اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  بوشهر

بوشهر پایتخت مبارزه با استعمار/ اینجا هیمنه دشمنان در هم می‌شکند+ فیلم

وقتی که می‌گویند بوشهر پایتخت مبارزه با استعمار است، بخشی از این مبارزه با استعمار و مقاومت در برابر بیگانگان است و بخشی دیگر در برابر مزدوران داخلی خودفروخته که به دنبال دگرگونی فرهنگ غنی ایرانی اسلامی بودند.

بوشهر پایتخت مبارزه با استعمار/ اینجا هیمنه دشمنان در هم می‌شکند+ فیلم

خبرگزاری فارس - بوشهر، سینا ناجی: بوشهر استانی به معنای واقعی کلمه غنی که در استضعاف قرار گرفته است، این استان در عین حال که پایتخت انرژی، قرآنی، کتابخوانی کشور است به طریق اولی‌تر پایتخت مبارزه با استعمار ایران هم محسوب می‌شود؛ در ادامه این گزارش صفحه‌هایی ناچیز از فصل مقاومت و مبارزه این مردم را تورق می‌کنیم.

با شروع سلطنت نادرشاه افشار در شوال سال ۱۱۴۸ هـق تاریخ جدید بوشهر آغاز می‌شود؛ تاریخی که حجم اطلاعات و اسناد در آن نسبت به قبل از خود رشدی فزاینده دارد؛ شاید قبل از این تاریخ هم دلاور مردانی نستوه در این خطه وجود داشته‌اند که از چشم مورخان پنهان مانده یا اسناد آن‌ها نابود شده است.

علی‌ایحال زمانی که بوشهر توسط نادرشاه به عنوان کارگاه کشتی‌سازی انتخاب می‌شود، این شهر اهمیت بیشتری پیدا می‌کند و با توجه به موقعیت ژئوپلیتیکی توجه سایر کشورها به‌ویژه کشورهای استعمارگر به این منطقه جلب می‌شود.

مردم استان بوشهر بارها با پیشگامی سرداران و اسطوره‌های بزرگ تاریخی خود از خلیج نیلگون فارس به‌عنوان سند معتبر و ابدی سرزمین جاودان ایران در برابر بیگانگان مقابله کردند که نباید فراموش شوند بلکه باید آنها را به نسل کنونی جامعه معرفی کرد.

میرمهنا

کسانی که با تاریخ مبارزات چهره‌های معاصر در جنوب ایران با بیگانگان آشنایی دارند، میرمهنا را می‌شناسند و یا با نام آن روبرو شده‌اند زیرا این قهرمان بندر ریگی دوره‌ای با هلندی‌ها و انگلیسی‌هایی که خلیج فارس را اشغال کرده بودند، به مبارزه پرداخت.

میرمهنا از سرداران مبارز دیار خطه جنوبی کشور و حکمرانان جنوب ایران بود که با هلندی‌ها و انگلیسی‌ها در خلیج‌فارس جنگید و مهم‌ترین کار او شکست و بیرون راندن آنان از جزیره خارگ بود.

میرمهنا در ژانویه سال ۱۷۶۶ میلادی، قلعه موسلستاین هلندی‌ها در جزیره خارگ را به تصرف خود در آورد و این نیروهای اشتغال‌گر را از مقر مرکزی آنان اخراج کرد، میرمهنا، حضور بیگانگان را در ایران موجب فقر مردم می‌دانست و برای مبارزه با آن‌ها  تصمیم می‌گرفت بر راه‌های بازرگانی (دریایی، زمینی) فائق آید.

او برای این کار به جمع‌آوری نفراتی می‌پرداخت و به مدت ۱۵ سال به عنوان قدرتی بلامنازع و قهرمانی شکست ناپذیر بر خلیج‌فارس حاکمیت کرد.  اقدام‌های جنگی میرمهنا آنقدر مقتدرانه بود که همه ناوگان‌های نظامی متعلق به دولت‌های استعمارگر هلند، انگلیس و پرتغال از حمله او در خلیج فارس دچار رعب و وحشت شده بودند و به همین دلیل مرتب از دولت‌های مرکزی خود طلب نیرو و کمک می‌کردند؛ وی در سال ۱۷۶۲ به آن‌ها در جزیره خارگ هجوم آورد که دفع شد و بار دیگر در سال ۱۷۶۶ به این منطقه حمله کرد و ۵۸ هلندی و ملوان بومی را اسیر کرد.

دکتر ویلم فلور، مورخ هلندی در باره میرمهنا می‌نویسد: در روز ۱۲ دسامبر ۱۷۶۵ (۲۱ آذر ۱۱۴۴ شمسی)، یک کشتی هلندی از بصره به سوی خارگ آمد، و هلندیان خارگ ۲ کشتی جنگی گالیوت خود را به استقبال و اسکورت آن کشتی فرستادند، تا به زعم خود از گزند حملات میرمهنا که در خارگو بود محافظت کنند، اما میرمهنا و افرادش با حمله برق آسا نه تنها کشتی باری یادشده بلکه ۲ کشتی جنگی هلندی را به تصرف خود درآورده و ۴۰ سرنشین اروپایی و ۱۸ ملوان محلی آن را به اسارت گرفتند. (۱)

گفتنی است در مورد اتفاق‌های آن زمان بوشهر و میرمهنا بازی رایانه‌ای هم منتشر شد که علاقه‌مندان می‌توانند در این باره نگاهی داشته باشند.

شیخ حسن آل‌عصفور

در کنار افراد برجسته علما هم نقش بسیار موثری داشتند، یکی از این علما که فتوای جهاد مقابل انگلیسیان می‌دهد شیخ حسن آل عصفور است؛ در کتاب فارسنامه شرحی بر اقدامات این عالم آگاه را می‌خوانیم: اشغال بوشهر توسط نیروی دریایی انگلیس موجی از تنفر و انزجار در توده مردم به وجود آورد ولی مردم به دلیل تفوق نیروهای اشغالگر و عدم حمایت دولت مرکزی کاری از دستشان بر نمی‌آمد حاکم وقت بوشهر نیز تسلیم وضع موجود شده و کاری انجام نمی‌داد. در تهران هم دولت مرکزی چنان درگیر مسئله هرات و لشکرکشی به آنجا شده بود که نیروی دیگری نداشت و اساساً بوشهر را رها کرده بود.

مردم از همه جا قطع امید کردن و به ناچار به مجتهد و روحانی بزرگ‌شهر پناه بردند در آن هنگام مجتهد شهر بوشهر و مضافات شیخ حسن آل عصفور بود که از سال ۱۲۱۶ قمری از بحرین به بوشهر مهاجرت کرده و با ساختن بنایی به نام مجلسی رهبری و هدایت دینی و سیاسی مردم را عهده‌دار شده بود.

شیخ حسن آل‌عصفور به مجرد شنیدن خبر اشغال بوشهر و حضور نیروهای انگلیسی و هندی در این شهر علیه بریتانیا اعلام جهاد کرد؛ چون سربازان ایرانی را شکست خورده یافته بود به نیروی مردمی و عشایر اطراف بوشهر روی آورد و از باقرخان تنگستانی خان و حاکم این منطقه برای مبارزه با ارتش انگلستان درخواست نمود. (2)

باقرخان تنگستانی از خوانین سرشناس جنوب کشور بود که برای ایجاد نظم و استقرار امنیت و سرکوبی یاغیان اقدامات مجدانه به عمل آورده بود؛ باقرخان به مجرد شنیدن خبر فراخوان از سوی شیخ حسن آل‌عصفور با عده‌ای از افرادش عازم بوشهر شد.

در این میان مردم بوشهر نیز به تشویق روحانیون و علمای شهر گرد هم آمده و سر به شورش گذاردند مورخان عصر قاجار و تاریخ نویسان انگلیسی درباره چگونگی این جنبش مطلب چندانی ذکر کردند تنها مرحوم میرزا حسن فسایی چند جمله در مورد این موضوع نوشته نوشته است که: جناب شیخ حسن مجتهد آل‌عصفور و شیخ سلمان برادرزاده آن جناب و باقرخان تنگستانی با اهالی بوشهر ازدحام نموده تمامی سربازها و بالیوز را از شهر اخراج نمودند و چندین نفر از طرفین کشته گشت. (۲)

انگلیسی‌ها برای اینکه قدرت مقاومت مجاهدین تنگستانی را درهم شکنند به خیال اغفال و ارعاب احمدخان و باقرخان افتادند در همین راستا در کتاب دوست‌داران وطن آمده است: در این جنگ احمدخان منشی قنسولخانه انگلیس در بوشهر نامه‌ای به احمدخان تنگستانی نوشت و او را در مجادله با نیروهای پرزور انگلیس سرزنش و تهدید می‌کند؛ احمدخان در جواب مینویسد:

احمد ای آنکه شه خوبانی    بی‌بی بخت باد دمسازت
چارآسیم و ما نمیترسیم      از سه لکاته و دو سربازت (۳)

 

بوشهر بندر ایران است؟!

شاید برای نسل امروز و کسانی که اطلاع کافی درباره سیاست‌های انگلیس و استعمار در منطقه ندارند وقاحت انگلیسی‌ها قابل درک نباشد؛ شاید ملموس نباشد که شخصیت‌های مقاومت جنوب چه کرده‌اند و چرا میگوییم بوشهر پایتخت مبارزه با استعمار است؛ لطفاً با دقت این بخش از خاطرات و تألمات مصدق را بخوانید: از مارسی با یک کشتی که پانزده روز بعد به بمبائی می‌رسید حرکت کردم و از بحراحمر که می‌گذشتم یک شب پس از صرف شام ''سرپرسی کاکس'' همان وزیر مختار انگلیس که قرارداد وثوق‌الدوله را امضا کرده بود و به سمت کمیسر عالی انگلیس به بغداد می‌رفت خود را به من نزدیک نمود و بعد از معارفه سوال کرد چند روز در بمبائی می‌مانم و بعد به کدام یک از بنادر خلیج وارد می‌شوم.

گفتم توقف من در بمبائی زیاد نخواهد بود و مایلم در بصره پیاده شوم و از آن‌جا با راه‌آهن بغداد مسافرت نمایم که وعده داد در عدن تحقیقات کند و مرا از چگونگی وضعیات آن هر دو مطلع نماید؛ شب دیگر باز پس از صرف شام نزدیک من آمد و گفت تحقیقاتم به این نتیجه رسید که راه‌آهن بغداد را اعراب خراب کرده‌اند و اکنون از این خط نمی‌توان عبور نمود. گفتم در این‌صورت ناچارم در یکی از بنادر ایران شاید بوشهر پیاده شوم که نگاهی به من نمود و گفت: بوشهر بندر ایران است!؟ (۴)

درک می‌کنید؟ انگلیسی‌ها نیامده بودند که بروند آن‌ها وقیحانه بوشهر را خاک انگلیس می‌دانستند اما دلاور مردانی بودند و نگذاشتند ذره‌ای از این خاک زیر چکمه‌های انگلیسی‌ها باشد.

خانه ما کوه است!

در کنار این بی‌شرمی انگلیسیان که البته در همه جای دنیا از خود بروز دادند، کسانی رخ نمایان کردند که نماد غیرت و مردانگی بودند، با پژوهش در تاریخ غنی مقاومت نمونه‌ای دیگر از همین خصوص را با هم می‌خوانیم: نامه تهدیدآمیزی از سوی انگلیس فرستاده شد که در آن رئیسعلی را تهدید به ویران کردن خانه‌ها و قطع نخیلات کرده بود‌ ولی وی در پاسخ نوشت که: خانه ما کوه است و تخریب آن خارج از حیطه قدرت امپراتوری بریتانیا است، در صورت اقدام تا حد آخرین امکان مقاومت خواهم کرد. (۵)

رئیسعلی نامی شگفت در جنوب ایران به ویژه در دوران قاجار است که بعد از گذشت بیش از ۱۰۰ سال از شهادتش مردمان جنوب او را قهرمان خود می‌نامند و ایرانی به آن افتخار می‌کند؛ پس از نبرد دلوار و شکست انگلیسیان تا بن‌دندان مسلح در مقابل مردمانی خداجو که برای دفاع از وطن خود وارد میدان رزم شده بودند؛ افول بریتانیای کبیر در شرق آغاز شد و شکست در نبرد دلوار سر آغاز آن بود.

کلام دابیژا کنسول روسیه در بوشهر در رابطه با رئیسعلی خواندنی است: روزگار شگفتی بوشهرِ آرام و خموش که تنها زمزمه بر لب داشت این روزها در غوغا و هیاهوی شگفتی است سر و صدای عجیبی برپاست.
''رئیس علی'' نامی عده‌ای را دور خود جمع کرده و هیاهوی بزرگ به راه انداخته انگلیسی‌ها در این روزگار پرهیاهوی‌شان در این گوشه دنیا با چنین چیزی مواجه اند؛ از یک طرف باید خندید که دولت انگلیس با آن همه دک و پوزش از این ماجرا هراسی و بیشتر تلگرام‌هایش به تهران و لندن در این باره است.

نام رئیسعلی دلواری تقریباً کابوسی برای آنها شده این هیاهو بوشهر را ناآرام کرده و حضور انگلیس در بصره را با مشکل مواجه کرده است خبر رسید که در بسیاری از جاها آنان که علیه انگلیس دست به اقدام زدن نام خود را رئیسعلی نامیده‌اند.

دیروز با چیک کارمند امنیتی انگلیسی‌ها در بوشهر برخوردم آمدنم را به بوشهر تبریک و از من خواست جدا از مسائل فوق سری در بقیه موارد با هم همکاری داشته باشیم، دل به دریا زدم و درباره رئیسعلی دلواری از او پرسیدم کمی ساکت ماند و بعد آهی کشید و گفت: باید گفت خدا لعنتش کند ولی مرد جالب و بزرگی است مدت‌ها است که هیچکس مانند او مقاومت نکرده و نمی‌توان ریشه‌اش را زد ولی بالاخره از بیخ میکنمش! خندید. گویا خودش به گفت‌اش اعتماد نداشت. (۶)

 

سکانسی از فیلم رئیسعلی

 

رئیس تاجِ سَر کرانه است

رئیسعلی دلواری‌، هم در میان خارجیان و هم در میان ایرانیان زبان زد خاص و عام بود به‌طوری که گوستاو نیلستروم افسر سوئدی ژاندارمری ایران می‌نویسد: آن شب بارها نام رئیسعلی و زایرخضرخان را شنیدم؛ ذکر نام رئیسعلی صولت‌الدوله را به لبخند و ناصردیوان را به فکر می‌انداخت، می‌دیدم هر دو او را دوست دارند تا آنجا که صولت‌الدوله می‌گفت: "رئیس تاج سر کرانه است."

آیت‌الله سیدعبدالله بلادی بوشهری یکی دیگر از چهره‌های تاثیرگذار در مبارزات جنوب است، وی مبارزه را تنها در صدور اعلامیه منحصر نکرد بلکه در راستای نبرد با امپریالیسم متجاوز انگلیس و عوامل ایرانی آن تلاش‌های وسیعی انجام داد تا توجه علمای جهان تشیع را به مظالم انگلیس‌ها جلب کند.

بوشهر پایتخت مقاومت در برابر استحاله ضداسلامی

وقتی که مطرح می‌شود بوشهر پایتخت مبارزه با استعمار است، بخشی از این مبارزه با استعمار و مقاومت در برابر بیگانگان است و بخشی دیگر در برابر مزدوران داخلی خودفروخته که به دنبال دگرگونی فرهنگ غنی ایرانی اسلامی بودند.

 

آیت‌الله بلادی از همان اول با حرکات ضداسلامی رضاخان مخالفت کرده و ضمن سخنرانی‌های خود از سیاست وی انتقاد نمود، در این راستا با جنبش ضد رضاخانی همکاری نزدیکی آغاز کرده و با شهید سیدحسن مدرس که از دوران تحصیل در نجف اشرف او را می‌شناخت و با هم همدرس بودند در تهران تماس گرفته و اخبار و اطلاعات لازم را برای ایشان ارسال می‌نمود.

