به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، اجتهاد اگر فلسفهای داشته باشد، روزآمدسازی دین و کشف ظرفیتهای پنهان آن، برای زیست معنویتر مسلمانان در همه زمانهاست. روزآمدسازی لزوماً وادادگی در برابر تحولات روز نیست بلکه اجتهاد میکوشد، بخشهای پنهان و نادیده دین را که پاسخگوی نیازهای روز است، کشف و در قالب فتوا صورتبندی کند.
در غیبت اجتهاد واقعی، تنها راهی که برای دینداران باقی میماند، ایستادگی نافرجام در برابر سیل نوپدیدها و توفان تحولات است. دانشمندان دینی در مسأله اجتهاد دو گونه رفتار میکنند: ۱ـ گروهی که بر پایه محکمات دین و نیازهای انسان به واقع اجتهاد میکنند و در عین اصولگرایی در استنباط احکام در دام جمود نمیافتند. ۲ـ گروهی که خود را بیشتر حافظ و نگهبان سنتها و فتاوی پیشینیان میدانند و هرگونه تخطی را از گذشته، بازی با مقدسات میشمارند.
از حرام دانستن بلندگو تا دوش حمام
گروه نخست، دین را اعم از باورها و فتاوای موجود و مرسوم میبینند و گروه دوم، دین و شریعت را بیش و کم، همان میدانند که دانشمندان پیشین استنباط کردهاند و بیش از آن را خلاف احتیاط میدانند. فتوا به حرمت یا کراهت پارلمان، قانونگذاری، توتون، جوراب، بلندگو، آسفالت، دوش حمام، خدمت سربازی، چای، عکس، تنظیم خانواده، تلگراف، اشتغال زنان، رادیو و تلویزیون، برابری حق را برای همه شهروندان با هر دین و مذهب و جنسیتی، حاصل فقاهت و اجتهاد این گروه است. گروهی که بیش از دین به حفظ سنتهای منسوب به دین میاندیشد و در این راه میکوشد.
بسیاری از آنچه امروز نیز در برابر آن مقاومت میکنند، سرنوشتی مانند دوش حمام دارد که سرانجام جای خود را به زندگی مومنان باز کرد و معلوم شد که خلاف شرع هم نبوده است. اگر روزگاری بود که بلندگو را بوق شیطان میخواندند، امروز بدون میکروفون در منبر نمینشینند. فردا نیز نیز پدیدههایی معمول و متعارف میشود که امروز به هیچ روی برنمیتابند.
روزگاری که رأی دادن زن حرام بود
در سال ۱۳۴۰ در قم کتابی به نام «زن و انتخابات» منتشر شد که محتوای آن شرکت زنان در انتخابات برای رأی دادن بود، این کتاب به قلم ۶ تن از فضلای نامدار حوزه در آن زمان و زیرنظر یکی از مراجع تقلید کنونی قم تألیف شده است اما اکنون هیچ یک از آنان، شرکت زنان را در انتخابات برای رأی دادن و گرفتن حتی مکروه نمیشمارد بلکه تشویق نیز میکنند!
ناهمسانی میان کمّ و کیف اجتهاد و دگرگونیهای روزگار نتیجهای جز کاستن از شمار دینداران ندارد
اکنون قدرت و کیفیت اجتهاد در حوزههای شیعی، بسیار کمتر از سرعت و گستره تحولات در جامعه بشری است. ناهمسانی میان کمّ و کیف اجتهاد و دگرگونیهای روزگار نتیجهای جز کاستن از شمار دینداران ندارد. اگر قرار نیست تغییری همپای تحولات در سنتها و فتاوای پیشینیان رخ دهد، این همه هزینه مالی و انسانی برای تربیت مجتهد در حوزههای علمیه چه توجیه شرعی و عقلی دارد. اگر اخباریگری را پشت سر نهادهایم و اجتهاد اصولی را جایگزین خشک مغزی و مقدسمآبی کردهایم، کجاست آن اجتهادی که گامی جلوتر از زمان باشد.
منبع: کتاب دیانت و عقلانیت نوشته رضا بابایی
پایان پیام/