به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، اگر از زاویه دید یک کاوشگر به جنایات تاریخ بشر بنگریم خواهیم فهمید که برخی جنایات مادی و بعضی دیگر معنوی هستند. ناگفته پیدا است که از منظر هر مورخ منصفی جنایتهای معنوی به دلیل تأثیری که بر عمق روح و جان قربانیان خود به جای میگذارند زخمهای کاریتری ایجاد میکنند و بنابراین مهلکتر هستند.
بیتردید یکی از کثیفترین جنایتهایی که دشمنان اسلام در جهان معاصر مرتکب شدهاند مسئله چاپ و انتشار کتاب موهوم آیات شیطانی توسط نویسنده مرتد و معلوم الحال هندی الاصل سلمان رشدی است. زخم ناشی از جنایت سلمان رشدی در روح و جان امت اسلامی به حدی عمیق بود که با وجود شانتاژهای فراوان و بیامان امپراطوری رسانهای غرب و دوستدارانش در سراسر جهان برای مقصر جلوه دادن ایران و محور مقاومت در فرایند مجازات اخیر این مرتد فطری باید گفت این جوشش خون تمام ملل مسلمان در سرتاسر جهان است که عاقبت این ارتداد وقیحانه و نامیمون را به سلمان رشدی و اربابان صهیونیست و ناجوانمرد وی نشان داد.
در همین راستا قدس آنلاین در گفتوگو با قدرت الله الیکایی، کارشناس مسائل پاکستان اعتراضات آن روز مردم مسلمان این کشور به انتشار کتاب موهن و بیارزش آیات شیطانی را مرور میکند تا ز این طریق اثبات کند. فتوای تاریخی امام خمینی(ره) در راستای مرتد اعلام کردن و مجازات سلمان رشدی فریاد فروخفته ملتهای غیور و مظلوم مسلمان در اقصی نقاط جهان بود پس بنابراین مجازات امروز این مرتد جنایتکار نیز نتیجه طبیعی عمل شنیع خود وی و بازتاب زخمی است که او سالها پیش بر قلب امت مسلمان زده است.
بسم الله الرحمن الرحیم با جلسه نخست از مجموعه مباحث عاقبت ارتداد با موضوع پرونده سلمان رشدی نویسنده مرتد کتاب موهن آیات شیطانی در خدمت آقای قدرت الله الیکایی کارشناس خوش فکر مسائل پاکستان هستیم. آقای الیکایی عزیز خیلی ممنونم که به خبرگزاری قدس آنلاین و پرونده ویژه عاقبت ارتداد فرصتی دادید تا دوباره از دانستهها و خاطرات شما استفاده کنیم به عنوان سؤال اول لطفاً کمی در خصوص جو عمومی حاکم بر کشور پاکستان در ابتدای انتشار کتاب آیات شیطانی و واکنشهایی که به چاپ و انتشار این کتاب در آن برهه صورت گرفت توضیح دهید؟
بسم الله الرحمن الرحیم در مورد بحث کتاب آیات شیطانی که در سال ۱۹۸۸م به عنوان چهارمین رمان سلمان رشدی منتشر شد حتی قبل از این که حضرت امام(ره) آن حکم معروف ارتداد سلمان رشدی را صادر کنند. مردم پاکستان نسبت به این کتاب حساسیت نشان دادند و اعتراض و تظاهرات کردند. و احزاب، مردم و مطبوعات پاکستان در این خصوص موضعگیریهای زیادی کردند. در نتیجه با توجه به این که پاکستانیها اصولاً این نوع کارها را توهین به اسلام میدانند. به سمت مرکز فرهنگی آمریکا در اسلام آباد هجوم آوردند و حتی درصدد بودند که آنجا را به آتش بکشند که این مسئله باعث درگیری بین مردم و پلیس پاکستان شد. این حادثه در زمان حکومت بینظیر بوتو به وقوع پیوست و منجر به این شد که در نهایت ۵ نفر از مردم پاکستان در این واقعه به شهادت برسند. فکر میکنم این واقعه چند روز پیش از صدور حکم حضرت امام(ره) در مورد ارتداد سلمان رشدی به وقوع پیوست. اصولاً مردم پاکستان به خاطر آن حساسیتی که نسبت به مسائل اسلامی دارند در این جور مسائل خیلی فعال هستند و به موقع در صحنه حضور مییابند. شما حتی اگر به حوادث این چنینی در چند سال اخیر نیز نگاهی بیاندازید. میبینید پاکستانیها اولین کسانی هستند که نسبت به این قضایا حساسیت نشان میدهند و نسبت به افرادی که به اسلام توهین نمودهاند واکش تندی از خود نشان دادهاند که بعضاً منجر به درگیری میشود. البته در خصوص نشریه فرانسوی شارلی ابدو پاکستانیها تحصن کردند به طور ی که برای دولت پاکستان مشکل ایجاد شد و حتی دولت این کشور مجبور شد که قبول بکند که سفیر فرانسه را اخراج کند. هر چند که سفیر فرانسه در پاکستان اخراج نشد اما مهم این است که دولت پاکستان در ابتدا پذیرفته بود که سفیر این کشور را اخراج کند و قول پیگیری این قضیه را داد. همین قدر که افکار عمومی پاکستان توانست دولت را مجبور میکند که نسبت به این قضیه حساسیت داشته باشد. نشان دهنده این است که در بین کشورهای اسلامی مردم پاکستان خیلی نسبت به این قبیل مسائل حساسند و در قبال آن واکنش نشان میدهند این شرایط در پاکستان چه در مورد سلمان رشدی، چه وقایع مربوط به کشور دانمارک و چه جریان نشریه شارلی ابدو حاکم است.
از منظر جناب عالی صدور فتوای ارتداد سلمان رشدی توسط امام خمینی(ره) چه تأثیری در بین مردم و به ویژه علما و روحانیون پاکستان داشت؟
البته همان طور که عرض کردم واکنش مردم پاکستان قبل از صدور فتوای معروف امام خمینی(ره) بود. اما قضیه کشته شدن تعدادی از مردم پاکستان در اعتراض به این ماجرا واکنش علما و برخی از احزاب سیاسی پاکستانی را در پی داشت. وقتی که حضرت امام(ره) آن فتوای تاریخی را صادر کردند علما و احزاب سیاسی پاکستان بیشتر پای کار آمدند و این فتوا باعث حمایت بیشتر مردم، احزاب سیاسی و علما از این قضیه شد و آنها از این فتوای حضرت امام(ره) حمایت کردند و صدور این فتوا آنها را در مسیری که داشتند راسختر کرد. به خصوص با فتوایی که حضرت امام از بعد دینی داده بود برای آنها این حرکت بسیار قابل قبولتر بود. و این مسئله تا جایی ادامه داشت که یکی از از وزرای پاکستانی که آن موقع وزیر راه آهن این کشور بود برای کشتن سلمان رشدی جایزه تعیین کرد. همان طور که عرض کردم پاکستانیها در این قضایا خیلی فعال هستند به طوری که حتی در قضیه اتفاقات مربوط به نشریه شارلی ابدو میبینید که یک پاکستانی برای حمله به این مؤسسه اقدام کرد که توسط پلیس دستگیر شد. یعنی یک پاکستانی که مقیم فرانسه بود اقدام به انجام این عمل نمود. که این مسئله به دلیل تعصبات خاصی است که پاکستانیها نسبت به مسائل اسلامی دارند.
در آن دوره حزب مردم پاکستان و دولت خانم بینظیر بوتو با توجه به گرایشات سکولاری هم که دارد آیا واکنشی نسبت به قضیه سلمان رشدی و اعتراضات افکار عمومی پاکستان در این زمینه از خود بروز نداد؟
بینید حزب مردم پاکستان که در آن زمان خانم بی نظیر بوتو به عنوان نخست وزیر پاکستان رهبری این حزب را بر عهده داشت. خیلی تمایل نداشت در این مسائل دخالت کند زیرا این حزب یک حزب سکولار است و شعارهای آن مارکسیستی و شامل بحثهایی مثل مسکن و... است. بنابراین خیلی تمایلی ندارد که در این نوع مسائل وارد شود و برای دولت خودش چالش ایجاد کنند. چون قطعاً این مسائل برای هر دولتی که بخواهد به آن ورود کند ایجاد چالش میکند مخصوصاً با حمایتی که غربیها روی این نوع مسائل دارند. و لذا حزب مردم پاکستان با توجه به گرایش و سیاستش هیچ گونه تمایلی برای ورود به این مسئله نداشت و نسبت به این قضیه هیچ واکنشی نشان نداد.
همان طور که میدانید ما یک مسئلهای هم تحت عنوان کشمکش میان هند و پاکستان بر سر کشمیر داریم. آیا این قضیه بر روی واکنش پاکستانیها در آن زمان اثر داشت در واقع میخواهم بدانم آیا قضیه ناسیونالیستی-مذهبی بود یا مسئله صرفاً یک مسئله مذهبی بود؟
ببینید اگر ما مسئله اصالت هندی سلمان رشدی را مدنظر قرار دهیم شاید بتوان گفت این کشمکش بر روی مسئله تأثیر داشته اما اگر ما نگاهی به عکس العمل پاکستانیها در خصوص توهین به اسلام در دانمارک، فرانسه و دیگر کشورها بیاندازیم میبینیم نه اینها در این دو تا موضوع هم خیلی سفت و سخت بودند. حتی در مورد نشریه شارلی ابدو در فرانسه مردم پاکستان خیلی پای کار بودند و دولت را مجبور کردند که در این قضیه ورود کند و دولت هم با ورود به این قضیه تحصن مردم را شکست بنابراین نمیتوان گفت پاکستانیها به دلیل هندی بودن سلمان رشدی پای کار آمدند. حالا ممکن است یک مقداری به خاطر هندی بودن سلمان رشدی واکنشها بیشتر بوده ولی اصل همان حمایت مردم پاکستان از اسلام و پیامبر اکرم(ص) بوده اما میتوان گفت آن هم بیتأثیر نبوده است.
من به یاد دارم همیشه میفرمودید که هر موقعی که یک جنبش مذهبی این چنینی در پاکستان اتفاق میافتد دستگاههای امنیتی و خصوصاً سرویس امنیتی ISI سعی در مدیریت آن دارند. آیا راجع به پرونده سلمان رشدی هم چنین اتفاقی افتاد؟
ببینید سرویس اطلاعاتی پاکستان معمولاً در چنین مسائلی ورود میکند و در راستای منافع خودش از آن استفاده میکند و با توجه به مأموریتها و منافعی که برای خودش تعریف کرده معمولاً نسبت به این مسائل برخورد یا از آنها حمایت میکند. بستگی به شرایط کشور و زمان دارد. معمولاً ISI از این نوع مسائل در راستای اهدافی که دارد استفاده میکند که آن هم بستگی به شرایط، زمان، مکان و... دارد. در آن مو قع اینها خیلی به دنبال این نبودند که از قضیه سلمان رشدی استفاده کند چون نمیخواستند کشورشان در برابر غرب قرار بگیرد. در یک حدی شاید خواهان این امر بودند اما در این حد که به مرکز فرهنگی آمریکا در اسلام آباد حمله شود نه زیرا با توجه به تعریفی که ISI از روابط پاکستان با کشورهای غربی و به خصوص آمریکا دارد در این حد تمایلی برای ورود به این قضیه نداشتند.
واکنش مقامات انگلستان، آمریکا و سایر کشورهای غربی در خصوص این مسئله چه بود و آنها چه واکنشی نسبت به این قضیه نشان دادند؟
ببینید شما وقتی قضیه سلمان رشدی را مطالعه میکنید می بینید که کتاب آیات شیطانی با حمایت انگلستان منتشر شده و هزینه انتشار و تهیه کتاب را یک یهودی پرداخته بود. دستمزد بسیار بالایی که به سلمان رشدی برای نگارش این کتاب داده شده نشان دهنده دستهای پشت پرده و توطئه غربیها در این مسئله بود. و لذا در همان زمان آمریکا و انگلیس در برابر اتفاقاتی که در پاکستان افتاد از سلمان رشدی حمایت کردند و بر علیه اتفاقاتی که در این کشور افتاد موضعگیری کردند.
آینده واکنش پاکستانیها در قبال تحولات ضد اسلامی این چنینی را چگونه میبینید. آیا ممکن است این قبیل مسائل به واکنش شدیدتری از طرف مردم و افکار عمومی پاکستان بیانجامد؟
ببینید همان طور که میدانید پاکستانیها به خاطر این که ادعا میکنند ما تنها کشوری هستیم که به خاطر اسلام به وجود آمدهایم و اصلاً به خاطر اسلام از هند جدا شدیم. بنابراین نسبت به مسائل اسلامی خیلی حساس هستند. و نسبت به کل مسائل جهان اسلام و به ویژه اسلام هراسی واکنش نشان میدهند. شما حتی اگر موضعگیریهای عمران خان را قبل و بعد از نخست وزیری در مورد اسلام هراسی ببیید خواهید فهمید که نسبت به سران بسیاری از کشورهای اسلامی مواضع بسیار خوبی است. یک بخشی از این مسئله به جوی که در بین مردم پاکستان در جریان است باز میگردد. شاید اگر این جو نبود منجر به این نمی شد که عمران خان هم نسبت به اسلام هراسی این موضعگیری را بکند اما با توجه به احساس مسئولیت پاکستانیها نسبت به اسلام مردم این کشور همیشه و در همه برههها آماده جانفشانی و حمایت از مسائل اسلامی بودهاند. و مردم نسبت این مسائل وافعاً حساسیت نشان میدهند و شاید یکی از جاهایی که غربیها نسبت به واکنش مردم در این گونه مسائل هراس دارند خود پاکستان است و یکی از جاهایی که میزان واکنش مردم در قبال گسترش اسلام هراسی در نظر گرفته میشود کشور پاکستان است.
انتهای پیام/