اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

هنر و رسانه  /  رادیو و تلویزیون

علوم شناختی در ساحت رسانه/ مهندسی سیاسی چگونه نظم برقرار می‌کند؟

برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» که با همکاری خبرگزاری فارس و رادیو گفت و گو روی آنتن می‌رود، با استفاده از تکنیک‌های علوم شناختی به گفتمان سازی بر مبنای تکنیک‌ها و شگردهای رسانه‌ای در حوزه شناختی می‌پردازد.

علوم شناختی در ساحت رسانه/ مهندسی سیاسی چگونه نظم برقرار می‌کند؟

خبرگزاری فارس - گروه رادیو و تلویزیون: برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» با هدف معرفی و آگاهی بخشی  علوم شناختی در قالب نبردها، دیپلماسی و نهایتا جنگ‌های شناختی هم در قالب‌های صلح مبتنی بر علوم شناختی و هم در قالب فضای عمومی عملکرد در چارچوب علوم شناختی در بستر رسانه به روی آنتن رادیو گفت‌وگو رفته است. این میزگرد که با همکاری خبرگزاری فارس و رادیو گفت و گو به روی آنتن می‌رود، با استفاده از تکنیک‌های علوم شناختی به گفتمان سازی بر مبنای تکنیک‌ها و شگردهای رسانه‌ای در حوزه شناختی می‌پردازد.

در قسمت نهم از فصل چهارم برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه»، معصومه نصیری به عنوان کارشناس مجری به گفت و گو با علیرضا داودی (کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی) و حسین افراخته (کارشناس ارشد مسائل سیاسی و رسانه) به بحث درباره علوم شناختی و مهندسی سیاسی در ساحت رسانه پرداختند.

مهندسی سیاسی جامعه چطور رقم می‌خورد؟

داودی: مهندسی سیاسی از تجمیع ساماندهی سیاسی و سازماندهی سیاسی اتفاق میافتد و زمانی که بخواهند از جنبه منفی این اتفاق صحبت کنند،از کلماتی چون دیکتاتوری، سلطه نامتقارن و... یاد می کنند و می گویند مهندسی سیاسی یعنی قدرت نداشتن در جامعه یا قرار گرفتن در مسیری که چاره ای جز رسیدن به آن نتیجه ای که برای شما تعین شده است ندارید و معتقدند مهندسی سیاسی پدیده خوبی نیست.

دیدگاهی دیگر از مهندسی سیاسی با عنوان نظم بخشی یاد میکند و این نظم بخشی یعنی ساماندهی نیازها و انتظاراتی که به پیوست ضرورت ها اتفاق می افتد.یک جامعه رها شاید در وهله اول جامعه خوبی باشد و از آن به عنوان جامعه آزاد یاد کنند اما یک جامعه زمانی زیست سالمی دارد که آزادی آن محدود باشد.

مهندسی سیاسی یعنی رسیدن به تفاهمی که قابلیت ساماندهی و سازماندهی نیازها و انتظارات سیاسی در جامعه را براساس ضرورت های موجود داشته باشد.این رویکرد عالمانه است و مثبت و منفی مد نظر نیست.

آیا یکی از وظایف حکمرانی نظم بخشی نیست؟/  راه سومی وجود دارد؟

داودی: ما در جامعه یک مهندسی و یک ضدمهندسی داریم که ضد مهندسی نشأت گرفته از سه مسئله نداشتن علم کافی،نداشتن روش صحیح و فارغ بودن از منش صحیح است. از سویی دیگر حیات بسیاری از جریانات، گروه ها، دسته جات و افراد در ایجاد نوعی بی نظمی است که خودشان آن را مهندسی نامیده اند اما در واقع همان ضدمهندسی است که تعریف حیاتشان خارج کردن تعاریف مهندسی اصیل و جایگزین کردن هر مفهومی غیر از آن مفهوم اصیل به اسم مهندسی است.

حالا اگر حکمران دارای روش، منش و بینش صحیح باشد میداند که چگونه باید سهم این بخش از سیستم آنارشیست جامعه را هم در واقع تعمیم کند.اما اگر فارغ از این موارد باشد قطعا بخش آنارشیست جامعه روی آن حکمرانی مؤثر خواهد شد.

سهم یک گروه آنارشیست را حکمران چگونه باید تامین کند که اختلالی در مهندسی ایجاد نشود؟

داودی: برخی افراد در جامعه اساسا ناآرام هستند. نا آرام ها دو حالت دارند؛ یا نا آرام غیرمدعی هستند یا ناآرام مدعی.اگر غیرمدعی باشند به یک زیست در یک حیاط خلوت که خودشان طراحی می کنند ادامه میدهند.

اما ناآرام مدعی گزاره های ذهنی دارد؛ گزاره اول این است که با خود می گوید، وضع موجودی که اکثریت جامعه است غلط بوده، پس من وضع درست هستم. ناآرام مدعی در گزاره دوم می گوید مشی ای که دارد بر اساس مصالح است و مصالح را در حوزه سیاست تفسیر به رای می کند و یک شرایط سایه ایجاد می کند که اکثر مواقع شرایط سایه سوار بر اصالت ماجرا می شود.

حال حکمران باید این بخش آنارشیست را در جایی فریز کند و به گونه ای آن ها را در مقام و جایگاهی قرار بدهد که امکان صعود نداشته باشد چرا که هر جا این امکان بیشتر باشد سیستم از حالت تعادل خارج می شود. پس وقتی می خواهند سیستم را از حالت تعادل خارج کنند به لحاظ شناختی سه کار انجام می دهند.

اول: نقد وضع موجود بدون ارائه گزاره های وضع مطلوب، در واقع بیشتر فاکتورهای تصوری، توهمی و تخیلی را مورد استناد قرار می دهند و اصلا راهکاری ندارند. دوم: نفی تمام گزاره های تشکیل دهنده وضع موجود؛ چه انسانی، چه محتوایی، چه کارکردی و چه ساختاری. حتی وضع موجودی که خودشان به شدت در آن دخیل بوده اند.

اولین کاری که میکنند کل خرد موجود را نفی می کنند و برای اینکه بی نظمی و بی برنامگی خودشان را منظم و برنامه مند جلوه دهند باید گزاره های تعرض کننده به خودشان در این حوزه را حذف کنند. سوم : مشغول نگه داشتن افکار عمومی؛ جامعه را به مرحله بی عملی و خنثی سازی می برند.یعنی جامعه ای که دارای حساسیت است را به فضای غیر حساس می برند.از این جا به بعد دیگر جامعه نمی گوید این حرکت اشتباهی که کردی چه بوده است؟ میگوید رها کن، بگذار این هم یک اشتباهی مرتکب بشود و برود که این موضوع خطرناک است حالا چه جامعه افکار عمومی باشد، چه جامعه نظارتی باشد فرقی نمی کند.

این نظام حساسیت  ذهنی مخاطب را می‌تواند جابه جا کرده و یک موضوع فاقد اولویت را اولویت جلوه دهد؟

داودی: این افراد بهترین گزینه‌ها برای نه تنها ناکارامد و منفعل بلکه برای بی خاصیت کردن نظام سیاسی هستند. اینجاست که می‌بینیم رسانه نمی‌تواند سیاست‌های اتخاذ شده توسط این جریان  را تبدیل به عمل جدی کند. بنابراین نظام سیاسی که در حوزه قرارگرفته است نسبت به خودش هم خاصیتش را از دست می‌دهد و در واقع در حوزه انفعال سیاسی نسبت به خودش در مواجهه با افکار عمومی قرار می‌گیرد. این طیف می‌گویند ما همه چیز را میفهمی و در مقابل واکنشی جز سکوت دریافت نمی‌کنند و همیشه این سکوت را به مثابه یک راهکار تثبیت کننده برای خودشان تلقی کرده و به حساب نارضایتی جامعه از نوع عملکردشان نمیگذارند.

یک نظام سیاسی چگونه می تواند به آن درجه وآستانه از موقعیت برسد که با گروه های آنارشیست مواجه شود؟

داودی: یک نظام سیاسی وقتی بخواهد آنارشیست ها را حذف کند، بهترین حالت این است که آن ها را نشان بدهد.درست است که خودش در انفعال قرار می گیرد اما هر گروه آنارشیستی وقتی از یک ضریب توانمندی بالاتر می رود، نیاز است که بروز پیدا کند.پس بهتر است که در معرض قضاوت افکار عمومی و مردم قرار بگیرد.در این حالت مهندسی سیاسی یک گام بالاتر رفته و فقط راجع به افکار نیست، راجع به سازه هایی است که این گروه هم در آن قرار گرفته است. جریان آنارشیست همیشه سعی می کند خودش را به عنوان قاضی در جامعه مطرح کندو همیشه ارزش گذاری، کارآمدی یا ناکارآمدی مثبت و منفی را ملاک خودش قرار داده و بقیه را نقد می کند.

بنابراین سیستم زمانی می تواند این ها را آرام یا حذف کند یا به نقطه اصلی شان برگرداند که در معرض قرارشان بدهد و این در معرض قرارگرفتن مرحله ای هوشمندانه است.

یک مرحله غیرهوشمندانه هم وجود دارد که در آن اصطلاحا می گویند حکمرانی کار از دستش در رفته است. یعنی در این مرحله هم که اسمش را معامله،مصالحه، مفاهمه یا هرچیز دیگری بگذاریم این گروه برتری پیدا می کند اما نتیجه عوض نمی شود و در هر دو حالت مخاطب در مقام قاضی قرار می گیرد.

این نکته را نباشید فراموش کرد که اگر حکمرانی هوشمندانه این کار را انجام داده باشد نتیجه ای که حاصل می شود مثبت است به رغم اینکه شاید خسارت هایی را هم به بار آورده باشد.

برخی اساسا می آیند که حذف شوند و از اتفاقی که قرار است برایشان بیفتد نمی ترسند. مهندسی سیاسی در این مواقع چه می کند؟

افراخته: مهندسی سیاسی یکی از مفاهیم دانش سیاسی است و برداشت عالمان سیاست این بوده است که اتفاقا ما باید سیاست گذار باشیم و مهندسی کنیم حتی اگر در حوزه دینی هم بررسی کنیم ده ها آیه و حدیث داریم که مکلف کرده است که فلان کار را انجام بدهید یا ندهید به طور مثال می توان به نامه های امیر المومنین علی (ع) به مالک اشتر اشاره کرد.

در دنیای مدرن نیز همین گونه است و شما نمی توانید حکومتی را پیدا کنید که خلاف این موضوع عمل کند زیرا جزوی از وظایف و کارویژه های حکومت است. به عنوان مثال در آمریکا یک سوم مردم این کشور سیاه پوست هستند و نظام سیاسی آن هدف اصلی خود را بر پایه نژاد پرستی استوار کرده است یعنی این قشر از جامعه نباید در صدر هرم قدرت حضور داشته باشند اما در سال های اخیر شاهدیم که یک دورگه رئیس جمهور می شود و یا وزیر دفاع یک سیاه پوست است. الزامات جهان مدرن دیگر اجازه این سطح از محدودیت ها را نمی دهد اما نظام سیاسی آمریکا همچنان به صورت پنهان و آشکار این عمل را انجام می دهد و اجازه ورود به سیاه پوستان در همه حوزه ها بویژه حوزه اقتصادی را نمی دهد و این یعنی مهندسی سیاسی.

در بحث رسانه هم همینطور است یک جا پیام را بسیار عریان به مخاطب انتقال می دهیم و جای دیگر به اصطلاح شکلات پیچ شده منتقل می شود این در حالی است که محتوای هردو پیام یکی است اما فقط نحوه و تکنیک  های ارائه متفاوت است. به عنوان مثال بحث باروری که مقام معظم رهبری تاکید ویژه ای بر روی آن دارند ظرف مدت سه دهه پس از جنگ تحمیلی به اشکال مختلف در ذهن جامعه اینگونه حک شد که فرزند کمتر زندگی بهتر، حال شما نمی توانید با عوامل و ابزارهایی مثل قانون جوانی جمعیت که صرفا مجوزهای اقتصادی دارند باوری سی ساله را تغییر دهید.

تنها ابزاری که می تواند سریعتر، راحت تر، کم هزینه تر به شما کمک کند علوم شناختی است در واقع این مفهوم باور را تغییر می دهد.امروزه بسیاری از جوانان ما فکر می کنند مشکل جمعیت مشکل اقتصاد است حتی برخی از جوانانی که ازدواج کرده اند و مشکل مالی هم ندارند بنابر باور گذشته حاضر به بچه دار شدن نیستند در این حالت جامعه با مشکل باور غلط روبروست و اگر حکومتی بتواند با استفاده از ابزار علوم شناختی این باور غلط را تغییر دهد نیازی به وعده های اقتصادی ندارد. اروپا نیز از وعده ها و تسهیلات اقتصادی برای افزایش جمعیت استفاده می کرد اما موفق نبود تا مجبور شدند برای رفع مشکل جمعیتی به مهاجرپذیری روی آورند.

مهندسی سیاسی از دو وجه تشکیل شده است. یکی حکمران در داخل که براساس علوم سیاسی می بایست کاری را بکند یا نکند زیرا ممکن است شاکله های فهم سیاسی و وظیفه اش را انجام نداده باشد و ساحتی دیگر مداخلات بیرونی برای مهندسی سیاسی یک جامعه است و اینجاست که کار علوم شناختی مهم قلمداد می شود

داودی: یک آمریکایی نمی تواند به ایران بیاید و نظام نامه محاسباتی ما را برهم زند مگر اینکه ما گرایش آمریکایی بد را از خودمان دور و آمریکایی خوب را جایگزین آن کنیم.

زمانی که ما متغیر به مومن به همه این گزاره های داخلی هستیم و آمریکا و انگلیس را بد نمی دانیم خودمان ایجاد کننده فضا برای برنامه های آنها هستیم مثل قصه سند 2030 که او این سند را در ایران اجرا نکرد اما بسیاری از افراد در ایران از آن دفاع کردند که اگر از آنها سوال می کردید دقیقا این سند چیست؟ جوابی برای شما نداشتند زیرا با یکسیری الفاظ و تفاسیر پذیرفته بودند که این سند عالی است.

فرآیند مهندسی سیاسی اینگونه اتفاق می افتد لزوما به منزله اینکه او می تواند نیست برخی اوقات بدین مفهوم است که ما خواسته های او را محق تر،  کارآمدتر و دقیق تر از نیازهای خود تلقی می کنیم بنابراین مسیر برای مهندسی که او می خواهد باز می شود و یا خانمی که از خارج در یک برنامه تلویزیونی حضور می یابد پس از صحبت درباره زندگی اش در خارج به مناطق زلزله زده می رود، شبکه سازی می کند و کم کم آموزش هایی را به افراد می دهد که مغایر اهداف حکمرانی دقیق در ایران است در واقع خودمان این خانم را بزرگ کردیم و تحویل جامعه دادیم حال از اینجا به بعد این خانم دارای یک مکانیسم رفتاری و دارای ابزار در برهم زدن مهندسی سیاسی و یا ایجاد کردن یک فرآیند سازه جدید در حوزه سیاسی است در حالیکه  به ظاهر همه کارهایی که می کند فرهنگی، اجتماعی و خدماتی است.در حوزه شناختی از سه مساله راجع به مهندسی اجتماعی – مهندسی سیاسی صحبت می کنیم. نخست؛ میزان تاثیر گزاره های شناختی بر باورمند کردن سیاست گذاران در یک کشور.

دوم؛ رابطه میان واقعیاتی که جامعه می طلبد با ذهنیاتی که سیاست گذار در جامعه دارد و افتراق و اختلافی که میان آنها وجود دارد.سوم؛ رساندن جامعه براساس این دو گزاره پیشین که این باور می تواند خودش در خودش به یک سیاست گذاری برسد بدون درنظر گرفتن سیاست گذاری در حکمرانی و حاکمیت.

جریان گروه ها و افرادی که آنارشیست و برهم زننده نظم هستند در شکل گیری گزاره سوم بسیار موثر است اینجاست که جامعه احساس می کند به خود ترمیمی رسیده پس حدود، صغورو پسین و پیشین را رها می کند و مهندسی برای ایجاد بی نظمی رخ می دهد در این حالت جامعه  به جامعه ای بی رمق غیرقابل انعطاف در مواجهه با پدیده ها بویژه بحران های سیاسی می رسد.بنابراین یک گزاره شکل میگیرد و هر مسئله ای در نزدش تبدیل به بحران با روکش سیاسی است.

عوامل تسریع کننده، تعدیل کننده و بازدارنده در تحقق مهندسی سیاسی از منظر داخلی و خارجی چیست؟

افراخته: هرنظام سیاسی اجتماعی با طیف های مختلفی روبروست که در سه ردیف قرار میگیرند: ۱:  همسو با آن. ۲: غیرهمسو ۳: افرادی بین این دو طیف .. بنابراین هر نظامی فارغ از نوع ماهیت با افرادی سروکار دارد که با آن همسو نیستند و در تعارض هستند. امروزه بهترین حالت برای مواجهه با این افراد که اصطلاحا به آن مدیریت یا مهندسی میگویند این است که معارضان را در معرض دید قرار دهیم. به عنوان مثال ورود این افراد در شورای شهر، شهرداری و ... که این روش کاری هوشمندانه است. زیرا دوران حذف معارضان تمام شده و بهترین راه مهندسی به میدان آوردن آنهاست.حکمرانی هوشمند می تواند نوع مواجهه اش را با گروه های غیرهمسو و معارض به گونه ای تنظیم کند که بتواند آن ها را مدیریت کرده و در کنار خود داشته باشد.

 به گزارش خبرگزاری فارس، مجموعه برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» کاری از رادیو گفت و گو با همکاری سرویس هنر و رسانه خبرگزاری فارس، به تهیه کنندگی نوشین رهگذر، سردبیری دکتر علیرضا داودی، اجرای کارشناسی دکترمعصومه نصیری و هماهنگی اعظم اعتمادی روزهای دوشنبه و چهارشنبه ساعت ۱۶ از طریق امواج رادیو موج fm ردیف ۱۰۳،۵ مگاهرتز تقدیم علاقه‌مندان به حوزه علوم شناختی می‌شود.

برنامه ساعت بیست و چهار و یک دقیقه با هدف معرفی و آگاهی بخشی  علوم شناختی در قالب نبردها، دیپلماسی و نهایتا جنگ‌های شناختی، رادیو گفت‌و‌گو هم در قالب‌های صلح مبتنی بر علوم شناختی و هم در قالب فضای عمومی عملکرد در چارچوب علوم شناختی در بستر رسانه به روی آنتن رادیو گفت و گو رفته است. این میزگرد با استفاده از تکنیک‌های علوم شناختی به گفتمان سازی بر مبنای تکنیک‌ها و شگردهای رسانه‌ای در حوزه‌ی شناختی می‌پردازد. که مخاطبان می توانند برای فهم بیشتر این محتوا فایل صوتی این برنامه را در سایت رادیو گفت و گو شنونده باشند.

انتهای پیام/  ت 85

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول