداری یزد بود لباس سیاه و بلندی بر تن میکردند، لباسشان را گل آلود میکردند و خاک بر سر میریختند و با بیل و کلنگ در دست به امام زاده جعفر(ع) میرفتند که هنوز هم این کار را انجام می دهند.
نخل بستن و نخل برداری:
نخل برداری یا نخل گردانی از جمله آیین و رسوم ماه محرم در استان یزد است در حقیقت نمادی از تشییع پیکر امام حسین(ع) است.
نخل سازهای چوبی است به صورت اتاقکی با پوشش سیاه و آراسته به شالهای رنگارنگ و آیینه میباشد و مردم در حسینیه، تکایا و محلهایی که در آن عزاداری برپا میشود، بر روی دستان خود آن را حمل کرده و میچرخانند.
هر ساله با فرا رسیدن ماه محرم برای آماده کردن نخل حسینی، تعدادی از خادمان شروع به بستن نخل میکنند و در روز عاشورا عزاداران حسینی با پای برهنه زیر پایههای نخل میروند و آن را از میان عزاداران عبور میدهند و آن را همچون یک تابوت تشییع میکنند.
در تاسوعا و عاشورا مردم با لباسهای سیاه به مساجد وارد میشوند و کسانی که سید هستند شال سبز به کمر میبندند و افراد عادی شال کرم و با برهنه کردن پا، زیر نخل میآیند و چاوشخوانها شروع به مداحی میکنند و یک پرچم سیاه نیز در بالاترین نقطهی نخل نصب میشود.
پیدایش نخل در فرهنگ عامیانه یزد داستان های متفاوتی دارد و مردم عقاید مختلفی دارند،برخی از آنها معتقدند که نخل اقتباس از خیمه مجمع حضرت موسی (ع) است و اشاره به صندوقی دارد که خداوند برای مادر این پیامبر فرستاد تا فرزندش را درون آن بگذارد و به آب رود بسپرد.
برخی دیگر بر این عقیده اند که این نخل را به تابوت حضرت علی (ع) نسبت میدهند. برخی هم آن را یادآور گهواره امامین حسنین میدانند.
درحالی که اکثر افراد نخل را نماد جنازه حضرت سیدالشهدا و آئینه را نمادی از شخصیت ایشان میدانند. یزدیها اعتقاد زیادی به مراسم نخل گردانی یا همان نخل ماتم دارند، برای رفتن در زیر نخل نذر میکنند، به نخل متوسل میشوند یا به آن سلام میدهند. از نخلهای معروف یزد میتوان به نخل میدان امیرچخماق، نخل میدان بعثت و نخل میدان امام شهرستان تفت اشاره کرد.
کتل بستن
از دیگر آیین و رسوم مردم یزد در عزاداری محرم؛کتل بستن است. «کتل» در حقیقت مادیان یا اسبی است که زین بر آن می گذارند، پارچه یا چادر مشکی به نشانه عزا روی آن پهن می کنند که نماد مرکبی است که سوار خود را از دست داده است.
مردم یزد هم برای اجرای این مراسم، اسبی را زین میکنند و آن را با چند شال و ترمه و ابریشمی به رنگ سرخ و سبز میآرایند. افسار اسب را در دست میگیرند و جلوی صف عزاداران به حرکت در میآورند.
چند قطعه آیینه کوچک، قرآن و نگین بر سر و صورت اسب میگذارند.گذاشتن پارچه سفید آغشته به رنگ سرخ، و چوبهای رنگی به نشانه پیکان و کبوتری زنده آغشته به رنگ قرمز نیز روی این اسب قرار میدهند. به این حرکت نمادین اسب و کتل گفته میشود.
آش گندم(آش امام حسینی)
یکی از انواع نذوراتی که از گذشته دور تاکنون مورد توجه مردم این دیار قرارگرفته "آش گندم " است که آن را "آش امام حسین " نیز می نامند این آش یکی از کاملترین غذاهایی است که نیاکان ما آن را برگزیده اند شایددسترسی به مواد اولیه و تعامل جمعی درپخت را بتوان از دلایل این انتخاب دانست.
هرچند ماه محرم و صفر پخت این آش بیشتر مورد توجه قرارمی گیرد ولی پخت آش گندم منحصر به زمان یا فصل خاصی نیست و در تمام ایام سال با توجه به مناسبت های مختلف مذهبی پخت می شود و از آن به عنوان غذای اصلی درعزاداری ها ، مجالس روضه خوانی و اجتماعات بزرگ استفاده می شود.
گاهی یک نفر برای پخت آش بانی می شد و بعضی ایام پخت آش با مشارکت مالی همگان رقم می خورد مردم محل در هنگام شیوع بیماری و برای شفای بیماران ، ایمنی از شر دشمن ، دفع آفات ، واقع نشدن سرمای بی موقع و سرمازدگی درختان و محصولات و سایر خواسته های جمعی خود به صورت دسته جمعی پخت آش را عهده دارمی شدند و به عبارتی یک نذر جمعی را ادا می کردند.
تعداد دیگ ها درگذشته بستگی به آمار محل و بزرگی و کوچکی دیگ ها داشت قطعا محلاتی که جمعیت بیشتری داشتند شمار دیگهای آش آنان نیز درهرنوبت بیشتر بود.
انتهای پیام/الف