اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

سیاسی

چرا عدالتخواهی برگرفته از شریعتی به انحراف کشیده می‌شود؟

طی چند سال اخیر گروهی در عرصه اجتماعی و سیاسی کشور شکل گرفته‌اند که از شریعتی سخن می‌گویند و او را محل بحث خود قرار داده‌اند و ادعای عدالتخواهی دارند.

چرا عدالتخواهی برگرفته از شریعتی به انحراف کشیده می‌شود؟

گروه ویژه فارس: مرحوم دکتر علی شریعتی از جمله متفکرانی بود که در دوران مبارزات انقلاب اسلامی در عرصه اجتماعی نام خود را مطرح و با ایراد سخنرانی‌های پرشور و طرح اندیشه‌های علمی، مذهبی، سیاسی و فرهنگی، توجه قشر متوسط و تحصیل‌کرده پیش از انقلاب را به سمت خود معطوف کرد.

به باور برخی از کارشناسان، اندیشه‌های شریعتی رفته رفته به چنان نظم و نسخی دست یافت که به یک مکتب فکری و چارچوب نظری نزدیک شده بود. تلاش شریعتی بر تیم بود که زیر بنای اندیشه‌هایش اسلامی و روبنای آن به اقتضائات عصر و زمانه‌اش متعهد باشد. اما برخی از کارشناسان معتقدند که اندیشه‌های شریعتی بر روبنایی سوسیالیستی سوار شد که همین امر موجبات خطا و اشتباهات فکری او را فراهم کرد.

اخلاق معلمانه مرحوم شریعتی، صداقت و خضوع و خشوع در کلام و عمل از او چهره ای ساخته بود که بی‌تکلف  از احتمال اشکال در اندیشه‌های خود سخن می گفت.

بازخوانی سیر زندگی و تحلیل اندیشه‌های مرحوم شریعتی در این سطور مد نظر نیست بلکه مقصود آن است که بدانیم پس از مرگ شریعتی، چه بر سر شخصیت و تفکرات او آمد؟ 

به عنوان مقدمه می توان نوشت که مرحوم شریعتی تحت تأثیر اندیشه‌های چپ در مدل تحلیل جامعه‌شناختی خود، صورتی از تبیین مسائل را عرضه می کرد که محل نزاع و اختلاف فراوان در بین قشر دانشگاهی و روحانی شد به گواه آثار، شاگردان و برخی از تحلیل‌گران، دال مرکزی و گرانیکاه فکری او مسئله عدالت بود. عدالت در اندیشه مرحوم شریعتی دارای شأن و جایگاهی فرعی و حاشیه‌ای نبود. بلکه دغدغه ذهنی اصلی او مسائلی مانند عدالت، سیاست یا حکومت بر حق بود.

«....وقتی می‌گوییم «عدالت» یکی از صفات خداوند است، به این معنی است که عدالت یکی از اصول اساسی هستی و یکی از اصول اساسی زندگی بشری است.  بنابراین، باید یکی از اصول جامعهٔ ما باشد. اگر به معنای درست عدالتی که شیعه می‌گوید در اسلام مطرح است، راه یابیم و معتقد باشیم که یکی از صفات خداست، باید تجلی آن را در همهٔ کائنات و مِن جمله در جامعهٔ انسانی بیابیم....» [1]

مرحوم شریعتی در اوج دوران انقلابی‌گری و مبارزات با رژیم ستمشاهی پهلوی، ابوذر - یکی از اصحاب پیامبر (ص) و یار امیرالمؤمنین (ع) - را الگوی عدالت‌خواهی معرفی کرد. مرحوم  شریعتی الگویی مانند ابوذر را در مقابل چهره‌هایی مانند سلمان و ابن‌سینا قرار می‌داد و او را بر این‌ها، به عنوان تیپ و نمونه‌ای که مسلمان امروزی باید او را الگوی ایمان خود قرار دهد ترجیح می‌داد، در واقع نشان وابستگی به عدالت و شأن والای این مفهوم در اندیشه مرحوم شریعتی است.[2]

نقاط ضعف در مدل عدالت‌خواهی شریعتی چه بود؟

در تبیین این مسئله باید یادآور شد که مرحوم شریعتی، متفکر دوران نهضت و مبارزه است. از این رو عدالت‌خواهی او نیز متناسب با آن سال‌ها برای دعوت مردم به مبارزه و اعتراض تنظیم شده بود. ابوذر می‌تواند نارضایتی ایجاد کند و مطالبه عدالت اجتماعی داشته باشد اما ابوذری مهم است که راهکار هم ارائه کند.

اما در عصر حکومت اسلامی، نگاه سلبی چنین عدالت‌خواهی کارایی ندارد. بلکه مهمتر از آن، جامعه اسلامی نیاز به نسخه‌های ایجابی دارد. به عبارتی در دوران نظام‌سازی اجتماعی پس از انقلاب، عدالت‌سازی مسئله است. الگوی عدالتی که جمیع شئون زندگی مردم را در بر گیرد.

ضعف کلیدی دیگر مدل عدالت خواهی مرحوم شریعتی عمیق‌تر و نظری‌تر به نظر می رسد. عدالت در منظر مرحوم شریعتی به شدت تحت تأثیر آموزه‌های سوسیالیستی است به طوری که مفهوم عدالت، با برابری اجتماعی و حذف طبقات اجتماعی مفهوم‌پردازی می‌شود. او می‌نویسد:

«....عدالت به معنای برابری طبقاتی، نفی استثمار فرد از فرد و طبقه از طبقه، نفی تضاد و تبعیض اقتصادی، حقوقی و اجتماعی ... نیاز بزرگ کشورهای اسلامی در دنیا و جهان سوم است...»[3]

در جای دیگری با تصریح و تأکید بیشتری می‌نویسد:

«....عدالت عبارتست از: تکیه بر روی اصل برابری طبقاتی، برابری حقوق انسانی براساس نظامی که زیربنایش توحید است و روبنایش عدل جهانی....»[4]

محل چالش این است که با وجود تنوع و اختلاف در استعدادها و ظرفیت‌های انسانی چطور انتظار داریم همه برابر باشند و آیا این خود در تعارض با عدالت نیست؟ منظور آن نیست که جامعه طبقاتی اصالت دارد بلکه جامعه بدون طبقه اساساً یک آرمان غیرواقعی است. شاید نزدیک‌ترین تبیین به واقعیت آن باشد که استاد حکیمی در کتاب «منهای فقر» در جهت ساخت جامعه بدون فقر ارائه کرده است. جامعه‌ای که نمونه‌ای از آن در زمان حکومت امام علی (ع) در کوفه پیاده شد.

چرا دوباره شریعتی چالش برانگیز شد؟

مرحوم شریعتی سال‌ها است که تنها محدود به برگزاری سالگرد و مراسمات تشریفاتی شده است. اما چرا اندیشه‌های چالشی او نیز طی گذر زمان از یاد رفت ولی مجدداً رگه‌هایی از آن در حال تجدید حیات است؟

به نظر می رسد برخی از طرفداران شریعتی در دوران انقلاب کسانی بودند که داعیه نواندیشی دینی و مبارزه انقلابی و ضدامپریالیستی داشتند. اما همین افراد به تدریج مشی روشنفکری و تحول‌خواهی را کنار گذاشته و ذوب در چارچوب لیبرالیسم شده‌اند. برای آنان شریعتی تاریخ مصرفی داشته که اکنون منقضی شده است.

افکار شریعتی در دهه پنجاه، در دوران پس از انقلاب نیاز به نظام‌سازی و نظام‌داری داشت. اساساً شریعتی در تفکرات خود به این مرحله نیندیشیده بود و ایده‌ای نداشت.

حال طی چند سال اخیر مجدداً گروهی در عرصه اجتماعی و سیاسی کشور شکل گرفته‌اند که از شریعتی سخن می‌گویند و او را محل بحث خود قرار داده‌اند. اما چرا؟ دو دلیل برای این امر می‌توان برشمرد:

اول این که شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور به سمت‌وسویی حرکت کرده که شعار عدالت زینت هر محفل و انتخاباتی شده است. فارغ از تأکیدات مقام معظم رهبری بر نظریه‌پردازی در خصوص عدالت، ظهور دولت‌های نهم و دهم با شعار عدالت نیز در گفتمان‌سازی از موضوع عدالت نقش به سزایی داشت. به همین دلیل به سبب فقر نظریه در باب عدالت، شریعتی به عنوان کسی که حول این موضوع اندیشه‌ورزی کرده است، مجدداً محل بحث شد.

دلیل دوم آن است که شماری از جوانان و کنشگران سیاسی نسل جدید، شریعتی را ابزاری برای طرح نام خود قرار داده‌اند.آنان بدون این که شریعتی و اقتضای کنش‌ورزی سیاسی امروز را شناخته باشند صرفاً بازخوانی شریعتی را برای توجیه عملگرایی خود استفاده می‌کنند. این افراد سودای سلبریتی‌شدن در عرصهٔ سیاست و میل به دیده‌شدن و شهرت در سایهٔ دکتر شریعتی دارند. گواه این مدعا جلسات یک‌سویه آنان است.

این که چرا دکتر شریعتی انتخاب شده است به همان رویکرد اعتراضی موجود در عدالت‌خواهی شریعتی بر می‌گردد. رویکردی که برای انحصار عدالت در مصادیق اقتصادی و توجیه افشاگری، ایده‌آل و قابل استفاده است.

انتهای پیام/ ت 18


[1] رک: شریعتی علی، علی، انسان تمام، 20 آذر 1348

[2] رک: زکریایی، محمدعلی، سفر سبز (یادواره هجدهمین سالگرد شهادت دکتر علی شریعتی)، تهران، انتشارات الهام، 1374، ص 73

[3] شریعتی، علی، علی (ع)، مجموعه آثار 26، تهران، نیلوفر، 1362، ص 235.

[4] همان، صص 234-235.

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول