اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها  /  فارس

سلامت روان و خطرات انتشار اشتباهات سهوی آموزش‌های مجازی

انتشارگسترده اشتباهات آموزش های مجازی در فضای مجازی یکی از چالش‌های موجود در نظام آموزشی است که عدم توجه به خطرات و مقابله با آن، مقدمات یک جنگ روانی و فرهنگی را رقم می‌زند.

سلامت روان و خطرات انتشار اشتباهات سهوی آموزش‌های مجازی

به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، از سرگرمی های روزهای کرونایی دیدن و پخش کردن کلیپ های اشتباهات و سوتی های دانش آموزان و معلمان و حتی والدین بچه ها در فضای مجازی شده است،

پسر بچه شیرازی که برای فرار از تکلیف به معلمش می گوید: مادرم سکته مغزی کرده یا دختر کوچولویی که در حال از حفظ خواندن شعر کتاب درسی خود، بخاطر فراموشی از دست خودش ناراحت و عصبی می شود و به سر و صورت خود میزند!

خانم معلمی که در هنگام تدریس به یکی از اهالی خانه که از جلوی دوربین لپ تاپ عبور کرده، ناسزا می‌گوید! و چندین کلیپ و وُیس دیگر که خنده به لب همه ما آورده است! 

شاید این موارد در نگاه اول خنده دار و جالب توجه به نظر برسد اما اگر عمیق تر به موضوع توجه کنیم، با فاجعه‌ای روبرو می شویم که عمق و زوایای مختلف آن را گذشت زمان نمایان تر می کند.

کودکانی که معصومانه و بدون سانسور فیلم های خود را برای معلم یا گروه های آموزشی مدرسه می‌فرستند و آنها را محرم خود می دانند، ولی ناگهان، این فیلم به عنوان سوژه جدید من و شما و فقط برای چند ثانیه خنده در فضای بی‌رحم مجازی پخش می‌شود!

و ما فقط با یک کلیک و بدون قصد هیچ آزاری، برای لحظه ای خنده، آنرا برای دوستان می‌فرستیم! اما به روح و روان آن کودک فکر نمی کنیم؟! اینکه خنده های ما برای او به چه قیمتی تمام می‌شود؟! آیا این کودک دیگر می تواند در بین همکلاسی های خود سر بلند کند؟! آیا اعتماد به نفس خود را حفظ می‌کند؟

 نکته دیگر این است که سایر دانش آموزان نیز همیشه دلهره پخش خطاهای خود را دارند.، آیا من به عنوان پدر یا مادر، فیلم اشتباه خنده دار کودک خودم را برای دوستانم میفرستم؟!آیا معلم چنین کاری میکند؟!

خندیدن و شاد بودن، شرط اساسی سلامت روح و روان است و هیچ کس با خنده مخالف نیست، مخصوصاً این روزها که همه به انبساط خاطر و آرامش و نشاط بیشتری نیازمند هستند، اما نه وقتی که به هم بخندیم و نه باهم!

باید فکر کنیم که برای چند لحظه خندیدن و فراموشی و تسکین موقتی ناراحتی ها، چه بلایی بر سر روح و روان و اعتماد به نفس آن دانش آموز و معلمی می آید که به یمن وجود فضای مجازی، همه جا پر شده از کلیپ اشتباه سهوی او! معلمی که دائم نگران پخش شدن فیلم و صدای خود در فضای مجازی و برچسب خوردن در جامعه است، چگونه میتواند در آرامش و امنیت خاطر، تدریس کند؟چگونه می تواند نگران جایگاه اجتماعی و آبروی خود نباشد؟

 دانش آموزی که تمام اعتماد به نفسش را با یادآوری احتمال پخش کلیپ یا صوت اشتباهش، فراموش می کند و دائم در اضطراب و هراس به مسخره گرفته شدن، به سر می‌برد! چگونه می تواند به یادگیری فکر کند؟

بدون تردید، دانش آموزی که با تمسخر همکلاسی ها و دوستان و اقوام و پخش تصویر و صدایش سبب خنده دیگران می شود، دچار آشفتگی شخصیتی می گردد و اثر نا مطلوب آن تا مدت ها در یاد و خاطره او می ماند.

با این روند، روز به روز دلسردی و عدم انگیزه در بین معلمان و دانش آموزان و حتی والدین آنها، افزایش پیدا می کند و همین موضوع باعث افت کیفیت در آموزش های مجازی و افزایش نگرانی ها و فرسایشی شدن روند تعلیم و تربیت می شود.

جای بسی تعجب است که بعضی از والدین، خودشان بعد از ضبط ویدئوهایی از آموزش مجازی فرزندانشان، بدون اطلاع از ضربه ای که به روح و روان فرزند خود می زنند، آن ها را منتشر می کنند.

شاید این کلیپ ها برای کسانی که خودشان درگیر آن نشده اند، خنده آور و کُمدی به نظر بیاید اما برای کسانی که صدا و تصویرشان در فضای مجازی پخش شده، به جز خاطره بد و ناراحتی و شکستن حریم ها چیزی در بر ندارد و از دید صاحب نظران، سبب به خطر افتادن و کاهش میزان سلامت روان در جامعه هستند.

اگر شخص بخواهد به شکایت و پلیس و قوه قهریه متوسل شود هم، تنها موجب اتلاف وقت و انرژی است و صورت خوشی ندارد، گرچه این حق هر کسی است که از حقوق اجتماعی خود، دفاع کند....

معلمان و دانش آموزان باید به بسیاری از ایدئولوژی ها، اعمال ، باورها و رفتارها و حقوق فردی و اجتماعی یکدیگر احترام بگذارند. دانش آموزان، معلمان و والدین باید بدانند، همان طور که در کلاس درس حضوری حریم کلاس حفظ می شود و هیچ کدام نمی توانند با ضبط وقایع و اشتباهات، باعث هتک حرمت دیگری شوند، کلاس درس مجازی نیز از این حریم و احترام مستثنی نیست و تمام اتفاقات و صحبت ها به منزله امانتی است که نباید با بیرون بردن آنها به خارج از حریم آن جمع، به آن خیانت کرد!

چه آن معلمی که فیلم و صوت های ارسالی دانش آموزان و یا والدین را منتشر می کند و چه آن دانش آموزی که معلم خود را با پخش کلیپ های تدریسش نگران می کند، هر دو به خطا رفته اند و به یک میزان مقصر هستند.

نکته اینجا است که درمورد هر دو گروه، یک تاسف عمیق وجود دارد و آن هم رعایت نکردن حقوق یکدیگر است یعنی نه آن معلم و نه این دانش آموز هیچ کدام در این موارد رعایت حقوق یکدیگر را نکرده اند و بخشی از این تاسف به جامعه برمی گردد که قبح ماجرا برایشان از بین رفته و یاد نگرفته است رعایت حریم ها چه معنایی دارد!

اشتباهات کوچک؛ برچسب‌های بزرگ!

درباره همین موضوع با سالم جعفری، دکترای روانشناسی بالینی به صحبت نشستیم، جعفری به نظریه برنارد واینر در حوزه انتصاب اشاره کرد و گفت: این نظریه بیان می‌کند، بزرگی مسائل و مشکلات، انسانها را از پا در نمی‌آورد بلکه برچسب هایی که به واسطه آن مسائل به آدم ها می‌خورد باعث می شود که انسان ها واکنش نشان دهند، مثلاً اگر به یک بیماری برچسب بدشانسی و بدبختی بخورد، آن بیماری می تواند فرد را افسرده کند.

جعفری به آزمایشی اشاره کرد که در دانشگاه استنفورد انجام گرفته و نتیجه جالبی از آن گرفته شده است.

آزمایش مورد نظر به این شرح بوده است که: دو گروه دختر و پسر انتخاب شدند که هوش و استعداد تحصیلی آن ها توسط یک گروه آزمون گر، مورد سنجش قرار میگرفت.

گروه پسر ها به عنوان گروه گواه انتخاب شدند و بدون هیچ اعمال نظری به صورت استاندارد در دو مرحله مورد آزمون قرار گرفتند.

اما در مورد گروه دختران، موضوع متفاوت بود. در مرحله اول، آزمون گر ها در حال آزمون به دختر ها به عمد نسبت های خوبی مثل شما با دقت و باهوش و فهمیده و کاربلد هستید، می‌دادند. در این مرحله، نتیجه آزمون دختر ها ۶۴ درصد از پسرها بالاتر بود.

در مرحله دوم، آزمون گر ها به عمد، در حین آزمون به دخترها نسبت های بدی میدادند و آنها را تمسخر و تحقیر می‌کردند. در این مرحله نتیجه گروه دخترها ۸۴ درصد افت نسبت به گروه پسرها را نشان می داد.

این موضوع یعنی افت ۱۲۸ درصدی به خاطر انتصاب!

جعفری تاکید کرد: پخش کردن یک فیلم و یا صحبت یک دانش آموز و یا معلم، شاید به نظر ساده بیاید اما یک خطر جدی است که سه پیامد خطرناک برای جامعه در پی دارد.

وی ادامه داد: اولین نتیجه این کار، تاثیری است که انتصاب تمسخر، تحقیر، احساس ضعف و خندیدن بر عزت نفس و اعتماد به نفس افراد دارد و آن ها را زیر سوال می برد، دومین نتیجه این است که این افراد دچار ترس اجتماعی (سوشیال فوبیا) می شوند و احتمال اختلال فراوانی ترس از جمع و ابراز وجود به دلیل خندیدن و تمسخر دیگران، افزایش می یابد، رزومه بد بازخوردی منفی در بعضی از جمع ها خصوصاً در دوران کودکی دارد. زیرا رفتار و بازخورد با هم ارتباط مستقیمی دارند.

وی تصریح کرد: یک رفتار با بازخورد مثبت تقویت می شود و با بازخورد منفی، تقلیل می یابد. پس بچه ای که در جمع صحبت و ابراز وجود کرده، اگر با تمسخر و تحقیر مواجه شود دچار ترس از مسخره شدن توسط جمع می‌گردد و چه بسا دیگر نتواند هیچ وقت به صحبت و ابراز وجود در جمع بپردازد.

جعفری ادامه داد: بالاخره سومین و خطرناک ترین نتیجه ای که پخش این کلیپ ها در فضای مجازی برای جامعه دارد، عادی شدن یک نابهنجاری به هنجار است. معمولا در جنگ های نرم، ترور شخصیت صورت می گیرد به این صورت که اشخاص مهم و شخصیت های علمی و مذهبی و بزرگان یک کشور و فرهنگ را با پیوست کردن جُک و تمسخر و تحقیر به آنها، از اعتبار می اندازند.

این روانشناس گفت: عادی شدن تمسخر و بیان تحقیرآمیز نقاط ضعف دیگران و هنجار شدن این ناهنجاری بزرگترین جنگ فرهنگی ما با خودمان است.

وی در پایان تاکید کرد: جنگ‌ فرهنگی و روانی که علیه دانشمندان، محققان، اندیشمندان، استادان، پدران و مادران آینده درست کرده ایم، یک خطر جدی است.

بیایید تصمیم بگیریم پس از مشاهده کلیپ های اشتباهات سهوی دانش آموزانو والدین آنها و معلمان عزیز و زحمت کش، نفر بعدی انتشار دهنده نباشیم و قطع کننده زنجیره نشر سریع آن شویم.

امام علی (علیه السلام) می فرماید: «هر که دنبال نشر عیب های مردم باشد، خداوند عیب های او را بر ملا سازد.»، بیایید ما دیگر اشتباه دانش آموزان و معلمان را پخش نکنیم.

انتهای پیام/د/س

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول