اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  فارس

پدری ایستاده در برابر کوران زندگی

روایتگر زندگی پدری ۶۸ ساله اهل فیروزآباد هستیم که پس از عمل پیوند کلیه و با شرایط جسمی خاص، هنوز برای امرار معاش خانواده تلاش می‌کند.

پدری ایستاده در برابر کوران زندگی

به گزارش خبرگزاری فارس از فیروزآباد، پدران ایرانی همواره به عنوان اسوه های شجاعت، ایثار و فداکاری شناخته می شوند. انسان های صبوری که حضورشان به خانه و خانواده اصالت می بخشد و به عنوان دژی مستحکم در برابر حوادث، قد علم می‌کنند.

ابوالحسن رفیعی پور، یکی از این پدران صبور و فداکار است که با وجود بیماری خاص، از سعی و تلاش دست برنداشته و برای امرار معاش خانواده تلاش می کند تا دست نیاز به سوی احدی دراز نکند. این پدر فداکار اهل روستای خوید مبارکی از شهرستان فیروزآباد است.

وی در گفت وگو با خبرنگار فارس در فیروزآباد می گوید: ۲۱ سال داشتم که ازدواج کردم و از آن پس زندگی مشترک آغاز شد. زندگی که در آن فراز و نشیب های زیادی وجود داشت. کارگری می کردم و به سختی زندگی می کردیم.

رفیعی پور می افزاید: در سال ۱۳۵۷ اولین فرزندم که پسر بود، به دنیا آمد و بعد از او ۳ پسر و دو دختر از خدا هدیه گرفتم؛ شب و روز کار می کردم تا بتوانم نیازهای خانواده را برطرف کنم.

یاد گرفتن حرفه بنایی

 رفیعی پور اظهار می‌دارد: بعد از مدتی کارگری کردن،  توانستم حرفه بنایی را نزد بناهای معروف روستا یاد بگیرم.

او ادامه می دهد: با یاد گرفتن این حرفه، زندگی ام کمی بهتر شد چون دستمزد بنایی دقیقا دو برابر دستمزد کارگری بود ولی همان سختی های کارگری را هم داشت.

این پدر دلسوز و مهربان می گوید: ما که در روستا زندگی می کردیم و بیشتر برای کار باید به فیروزآباد می رفتیم; در آن زمان تعداد کمی ماشین بود و من با دوچرخه از روستا تا شهر را رکاب زنان می رفتم و ظهر را در همان محل کار می ماندم که شب دیروقت به خانه بر می گشتم.

رفیعی پور بیان می کند: کمی که وضع زندگی ام بهتر شد تصمیم گرفتم که به شهر بروم، اما فکرش را هم که می کردم این کار برایم غیرممکن به نظر می رسید.

او می گوید: عزم خود را جزم کردم و تا می توانستم شب و روز کار کردم تا به این آرزوی دیرینه خود برسم.

وی اضافه می کند: بالاخره به آرزوی خود رسیدم و توانستم در شهر فیروزآباد خانه ای برای خود، با دستان خودم بنا کنم.

این پدر مهربان می گوید: روزگار تقریبا طبق میل من پیش می رفت تا این که ورق برگشت.
 

حادثه ای غیرمنتظره که مسیر زندگی را تغییر داد

وی اظهار می کند: در سال ۱۳۸۸ متوجه ورم در انگشت شستم شدم و احساس کردم که در حین کار ضربه ای به انگشت پایم وارد شده است .

رفیعی‌پور می گوید: تا چند مدت اوضاع  به همین روال گذشت و فکر می کردم که با گذشت زمان اوضاع بهتر می شود اما نه تنها بهتر نشد بلکه روز به روز ورم و درد آن بیشتر شد.

وی می گوید: بالاخره تصمیم گرفتم که به دکتر بروم، دکترهای فیروزآباد بعد از آزمایش گفتند مشکل خاصی نیست و با دارو خوب می شود که با دارو نه تنها بهتر نشد بلکه وضعیت بدتر هم شد و بالاخره تصمیم گرفتم که به شیراز و نزد متخصصان برتر بروم.

او می گوید: در شیراز بعد از گرفتن سونوگرافی و آزمایش‌های متعدد،  مشخص شد که هر دو کلیه هایم کم کار شده اند و باید دیالیز شوم.

وی ادامه می دهد: من که تصوری از واژه دیالیز نداشتم و نمی دانستم باید چه کار کنم اما دکترها به صورت واضح برایم توضیح دادند.

رفیعی پور می گوید:  دکترها گفتند اگر این دیالیز جواب بدهد، خوب خواهی شد و در غیر این صورت باید منتظر پیوند کلیه باشی.

او ادامه می دهد: به همین دلیل کفش های آهنین به پا کردم و با عزمی راسخ و توکل بر خدا و یاری خواستن از ائمه اطهار (ع)، شروع به کار کردم.

این پدر مهربان می گوید: در همه لحظات زندگی ام، اول خدا حامی‌ام بود و بعد فرزندانم را داشتم که همیشه همراه و در کنارم بوده اند و از خداوند به خاطر این لطف و مرحمتی که در حق من داشته و فرزندانی این چنین به من هدیه کرده است، سپاسگزارم.

او می گوید: ۳ سال به طور مداوم و هفته ای دو بار دیالیز می شدم و روزی که می خواستم دیالیز شوم خیلی سخت و دردآور بود ولی سعی  می کردم تا می توانم تحمل کنم و بر درد غلبه نمایم.

 هر آنکه به خدا توکل کند، خدا او را کفایت می‌کند

وی می افزاید: طول دوره دیالیز تمام شد اما پزشکان نتیجه گرفتند که دیالیز جواب نمی دهد و باید به دنبال کار پیوند باشم.

این پدر خستگی ناپذیر می گوید: با وجود این که حال جسمی خوبی نداشتم و به طور مداوم در حال رفت و آمد به شیراز بودم اما خم به ابرو نمی آوردم.

او می گوید: در طول این مدت فقط این جمله را در ذهن خود مرور می کردم که هر کس به خدا توکل کند، خدا او را کفایت می کند و من هم فقط به او توکل کرده بودم و کارهایم را به او سپرده بودم‌.

رفیعی پور اضافه می کند: کار تشکیل پرونده را انجام دادیم و فقط به امید خدا نشستیم تا گره از کارمان بگشاید و روزی هم نوبت من برسد که کار پیوند را انجام دهم.

او می گوید: ۲ ماه بعد از تشکیل پرونده با ما تماس گرفتند که هر چه سریعتر برای انجام کار پیوند به بیمارستان نمازی شیراز برویم.

وی ادامه می دهد: برای انجام کار پیوند راهی شیراز شدیم و در راه، فقط خدا را صدا می زدیم و از او می خواستیم که این کار پیوند نتیجه بخش باشد.

او می گوید: بالاخره دعاهایمان مستجاب شد و عمل پیوند کلیه در بیمارستان نمازی در سال ۱۳۹۰ به خوبی و خوشی انجام شد.

این پدر شجاع می گوید: این عمل پیوند را فقط ناشی از امدادهای غیبی خداوند متعال و نظر لطف ائمه اطهار  می دانم و همیشه خدا و ائمه را به خاطر لطف بزرگی که در حق من کردند، شاکرم.

وی ادامه می دهد: من تا الان دست نیاز به سوی احدی دراز نکرده ام و فقط نان بازوان خودم را خورده ام و تمام تلاشم این بوده که بتوانم بر این بیماری غلبه کنم و دوباره شروع به کار کنم.

پدری که در هر شرایطی خستگی ناپذیر است

رفیعی پور می گوید: یک سال بعد از عمل پیوند تصمیم گرفتم که به گذشته برگردم و کار کنم و هر چه بچه ها اصرار کردند که کار کردن برای شما خطرناک است و نباید کار کنی اما من تصمیم خود را گرفته بودم.

او می گوید: من از همان دوران کودکی یاد گرفته بودم که باید روی پای خودم باشم و با تکیه بر نیروی خود خرجی خود و خانواده ام را به دست بیاورم و محتاج کسی نباشم.

این پدر تلاشگر می گوید: با توکل بر خدا، مثل گذشته کمر همت بستم و شروع به کار کردم و الان که ۱۰ سال از عمل پیوندم می گذرد، کوچکترین مشکلی برایم پیش نیامده است.

بیماری کرونا را شکست دادم

رفیعی پور می گوید: پاییز سال ۹۹ بود که به کرونا مبتلا شدم و پزشکان گفتند به خاطر بیماری خاص و درگیری شدید ریه، حتما باید در بیمارستان بستری شوم ولی قبول نکردم و  با خود گفتم خدایی که در سخت ترین شرایط مرا نجات داده، اکنون هم با من است و خوب خواهم شد و به خانه برگشتم.

وی اضافه می کند: ۲۳ روز در خانه قرنطینه بودم و با این بیماری منحوس جنگیدم تا بالاخره توانستم با عنایت خاص خداوند و ائمه اطهار(ع)، بر این بیماری غلبه کنم.

او می گوید: توصیه من به کسانی که بیماری خاص دارند این است که هیچ وقت از خدا نا امید نشوند و فقط به او توکل کنند که خداوند خیلی بزرگ تر و مهربان تر از آن است که بنده ای دست نیاز به سوی او دراز کند و او بنده اش را رد کند.

انتهای پیام/س/ر

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول