گروه زندگی -نفیسه خانلری: گرچه امروز ساختمان ها قدکشیده اند و به همان اندازه نیز فاصله بین همسایه ها عمیق تر شده است اما هنوز هم می توان به آن روی سکه خوشبین بود؛ یعنی همان رویی که به محاسنی چون صممیت، همدلی و مشارکت میان همسایه ها منقش شده و حتی در ساختمانی بلندقامت می تواند رسم همسایگی های قدیم را زنده نگه دارد. افطاری مجتمعی در محله قدیمی طرشت، نمونه ای از روی خوش سکه است، درست مثل قدیم ترها که همسایه ها بیشتر دورهم جمع می شدند.
دو سالی بود که به سبب شرایط کرونا، سفره افطاری در حیاط مجتمع پهن نمیشد و اهالی ساختمان نمیتوانستند به رسم هرسال دور هم جمع شده و با یک افطاری ساده، ساعات خوشی را برای خود و فرزندانشان رقم بزنند، اما امسال بار دیگر این اتفاق افتاد و همسایه ها گردهم آمدند و در فضایی صمیمانه، بساط افطاری را مهیاکردند. اهالی این ساختمان با رضایت و تمایل همه ساکنان تصمیم گرفتند، فارغ از تمام بایدها و نبایدهای آپارتمان نشینی که این روزها دست بسیاری از ما را بسته و خیلی نمیتوانیم به توصیه های دینی خود درخصوص همسایه ها عمل کنیم، یک شب را به کاری اختصاص داده اند که حتما حالشان را خوب خواهدکرد. همه چیز از قبل پیش بینی شده و هماهنگی های لازم صورت گرفته تا همه همسایه ها بنا به نیت و توان مالی خود بتوانند در ثواب این افطاری جمعی سهیم باشند. یکی آش نذری پخته، یکی سبزی تهیه کرده و دیگری مسئول خرید نان بوده است. همه چیز به همین روش تهیه شده تا هر همسایه یکی از کارهای مربوط به افطاری را انجام دهد و نه از لحاظ مالی و نه از لحاظ جسمی، فشاری به کسی نیاید. البته اصلا اهمیتی ندارد که چه کسی، هزینه تهیه چه چیزی را تقبل کرده، یکی کمتر و یکی بیشتر؛ مهم، انداختن یک سفره افطاری صمیمانه و خلق ساعاتی خوش در جمع همسایه هاست.
مسابقه قرآن برای بچه ها در فضایی مفرح
چندساعتی تا افطار مانده، خانم های مجتمع به حیاط آمدهاند تا سور و سات افطاری را فراهم کنند. بانویی قرار است برای افطار، کتلت یپزد تا هم غذایی مناسب افطار آماده کرده باشد و هم دل بچه ها را به دست بیاورد. چندتا از همسایه ها، گازهای پیک نیکشان را به حیاط آورده اند تا کار سرخ کردن کتلت ها، با همکاری هم و سریعتر انجام شود. این همکاری بین خانم های مجتمع، آدم را یاد دورانی میاندازد که همسایه حسابی کمک حال یکدیگر بودند. گاهی برای پاک کردن سبزی و لوبیا و باقالی، گاهی برای پختن نذری و حتی گاهی برای خانه تکانی به کمک هم میرفتند، اتفاقی که این روزها خیلی رایج نیست و همسایه ها به تنهایی همه کارهایشان را انجام میدهند. آن طرف تر، بچه ها در حیاط سرسبز مجمتع مشغول بازی هستند. هرکدام یکی دو تا از اسباب بازی هایشان را به حیاط آورده اند تا با دوستانشان بازی کنند. گرچه تنهایی در آپارتمان و بازی تک نفره و البته دوسال دوری از جمع به سبب شرایط کرونا، کمی بچه ها را از بازی جمعی دور کرده و شاید نخواهند وسایل بازی خود را با بقیه شریک شوند، اما با همان روحیه بچگی، خیلی زود با هم اخت می شوند و با سرو صدای خود، شور و حال خاصی به حیاط میدهند. در بین بازی هایشان، هرازچندگاهی به مادرها سر میزنند تا بدانند چقدر تا زمان افطار باقی مانده و چطور میتوانند برای چیدن سفره افطاری کمک کنند. در همین حین، صدای یک، دو، سه بلندگویی توجه بچه ها را جلب می کند، همگی به سمت مجری میروند. قرار است مسابقه ای قرآنی در فضایی مفرح برای بچه ها برگزار شود. مجری فردی از اهالی ساختمان است و با سوالاتی قرآنی و مناسبتی، بچه ها را دورخود جمع میکند. جایزه های کوچکی هم برای آنها درنظر گرفته تا انگیزه بیشتری به بچه ها بدهد.
همفکری و همراهی همسایه ها برای مهیا کردن افطاری ساده و صمیمی کنار یکدیگر
چیدن سفره افطار با همکاری آقایان
ساعات باقیمانده تا افطار به سرعت میگذرد. کار خانم ها تمام شده و تقریبا همه بچه ها در مسابقه شرکت کرده اند. تعداد آقایان کم کم بیشتر می شود. یکسری از آن ها با فرش و فلاسک آبجوش به حیاط می آیند. از قبل قرار بر این بوده که هر خانواده ای یک زیرانداز و یک فلاسک بیاورد تا هم بار این کار به دوش یک نفر نیفتد و هم برای چندساعتی، چای داغ مهیا باشد و خانم ها برای ریختن چای، مدام در رفت وآمد نباشد. نهایتا همگی دست به دست هم می دهند و با یک یاعلی(ع)، کار چیدن سفره افطار را شروع میکنند. افطاری ها در ظرف های یکبار مصرف تک نفره چیده و لیوان های یکبار مصرف تهیه شده تا بیشتر زمان این دورهمی به خوش و بش میان همسایه ها بگذرد و جمع کردن سفره، کسی را خیلی به زحمت نیدازند. سفره افطار با همکاری هم و با نظم خاصی چیده می شود. در همان حین، صدای ربنای وقت افطار از بلندگویی که مدیر ساختمان از قبل آماده کرده، در حیاط می پیچد و دقایقی بعد، یکی از اهالی ساختمان، اذان را می گوید. در یک طرف دیگر حیاط، زیراندازهایی انداخته و مهرها چیده شده است. نماز جماعت به امامت روحانی ساکن ساختمان خوانده می شود و بچه ها با ذوق و شوق در میان پدرها و مادران خود جای می گیرند تا با آن ها نماز جماعت بخوانند. این نماز جماعت به شکل خاصی به دل همه می نشیند و برای بچه ها جذابیت خاصی دارد. خیلی از بچه ها به خاطر شرایط کرونا، مدت هاست به مسجد نرفته اند و آنهایی که کم سن و سال تر هستند، نماز جماعت را فقط در تلویزیون دیده اند و امروز با یک اتفاق معنوی خاص آشنا می شوند که قطعا برای همیشه درپس ذهنشان باقی خواهد ماند.
همسایه ها به امام جماعت یکی از همسایه های روحانی نماز مغرب را برگزار کردند
شبی به دور از خستگی و کسالت
نوبتی هم که باشد، نوبت افطار است. همه با هم با هر فرهنگ و توان مالی، سرسفره می نشینند و روزه هایشان را باز می کنند. این افطاری خاص با همه افطاری ها فرق دارد. بچه ها حسابی خوشحالند و بهتر از همیشه غذا می خورند. حتی بچه هایی که بدغذا هستند و معمولا در خانه آپارتمانی خود میل چندانی برای نشستن سرسفره ندارند، بعد از کلی بازی و فعالیت، حالا حسابی گرسنه اند و در هوای مطبوع بهاری، با اشتهای خوبی تمام غذایشان را می خورند. خبری از بی حوصلگی و کسالت خانه نشینی نیست و همگی با هم گپ می زنند.
این دورهمی چندساعتی طول میکشد؛ خانم ها ایده هایشان از پخت انواع غذا گرفته تا نحوه بهتر فرزندداری و همسرداری را به اشتراک میگذارند و آقایان هم ضمن صحبت های عامیانه در مورد مشکلات ساختمان باهم مشورت می کنند تا در آینده بتوانند شرایط بهتر و بهتری را در مجتمعی مهیا کنند که عمرشان در آن می گذرد و بچه هایشان در آن قد میکشند. زمان به تندی سپری میشود. سفره افطار همانطور که با همکاری همه چیده شده بود، همانطور هم جمع شده و حیاط مجتمع مثل ساعات قبل از افطار، تمیز تمیز است. همسایه ها با اینکه دوست دارند، زمان بیشتری را در کنار هم باشند، اما کمکم برای رفتن آماده میشوند تا از احیا جا نمانند و بتوانند این شب خاطره انگیز را با مراسم شب قدر، ماندگارتر کنند. همه آن ها امیدوارند که این دورهمی صرفا به شب های رمضان خلاصه نشود و بتوانند در آینده ای نزدیک تر بازهم دورهم جمع شوند. شاید یک دورهمی در شب های تابستان!
انتهای پیام/