معروف است که در سفری که رضاخان برای سرکوبی غائله شیخ خزعل به بوشهر داشته حاکم وقت بوشهر برای مراسم استقبال از رضاخان از آیت‌الله بلادی نیز دعوت می نماید، ایشان اظهار می‌دارد: به این شرط حاضرم در مراسم شرکت کنم که یک ساعت تمام به من فرصت بدهید تا درباره ظلم و ستم‌هایی که انگلستانی‌ها بر این مردم بی‌نوا روا داشته‌اند سخنرانی کنم؛ حاکم بوشهر به شدت با این پیشنهاد مخالفت می‌کند، آیت‌الله بلادی نیز برافروخته شده و می‌گوید: پس زنجیر بر گردنم بسته و مرا کشان کشان ببرید!
بالاخر اصرارهای فراوان حاکم و مقامات نظامی بوشهر فایده نمی‌بخشد و ایشان در مراسم شرکت نمی کند. (۷)

از رئیسعلی تا یاران نادر

نادر مهدوی، یکی از ستاره‌های درخشان تاریخ معاصر ایران است که شباهت زیادی به مردان افسانه‌ای و اسطوره‌ها دارد. او به همراه بزرگمرد دیگری به نام سردار بیژن گرد، درس عبرتی ماندگار به ناوهای دریایی آمریکا دادند.

 

شاید مجالی برای بازخوانی کامل داستان شهدای خلیج‌فارس نباشد اما بار دیگر دلاور مردان خطه جنوب هیمنه آمریکا را شکستند و نشان دادند تا دنیا دنیاست این خاک رئیسعلی می‌پروراند.


بازخوانی شکست ابهت یانکی‌ها

از نادر تا محمد

مبارزات مردم معتقد و و مذهبی بوشهر تنها برای خاک عزیز ایران نبود بلکه مذهب و اعتقادات اسلامی نقش پر رنگی در این مسیر داشت، با اعلام وجود داعش و توهین‌هایی که به مقدسات توسط آنان انجام می‌شد باز هم در این اقلیم هیاهویی در گرفت که گل سرسبد آن‌ها شهید محمد احمدی جوان بود؛ شهیدی که حتی تاریخ شهادت آن هم بوی اسلامیت می‌دهد.

شهید در مهرماه ۱۳۹۴ به صورت داوطلبانه برای دفاع از حرم مطهر اهل‌بیت(س) به سوریه اعزام شد و در ظهر تاسوعای حسینی (در روز شهادت دو شهید روستایش) در حومه شهر حلب توسط تکفیری‌ها مورد اصابت ترکش قرار می‌گیرد و درحالی که دو چشم خود را از دست داده بود مجروح شده و پس از ۴۳ روز بستری شدن و تحمل دردهای ناشی از جراحت‌های میدان نبرد در یکی از بیمارستان‌های تهران در روز جمعه ۱۳ آذرماه ۹۴ (روز معراج پیامبر اکرم) به فیض شهادت نائل آمد و آسمانی شد.

آری این خاک خطه ایستادگی و بوشهر پایتخت مبارزه با استعمار است، هنوز هم در رگ‌های پیر و جوان این مرز و بوم خون مقاومت و مبارزه جریان دارد.

شاید این گزارش به درازا کشید اما از غضنفرالسلطه برازجانی و از خالو حسین دشتی نامی نبردیم، نه زایرخضرخان اهرمی را شناختیم و نه از فداکاری‌های شیخ حسین چاهکوتاهی حدیثی گفته شد؛ وقتی که وارد زندگی‌نامه هر کدام از سرداران جنوب می‌شویم، هر کدام الگویی کامل برای انسان هستند.

یکی از مهم‌ترین عبرت تاریخی که با بازخوانی این وقایع کسب می‌کنیم این است که برای این خاک خون‌هایی رفت و مقاومت‌هایی شکل گرفت تا ایران و اسلام ما حفظ شود.

این شخصیت‌ها بایستی بازخوانی شوند تا تحریف دشمن باعث نشود که ما آن‌ها را اشتباه بفهمیم، همه ما مسؤول تاریخ این مرز و بوم هستیم.

۱_ ویلم فلور؛ تاریخ بوشهر از صفویه تا زندیه
۲_ میرزا حسن حسینی فسایی؛ فارسنامه ناصری
۳_ سردار احبی سنگه لاهوری؛ دوست‌داران وطن
۴_ محمد مصدق؛ خاطرات و تألمات
۵_ سیدقاسم یاحسینی؛ مطالعاتی در باب تنگستان
۶_  گزارش‌های استانیسلاو دابیژا کنسول روسیه در ایران
۷_ نگاهی به مبارزات و اندیشه‌های آیت‌الله سیدعبدالله بلادی بوشهر

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول