حال و هوای طرقبه شهدایی شد/ برپایی ایستگاهی کوچک به نیت «حاج قاسم»

 به گزارش خبرگزاری فارس از طرقبه شاندیز، بنری زیبا منقش به تصویر سردار دلها با عبارت «جان‌فدا» بر سردرب حوزه بسیج خواهران طرقبه نصب شده است، شور و شوق خدمت برای سالگرد شهادت حاج قاسم هیجان خاصی به محیط بخشیده و همه در تکاپو هستند تا فضا و شرایط را مهیای پذیرایی از شهروندان کنند. میزها در ورودی درب حوزه با قاب عکس سردار دلها کنار گلدان چیده شده است، بساط چای، میوه و تعداد زیادی از پوستر تمثال شهید حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس روی میزها تزئین شده، روی پارچه های مشکی میزها کاغذی با هشتک به نیت حاج قاسم نصب شده است.

به همت بسیج خواهران حوزه حضرت زهرا(س) شهر طرقبه از روزهای قبل بسته‌های فرهنگی برای توزیع در سالروز شهادت سردار دلها تهیه و بسته بندی شدند، تعداد ۳۰۰ بسته فرهنگی زیبا مزین به جملاتی در وصف شهید حاج قاسم سلیمانی آماده شدند تا به عنوان هدیه ویژه به کودکان و نوجوانان که به این ایستگاه مراجعه می کنند، اهدا شود.

مهمانان ایستگاه حاج قاسم یکی یکی از راه می رسند، پیر و جوان، زن و مرد و عکس‌های حاج قاسم که می رود تا مهمان خانه های مردم شهر شود. پوسترهای روی میز را مرتب می‌کنم، رفتار مردی نسبتا میانسال توجهم را جلب می‌کند، روبه روی عکس سردار سلیمانی با احترام و ارادت خاصی ایستاده و جملاتی را زمزمه می‌کند و سپس دستش را به نشانه احترام روی سینه می‌گذارد و به شهید سلامی همراه با تعظیم می‌دهد و همین کار را هم در مقابل عکس شهید ابومهدی المهندس انجام می‌دهد.

یک لیوان چایی در سینی میگذارم و به او تعارف می کنم و او با جمله «شکرا شکرا» لیوان چای را برمی دارد، او مهمانی از کشور عراق است دوباره روبه روی قاب عکس سردار دل‌ها می‌ایستد نگاهش نشان از محبت سرشار و عشق او به این شهدای گرانقدر  دارد، خودش را ابوماجد و اهل کاظمین کشور عراق معرفی می‌کند و از احساسی که نسبت به شهدای مقاومت دارد، می گوید: تا روزی که زنده‌ام سردار سلیمانی و المهندس در قلب‌م ماندگار خواهند ماند و یاد ‌و نام‌شان هر لحظه با من است، چرا که همواره عاشق رفتار و منش سلیمانی هستم و باید این دو شهید را الگوی  واقعی خودمان قرار دهیم.

ابوماجد از اینکه در ایستگاه صلواتی تصاویر شهید ابومهدی در کنار سردار دل‌ها نصب شده تشکر می‌کند و می‌گوید ایرانی‌ها بامحبت و قدرشناس هستند، چندین پوستر مختلف شهید سلیمانی و ابومهدی را از بین پوسترها جدا می‌کند که باخود به عراق ببرد، خداحافظی می‌کند کمی دورتر از ایستگاه می‌ایستد چند دقیقه‌ای به فکر فرو می‌رود، دوباره به سمت ایستگاه برمی‌گردد من هم می‌توانم در این ایستگاه و پذیرایی از مردم سهیم باشم یعنی نذر شهدای مقاومت داشته باشم؟ یکی از خواهران می‌گوید بله حتما، ابوماجد مبلغی نقدی را روی میز می‌گذارد و اشاره می‌کند که هر پذیرایی صلاح می‌دانید به نیت هدیه به حاج قاسم و ابومهدی بگیرید و اینجا توزیع کنید.

ابوماجد که رفت صدای خنده کودکانه‌ای مرا از دنیای افکارم بیرون می‌آورد، دختربچه‌ای حدودا شش ساله شادمان از دریافت هدیه یادبود حاج قاسم به درخواست خواهران کنار ایستگاه ایستاده تا عکس یادگاری او ماندگاری زیبایی برای ایستگاه باشد. دلدادگان شهید سلیمانی هر کدام به نوعی ارادت و محبت خود به سردار دلها را نشان می دهند و به نیت او نذورات خود را به ایستگاه هدیه می‌دهند. دانش آموزان یکی یکی از راه می‌رسند وقتی هدایای مخصوص خود را می‌بینند خوشحالی و ذوق بچه‌ها حال و هوای ایستگاه را پرشورتر کرده، امروز روز متفاوتی است شهر از یاد سردار دلها سرشار شده و عطر حضور شهدای مقاومت در شهر پیچیده است امروز روز سردار دلهاست.

پایان پیام/ ۷۰۰۷۳