به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، امروز پرچمِ استقلالِ هویتی و فرهنگیِ زنان در دست زنان ایرانی است؛ امروز بانوان ایرانی با حفظ حجاب، استقلال هویّتی و فرهنگی خودشان را دارند و زن میتواند در میدانهای اجتماعی حضور فعال داشته باشد.
آری اینجا است که طبق فرمایش مقام معظم رهبری، اسلام با درس خواندن، کار کردن و مسافرت رفتن زنان مشکلی ندارد اما عدهای به خیال خود، اسلام را دین خانهنشین کردن زن میدانند.
زن در محیط اسلامی رشد علمی، شخصیتی، اخلاقی و سیاسی میکند؛ در اساسیترین مسائل اجتماعی در صفوف مقدم قرار میگیرد و در عین حال زن باقی میماند، زن بودن برای زن، یک نقطه امتیاز و افتخار است.
مقام معظم رهبری همچنین از دستاوردها و موفقیتهای نظام جمهوری اسلامی را پیشرفت بانوان در عرصه دانشگاهی و حوزوی میدانند و در این خصوص گفتهاند که اگر خانمها میخواهند وارد فعالیتهای اجتماعی و سیاسی شوند، مانعی نیست البته فعالیت علمی خیلی خوب است و بر سایر فعالیتها ترجیح دارد.
یکی از بزرگترین افتخارات نظام اسلامی این است که در سایه نظام اسلامی این همه زن فرزانه، تحصیلکرده، خوشفکر و ممتاز از لحاظ فکری و عملی در جامعه ما وجود دارد.
اگر زن استعداد علمی برای اختراعات و اکتشافات، استعداد سیاسی و اجتماعی دارد، اما نمیگذارند از این استعداد استفاده کند، ظلم است؛ البته یکی از مسائل اصلی، مسأله خانه و خانواده است؛ فرصت زن در محیط خانواده و خانهداری برای بروز استعدادها مانع درس، مطالعه، فهمیدن و نوشتن او نشود.
بانوی نمونه انقلاب اسلامی، دارای ابعاد گوناگون علمی، فرهنگی، اجتماعی و... است؛ امروز زنان کشور ما در حالی در بخشهای مختلف چنین تأثیرگذاری دارند که در عین حال حجاب و عفاف و وجه تمایز میان زن و مرد، در معرض سوءاستفاده قرار نگرفتن و خود را تحقیر نکردن را جزو خصوصیات اصلی خود رعایت میکنند.
یکی از بانوان و پزشکان نمونه انقلاب اسلامی، رویا کلیشادی رئیس پژوهشکده پیشگیری اولیه از بیماریهای غیرواگیر دانشگاه علوم پزشکی اصفهان است که سوابق علمی و اجرایی بسیاری را در کارنامه خود دارد، به ۳ زبان آلمانی، فرانسوی و انگلیسی تسلط دارد و جزو دانشمندان برتر ۱ درصد جهانی است.
کلیشادی با فعالیتهای علمی تحقیقاتی خود سطح علمی ایران را به جایگاهی رسانده که مقالات دانشگاههای معتبر خارجی پس از تایید وی در مجلهای که خود تاسیس کرده، منتشر میشود.
از آرزوهای این بانوی اصفهانی تسهیل راه جوانانی است که قدم به راه علم و تحقیقات میگذارند، علاقه به اطفال باعث شد او حتی با داشتن ۳ فرزند، تخصص اطفال را با بالاترین نمره بگیرد و اکنون به یکی از موفقترین پزشکان زن اصفهان و ایران تبدیل شود.
مشروح گفتوگوی فارس با رویا کلیشادی را در ادامه میخوانید:
فارس: اول اگر ممکن است خودتان را معرفی کنید.
کلیشادی: من رویا کلیشادی، متولد آبان ۳۹، در اصفهان هستم و در اصفهان زندگی میکنم، رشته تحصیلیام پزشکی، تخصص بیماریهای کودکان است و به آن علاقه دارم چون کسی نمیتواند بدون علاقه وارد این رشته شود.
فارس: درمورد شغلتان و علاقهتان به این کار و همچنین ارتباط با زمینه مطالعاتی خودتان اگر میشود توضیح دهید.
کلیشادی: بارتبه ۸۳ کنکور وارد دانشگاه علوم پزشکی اصفهان شدم و دوره عمومیام را گذراندم بعد از طرح ۲ساله وارد تخصص شدم؛ چون از اول رشته اطفال را دوست داشتم، همان رشته برای تخصص رفتم، علت این که این رشته را دوست داشتم، این بود که حالت مادری که در این رشته برای بیماران هم وجود دارد، متوجه صحبت مادران میشود، درکشان میکند، میتواند کمکی بهشان کرده باشد و هم اینکه کودکان یک آینده خیلی طولانی جلویشان هست.
دراین زمینه معتقدم که ما اطلاعاتی که در کتابها، مقالات و غیره میخوانیم، از کشورهای دیگر است، از کشور خودمان هیچ اطلاعاتی نداریم و زمینه تحقیقاتیمان خیلی ضعیف است؛ به همین خاطر فعالیتهای تحقیقاتیام را گسترده کردم که آمار و اطلاعات از جامعه خودمان داشته باشیم، بعد هم فکر کردم در کار طبابت، آدم تا اطلاعات درستی از جامعه خودش نداشته باشد، نمیتواند که در کشور خودش مفید باشد را انجام دهد.
مثلا اگر در فلان کتاب نوشته فلان دارو روی فلان بیماری تاثیر دارد، باید ببینیم در جامعه خودمان کدامش واقعا این حالت را دارد؟ من تحقیقات خیلی گستردهای را در این زمینهها شروع کردم و الان هم به توفیق الهی، توانستم بالاترین محقق دانشگاه باشم و رتبه اول بالینی فرهنگستان علوم پزشکی بودم.
فارس: درمورد تحقیقها و پژوهشهایتان بیشتر توضیح دهید و بیشتر روی چه موضوعی کار کردید؟
کلیشادی: بیماریها در بزرگسالان معمولا در سن کودکی شروع میشود، مثلا یک نفر که دچار پوکی استخوان در سن ۵۰، ۶۰ سالگی میشود، شروعش از دوران کودکی بوده یا یک نفر که بیماری قند، دیابت، فشار خون و بیماری قلبی میگیرد، شروعش در دوران کودکی است و به همین خاطر من در پیشگیری اولیه از بیماریهای غیر واگیر در دوران کودکی فعالیت کردم.
فارس: مقالاتتان را که جستجو میکردم، یک سری مقاله برای همایش ملی مدیریت آلودگی هوا و صدا داده و بررسی کرده بودید که مثلا آلایندههای هوا روی خون بند ناف نوزادان یا زنان باردار، چه تاثیری میگذارد، میخواستم ببینم مراکز محیط زیستی برای اینکه راه حلی از شما بخواهند، سراغتان آمدهاند یا خودتان پیشنهادی در این زمینه نداشتید؟
کلیشادی: یکی از عوامل خطرزای این بیماریهای غیرواگیر، شیوه زندگی مثل نوع تغذیه، فعالیت فیزیکی وخواب است که پس از بررسی دیدیم خیلی افراد علیرغم زمینه ژنتیکی مشابه، تغذیه و شیوه زندگی که دارند، بروز بیماریها برایشان متفاوت است و عوامل محیطی چقدر در این زمینه تاثیر دارند، عوامل متعدد مثلا حتی مواجهه با فضای سبز اثرات مثبت یا برخی آلایندهها اثر منفی دارد.
به همین خاطر یک سری مطالعات با همکاری دانشگاه صنعتی در اصفهان انجام دادیم که اولین مطالعه در دنیا بود که نشان داده آلودگی هوا میتواند زمینه مقاومت به انسولین و بروز بیماری دیابت و قند را در بچههای کاملا سالم ایجاد کند و این فعالیتها گستردهتر شد و با سازمانهای مرتبط که گفتیم، تا حدی تاثیرگذار بود که هم به مردم آموزش بدهند و هم در مواردی به خود بچهها در مدارس و مهدکودکها آموزشهایی داده شود درخصوص کارهایی که خود خانوادهها میتوانند بکنند و کارهای سیاستگذاری و غیره.
سال اولی که مازوت را در پالایشگاه ممنوع کردند، با یکی از همایشهایی که داشتیم، مرتبط بود و ما ارائه کردیم که در شهر اصفهان، چقدر سطح آلاینده بالا بوده و در کودکان و نوجوانان چه اثراتی داشته، در جلسات مطرح شد.
مردم خودشان آگاهی نداشتند که آلودگیهای indoor و داخل خانه، چقدر میتواند خطرش از outdoor بیشتر باشد، روی این موضوع خیلی کار کردیم، کاری که خود مردم میتوانند انجام دهند و آموزشهایی که دادیم و مواردی که داخل خانه، چه رعایتهایی بکنند، چه کارهایی کنند که کمتر شود این حالتها، هماهنگی با سازمانهای مختلف، سازمان بهزیستی که مهد کودکها تحت نظرشان بود، سازمان حفاظت محیط زیست، آموزش پرورش و غیره که جلسات آموزشی متعدد گذاشته و اطلاعرسانی شد.
۱۰، ۱۵ سال پیش کسی توجهی نداشت به این قضیه که چقدر محیط میتواند تاثیرگذار باشد یا مثلا درمورد ویتامینD ما مطالعات زیاد داشتیم که کمبود ویتامین D چقدر میتواند عوارض داشته باشد و یکی از علل مهم کمبود این ویتامین D همین بحث آلودگی هوا است که نمیگذارد طول موج مفید خورشید، به بدن برسد و ویتامین D ساخته شود.
آن همایشی هم که شما اشاره کردید، با دانشگاه شریف انجام شد و یک کتابی هم چاپ کردیم در آن زمینه و اطلاعرسانی وسیع در موارد مختلف گفته شده ولی ما بیشتر هدفمان فرهنگسازی برای مردم بود و کارهایی که خود مردم میتوانند در این زمینهها انجام دهند یا مثلا مصرف نکردن پلاستیک، چون الان میکروپلاستیکها یک معضل خیلی مهم محیطزیست است، همین که به مردم آموزش دهیم کمتر استفاده کنند یا مردم در خانههایشان انرژی و سوخت را کمتر استفاده کنند، طبیعتاً میتواند برای کل محیط زیست خیلی مفید باشد و مواردی از این قبیل زیاد بوده، مثلا مسابقات نقاشی و اینها که برای بچهها گذاشتیم، هرکاری بوده، حالت حساسسازی و فرهنگسازی برای جامعه بوده است.
فاس: علاقه شما به کودکان و اینکه وارد این تخصص شدید، از دوران دانشگاه شروع شده یا پیشزمینهای از علاقه به بچهها قبلا داشتید؟
کلیشادی: من فکر میکنم همه خانمها به طور غریزی به بچهها علاقه دارند ولی اینکه بتوانیم کمک کنیم به بچهها به عنوان یک کار بالینی، خب طبیعتاً در دوره پزشک عمومی که من بودم، علاقهمند شدم، هرچند کار بسیار سختی است، هم تشخیص بیماریها در بچهها خیلی سخت است هم معاینهشان و هم اینکه نمیتوانی اصلا آزمایش بدهی، مثلا یک بزرگسال خودش میآید میگوید برای من یک آزمایش چکاپ بنویسید، برای یک بچه میخواهی یک آزمایش بدهی، مشکل است یا دارو میخواهی بدهی، دارو خیلی عوارض برای بچهها میتواند داشته باشد و باید حساس کار کنی، طبابت کودکان کار خیلی سختی است.
یکی از نکات بسیار مهم که من در آن زمینه خیلی فعالیت داشتم، بحث تغذیهای است که بچهها در سن پایین باید داشته باشند، مخصوصا در ۱۰۰۰ روز اول عمر، شاید تمام سیستم رشد و تکامل بچهها آن۱۰۰۰ روز اول میشود که از بدو بارداری مادر تا پایان ۲سالگی است و اینجا است که اگر آسیب تغذیهای برای بچه ایجاد شود، عوارض غیرقابل برگشت دائمی برایش ایجاد شده، حتی بهره هوشی بچه کم میشود و روی رشدش اثرات غیرقابل برگشت میگذارد.
به همین دلیل تاکید زیادی روی تحقیقات در این زمینه داشتم زمانی که شروع به فعالیت کردم، هیچ منبع معتبری در کشور در این زمینه وجود نداشت، چند کتاب ترجمهشده با مطالب غربی بود و یک کتابی تحت عنوان «تغذیه کودک و نوجوان در سلامت و بیماری» تدوین کردم که هنوز هم هست و چندین بار هم تجدید چاپ شده که راهکارهای کار بردی برای کشور خودمان است و در عین اینکه منبع، معتبر و علمی هست، به زبان خیلی ساده علاوه بر پزشکان ، خانوادهها نیز میتوانند از آن استفاده کنند.
من بیش از ۴۰ کتاب تالیفی دارم ولی این کتاب را خیلی وقت رویش گذاشتم چون برای جامعه کاربردی بوده، از نظر سطح علمی کتابهای زیادی دارم ک که در آمریکا، استرالیا و ...چاپ شد همچنین من بیش از ۱۰۰۰ مقاله دارم که در مجلات معتبر چاپ شدند که حدود ۷۰۰ تایش مقالات انگلیسیزبان است که در مجلات معتبر خارجی چاپ شدند و بیشتر هدف این بوده که ما تحقیقات خودمان را بگوییم و تکرارکننده تحقیقات دیگران نباشیم، بدانیم کشور خودمان چه وضعیتی واقعا هست و براساس آن بتوانیم که کار را انجام دهیم.
فارس: از خانوادهتان بگویید، اینکه آیا با شغل و فعالیتهای علمی تحقیقاتی شما مشکلی نداشتند؟ چگونه بین خانواده و کارتان را مدیریت میکردید؟
کلیشادی: الان خیلی میبینم خانوادههایی که به چیزهای ظاهری توجه میکنند که در مراجعاتمان مشهود است، خوشبختانه، خانواده ما به گونهای بودند که توانمندی علمی بچه برایشان مهم بود و شاید آن ایدهای که از اول در خانواده ما شکل گرفت و آن علاقهای که من داشتم، مثلا من عاشق خواندن زبانهای خارجی بودم، من ۳ زبان را خیلی مسلط و راحت حرف میزنم، فرانسه، انگلیسی و آلمانی و این چیزی بود که از بچگی خانواده من را تشویق کردند، من هم زمینهاش را داشتم و هم علاقهام بود و همینطور آن رتبهای که گفتم در کنکور داشتم یا غیره، با آن مبنای خانواده خودم و بعد هم که ازدواج کردم و بعد بچهدار شدم خانوادهام خیلی حمایت کردند.
به هرحال رشته ما رشته خیلی مشکلی است شیفت شب، درس خواندن و امتحان دارد و با حمایت، عشق و علاقهای که داشتم، خدا این توفیق را داد که در همه این موارد با وجود ۳ فرزند رتبه اول و ممتاز بودم و الان هم اگر توفیقی بوده که موفق بودم، به خاطر عشق و علاقهای است که به کارم دارم و سعی کردم در خانواده چیزی را کم نگذارم.
در ساعتهای آزادی که شاید خیلیها برنامه تفریحیشان را به استراحت و غیره میپردازند که کار خوبی هم هست، نمیگویم چرا این کار را میکنند، ولی من از آن وقتهایم گذاشتم و سعی کردم به کارهای علمیام برسم، یعنی هنوز هم به اندازه یک فرد کنکوری که بخواهد درس بخواند، اینقدر مطالعه دارم، یعنی عاشق این هستم که شب بشود و همه بخوابند، همه کارهای روزمره انجام شده، من بروم تازه سرچ کنم و بخوانم و اطلاعات جدید داشته باشم تا به طرحهایی که در این کار آمدند، کمک کنم که بتوانم مقداری تقویتشان کنم که پژوهشهای بهتر و بالاتری داشته باشیم.
فارس: یعنی تاهل و مادری، مانع راهی که میخواستید بروید نشد؟
کلیشادی: مانع نشد ولی به هرحال خیلی سخت کار را پیش برد، یعنی مجبور شدم از خودم خیلی مایه بگذارم تا بتوانم کاری را انجام دهم، شاید اگر این موارد نبود، من دورههای بیشتری را خارج از کشور میرفتم ولی خوشبختانه با آمدن اینترنت، کمبودی هم از آن نظر حس نکردم و توانستم پابهپای حرکتی که داشتم از جاهای دیگر بتوانم این کار را پیش ببرم.
کمااینکه در کنگرههای خارجی که قبل از این دوران کرونا میرفتیم و مطالب را پرزنت میکردیم همه تعجب میکردند که در ایران کارهای علمی پیشرفته تا این حد توانسته انجام شود و توفیقی هم که داشتم ۵ سال اخیر جز ۱ درصد برتر دانشمندان جهانی شدم و در سطح جهان، تحقیقات و کارهایم مطرح است، وقتی علاقه به یک کاری باشد، آن کار را اضافه نمیبینی، بنابراین من تمام کارهای معمولی که به هر حال هر مادر و همسری دارد، اعم از کارهای خانه و کارهایی که به عنوان یک فرد شاغل در کسوت استاد دانشگاه، کارهای بالینی در مطب و درمانگاه دارم، جز وظایف است ولی به خاطر علاقهای که به پژوهش، خواندن، نوشتن، تحقیق و بهروز بودن داشتم، وقتی همه این کارها تمام میشود یا فرصتی پیدا کنم به مطالعه کردن، خواندن و نوشتن میپردازم.
در دانشگاه، ساعت اجراییام زیاد است و در ساعت اداری اصلا وقت کار تحقیقاتی نمیشود ولی وقتی در خانه هستم، به جای اینکه بنشینم به تفریحاتی که ممکن است خیلیها داشته باشند، حتی پای تلویزیون، نشستند یا غیره من به جایش به کارهای علمی خودم پرداختم، لازم به ذکر است که من عمومیام را سال ۶۶ و تخصصم را سال ۷۱ گرفتم.
من سال دوم دانشگاه، ازدواج کردم وقتی دوره اینترنیمان بود بچه اولم به دنیا آمد، آخرش بچه دومم به دنیا آمد، چند سال بعد نیز بچه سومم و دوره تخصصم را که دوره مشکلی است، توانستم با رتبههای ممتاز و خیلی خوب طی کنم.
فارس: موقعی که همزمان هم درس میخواندید، هم بچه داشتید، بچهها را مهد کودک میبردید؟
کلیشادی: نه، تا به حال یک روز هم بچههایم مهد کودک نرفتند، چون الان است که مهد کودکها خیلی کیفیتش بهتر شده و واقعا رسیدگی خوبی میشود، یک زمانی خیلی هم کیفیت نداشت و مرحوم پدر و مادرم خیلی کمک کردند و همسرم نیز اکثرا سر کار بودند اگر خانه بودند به هرحال کمک میکردند.
البته من از خودم خیلی مایه گذاشتم مثلا ما کشیک شب که داشتیم، من در عین حال که ۳ ساعت شیفت شبم بود بعدش میآمدم خانه ساعت ۲ صبح یا ۳ صبح، به بچه شیر میدادم بعد برمیگشتم بیمارستان با اینکه میتوانستم بخوابم در بیمارستان ولی برایم مهم بود که بچهام شیر خودم را بخورد و میآمدم خانه شیر میدادم و بعد برمیگشتم، حالا در سرمای زمستان یک جور، یک دفعه یادم است یخ زده بود و چه مکافاتی شد، خیلی سخت بود، الان که فکرش را میکنم واقعا خدا یک توانی داده بود که این کار طی میشد.
فارس: ما با برخی خانمهای شاغل که صحبت میکنیم فرزندانشان ناراضیاند که خانمها در خانه نیستند و به خاطر شغلی که دارند به آنها اهمیت نمیدهند، فرزندان شما هیچوقت به شما شکایت نکردند که چرا اینقدر کار میکنید؟ مقداری توجهتان را نسبت به ما بیشتر کنید؟
کلیشادی: نه، تا جایی که لازم بوده و مشکلی برایشان ایجاد نکرده، توجه بوده و من هم خیلی از کارهای تحقیقاتی که انجام میدهم، ساعتهایی که در خانه هستم با اینترنت و کامپیوتر کارهایم را انجام میدهم، حضور فیزیکی داشتم، منتها به هرحال دوسوم روزم را ممکن است به کارهای دانشگاه و کارهای مطب گذشته باشد ولی آن کار تحقیقاتی که میگویم تنها حضور در خانه بوده و حمایتهایی که لازم بوده را داشتند و سعی کردم این مشکل را هم نداشته باشند.
منتها بچهها هیچکدام علاقهمند به رشته پزشکی نبودند، من هم اصلا اصرار نکردم که رشته پزشکی بروند، کسی که به پزشکی میرود باید واقعا عاشق این رشته باشد و بتواند از همه چیز زندگیاش بگذرد، با زور و اجبار نمیشود به پزشکی رفت.
فارس: از سختیهای این راه بیشتر بگویید و اینکه احیانا کسی یا کسانی با عمل یا کلامشان مانع راه شما شدند و القای ناامیدی کردند؟
کلیشادی: القای ناامیدی که مستقیم نه ولی به هرحال شاید خیلی با فکر یا عملشان این کار را کردند، مثلا شاید فکر میکردند یا میگفتند حالا چه فایده؟ حالا درس خواندی نمیتوانی کاری بکنی، محدودیتهایی که داری به خاطر بچهها یا خانه یا غیره ولی سعی کردم تعادلی میان آن ایجاد کنم؛ یعنی کار انتفاعی را خیلی محدودش کردم مثلا میتوانستم ساعتهای خیلی زیادی بروم چند تا بیمارستان برای درآمد بالاتر کار کنم یا مطب طولانیتر بروم ولی من اینها را خیلی کم کردم.
به خاطر اینکه به کار علمیام برسم، بچهها و اینها که کارشان هست، سر جایش هست ولی ترجیح دادم به جای اینکه بروم کسب درآمد بیشتری بکنم، چون پیش خودم گفتم من بروم پولی هم دربیاروم،یک مقدار کارهای مادی انجام میدهد برای چه کسی انجام میدهد؟ برا همین بچهها، بچهها باید رسیدگی خودشان را داشته باشند، ولی من چون هدفم آن چیزهای مادی نیست آن کارهای درآمدزا را خیلی کم کردم که برای کار علمی و تحقیقاتی وقت داشته باشم.
سختیهای راه هم که همهاش سخت بود، حتی میگویم شیفتهای شبی که میدادیم، درسهایی که باید میخواندیم، همینطور بچه بغلم بود، درس را میخواندم چون عاشق خواندن آن بودم یا هنوز هم همین است من هیچ کار موظف اجباری ندارم که انجام دهم در کار تحقیقات، ولی علاقه خودم است که باعث شد مجله تاسیس کردم، مجله بینالمللی، الان در دنیا دارد حرف میزند این مجله که من سردبیر آن هستم مقاله از کشورهای ژاپن، استرالیا، کانادا، آمریکا و اروپا مقاله میآید و ما کارشناسیاش میکنیم و این اعتبار خوبی برای ما است، نباید استفادهکننده علم دیگران باشیم، خودمان هم باید در دنیا جایگاهی و حرفی برای گفتن داشته باشیم.
فارس: درمورد سوابق علمی و اجراییتان هم بگویید.
کلیشادی: در حال حاضر مسوول سرپرست مجلات دانشگاه هستم، ۱۸ مجله زیر نظرم است، مجله دانشکده پزشکی را که اساتیدمان قبلا بودند من کمک کردم به جنبههای بینالمللیاش، بعد خودم مجلهای تاسیس کردم الان در کمیسیون نشریات علوم پزشکی کشور، کلا مجلات علمی پژوهشی کشور را بررسی میکنند، سالها است که عضو بودم، فعالیت و همکاری در زمینههای مختلف دارم.
خودم رییس پژوهشکده هستم، یعنی پژوهشکدهای تاسیس کردم مجموعهای از ۳ مرکز تحقیقات است و اسمش را گذاشتم پژوهشکده پیشگیری اولیه از بیماریهای غیرواگیر و چون رئیس پژوهشکده هستم، خیلی از نیروهای جوان یا تعهداتشان را میآیند بگذرانند یا دانشجو هستند که پایاننامه بگذرانند و با کار تحقیقاتی خیلی سر و کار دارم و خیلی سعی میکنم همیشه حمایتشان کنم که بتوانند در راه مشکلاتی که برایشان پیش میآید، دلسرد نشوند و ادامه دهند.
فارس: شما لزوم جوانگرایی را چگوری ارزیابی میکنید و تبعات و اثراتش را چه میدانید؟
کلیشادی: تمام سلیقهها و افکار در سنین پایین شکل میگیرد، وقتی شکل گرفت دیگر تغییر دادنش خیلی مشکل است هرچه زودتر بتوانی اقدام کنی بهتر است برا همین یکی از دلایلی که با کودکان دوست داشتم سر و کار داشته باشم، این بود که از دوره کودکی است که همه چیز شکل میگیرد.
در اصلاح شیوه زندگی، شیوه زندگی صحیح را برقرار بکنی که بعد نخواهی اصلاحش کنی، درمورد جوانان هم همینطور است تازه دارند راهشان را انتخاب میکنند، باید یک مدل خوب برای راهشان داشته باشند یا اینکه به آنها کمک شود، متاسفانه حالا در جامعه خیلی الگوهای خوبی هم برایشان نداریم به خاطر همین است که مقداری ظاهر، تفکرها، معیارها و ارزشهای جوانهایمان سطحی شده و نیاز است بنیادیتر و جدیتر به این موارد فکر کنند.
منظور از شیوه زندگی صحیح، پیشگیری بیماریهای غیرواگیر است که از عوامل مهم شیوه زندگی سالم است، شیوه زندگی سالم شامل تغذیه سالم، فعالیت فیزیکی مناسب، پرهیز از دخانیات، سلامت روحی روانی و عوامل مختلفی است که آدم هر روز دارد با آن زندگی میکند، این تحقیقاتی که میگویم در ارتباط با شیوه زندگی است درمورد فردی از کودکی تا بزرگسالی است کل خانوادههای ما الان مشکل شیوه زندگی دارند یکی از مسائلی که داریم و الان خیلی با خانوادهها صحبت میکنیم، زمان خواب است.
خیلی تاکید داریم که خانمها زود باید بخوابند، اگر خانوادهها زود بخوابند روی سلامتی جسمی و روحی خودشان و فرزندانشان اثر دارد این دیر خوابیدن اصلا شیوه زندگی را تغییر داده، باعث میشود صبح هم دیرتر بیدار شوند، صبحانه نخورند، یک سری عوارض فیزیکی داشته باشند، پس شیوه زندگی سالم یعنی کاری که روزمره انجام میدهیم که سلامت جسم و روح مقداری تامین شود.
فارس: چون سر و کارتان با بچهها بوده، در مواجهه با بچهها خاطرهای دارید که الان در ذهنتان باشد و تعریف کنید؟
کلیشادی: موارد خیلی زیاد بوده و همین است که اصلا آدم را علاقهمند میکند به طبابت، ممکن است بعضی از دور ببینند چیزهای ظاهری و اینکه دکترها پولدارند و پول چاپ میکنند ولی اصلا اینطور نیست؛ اگر از نظر مادی بخواهیم بگیریم، کارهای سادهتر و راحتتری برای کسب درآمد هست، پزشکی لطفی که دارد این است که آدم بتواند خدمتی به کسی کرده باشد و باری از دوش کسی بردارد.
در فعالیتی هم که من داشتم، آن خوشحالی که در خانوادهها میبینم، بچهشان خوب شده یا یک مشکل اورژانسی داشته برطرف شده، یک معضلی داشته برطرف شده، واقعا بالاترین چیز است که آدم میتواند حس کند؛ مثلا یک نفر بود که بچهاش آسم داشت و آورده بودش با سرفه، سرفهاش این بار با دفعات قبل فرق میکرد خلاصه اینکه فهمیدیم یک جسم خارجی داشته غذا میخورده، پریده بود در ریه این بچه و علتش این بود که اگر تشخیص داده نمیشد، حتی آن بچه مشکل حیاتی پیدا میکرد و خطر مرگ داشت.
فوری اقدامات لازم انجام شد و یک تکه استخوان پریده بود توی ریهاش و آن را درآوردند و خوب شد، یک روز پدرش آمد و گفت که من همیشه پیش خودم میگفتم که مثلا N ریال پزشکها درمیآورند خب یک آرایشگر که بیشتر درمیآورد، یک شغل بازاری که بیشتر درمیآورد حالا فهمیدم که کار شما با هیچ معیار مادی قابل مقایسه نیست، این حسی که ما داریم همیشه برقرار است و خیلی رضایتبخش است با همه کمبودهایی که تو این راه دارد، میگویم که اینجوری نباشید که درآمد آنچنانی دارید سختی کار خیلی زیاد است وتوفیقی که خدا به پزشک میدهد که بتواند مشکلی را از کسی کم کرده باشد.
فارس: نظرتان درمورد نقش بانوان و لزوم حضورشان در عرصههای علمی، فرهنگی و اجتماعی چیست؟
کلیشادی: ما نباید دیدگاه جنسیتی داشته باشیم، همانطور که مرد هست زن هم هست، همانطور که مرد غذا میخورد، زن هم غذا میخورد، همانطور که مرد نفس میکشد، زن هم نفس میکشد؛ از نظر فیزیولوژی بدنشان یک تفاوتهایی وجود دارد مثلا خانمها قدرت باروری دارند میتوانند بچهدار شوند، بچهشان را شیر دهند، مردها این قدرت را ندارند، قدرت فیزیکی بیشتر دارند، فعالیت اجتماعی و کار علمیشان سر جای خودش هست و هیچ وقت نباید مرزبندی کنیم که بگوییم که زن است یا مرد.
منتها قبول دارم برای خانمها پیش رفتن در این کارها مشکلتر است یعنی مثل عکسی که یک نفر کشیده بود و یک خانمی که میخواهد یک مسیری را برود مثل این است که خودرو یا وسیلهای که سوار شده چرخهایش مربع باشد و این چرخ مربعی چجوری پیش میرود، ولی مردها با چرخهایی که دایرهمانند باشد سریع میتوانند بروند، ولی راهی که دارند میروند، اگر ارزشش را داشته باشد واقعا علاقه آن فرد باشد و بتواند برای جامعه فایده داشته باشد همه سختیها را خانمها تحمل میکنند و خوشبختانه در حیطههای علوم پزشکی وضعیت پیشرفتی که خانمها داشتند خوب است و مسوولیتهای اجرایی، مدیریتی، کارهای بالینی و همه مواردی که الان خانمها در دست دارند.
فارس: افقها و برنامههای پیش روی شما چیست؟
کلیشادی: کارهایی که در آنها پیش رفتم را بتوانم به نسل جوانتر منتقل بکنم، تجربیاتم را برای دانشجویان و تازهواردها بگویم، راه را برایشان هموار کنم که بتوانند سریعتر پیشرفت داشته باشند و به اهداف خود برسند.
فارس: اگر به گذشته برگردید، همین مسیر را انتخاب میکنید؟ و چه نقاطی از مسیرتان را نیازمند تصحیح یا تغییر میدانید؟
کلیشادی: اتفاقا خیلی به این فکر کردم، چون الان جوری شده که خیلیها برا انتخاب رشته دنبال رشتههای پولساز میروند، رشتههایی که سختی کارش کم باشد، درآمدش بالاتر باشد، رشته اطفال، رشتهای است که درآمدش نسبت به رشتههای دیگر کمتر و سختی کارش زیاد است.
گاهی که فکر میکنم میبینم بله من اگر شروع کنم حتما پزشکی میرفتم و تخصصم را همین رشته اطفال رانتخاب میکردم ولی شاید زودتر سراغ کارهای تحقیقاتی میرفتم چون زمانی هم که بودیم، هنوز این کارها جا نیفتاده بود، یک مدتی زمان جنگ بود به هر حال شرایط خاص خودش را داشت، هر روز بیمارستان بودیم مجروح جنگی میآوردند و فرصت نمیکردیم، اصلا جو دانشگاه جوری نبود که برای تحقیقات مناسب باشد ولی الان که خوشبختانه اوضاع پایدار است از وقتشان استفاده کنند و زودتر بتوانند این کار را انجام بدهند.
انتهای پیام/۶۳۱۲۴/ق۳۰/