اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

جامعه  /  زنان و جوانان

نباید تبلیغ فرزندآوری را به سیاست‌های جمعیتی گره می‌زدیم!/ مشوق‌های اقتصادی فرزندآوری به تنهایی کافی نیست

با وجود تاکیدات فراوان و تبلیغات زیاد در موضوع فرزندآوری، کشور ما هم‌چنان با بحران موالید اندک روبروست. اما چرا تبلیغات ما اثر نمی‌کند؟

نباید تبلیغ فرزندآوری را به سیاست‌های جمعیتی گره می‌زدیم!/ مشوق‌های اقتصادی فرزندآوری به تنهایی کافی نیست

گروه جامعه خبرگزاری فارس- عطیه همتی: از آغاز دهه 90 هشدارها به پیری جمعیت کشور آغاز شد و کارشناسان جمعتی همگی هشدار دادند که با توجه به نرخ موالید فعلی رشد جمعیت کشور در سالهای آینده متوقف و بعد از آن رو به کاهش خواهد کرد و پیری جمعیت حاکم خواهد شد. موضوعی که در اواسط دهه نود در رسانه‌ها بیشتر مطرح شد و شعارهای فرزند بیشتر زندگی بهتر جای شعار معکوس خودش در دهه 60 و 70 را گرفت. میزگردها کارشناسی زیادی برگزار شد و حتی سیاستگذاران و سخنرانان مذهبی تصمیم گرفتند در محتواهای منبرهای خود رو فرزندآوری و افزایش جمعیت تاکید بیشتری کنند. مجلس یازدهم نیست طرحی به نام «تعالی جمعیت» تصویب کرد و به مشوق‌های اقتصادی مختلف و حتی محدودیت‌هایی در راستای افزایش جمعیت قرار داد. اما همچنان اثر مثبت و حتی روند رو به رشدی در نرخ موالید کشور دیده نشده‌است.

به بهانه هفته جمعیت سراغ دکتر میثم مهدیار جامعه‌شناس رفتیم تا بدانیم چرا با وجود تلاش‌های زیاد از سوی حاکمیت همچنان آمارها روند رو به رشدی را نشان نمی‌دهد؟

چرا با وجود تاکیدات مختلف روی مساله فرزندآوری و برنامه‌سازی‌ها و تصویب قوانین مختلف، همچنان وضعیت فرزندآوری در کشور در وضعیت مناسبی قرار ندارد و همچنان مردم به بچه‌دار شدن رغبت ندارند. به نظر شما چه مسائلی باعث شده با وجود تمام اقدامات و تبلیغات و تسهیلات اقتصادی که گفته می‌شود در اختیار خانواده‌ها قرار می‌گیرد وضعیت بهتر نمی‌شود؟

برای اینکه فرزند‎آوری به یک امر شیرین و مطبوع شخصی تبدیل شود، نیازمند این هستیم که در حوزه اقتصادی و هم در حوزه اجتماعی و هم فرهنگی برای آن برنامه‎ریزی داشته باشیم. اما اتفاقی که در این سال ها برای بحث افزایش جمعیت افتاده، این است که، فرزند‎آوری صرفا به نوعی در خدمت سیاست افزایش جمعیت، تعبیر و تفسیر شده است. در واقع افزایش جمعیت یک ضرورت حاکمیتی، تمدنی و سیاستی‎ست و شاید زیاد برای مردم و عوام ملموس نباشد. به خصوص در این شرایط سیاسی و اجتماعی که، مقداری، واگرایی نسبت به شعار‎های حاکمیتی زیاد است و به هم ریختگی و پیچیدگی‎های زیادی در حوزه اقتصادی داریم؛ وقتی شما فرزند‎آوری را به یک امر سیاستی کلان و آینده نگرانه حاکمیتی گره می زنید، بیشتر ضد تبلیغ است. درحالیکه خود فرزند‎آوری می‌تواند فی نفسه موضوعیت داشته باشد. در‎واقع این یک عمل غریزی‎ست که انسان فرزند‎ی بیاورد؛ به آن، محبت کند، عشق بورزد، برایش هزینه و فداکاری کند. در واقع خودش ظرفیت زیباشناختی لازم را فی نفسه دارد در حالیکه دولت در افواه عمومی به دنبال گره زدن آن با سیاست های کلان بلند مدت است.

پس موضع اول این است که گره زدن مساله فرزندی و فرزند‎آوری به سیاست های جمعیتی که یک مساله حاکمیتی‎ست؛ و تلاش برای تبدیل کردن دغدغه یک سیاست حاکمیتی بلند‎مدت به دغدغه عمومی، به نظرم شکست خورده است. نمی‎گویم اشتباه است، اگر اتفاق بیفتد، خیلی هم خوب است، منتهی در این شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این کار غیر‎ممکن و شکست خورده ا‎ست.

زاویه بعدی که می‌تواند مساله فرزند‎آوری را شیرین و مطبوع کند؛ این است که همراه با مشوق‌های اقتصادی باشد. خب می‌دانیم که حداقل در دو سه دهه گذشته، به خاطر تحریم، ناسالم بودن و به هم ریختگی ساختار اقتصادی‌مان، عملا ما با یک تورم فزاینده‎ای روبرو بودیم.

و این تورم فزاینده، خود یکی از دلایلی‌‎ست که فرزندآوری و یا انگیزه فرزندآوری را با مشکل مواجه می‌کند. چرا که خود تورم و تداوم تورم برای چند دهه، باعث ایجاد حس عدم قطعیت می‎شود و فضای مبهم و غیرواضحی را در آینده رقم می‌زند در حالیکه فرزندآوری نیازمند امید و برنامه ریزی برای آینده‎ روشن‎ و واضح‎ برای رشد فرزند است. این تورم فزاینده و مداوم در چند دهه گذشته در حوزه های مختلف اقتصادی، خود یکی از عواملی است که باعث شده انگیزه فرزندآوری کمتر شود. حاکمیت می‌توانسته مساله فرزندآوری را، با یک سری مشوق های مالی و اداری، همراه کند که این انگیزه‌ها ایجاد شود و این مشوق‎ها به شدت تاثیر‎گذارند. اما متاسفانه، در حاکمیت، علی‎رغم شعارهایی که داده می‎شود، هیچ اراده‎ای برای تنظیم چنین مشوق‎هایی وجود نداشته است.

می‌توانید به شکل مصداقی بیان کنید؟

ببینید؛ همان زمان دولت آقای احمدی ‎نژاد که بحث افزایش جمعیت و تبدیل شدن مرخصی زایمان از 6 ماهه به 9 ماهه، مطرح شد؛ وقتی می‌خواستند سه ماه مرخصی زایمان، برای خانم‎ها اضافه کنند، کشور چند سال درگیر شد و بحث پیش نمی‌رفت. یعنی شورای نگهبان رد می‎کرد، چرا؟ مثلا می‌گفت: تامین مالی چنین طرحی به صورت مناسبی دیده نشده است.

یعنی، حاکمیت، از اینکه یک مرخصی زایمان سه ماهه را اضافه کند، ناتوان بود و بعد از آن هم هیچ مشوق مالی دیگری نبود. غیر از آن ایده‎ آقای احمدی نژاد که فکر می‌کنم همان سال اول اجرایی شد که پرداخت یک میلیون تومان برای هر فرزند جدید بود که آن هم بلافاصله در شرایط تحریمی سال 90 91 به محاق رفت. یعنی در دولت بعدی اصلا پیگیری نشد.

خب دولت آقای روحانی هم اساسا به چنین مشوق‎هایی اعتقاد نداشت. علی‎رغم اینکه نظام، شعارش را می‎داد ولی دولت که باید تامین می‎کرد، خب چنین مشوق‎هایی را باور نداشت و مجلس هم همراهش بود تا مجلس جدیدی که روی کار آمده است. در مجلس یازدهم هم، طرح تعالی جمعیت و خانواده، برنامه ریزی شد که اشکالات متفاوتی به آن وارد شده است.

آنجا هم، به نسبت شرایط اقتصادی که در آن هستیم و به نسبت شرایط تورمی و کاهش ارزش پول و مسائلی که با آن‎ها مواجه هستیم؛ مشوق‎های مالی، خیلی مشوق‎های جدی‎ای نیستند؛ یعنی مشوق‎ها نهایتا این است که مثلا توی قرعه‎کشی شرکت کنند یا کمی وام بیشتر بگیرند، خب توی این شرایط، وام 20 میلیون تومانی برای فرزند، آن هم وام، نه کمک مالی، خیلی تاثیرگذار نیست. یعنی خیلی مشوق های تاثیرگذاری را حاکمیت و نظام نتوانسته است فراهم کنند. یعنی ما از لحاظ مشوق‎های مالی هنوز مساله داریم.  

پس، هم از جهت ساختارهای اقتصادی و هم از جهت مشوق‎های اقتصادی زمینه مساعدی برای اینکه فرزندآوری با یک اطمینان خاطر و شیرینی‎ همراه باشد، فراهم نشده است.

در باقی حوزه‌ها چی؟ برخی معتقدند در مساله فرزندآوری فقط مساله اقتصادی نیست چون حتی دهک‌های بالای جامعه که مشکلات اقتصادی ندارند هم میل به فرزندآوری ندارند. نظر شما در این باره چیست؟

در حوزه اجتماعی هم بله همین است که من با مساله رفاه اجتماعی، می‎خواهم مساله را توضیح دهم. سیاست‎های اجتماعی ما، مشوق نبوده‎است. مثلا در خیلی از کشورها قبل از تولد، برای مادران تسهیلاتی را در نظر می‎گیرند. دولت برای زنان باردار و مادران ، سیاست‎های رفاهی درنظر می‎گیرد. برای ورزش، تغذیه‎ و مراقبت از آن‌ها، آموزش می‎دهد، مثلا به محض اینکه از بارداری زنان مطلع می‌شود پرستاری به خانه‎ها می‎فرستد که وضعیت جنین را رصد کنند و سعی می‎کنند، آموزش‎های لازم را بدهند.

 خب طی این آموزش‎ها و طی این رفت و آمد‎ها، یک‎سری مشوق‎های اجتماعی و تسهیلاتی را برای مادران درنظر می‎گیرند، مثلا استخر رایگان، برای اینکه مادران بتوانند در آن راه بروند یا باشگاه‎های ورزشی خاص مادران باردار یا ورزش های خاصی مثل یوگا و این‎ها را برای مادران تدارک می‌بینند و از قبل از تولد، به جنین توجه نشان می‎دهند. ما اینجا قبل از تولد هیچ تسهیلات اجتماعی‎ا برای مادر و خانواده نداریم. غیر از اینکه مثلا در متروها یک تابلویی زدیم که اولویت نشستن با زنان باردار و پیرهاست. غیر از این تقریبا می‌توانم بگویم که ما، هیچ سیاست حمایتی از مادر و جنین نداریم. در هنگام تولد هم شما می‌‎بینید که اساسا سال هاست یک فکر اشتباهی در ایران افتاده که بحث زایمان سزارین را به یک مدل درست تبدیل کرده است و خانم‎ها تصور می‎کنند که با سزارین مشکلی برای خودشان و فرزندشان پیش نمی‎آید و می‎توانند فرم بدنشان را با آن حفظ کنند و از این دست چیزاهای اشتباه که متاسفانه در کشور ما زیاد است. البته خود این با اقتصاد سیاسی پزشکان زن، پیوند خورده و این باعث شده است تا آسیب هایی به مادران و فرزندان بخورد. در خود بیمارستان در لحظه تولد، یعنی در اتاق عمل، پرستار‎ها آموزش ندیده‎اند و رفتار مناسبی با زنان بارداری که آماده‎ زایمان هستند ندارند، بعد از تولد فضای بیمارستان‌ها فضای مناسبی برای نگه داری فرزندان و مادران نیست. مادران بی‌احترامی می‌بینند؛ آنجا مادران نیازمند توجه و قدر و منزلت‎اند. منتهی بیمارستان، برنامه ای برای این ماجرا ندارد و بعد از تولد هم، بچه ها رها می‌شوند. یعنی حاکمیت برای بعد از تولد هم برنامه‌ای ندارد.

به نظر شما قوانین و سیاست‌گذاری‌هایی مثل طرح تعالی جمعیت و تسهیلاتی که در آن وجود دارد چقدر می‌تواند به فرزندآوری در کشور کمک کند؟

این سیاست های مصوب جمعیتی جدید هم صرفا مقداری تسهیلات را فراهم می‌کند؛ صرفا برای اینکه تعداد بیشتری به دنیا بیایند، اما راجع به کیفیت بارداری، زایمان و کیفیت فضای بعد زایمان که زنان به مراقبت روحی، روانی و اجتماعی بیشتری نیاز دارند، راجع به فضای اجتماعی مراقبت از نوزاد، خیلی برنامه ای ندارند. مثلا مادر وقتی صاحب فرزند می‎شود، از خیلی از فعالیت‌های اجتماعی محروم می‌شود. نمی‌تواند سینما برود، در فعالیت‌های جمعی شرکت کند، نمی تواند دانشگاه برود و برایش تسهیلاتی در نظر گرفته نمی‎شود. مثلا سینماها مهدکودک ندارند، شهربازی‎ها مهدکودک ندارند، مادر از بی‎آر‎تی و مترو نمی تواند به راحتی استفاده کند و خیلی کم پیدا می‎شود، جایی که مادر بتواند بچه را شیر بدهد یا تعویض کند. خب این تسهیلات اجتماعی تاثیرگذار است وقتی مادران جوان می‌بینند؛ فرزند‎دار شدن‎شان باعث می‌شود که از بسیاری از فعالیت‎ها، خدمات و فرصت‎های اجتماعی محروم شوند، انگیزه‎ فرزندآوری کم می‎شود.

برخی عقیده‌ دارند که گرایش به فرزند کمتر و حتی بچه‌دار شدن بیشتر به دلیل تغییرات فرهنگی در کشور ماست و ما حتی این موضوع را نادیده می‌گیریم. نظر شما در این باره چیست؟

ما در حوزه فرهنگی هم تقریبا هیچ کاری نکردیم. غیر از اینکه در این سال‎های اخیر، شبکه‏ پویا در مورد کودکان و نونهالان برنامه داشته است. تقریبا تا پیش از سن مدرسه یا پیش دبستانی، حاکمیت برنامه فرهنگی برای بچه‌ها ندارد. چه از پیش از تولد، چه لحظه‎ تولد، چه بعد از آن، برنامه‎ فرهنگی اجتماعی ندارد. فرزند‎دار شدن وقتی می‎تواند شیرین شود که با یک سری آیین‌ها و مناسک اجتماعی همراه شود. در این سال‎های اخیر دیدید که، در ایران کمتر ولی در خارج از کشور، برای اعلام جنسیت فرزند، یک مناسکی تدارک دیده می‎شود. مثلا بادکنک می‎ترکانند و توی آن جنسیت فرزند مشخص می‎شود. خود این که جنسیت فرزند را با آیین، مناسک و با جشنی به بقیه، اعلام می‎کنند و یک شادمانی و شادابی‎ حول اعلان جنسیت فرزند رخ می‎دهد؛ خب این خوب است. و مایی که داریم شعار می‌دهیم؛ باید از این مناسک های خرده اجتماعی، خانواده‎ای و محله‎ای داشته باشیم. باید جشن‎هایی برای مادران باردار داشته باشیم. جشن‎هایی برای مادرانی که تازه زایمان کردند یا نوزاد دارند. یک مناسک و آیین‌هایی داشته باشیم تا آن‌ها جایگاه‎های ویژه‎ای داشته باشند و مادر احساس شان و منزلت داشتن، کند و این به او احساس شیرینی بدهد و این انگیزه برایش ایجاد شود که فرزند دیگری داشته باشد یا همین فرزند را با کیفیت بهتری رشدش دهد و احساس مسئولیت و مراقبت بیشتری نسبت به فرزندش داشته باشد.

حالا به نظر شما باید در راستای ترغیب به فرزندآوری چه کرد؟

به نظرم می‌رسد که باید همه محورها و ابعاد مربوط به فرزندآوری را مجدد بررسی کرد و بعد جهت‌گیری‌ها را از آن سیاست کلان تمدنی و برنامه‌ها و سیاست‌های بلندمدت و چشم‌اندازها جدا کرد ما نباید مساله فرزندآوری و شیرینی‌هایش را دائما در حوزه عمومی به سیاست‌های کلان تمدنی گره بزنیم. چون تاثیر معکوس می‌تواند داشته باشد.

در حوزه اقتصادی، ساختارهای اقتصادی باید مناسب شود. کمی سخت است ولی حداقل آن، این است که با مشوق‎های اقتصادی، آن ساختارهای اقتصادی فزاینده و پایدار را جبران کنیم.

صرفا در طرح تعالی جمعیت مشوق هایی وجود دارد اما محدود است که کفایت کافی ندارد.

در حوزه اجتماعی ارائه خدمات به مادران و نوزادان در دوران قبل از تولد و بعد از تولد خیلی کم است.

در حوزه فرهنگی هم برنامه‌ریزی موثرتری باید صورت گیرد.در واقع زن و شوهری که صاحب فرزند می‌شوند چه در زمان بارداری، چه بعد از آن، باید احساس تفاوت و تمایز کنند. باید احساس شان و منزلت کنند. احساسی که در آن توجه ویژه ای به آن ها می‌شود. حالا این توجه ویژه حتما نباید از لحاظ اقتصادی باشد، حتی اجتماعی هم نباید باشد؛ مقداری باید از جهت ذهنی و فکری، از جهت آیین‌ها و مناسک اجتماعی و از جهت هویت اجتماعی که دارند، به آن‎ها توجه شود. این خودش می‌تواند شرایط را تسهیل کند. فرزندآوری باید یک عمل شیرین و مطبوع درونی برای زوجین تبیین شود.

انتهای پیام/

 

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول