اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

تعلیم و تربیت  /  پنجره تربیت

چگونگی عملیاتی تمرکز زدائی در تحول نهادی نظام تعلیم و تربیت؛ وبینار ششم! برگزار شد.

در ششمین وبینار از سلسله نشستهائی که پنجره تربیت فارس، سه شنبه 9 شهریورماه برگزار کرد، به ادامه گفتگوی صاحبنظران در مورد اقدامات عملیاتی در نقاط گلوگاهی تحول نهادینه شده نظام تعلیم و تربیت، اختصاصا در موضوع چگونگی عملیاتی تمرکز زدائی پرداخته شد. اردوان مجیدی.

چگونگی عملیاتی تمرکز زدائی در تحول نهادی نظام تعلیم و تربیت؛ وبینار ششم! برگزار شد.

اردوان مجیدی

تحول نظام تعلیم و تربیت، در صورتی به صورت مطلوب و موفق انجام می شود، که اولا به صورت نهادینه شده در بافت جامعه رخ دهد، و جامعه و حاکمیت، توما به صورت تمام قد پای این تحول بایستند.  ثانیا در تبیین و اجرای این تحول، بر نقاط گلوگاهی که اثرات چندجانبه و تشدید کننده‌ای را بر نقاط دیگر این نظام دارد، متمرکز شده، و بیشترین انرژی را بر این نقاط صرف کنیم، تا بیشترین پیامدهای مطلوب را بدست آوریم.

در تحول نظام تعلیم و تربیت، جامعه و حاکمیت، توما به صورت تمام قد پای این تحول بایستند.

 

در سلسله نشستهائی که توسط پنجره تربیت فارس برگزار می شود، با حضور و گفتگوی صاحبنظران برجسته این حوزه، به تحلیل این عوامل پرداخته، و برنامه پیشنهادی به دولت سیزدهم در حوزه نظام تعلیم و تربیت را مبتنی بر آن، تبیین می کنیم. ان شاء الله.

در جلسه اول تا پنجم، به زنجیره علت و معلولی در چهارلایه پرداخته شد.

 

در جلسه اول تا پنجم که طی پنج هفته گذشته برگزار شد، در تبیین چکیده این موضوع، به شناخت مولفه های گلوگاهی، و ارتباط آنها با هم در یک زنجیره علت و معلولی، و پس از آن محورهای تحول در چهارلایه پرداخته شد. پس از آن به تبیین اقداماتی که به صورت عملیاتی می تواند تحقق این محورها و حرکت زنجیره‌ای علت و معلولی را تمهید کند، در 5 نقطه شناسائی شده محوری تحول در جلسه سوم تا پنجم پرداختیم.

اشاره ای به برخی از مباحثی که در جلسه پنجم توسط صاحبنظران مطرح شد

* خانم دکتر برادران

حتی با توجه به اینکه رویکرد آموزش و پرورش در ایران با رویکرد دولت - ملت تشکیل شد و این مسئله هائی را ایجاد می کند،  حتی اگر رویکرد ما دولت - ملت باشد، آیا روشهائی که استفاده می کنیم، ما را به این رویکرد نزدیک می کند؟ در کشورهای دیگر ادبیات کلاسیک مطالعه می شود، تاریخ جایگاه ویژه ای دارد، علوم تجربی توجه ویژه ای را می طلبد و نیازمندیهای متفاوت و منابع متنوع دارد. اما ما چرا از این زاویه به کار درست وارد نمی شویم؟ ما حتی خودمان آنچه که اتفاق می افتد، با رویکرد دولت ملت نیست.

 

وقتی دولت ملت اتفاق می افتد که یک علقه بین شاگرد و جامعه ایجاد شود. آیا کتاب درسی این قابلیت انتقال و انطباق دارد؟

 

وقتی دولت ملت اتفاق می افتد که یک علقه بین شاگرد و جامعه ایجاد شود. آیا کتاب درسی این قابلیت انتقال و انطباق دارد؟ این لزوم تنوع منابع آموزشی را می طلبد. و این تنه به مدرسه زندگی و مدرسه اجتماعی می زند. و من باید محیط واقعی و جامعه واقعی را احساس کنم. من به جای یک فرد منفعل دریافت کننده، به یک کنشگر فعال تبدیل می شوم.

برای خوب بودن مدرسه باید نشان دهید که چه نوع مدرسه ای در چه جامعه ای دارید.

 

در کتاب نظارت تحولی، سه مدرسه را ترسیم می کند، و می گوید که برای خوب بودن مدرسه باید نشان دهید که چه نوع مدرسه ای در چه جامعه ای دارید. آیا الگوی مطلوب نظام آموزشی را در مدرسه نشان داده ایم. مثلا در کتاب مثال زده می شود که یک جامعه دموکراتیک مطلوب است. پس مدرسه ام باید یک محیط مشارکتی داشته باشیم. و سازوکارهای آن را در مدرسه ببینیم. ما ایده روشنی از اینکه چه جامعه ای را قرار است بسازیم، نداریم.

مدرسه زندگی، به نظر من بجز با بحث استاد و شاگردی محقق نمی شود.

 

در بحث مدرسه زندگی، به نظر من بجز با بحث استاد و شاگردی محقق نمی شود، و اینکه من بتوانم یک جامعه تعاملی ایجاد کنم. به جای اینکه معلم بگوید و شاگرد اجرا کند، باید یک گفتگو شکل بگیرد. متاسفانه الان وقتی در مورد موفقیت صحبت می کنیم، فقط در مورد موفقیتهای شغلی می پردازیم. اما آیا مسائل زندگی و واقعیتهای آنها را مورد توجه قرار می دهیم؟ آیا ما فقط انسان را درگیر شغل خودش می دانیم؟ یا موجودی می دانیم که ارزشهای مختلفی دارد؟ اگر انسان را فقط درگیر پاداشهای بیرونی می بینیم، انسانها را تبدیل می کنیم به انسانهای ماشینی که انگیزه های درونی در او اهمیت ندارد. انسانها مسائل درونی و انگیزه های درونی مهمی دارند که برای او رضایت ایجاد می کند، و برخورد او با آن متفاوت می شود. اگر این انگیزه های درونی را تقویت کنیم، آنگاه می توانیم یک جریان آموزشی موثر ایجاد کنیم. اگر می گوئیم مدرسه زندگی، داریم نظام ارزش گذاری را تغییر می دهیم و بر اساس آن ساختارهایمان را می چینیم.

ما در تغییر روی سه عنصر بحث می کنیم، ساختار، فرایند و نگرش. محور تغییر نگرش است.

 

ما در تغییر روی سه عنصر بحث می کنیم، ساختار، فرایند و نگرش. آیا در این مدل به نگرش هم توجه می کنیم؟ در مورد تغییر نگرش اصلا چگونه باید این کار انجام شود. پس ما یک سه گانه نداریم. محور تغییر نگرش است.

در بحث ارزشیابی، درونداد و برونداد را ارزشیابی می کنیم. در ارزشیابی بحث ما کیفیت زندگی است. یکی از سازوکارهای مهم در این ماجرا بحث بازخورد است که با رابطه مدام با شاگرد و دانش آموخته ها و کیفیت زندگی در آموزش اثر مستقیم دارد.

در بحث کوچ و منتور علاوه بر اینکه مربی باید پشت سر قرار داشته باشد، باید آینه هم باشد و در روبروی شاگرد، اشکالات کار را به او منعکس کند و بازخورد بدهد.

 

* مباحث و پاسخهای مطرح شده  اردوان مجیدی در جلسه، به همراه متن کامل صحبت صاحبنظران، به صورت مبسوط در یادداشت دیگر و نیز در صفحه وبینار منتشر می شود. همچنین فیلم جلسه قبل از طریق لینک صفحه وبینار قابل مشاهده است.   

جلسه ششم

 در جلسه ششم که سه شنبه، 9 شهریور 1400 ؛ ساعت 17 الی 19 برگزار شد، بحث در مورد اقدامات مذکور بخصوص در چگونگی عملیاتی تمرکز زدائی با صاحبنظران ادامه پیدا کرد.

خلاصه مباحث مطرح شده در جلسه ششم

ابتدا توسط آقای اردوان مجیدی ارائه ای از رویکرد تمرکز زدائی را به اجمال مطرح شد.

* خانم دکتر برادران

شما یک مثالی زدید که مدرسه ای در مدل خودشان کار می کنند و در یک ماه آخر روی کتاب درسی کار می کنند. مسئله اصلی در مدرسه انگیزه بخشی است و چیز اصلی که می تواند حرکت ایجاد کند، انگیزه بخشی است. تنوع آموزش و تنوع منابع مهمترین کاری که می کند، انگیزه بخشی است. متاسفانه الان آموزش و پرورش به جای اینکه ارزش ایجاد کند، ارزش زدائی می کند و ما نتیجه آن را در جامعه می بینیم.

وقتی می گوئیم که منابع توسط جاهای مختلف تامین می شود، تامین کننده منابع مدرسه می خواهد ارزشها را خودش انجام دهد. اگر ما سیستم نظارتی را اصلاح کنیم، .... یک دلیل که ما به کنترل و تمرکز روی می آوریم این است که ما نظارت را بلد نیسیتم. این ساختار نظارت خیلی مهم است. حتی ناظران آموزش طی سالهای گذشته حذف شده و نظارت برای ما بی معنی و بر ارزش شده است.

داوطلبانگی که گفتید، احساس اختیار رشد را ایجاد می کند. ما الان هی برایشان کلاس آموزشی می گذاریم و می خواهیم به صورت مکانیکی به آنها آموزش بدهیم. در صورتی که اگر احساس اختیار ایجاد شود، انگیزه برای رشد ایجاد می شود.

*آقای حجت الاسلام تقدیری

گزارش مشاوران ماوراء بهار در سال 1328 منتشر کرده اند که

- ساختار ناکارآمد با تاکید بر استاندارد بودن جلوی خلاقیت را می گیرد.

- یک روح تئوریک و تمامیت خواهی در آن دیده می شود.

- تمرکز گرا و بوروکراتیک است

- سسیستمی استاندارد و یک کتاب درسی استاندارد در تمام ایران

- انعطاف ناپذیر و مقاوم در مقابل تغییر و تحول و مباحثی در آن آموزش داده می شود که مفید نیست

- حقوق معلمان بسیار کم که معلمان ایجاد کشش و تمایل ندارند...

- دانش آموزان ابتدائی با انتظارات اندکی افرادی وحشت زده اند که

- بودجه اختصاص یافته و بودجه واقعی مورد نیاز تفاوت

- نگهداری نامناسب از ساختمان و تجهیزات و بلااستفاده و نابود شدن منابع

-...

این چقدر نزدیک به واقعیت الان است. چه اتفاقی افتاد که بعد از 70-80 سال، همین را می بینیم. رهبر انقلاب در مورد آموزش و پرورش خودمان گفته اند که ضد دینی و ضد ملی است. تعلیم و تربیت در بخش های مختلف متفاوت است. بعضی در بخش تربیت متفاوت هستند. بعضی ها آموزش محور هستند. وزارت آموزش و پرورش به عنوان یک ساختار و چهارچوبی که می خواهد ساختار را محقق کند. ساختارها تاثیرات تربیتی دارند.

در کشورهای مختلف در ساختارها چکار می کنند؟ مدارس و خانه سالمندان خیلی پردرآمد است. مهد کودک اجباری است. مهد کودک ساختارش جوری است که بچه وقتی بزرگ شد، خانواده را می گذارد کنار، ... مثالهائی از از بین رفتن محبت عاطفی مادر و فرزند.... ساختار این کار را می کند. محتوی می تواند خوب باشد یا بد باشد.... محتوی دینی را خدا آفریده است. کتاب آقای عبدالعظیم کریمی در تعلیم و تربیت دینی بحثی را دارند که آموزش چگونه می تواند دینی باشد. مجموعه صدرا نزدیک ترین مدارس به آموزش و پرورش هستند. مدارس ما همه دولتی هستند. و ما راهبری می کنیم.  با مدیران کل استانی ارتباط پر رنگی داریم. ارتباط خوبی با همه داریم. دو تا تحول را مقام رهبری می گویند. تحول در ستاد و در صف. همه تلاشهای  مردم در راه انداختن مدرسه تلاش در صف است. اما تلاش در ستاد اتفاق نیافتاده است. وزارت آموزش و پرورش مشکل مدیران دارد. وزارت و استانی ها با هم اتصالی ندارند. و استانی ها و مدارس هم هیچ اتصالی ندارند.  مجموعه های تربیتی بی ربط را در آموزش و پرورش گرد هم جمع کرده ایم. ما یک منظومه با سیاست واحد نداریم. سازمان تعلیم و تربیت کودک شکل گرفته. چرا فقط در حوزه آموزش و پرورش صحبت می کنیم. چرا در مورد 10 میلیون کودک صحبت نمی کنیم. این دستگاههای مختلف چه کار می کنند؟ الان نگاه ما به کودک چیست؟

ما صد و خورده ای مدرسه خارج از کشور داریم. این مدارس رها است. این مدارسها جزو بحرانهای ما است. ما مگر نسبت به عرصه بین الملل حرف نداریم؟

این معماری حوزه های متعددی دارد. که هر کدام باید به آنها پرداخته شوند. وقتی شناسائی از ابعاد مختلف آموزش نداشته باشیم، بسیاری از مسائلی دیگر وجود دارد. در حوزه محتوی تمرکز گرائی داریم. آموزش فرهنگیان تمرکز گرایانه انجام می شود. در دوره های ضمن خدمت هم تمرکز گرائی ضمن خدمت را کاملا ناکارآمد کرده است. بعد از ارتش بزرگترین ساختار دستوری ما آموزش و پرورش است. باید برای این مسئله ها راهکار باید گفت.

شناسائی هامان را کامل کنیم. از اندیشمندان ملی در تمام شهرها استفاده کنیم. چگونه از اندیشمندان شهرستانی استفاده کنیم. منتورینگ کنیم که در مناطق رشد پیدا کنیم. ستاد می شود وظیفه اش رشد و تعالی کارکنانش. مربی هم خودش رشد می کند و هم دیگران رشد می دهیم.

* آقای دکتر محمد حسنی

مسئله این است که ماهیت مدرسه چیست؟ مدرسه جدید، که از قرن های نوزدهم در اروپا متولد شد و ایران هم اقتباس کردند، منطقش چیست؟ اگر منطقش را درک نکنیم، نمی توانیم برویم در آن فضا.

ما نمی توانیم حاکمیت را در این موضوع که می گوید آموزش و پرورش یک امر حاکمیتی است، مورد انتقاد قرار دهیم. همه جا در همه کشورها آموزش و پرورش یک موضوع حاکمیتی است. مثلا حتی در ژاپن بلافاصله وقتی توانستند، مدل آموزش آمریکا را کنار گذاشتند. کتاب آقای دکتر سرکار آرانی می گوید دو سوی اقیانوس از نظر آموزش به شدت با هم اختلاف دارد.

مسئله اساسی ما بر می گردد به عدالت. از منظر عدالت است که تربیت می شود یک امر حاکمیتی.

شما بر اساس گفتمان نئولیبرالیستی صحبت می کنید. نظریه دولت حداقلی را دادند، و این یک اقتدار خطرناک ایجاد کرده و باید اختیارات را واگذار کنیم. دولت سوراخ و توخالی (هالو استیت).

مردم دولت را به عنوان وکیل خود تعیین می کنند که بیاید کارشان را انجام دهد. وقتی تعداد خدمت رسانها زیاد شود و تنوع ایجاد شود، کیفیت ایجاد می شود.

ما چرا مدارس غیر دولتی داشته باشیم. برون سپاری دولت بود. که مدارس و کار آموزش را برون سپاری کنیم.

هنوز هم جهان غرب برای واگذار کردن به مدارس غیر دولتی و نظارت بر آن به نتیجه نرسیده است.

ما باید مسئله را جور دیگری ببنیم. مسئله را باید از زاویه عدالت نگاه کنیم. از جمله عدالت توزیعی.

ما ساختار معیوبی ایجاد کرده ایم. مسئله شناسی درست انجام نمی شود. با واگذاری مسئولیت، با اجازه دادن به مردم در امورات مدرسه کاملا موافقم. شما نظراتتان با دیدگاههای حاکمیت تعارض پیدا می کند. من شما را به مدرسه ای می برم که خانواده می گویم شما به چه اجازه ای از دین با شاگردانم صحبت می کنید. آیا باید آموزش اینگونه باز شود که هر چیز به هر صورت که عده ای بخواهند اجرا شود؟

*آقای دکتر آزین

موضوع تمرکز و عدم تمرکز از چند زاویه می تواند مطرح شود.

از منظر اقتصادی می تواند مطرح شود.

از منظر روش و محتوی است. عمده دلایل عدم تمرکز و طرفداری آن می تواند خلاقیت در روش و ابزار ایجاد کند، و تمرکز ذاتا با نوآوری مشکل دارد و انگیزه ها هم بیشتر است.

از منظر سوم ایدئولوزیک است. اینکه از یک ایدئولوژیک حاکمیتی است.

نکته مهم این است که الگوی متمرکز فعلی پاسخگوی دنیای پیچیده امروز نیست.

* آقای فاطمی نژاد

روش فعلی یک روش تمرکز برنامه درسی است.

بسته های آموزشی نوشته شده ولی جائی ندارد.

نکته متولیان امر الان این است که فضا باز کنیم که افراد بتواند خودشان تولید محتوی کنند. این محتوای تولید شده قاعدتا نمی تواند خارج از محدوده ایدئولوژی حاکمیت باشد. خارج ازاین فضای حاکمیت نمی توانیم. اگر سازوکار مدیریتی را تغییر ندهیم، نمی توانیم در این فضا عمل کنیم. و با یک رگولاتوری جدی و تنظیم گری حاکمیتی قابل انجام است. اتفاقا در اسلایدهائی که ارائه کردید، مدل حاکمیت متفاوت را ارائه کردید.

متدولوژی های مختلف دربرنامه درسی وجود دارد. یکی از دیدگاهها  این است که شاگرد در دنیای واقعی با مفاهیم در محیط واقعی درگیر شود، و بتواتد با درگیر شدن در محیط برای یادگیری انگیزه پیدا کند. ....

جمع بندی جلسه

قرار بر آن شد که جلسه بعد، مباحث جلسه امروز دنبال شود. فقط عزیزانی که نیمه اول جلسه را ندیدند، حتما نیمه اول جلسه امروز را مشاهده بفرمایند و نیز دوستانی که جلسه اول را ندیده اند، جلسه اول را هم ملاحظه بفرمایند. و جلسه بعد (هفتم) ان شاء الله در مورد مباحث جلسه امروز (یک ساعت اول جلسه) مشخصا وارد بحث نقد مدلها توسط صاحبنظران محترم بشویم.

در چند جلسه آتی ان شاء الله به گامهای عملیاتی می پردازیم، تا به صورت ملموس مشخص شود که اولا تحول در نظام تعلیم و تربیت امکان پذیر و عملی است. چرا که اغلب با توجه به شدت صلب بودن نظام کنونی، با دیدی نا امیدانه، تحول را امکان ناپذیر و تخیلی می‌دانند، و به همین دلیل طی دهه های گذشته، راهکارها معمولا در حد اقدامات مقطعی، محدود و کوتاه مدت ارائه شده، که در نهایت در مسیر تحول راه به جائی نبرده است. ثانیا در این تبیین عملیاتی، تلاش بر آن است که تجسمی عینی و ملموس از اقداماتی که می تواند زنجیره تحول را آغاز کند، پیدا کنیم.

طی دهه های گذشته، راهکارها معمولا در حد اقدامات مقطعی، محدود و کوتاه مدت ارائه شده، که در نهایت در مسیر تحول راه به جائی نبرده است.

 

ان شاء الله در جلسات پس از آن، به تدریج به سیر از ابتدای مسیر تحلیل خواهیم پرداخت، و ابعاد فلسفه و رویکرد را مورد بحث قرار خواهیم داد.   

برای دریافت اطلاعات بیشتر و شرکت در جلسه می توانید اینجا کلیک کنید.

فیلم نشستهای قبلی و (بعد از جلسه نیز فیلم این نشست) در اینجا، و در پنجره تربیت فارس منتشر شد و می شود.

انتهای پیام/

از شما صاحبنظر گرامی در حوزه تعلیم و تربیت هم دعوت می کنیم، از نویسندگان، ممیزان و اعضای هیئت تحریریه پنجره تربیت باشید. برای ارسال مطالب و عضویت در هیئت تحریریه، از طریق ایمیل FarsPanjarehTarbiat@gmail.com مکاتبه فرمائید.

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول