اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

هنر و رسانه  /  موسیقی و هنرهای تجسمی

میزگرد آسیب‌شناسی هنر انقلاب|قزوه: قرآن هم با شعر نسبت دارد هم با موسیقی/سمیعی:در حوزه مدیریتی موسیقی عدم تصمیم گیری یکپارچه وجود دارد

میزگرد «آسیب‌شناسی هنر انقلاب در سپهر موسیقی ایران» با حضور کارشناسان حوزه موسیقی «علیرضا قزوه» رئیس شعر، موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما، میلاد عرفان‌پور رئیس موسیقی حوزه هنری، امیرحسین سمیعی معاون هنری سازمان فرهنگی شهرداری، رضا مهدوی موسیقی‌شناس و شهرام صارمی نوازنده، محقق و آهنگساز موسیقی ایرانی در خبرگزاری فارس برگزار شد.

میزگرد آسیب‌شناسی هنر انقلاب|قزوه: قرآن هم با شعر نسبت دارد هم با موسیقی/سمیعی:در حوزه مدیریتی موسیقی عدم تصمیم گیری یکپارچه وجود دارد

خبرگزاری فارس ـ گروه موسیقی ـ علیرضا سپهوند: میزگرد «آسیب‌شناسی هنر انقلاب در سپهر موسیقی ایران» با حضور دست‌اندرکاران، پژوهشگران و کارشناسان حوزه موسیقی ازجمله «علیرضا قزوه» رئیس شعر، موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما، میلاد عرفان‌پور رئیس موسیقی حوزه هنری، امیرحسین سمیعی معاون هنری سازمان فرهنگی شهرداری، رضا مهدوی موسیقی‌شناس و شهرام صارمی نوازنده، محقق و آهنگساز موسیقی ایرانی در خبرگزاری فارس برگزار شد.

در بخش دوم این میزگرد ابتدا امیرحسین سمیعی چهره برتر هنر انقلاب و معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با اشاره به این مقوله که کار در حوزه هنر انقلاب باید با حساسیت ها و کیفیت خاص خود آفریده شود، گفت: تمام جنبش های انقلابی جهان به دلیل گستره وسیعی که از رویدادها و پدیده های فرهنگی اجتماعی سیاسی در خودشان دارند، قابلیت پرداخت هنری مبتنی بر آن را دارند. اما در نظام مقدس جمهوری اسلامی از ابتدای انقلاب این خیلی متمایز بوده و یکی از دلایل آن می تواند ریشه ها باشند و آیین های مذهبی و تمام اینها  تلاقی مهمی از عرفان و حماسه را میتواند در آفرینش آثار هنری به نمایش بگذارد و همین باعث شده که هنر انقلاب شاخص است و میدرخشد. جناب مهدوی مثال جالبی را فرمودند ، شما ببینید در شعارهایی که در سال ۵۷ می‌شنویم  می‌توانیم نغمه پردازی و ملودی پردازی موسیقایی را در این کارها ببینیم. مثال هم همان شعار «ای شاه خائن آواره گشتی...» که در خود هم موسیقی دارد و هم وزن «مستفعلاتن مستفعلاتن» که با ریتمی هفت ضربی احساسی از شور و حماسه را با حسی سراسر موزیکالیته به دست می‌دهد.

پس موسیقی از نظر کارکرد و توانمندی به عنوان یکی از شاخه‌های هنری در ابتدای امر حضوری فعال دارد حضوری خالصانه در انقلاب دارد و به باور من در این چهل و چند سال خود را به یک تکامل رسانده است. حالا مباحثی هم هست در باب انتقادات که این حوزه چقدر در خدمت انقلاب اسلامی بوده و حاکمیت در واقع چقدر توانسته به این شاخه از هنر خدمات بدهد مباحثی است که به تفصیل قابل بحث و باز کردن است.

ما می‌توانیم  شاخه هنر موسیقی را در چهره سازی‌های مهم هنری دخیل بدانیم و پا به پای  تئاتر، سینما، هنرهای تجسمی و معماری، موسیقی را جریان سازی کنیم. اساسا هنر انقلاب اسلامی یک شکل و شمایلی دارد که درست است که در دهه‌های خاص و مقاطع مختلف زمانی یک شاخه برجسته‌تر از دیگر شاخه‌های هنری بوده و بخاطر شرایط سیاسی فرهنگی  و تحولاتی که در جامعه اتفاق افتاده اینها به نوبت کارکردهای خود را بروز داده‌اند و در خدمت هنر انقلاب بوده‌اند اگرچه سینمای بعد از انقلاب سینمای نوپایی است که میخواهد قدمی ایدئولوژیک بردارد و هم استعدادهایی در آن شکوفا میشود و آثاری چون «مهاجر» و «دیده بان» و «ازکرخه تا راین» ساخته می‌شود و به باور من هنر انقلاب اسلامی یک جریانی است که در طول سالها در دهه‌های  بعد خودش خودش را بازآفرینی می‌کند و خودش خودش را  پالایش میکند و شخصیت های هنری در شاخه های مختلف اگر  از هنر انقلاب فاصله میگیرند اما در فاصله های زمانی ادواری دوباره به سمت هنر انقلاب برمیگردند.

در مورد موسیقی هم به همین شکل است با این تفاوت که این اتفاق در موسیقی نمی افتد یعنی اینکه به باور من هنرمند  موسیقی راسخ قدم تر هستند و ثبات بهتری دارند در مفاهیم که در حوزه هنر انقلاب ارائه کرده اند. مشکل اساسی که وجود دارد، عدم تصمیم گیری یکپارچه در حوزه مدیریتی موسیقی است که من فکر میکنم همین باعث شده که خدمات هنر موسیقی در تبیین گفتمان هنر انقلاب اسلامی دیده نشود و خدمات حاکمیت هم به موسیقی دیده نشود! یعنی عدم تصمیم  گیری یکپارچه در حوزه های مدیریتی که در این چهل سال وجود داشته باعث شده و این را بازهم تکرار میکنم چون مساله ای بسیار کلیدی هست، پس بازهم عرض میکنم نه خدمات هنر موسیقی در گفتمان انقلاب اسلامی آنطور که باید دیده شده و نه خدماتی که حاکمیت برای موسیقی انجام داده، به درستی و خوبی دیده شده است . چطور ما میتوانیم نادیده بگییم یک چهارچوبی ساخته میشود و بنابر آن یک سری آثار ارزشمند ساخته می شود، سمفونی انقلاب ساخته میشود، سمفونی ایثار ساخته می شود، سمفونی خرمشهر و کلی موسیقی باارزش ساخته می شود و اینها نشان از نگاه حاکمیت به موسیقی است اما باز همان عدم یکپارچگی تصمیمی گیری ها و بیان هنری باعث میشود که این خدمات دیده نشود. ازینرو من معتقدم یک زمانهایی کسانی به مباحث هنری انقلاب ورود میکنند و به آن اهمیت میدهند و سعی میکنند آثار اخصی هم ارائه کنند و این ترس و نگرانی که وجود دارد ترس از مباحث فقهی همچنان که آقای مهدوی توضیح فرمودند، که به نظر من خیلی مشکلات حادی هم در این زمینه  وجود ندارد و تقریبا هم حل شده است و خیلی از شبکه های معاند ماهارا میزنند و که اینها با موسیقی مشکل دارند. کجا حاکمیت با موسیقی مشکل دارد؟  شما از رادیو و تلویزیون را در هر زمانی که میخواهید روشن کنید و میبینید موسیقی در حال پخش است.

کجا حاکمیت با موسیقی مخالف است؟ از انواع مختلف و ژانرهای متنوع موسیقی دارد در شبکه های مختلف رادیویی و تلویزیونی و رسانه های دیگر پخش میشود و کجا مخالفتی دیده ایم؟ مشکل ما همانطور که بازهم عرض میکنم همان عدم یکپارچگی تصمیم گیری و عدم نظر یکپارچه در حوزه ارائه موسیقی وجود دارد وگرنه به باور من حاکمیت خیلی هم به موسیقی خدمتا داده و آن نظرات بنیادی به این برمیگردد که آیا ما  نگاه متعالی و رشد دهنده و کمال  دهنده برای موسیقی قائل هستیم یا خیر؟ دین ما مذهب ما نهاد ما و تمدن ما بر این باور است که باید موسیقی که در جامعه ما ارائه می شود موسیقی کمال گرا باشد ، موسیقی ای که انسان را به سوی کمال هدایت کند.

من می‌خواهم اشاره‌ای کنم برای خود من چراغ راه است. بازدید حضرت آقا از ارکستر سمفونیک صدا و سیما  در سال ۷۸ در آنجا آقا اشاره می‌فرمایند که موسیقی کمال گرا باید چراغ راه ما قرار بگیرد. موسیقی که انسان و جامعه را به تعالی ببرد. جامعه ای که موسیقی خوب در آن جریان داشته باشد آسیب های اجتماعی هم در آن کمتر می شود. و اینجا دوباره برمیگردیم  به همان مشکل عدم تصمیم گیری یکپارچه که الان ما در حوزه  موسیقی  نه تنها بخشی از آن متوجه  آسیبهای اجتماعی میشود و اینها با هم مترادف هستند،  تهدید برای ما محسوب می‌شود. یعنی بخشی از موسیقی های  ضد فرهنگ، ضد دین و ضد اخلاقی که در جامعه جاری می‌شود تبدیل شده به یک معضلی برای ما که  از حوزه هنری به حوزه آسیب‌های اجتماعی تغییر وضعیت داده است.

پس اگر در جامعه موسیقی خوب جریان داشته باشد، به اخلاق‌مداری کمک می کند همچنین به توسعه فرهنگی به ما کمک میکند. من معتقدم که  بیانیه گام دوم انقلاب یک چراغ راه است برای حوزه موسیقی انقلاب که در چهل سال دوم خودش ناظر بر همان موارد کلیدی جامعه ازقبیل اخلاق مداری و شخصیت پردازی باشد که طبیعتا برای نیل به این هدف ما نیاز به یک سری ابزار داریم و بخصوص در حوزه آموزش موسیقی باید نگاهی جدی داشته باشیم به این معنی که ما واقعا نباید در بحث آموزش موسیقی اینقدر کلان برخورد کنیم. در قدیم یک سری چهره داشتیم و شرایط هم برای بروز اینها مهیا بود.

من خوشبینم به جریان نستحکمی به اسم  هنر انقلاب  اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی  که همه صاحبان هنر و نهادها این تلاش را خواهند داشت که این جریان هنری را با خود هنرمندان متعهد در طول سالهای آتی بازسازی کنند و این درخت تنومند انشالله تنومندتر از گذشته شود.

در بخش پایانی میزگرد «آسیب‌شناسی هنر انقلاب» آقای علیرضا قزوه رئیس شعر، موسیقی و سرود سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به بیان نقطه نظرات خود پیرامون این بحث و ارائه نظرات و پیشنهادات خود پرداخت. وی در این خصوص گفت: زمانیکه بنده به صدا و سیما آمدم، حکم بنده شعر،موسیقی و سرود عنوان شد و مسولین قبل از بنده با عنوان «موسیقی و سرود» حکمشان تحریر شده بود. به نظر من این حوزه خدمت جدید که شامل سه ضلع است به درستی انتخاب شده چراکه به شعر و جایگاه آن توجه ویژه شده و شعر، موسیقی و سرود حتی در ترتیب هم درست انتخاب شده اند زیرا شعر هنر اول محسوب میشود.

در روزگار ما موسیقی رشد خوبی داشته چراکه شعر رشد خوبی داشته است. موسیقی آمده و شعر را به خدمت گرفته و این به خدمت گرفتن گاه به خفت انجامیده همچنانیکه برخی از شعرا و ترانه سراهای جوان به دنبال خواننده ها می دوند  و خواهش و تمنا که آن خواننده شعر آنها را بخواند در صورتیکه یک شاعر بزرگ و توانمند هیچگاه این کار را نمی کند که دنبال خواننده بدود و از او خواهش کند تا شعرش را بخواند. شعرایی چون مرحوم قیصر امین پور، مرحوم حسن حسینی، مرحوم حسین منزوی، اینها هیچگاه این کار را نمی‌کردند. حسین منزوی حتی در اوج شرایط مشکلات مادی هیچگاه برای شعرش قیمت نمیگذاشت یا بگوید بیایید شعر من را بخوانید و چیزی به من بدهید. شاعران بزرگ همیشه حرمت شعر را نگه می داشتند. گذشته ما هم درس قشنگی به ما میدهد، دوره رودکی اگرچه رودکی خودش هم شاعر بزرگی است هم نوازنده بزرگی است هم سازنده ساز بوده با این وجود رودکی موسیقی را در خدمت شعر میداشت و یک شخصیتی به نام «مج» بوده و شعرهای او را میخوانده و در استخدام او بوده است. من نمیگویم امروز این در استخدام آن یا آن در استخدام این ولی گذشته ما به ما میگوید که شعر در یک مرتبه بالایی برخوردار بوده است و شعر همواره در کنار موسیقی و همراه آن بوده است حتی حرفهایی هم چون این جمله معروف گفته شده که «آنگاه که کلام بازمیماند موسیقی آغاز میشود» و یا جاهایی برتری را برای موسیقی دانسته اند و اگر برای نمونه خواننده بزرگی را فرض کنیم اگر شعری برای خواندن نداشته باشد و تنها به خوانش تحریرهایی بدون واژگان بپردازد، این تنها یک آواز خالی است و مفهومی در آن نیست.

شما به قرآن که مینگرید، سرشار از موسیقی و وزن است. مثالی بزنم از حسین منزوی و دو ماه آخر زندگی ایشان که میگویند مدام فقط قرآن میخواند و میگفت موسیقی در این قرآن میبینم که در هیچ جا نمیبینم.  این را ازین بابت عرض میکنم که مراجع ما، فقهای ما با موسیقی  مخالفت نکنند، کتاب آسمانی ما خود سرشار از موسیقی است. زمانیکه در دوره فوق لیسانس درس میخواندم، نزد استادمان، مظاهر مصفا تحقیقی ارائه دادم، که در آن بیش از ۲۰۰ آیه قرآن را بررسی کردم که بیش از ۲۰۰ وزن عروضی در این آیات اول قرآن وجود داشت. فقط بخاطر  اینکه نشان بدهم به چه وزنهای جدیدی در قرآن است.

تمام وزنهای جدید شعری که میگویند سیمین بهبهانی کشف و خلق کرده، در قرآن هست و من میتوانم آنها را به شما نشان بدهم. قرآن ما سرشار از موسیقی است. موسیقی قرآنی از بحوری چون «فاعلاتن فاعلاتن فاعلات» سرشار است و خیلی وزنهای دیگر که در کلام لله مجید فراوان داریم. قرآن هم با شعر نسبت دارد هم با موسیقی. ما همچنین نغمات مذهبی و موسیقی آیینی را داریم. حرف من این است که نباید با موسیقی مخالفت شود چون هم موسیقی حلال داریم هم موسیقی حرام، هم شعر حلال داریم هم شعر حرام. شعری داریم که مطامع دنیوی را میگوید و شعری داریم که شعر الهی، آسمانی و قدسی است. 

در روزگار پروین اعتصامی همه غزل می‌گفتند و این قالب شعری بیشتر به سمت مضامین عاشقانه میرفت از «زلف یار» و «بوی یار» و «چشم یار» و «ابروی یار» و اما پروین حتی یک غزل هم نگفت چون غزل دستمایه فضایی که پروین میخواست نبود. پروین اما بجای غزل قطعه گفت. قطعه همیشه یک ژانر اخلاقی است. در دوره ابن یمین از قالب قطعه برای بیان مضامین اخلاقی بهره برده میشد. 

امروز به هر حال موسیقی با چالش‌های بزرگی روبروست. از یک طرف سازها را می‌بینیم که ناسازگارند با تصویر یا مشکلات خوانش زنان و اینکه بصورت جمع خوانی باشند یا تک‌خوانی زنان که برای خودشان و مخاطب بانوان بخوانند که من کاری با این فضاها ندارم. چالش‌ها در حوزه موسیقی بزرگ است و ما به یک جمع بندی و یک سند  جامع یک سند کامل رهبردی نرسیده‌ایم. من الان که اتفاقا به این میزگرد دیر رسیدم دارم از همان جلسه سند راهبردی می‌آیم که در حال تحریر و نوشته شدن است و دارد رویش کار می‌شود. این سند هم در دولت دارد نوشته می‌شود هم در صدا و سیما. تلاش ما ایجاد یک تحول در موسیقی است. فضای امروز موسیقی ما یک مقدار گل‌آلود است و ما باید آن را به سمت آرامش و زلال بودن ببریم.  در صدا و سیما تلاش ما بر این است که تحولاتی ایجاد کنیم و به سمت این هدف برویم که موسیقی فراگیر شود و تنها به یک سازمان مربوط و محدود نشود. شما ملاحظه بفرمایید بیشترین مخاطبان صدا و سیما چه کسانی هستند. 

  از طرفی هم نهادها و سازمانهای خوبی هستند که در حوزه موسیقی، برخی در پژوهش موسیقی،  برخی در تولید و تدوین موسیقی فعالیت میکنند که ما با اینها هم وارد شور و مشورت و دوستی شده ایم و  آنها را هم به جلساتمان دعوت میکنیم و از آنها هم کمک می‌گیریم و در خود سازمان صدا و سیما هم یک اتاق فکر ایجاد کرده ایم. 

در صدا و سیما شعر در یک موقعیت مهجور بود و الان  به شعر اهمیت ویژه‌ای می‌دهیم و شعر بروز و ظهور بیشتری پیدا کرده و چهره‌های مستعد شهرستان‌ها و استان‌ها را شناسایی کرده و به تمام نحله‌های موسیقی اهمیت می‌دهیم. تنها به یک ژانر موسیقی مثلا سنتی، پاپ یا نواحی نمی‌پردازیم و مشارکت تمام این‌ها را در دستور کار داریم و حتی جدیدترین انواع موسیقی مثل جَز و دیگر انواع آن که جوان‌های ما می‌پسندند این‌ها اگر آن سلامت‌اش را در نظر بگیریم مثل یک شاعری چون حافظ یا بیدل را در نظر بگیرید، اگر در هر قالبی بجز غزل ورود می‌کردند، مثل دوبیتی یا رباعی، می‌توانستند حرف برای گفتن داشته باشند. از اینرو به نظر من می‌شود در هر قالب و ژانری می‌شود کار خوب و فاخر انجام داد و تلاش می‌کنیم این‌ها با هم در تعامل و مشارکت باشند و در یک همزیستی مسالمت‌آمیز به کمک هم بیایند.

عنایت بفرمایید امروز ما اگر سینمای بالنده‌ای داریم، شعر به دادش رسیده، در زمان پهلوی موسیقی و سینمای کشور ما به شدت درهم آمیخته شده بودند لیکن این در هم آمیختگی و مشارکت محصولش یک سینمای درجه سه بود و حتی در آسیا هم حرفی برای گفتن نداشت. سینمای زمان شاه نگاهش تنها به گیشه بود اما امروز سینمای ایران در جهان حرف برای گفتن دارد، هم موسیقی آمده و به دادش رسیده و کمکش کرده هم شعر به کمک سینما آمده  و این هنر به سمت کمال رفته است. از اینرو ما شعر و موسیقی و سرود را به هم گره میزنیم  و از تمام ظرفیت ها استفاده میکنیم تا به تحول برسیم. همچنانی که «تحول» کلیدواژه فرمایشات حضرت آقا است. پس باید به تحول برسیم و اتفاقا راه دشوار و سختی در پیش داریم. ازین جهت سخت است که دلالها و کسانی که شبه موسیقی را  اداره میکنند تعدادشان زیاد است. برای مثال در فوتبال زمانیکه دلاله به میان می آیند فوتبال را به مسائل حاشیه ای میکشانند. ما هم اینچنین دلالهایی در حوزه کاری خود داریم که حتی میآیند و در کار پخش هم دلالی میکنند و کارهای عجیب و غریبی در موسیقی انجام میشود که ما باید اینها را پاک کنیم. انشالله  موسیقی آیینی و مذهبی هم بیایند و گره بخورند و نزدیک بشوند به جریان تحول.

در حوزه آسیب شناسی هنر انقلاب، یک مساله مهم و چالشی دیگر، فضای مجازی است. فضای مجازیبه شدت لجام کسیخته است که این را هم انشالله به زودی انجام میشود که زیرمجموعه شعر و سرود سازمان بشود و نظارت شایسته ای روی آن صورت بگیرد و انشالله که نتیجه خوبی در این راه حاصل شود.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول