اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  گیلان

خانه سبزی که مدیرعاملش یک سرایدار است+فیلم

پوروطن و بچه‌هایش در خانه‌ای در منطقه طالب‌آباد در بندر زیبای انزلی زندگی می‌کنند اما این خانه مدیرعاملی دارد که مدیرعامل آن یک سرایدار است.

خانه سبزی که مدیرعاملش یک سرایدار است+فیلم

به گزارش خبرگزاری فارس از بندرانزلی، اسماعیل پوروطن، ۶۷ ساله، در بندر انزلی‌ زندگی می‌کند که  سال‌ها پیش همسرش را از دست داده و زندگی او در مسیری پیش رفته که او مردِ تنهای شب‌ها و روزهای دنیا نیست.

مؤسسه خیریه کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست سبزاندیشان وطن» عنوان کامل خانه‌ای است که پوروطن و بچه‌هایش در آن زندگی می‌کنند؛ خانه‌ای در منطقه طالب‌آباد در بندر زیبای انزلی است اما در تابلوی مؤسسه نه تنها به کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست اشاره‌ای نشده بلکه زیر آن نوشته شده "سرایدار اسماعیل پور‌وطن"

اسماعیل پوروطن در نقش پدرانه خود به‌قدری عمیق است که نه فقط به فکر بیمه عمر و تحصیلات عالیه فرزندانش است، بلکه برای ازدواج آنها نیز از تامین مسکن گرفته تا تهیه جهیزیه فکر کرده؛ پدری که سرزده به خانه فرزندانش می‌رود تا از اوضاع زندگی آنها بی خبر نکند.

هر بچه‌ای که به این مؤسسه می‌آید، از همان ابتدا بیمه عمر می‌شوند و تمام هزینه‌های تحصیل و ازدواج آنها را می‌دهم و بعد از ازدواج نیز روز تولد خود و همسرشان، سالگرد ازدواج و تولد بچه‌هایشان به خانه‌شان می‌رود، تا ببیند چگونه زندگی می‌کنند و به چه چیزی نیاز دارند.

از درب سبز رنگ «خانه سبز اندیشان وطن» که هیچ تابلویی ندارد، وارد حیاط و باغی شدیم که روی گل و گیاه های باغ، سال کاشت درخت و یک نام نصب شده است.

درباره نامگذاری خانه سبز هم اینگونه توضیح می‌دهد که شب‌های نخستین که بچه‌ها دل‌تنگ والدین خود می‌شدند و با جیغ‌وداد از خواب می‌پریدند، به ذهنم رسید با کاشت گل و گیاه آن‌ها را از آن فضا خارج کنم و به آن‌ها می‌گفتم شما الآن پدر و مار این درخت هستید و باید مراقب آن‌ها باشید تا بزرگ شوند.

حضور چندساعته در خانه سبزی که اسماعیل‌پور وطن بنا گذاشته حکایت از رنج‌ها و دردسرهای گاه بزرگ برای او بوده و همه‌چیز به سهولت پیش نرفته است.

از درگیری‌ها و ناسازگاری بچه‌هایی که حاضر به تحمل هم نبودند تا مشکلات روحی کودکانی که قربانی شرایطی شده‌اند که خود در ایجاد آن هیچ نقشی نداشته‌اند.

 

او اما می‌گوید با تمام دشواری‌ها خودم را خوشبخت‌ترین مرد جهان می‌دانم چون هیچ روز من باوجوداین بچه‌ها تکراری نیست. ترجیع‌بند حرف‌های این مرد هم این جملات است «من عاشق خدا و وطنم هستم و مانند یک پدر عاشق، خواسته‌های بچه‌هایم را می‌شنوم و برای برآورده شدنشان تلاش می‌کنم زیرا هر چیزی که ازخداخواسته‌ام را به من داده و واقعاً لطف خدا را با چشمانم در لحظات و دفعات مختلف به چشم دیده‌ام.»

 

گاهی می‌بینم که موجودی‌ام کم است و شاید برای بسیاری باورکردنی نباشد اما به فاصله بسیار کم فردی به من مراجعه می‌کند و مثلاً پنج میلیون تومان برای کمک به بچه‌ها به من اهدا می‌کند.

اسماعیل‌ پوروطن در خانه سبزش نمونه‌ای نادر از عشق انسان به انسان را عملی کرده و مردی با مهری مادرگونه نسبت به کودکانی که ظاهراً مانند باد بی‌سرزمین‌اند اما او «امید» را به‌عنوان بذر هویت به دست این جریان می‌سپارد تا جوانه بزنند و شاخه زیاد کنند و به گل و میوه بنشینند.

 

 

انتهای پیام/۸۴۰۰۷

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول