به گزاش خبرگزاری فارس، در بخش نخست برنامه در خصوص دوگانه حضور مربیان خارجی یا داخلی و چرایی هر کدام بحث و عنوان شد: نمیتوان در مورد مربیان خارجی صفر و صد نظر داد، بلکه باید دید که مربیان خارجی که وارد چرخه مربیگری فوتبال ما شدند خوب بودند یا نه؟ ما در والیبال تجربه خوبی داشتیم یا حضور ایوانوف در وزنهبرداری و یا ایویچ یا استانکو در فوتبال موفق بود، ولی قاطبه تجربیات ما در حوزه فوتبال تجربه ناموفقی است و دلیل آن، این چرخه آلوده در جذب و شناسایی مربیان خارجی بوده، یعنی مدیریت باشگاهها و دلالها تیمی تشکیل دادند که باعث شده ما سراغ افرادی برویم که هیچ عائدی برای فوتبال ما نداشتند.
در ادامه نیز عنوان شد: اگرچه ما نسبت به مارکتینگ و چرخش مالی که در دنیاست معمولا پول کمی به مربیان خارجی میدهیم اما با همان پول کم میتوانستیم دستاوردهای فنی بالاتری داشته باشیم، همچنین ما در موردهای موفقی هم که داشتیم مجموعهای برای بهرهمندی مربیان ایرانی نداشتیم، یعنی اگر ایویچ میآید که تئوریسین است و در زمان خودش در فوتبال دنیا صاحب سبک است، ما هیچ بستهای نداشتیم که مربیان دیگر در کنارش از این دانش استفاده کنند یا در مورد اخیر کیروش که واقعا به لحاظ فنی قطعا از فوتبال ما بالاتر بود، ما از این حضور مستمر کیروش هیچ بهرهای نبردیم یعنی نه مربی کنار او گذاشتیم نه ردههای پایه را با او آنالیز کردیم و کلاسی گذاشتیم، یعنی بهره ناقص هم نبردیم.
در بخش دیگری از برنامه نیز با اشاره به اینکه حضور مربی خارجی در فوتبال آن جایی مشکل پیدا میکند که پای دلالی و عدم نظارت وسط میآید، مطرح شد: این جریان دلالی هم میتواند شامل مدیر، خبرنگار و یا مدیر برنامه شود، از طرف دیگر چرا مربیان داخلی ضعف دارند چون مربیسازی نیازمند طی کردن فرآیند آموزش و استعدادیابی است، برای این کار هم منابع و مدرس نیاز داریم که وجود ندارد، فوتبال ما در حوزه حکمرانی دچار مشکل است، ما اگر مربی خوب نداریم برای این است که نظام آموزشی ما اساسا استراتژی پلن ندارد که مربی تربیت کند.
کارشناسان همچنین بر این نکته تأکید کردند: مثلا در آلمان تربیت مربی به یک صنعت و مارکتینگ تبدیل شده، اما در کشور ما کسانی مینشینند بالای سر کمیته آموزش فدراسیون فوتبال که اساسا تخصص و صلاحیت ندارند و فقط دنبال تدریس در «اف ای سی» و استفاده از مزایای آن هستند، در همان آلمان مربی باید کارآموزی کند و سلسله مراتب را طی کند تا به مربی تبدیل شود، این مسیر رشد است، وقتی این مسیر طی نمیشود شاهد همین اتفاقی هستیم که در حال حاضر افتاده، ما انباشت تجربه نداریم و هر رئیس فدراسیونی کار خودش را میکند، چرا در شرایطی که همه جامعه از وضعیت فوتبال کشور ناراضی است، مجمع عمومی فوتبال که به معنی اجتماع نخبگان فوتبال است مهر تأیید میزند بر گزینهای که تأیید وضعیت موجود است.
از دیگر مباحث برنامه این بود که، چرا اصرار داریم که مربیان داخلی ضعیفند و از مربیان خارجی بت میسازیم، اشکال از مربیان نیست اشکال از مدیران است، ما ظرفیت داریم اما ساختار درستی نداریم، ساختار فوتبال ایران در حوزه حکمرانی فاسد و معیوب است، وقتی ساختار خراب است، خوب مربیان ایرانی ما که رشد کردند هم محصول ساختار سالم نیستند، مربی ایرانی ما برای اینکه بازیکن به تیمش بیاید گفته باید مدیر برنامههایت را فلانی بگذاری اگر این نباشد تو را نمیآورم، یک بازیکن با اخلاق برای اینکه مدیر برنامههایش را عوض نکرد از تیم پرطرفدار ما رفت، هیچ کس هم رسیدگی نکرد.
همچنین در ادامه تأکید شد: ما لیگ یک را هم باید تعطیل کنیم، فکر میکنید لیگ برترمان به خاطر تبانی نباید تعطیل شود؟ همه فوتبال تغییر میخواهد، انتخاب مربیان ایرانی همیشه حاشیهساز بوده چون هلیکوپتری سرمربی شدند، کدام مربی ایرانی در 15 سال اخیر مربی شده که حاصل روابط غیرورزشی نبوده، مثل علی دایی که با سفارش رئیس جمهور وقت سرمربی شد.
در خصوص ارجحیت مربی ایرانی و خارجی نیز مطرح شد: ایرانی و خارجی بودن که به شناسنامه نیست ما مربی خارجی داشتیم که خیلی بیشتر از مربی ایرانی از منافع کشور ما دفاع کرده، مربی ایرانی هم داشتیم که تا پای جانش از تیمش دفاع کرده این دوگانه را کنار بگذایم. مربیگری معیار دارد مربیان را باید در معیارهای فنی، ارتباطی، روانشناسی و رهبری بسنجیم، ما با فدراسیونهای کنونی و با این ساختار نمیتوانیم در حوزه مربیگری به نقطهای برسیم، انگیزه و عزمی برای تغییر وجود ندارد، مدیریت فوتبال اشکال دارد، کیروش نتیجه گرفت برای اینکه مدیریت فوتبال را از تیم ملی حذف کرد و صفر تا صد را در اختیار گرفت.
در پایان نیز موضوعات دلالی و ریاست فدراسیون مورد بررسی قرار گرفته و عنوان شد: در این ساختار معیوب دلالی هم مشکل دارد و مدیر با دلال میبندد و نظارتی هم نداریم، ما جای استعدادسازی فقط استعدادسوزی داریم، رئیس فدراسیون باید شخصی باشد که بزرگتر از مجموعهاش باشد اما ما کسانی را به عنوان رئیس فدراسیون انتخاب میکنیم که از فدراسیونها کوچکترند و فدراسیونها به آنها شأن میدهند، در حالیکه رئیس باید ایدهپرداز باشد، ولی واقعیت این است که قدرت ثروت از همه چیز بالاتر است و هر جا که ثروت باشد فساد هم هست.
انتهای پیام/