به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، «بزرگداشت روز شعر و ادب فارسی و مقام استاد شهریار» در گروه بینالمللی واتساپی هندیران برگزار شد.
در این نشست مجازی که با حضور استادان و شاعران کشورهای فارسی زبان برگزار شد، علاوه بر پاسداشت مقام استاد شهریار و خوانش آثار ایشان، از ۱۰ کتاب شعر تازه منتشر شده فارسی زبان رونمایی شد.
استادان و شاعران بسیاری در این برنامه حضور داشتند از جمله: محمد جواد محبت، علیرضا قزوه، محمود اکرامیفر، مصطفی محدثی خراسانی، وحید ضیایی، محمدمهدی عبداللهی، عبدالرحیم سعیدیراد، هادی منوری، عزیز آذین فرد، سرویش تریپاتی، ضیاء قاسمی، شیخ محمد حسین انصارینژاد، قادر طراوت پور، سید سکندر حسینی، علی داودی، سیدنورتهماسبی خراسانی، محسن کاویانی، شاه منصور شاه میرزا، مهدی باقرخان، امیر عاملی، ابراهیم حسنلو ، نغمه مستشار نظامی، فریبا یوسفی، وحیده افضلی، پرفسور بالقیس حسینی، فلیحه کاظمی، وحیده افضلی، فاطمه نانیزاد، فاطمه ناظری، سمانه رحیمی و حمیده پارسافر .
علیرضا قزوه شب شعر مجازی هندیران را با خوانش و شرح غزلی زیبا از استاد محمدحسین شهریار آغاز کرد و پس از ارائه مطالبی پیرامون شخصیت و آثار ایشان به معرفی مجموعه اشعار تازه منتشر شده توسط مؤسسه فرهنگی شاعران پارسی زبان پرداخت.
در ادامه پیام تبریک و شعر تازه سروده غلامعلی حداد عادل و نیز پیام تبریک «محمد جواد محبت» به مناسبت بزرگداشت روز شعر و ادب فارسی منتشر شد و سایر اعضای گروه پیامها و مطالبی به مناسبت این ویژه برنامه ارائه کردند.
علی داودی پس از تبریک روز شعر و ادب فارسی و تبریک به مولفان کتابهای منتشر شده گفت: علیرضا قزوه همواره در عرصه ادبیات و انتشار مجموعه آثار شاعران حضور ارزشمندی دارد و باعث دلگرمی و رونق فضای شعر و ادب فارسی است.
وحید ضیایی درباره استاد شهریار و ویژگیهای شعر این شاعر سخنانی ایراد کرد و در ادامه درباره ویژگیهای آثار محمود اکرامیفر گفت: «اکرامیفر» را معمولا به واسطه غزلها و شعرهای کلاسیک میشناسیم، شعرهای او مَثَل عامه شده و در بین مردمِ جامعه جای خود را بازکرده، و این یعنی قوت شعرش بسیار زیاد است. اما او در سرایش شعر سپید نشان داد که بسیار قوی و قابل اعتناست.
در این مراسم کتابهایی به نامهای «از کنار روزها» اثر هادی منوری، «راه » اثر فریبا یوسفی، «با چشمهای شرقی» اثر محمد جواد محبت، «گنگ خاکستری» اثر محمود اکرامی فر، «نوحه مرغابیان» اثر کبری حسینی بلخی، «با همان لهجه ی بخارائی» اثر شعبان کرمدخت، ، «نغمههای تاجیکی» اثر شاه منصور شاه میرزا ،«بی جهت نیست خراسانیام» اثر سیدنورطهماسبی خراسانی، «ماه نخشب» اثر سیده فاطمه صغری زیدی، «سلامی به صبح خراسان» اثر سیدضیاقاسمی.
مؤلفان این آثار با ارسال فایلهای صوتی پیرامون آثار خود توضیحاتی ارائه کردند و نمونهای از اشعار و مطالب خود را با اعضای حاضر در نشست ادبی، به اشتراک گذاشتند.
هنرمندان و استادان خوشنویس هندیران، مسعود ربانی، محمد فریدیساری وکاوه تیموری، با ارسال آثار خوشنویسی خود زینت بخش این محفل ادبی بودند.
در انتها چند نمونه از آثار ارسال شده منتشر میشود:
درصفا چشمه سار را مانی
در وفاروزگار را مانی
گاه گریان و گاه خندانی
آسمان بهار را مانی
با تو یعنی قرین بیم و امید
لحظه انتظار را مانی
دل ز مهرت نمیشود برداشت
لطف خاک دیار را مانی
در سکوتت سرود و آرامش
نغمه جویبار را مانی
گرم و گیرایی و محبت زا
سخن شهریار را مانی
«محمد جواد محبت»
***
پشت پلکهای تو کسی نشسته است
که تمام شب
نام کوچک مرا
داد میزند
پشت پلکهای تو
آسمانی از درخت
رودی از پرنده خواب رفته است
شب تلو تلو خوران گذشت
ساعت سکوت کرده روی گنجه
ناخوش است
مرگ بر دقیقهها
مرگ بر دقیقهها که ساکت و عبوس و تند
میروند و بود نمرا کنار تو تکه تکه میکنند
«محمود اکرامی فر»
****
نگو شاعر به جز خودکار و یک دفتر چه میخواهد
که اسم اعظم عشق است سرّ هر چه میخواهد
هزاران واژه را احضار کردن، به گزین کردن
جهان را خوبتر دیدن ،به جز باور چه میخواهد
جهان را جور دیگر دیدن و زیبا نشان دادن
به جز اشکی گرفتن از دو چشم تر چه میخواهد
میان خلوت دلواژهها لبخند میکارد
به جز آرامشِ دلبند خود، مادر چه میخواهد
دل شاعر پریشان شیشه عمر پریزاد است
به جز ساقی که میداند ازین ساغر چه میخواهد
به جز دل بردن و دستی به پای دوست افشاندن
غزل از جان چه می جوید؟ قضا از سر چه میخواهد
گرفت از من دلم را، دفترم را شعرهایم را
غم عشق تو از این نیمه جان دیگر چه میخواهد
کبوتر باشی و یک آسمان پرواز و در بسته
کبوتر در قفس از جان بال و پر چه میخواهد؟!
همین خودکار و دفتر آسمان و بال پروازند
غزل شو! تا دل تنگت بگوید هرچه میخواهد
«نغمه مستشارنظامی»
****
آنسان که از کشیدن بی حد کمان شکست
آیینه از غرور تو نامهربان شکست
سنگ ملامت از همه سو میزنی ولی
ما را به آه هم بخدا، میتوان شکست
دیگر به قهر، جانب بالا نظر مکن
دُر ستاره دَر صدف آسمان شکست
رفتم برای چیدنت ای گل ! به سمت باغ
دیوار ریخت بر سرم و نردبان شکست
گفتی: شراب کهنه غم تازه میبرد
تا لب زدم به باده دل استکان شکست
«امیر عاملی»
انتهای پیام/