اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

سیاسی  /  سایر حوزه ها

معنای بازگشت به رخداد 19 دی

عموما برای دشمن راهبرد توطئه سکوت یا کتمان حقیقت تا زمانی مفید است که این نادیده گرفتن واقعیت برای او کارکرد عملی داشته باشد، طبیعی است نادیده گرفتن پدیده های انقلاب اسلامی، تغییری در واقعیت این پدیده ها در عرصه داخلی ایجاد نمی کند، اما اگر این راهبرد نتواند، در عرصه خارجی مانع رسیدن پیام انقلاب اسلامی شود، وضعیت فرق می کند.

معنای بازگشت به رخداد 19 دی

خبرگزاری فارس؛ یادداشت- جعفر علیان نژادی: سخنان امروز مقام معظم رهبری در دیدار با مردم قم، حائز نکاتی مهم بود که ایده ای را در  ذهن نگارنده این یادداشت، ایجاد کرد. آن ایده برگرفته از  تفاوت برخی پدیده ها نزد دوست و دشمن است.

به نظر می آید، هر پدیده به خودی خود یعنی فارغ از دیدگاه دوست و دشمن به آن، از  اهمیتی یکسان برخوردار بوده و می توان آن را از زاویه نحوه پدیدار شدن یا چگونگی روی دادن مورد بررسی و مطالعه قرار داد.

شاید جای این نوع مطالعه در گرایشی فلسفی با عنوان پدیدارشناسی باشد. با این حال در واقعیت صحنه گویا  معنای  پدیده ها، متفاوت است. نمی توان پدیده ها را به خودی خود، مطالعه کرد، روی دادن آن پدیده در یک بستر و یک زمینه خاص، معنای آن اتفاق را متفاوت می کند.

از این نظر نوع شناخت دوست و دشمن از پدیده حادث شده و نوع جهت گیری آنها در برابر آن متفاوت است. طبیعی است برای دشمن پدیده هایی معنادار است که خلاف جهت منافع و مصالح دوست باشد. از این نظر  دلیل تمایل او به بزرگ نمایی و برجسته سازی آن پدیده، تا حدود زیادی  معلوم می شود. در مقابل برای دوست معنای برخی پدیده ها متفاوت تر از دیگر پدیده هاست. 

پاراگراف قبلی که به تفاوت معنای پدیده نزد دوست و دشمن مربوط می شد، یکی از مهم ترین و پربحث ترین ایده های فلسفه سیاسی در قرن بیستم است که اساسا سیاست را زاده دوگانه دوست و دشمن تلقی کرده و هر چیزی را سیاسی می داند که در نسبت با این تعارض جویی باشد.

با این حال این ایده مسلط در بستر وقوع انقلاب اسلامی و بعد از  آن با تغییر جدی مواجه شد. بنابراین معنای دوست و دشمن نیز متفاوت شد. اگر در دستگاه تحلیل آن ایده مسلط، هر جناح خود را مالک واقعیت و یا معنابخش به آن می دانستند، در انقلاب اسلامی جبهه دوست مدافع واقعیت و جبهه دشمن معارض واقعیت شد.

در جبهه دوست، واقعیت با همه هیبت خود چه در شکل منفی و چه در قامت مثبت، دیده می شد. اما برای دشمن در وهله اول تعارض با واقعیت انقلاب اسلامی به عنوان راهبرد و در وهله بعدی هم سازی با واقعیت های منفی درون نظام جمهوری اسلامی به عنوان تاکتیک، در دستور کار قرار داشت.

از این منظر  اولین معارضه دشمن با واقعیت مربوط به خود پدیده انقلاب اسلامی  می شد. از همان روزهای اول عدم تحمل چنین واقعیتی، خود را در مدل های مختلف خصومت نشان می داد. از  طراحی کودتا، دولت نفوذی گرفته تا جنگ تحمیلی و اقتصادی و تبلیغی. 

به طور کلی می توان مواجهه دشمن با واقعیت های انقلاب اسلامی را در دو راهبرد کلی دسته بندی کرد: راهبرد اول تغییر واقعیت انقلابی، راهبرد دوم توطئه سکوت یا کتمان حقیقت.  در راهبرد اول همانطور که گفته شد در طول تاریخ چهل و چند ساله بیشترین تلاش ممکن برای از بین بردن اصل واقعیت انقلاب اسلامی صورت گرفته و به تناسب ماندگاری اصل انقلاب اسلامی، ابزارهای تغییر واقعیت دشمن هم نرم تر و هم ضعیف تر شده است.

همین ضعف در تغییر واقعیت، دشمن را متوجه راهبرد دوم یعنی کتمان یا سکوت در برابر پدیده های انقلاب اسلامی کرده است. پدیده تصاعد گرایش به دینداری، پدیده بی نظر کمک مومنانه، پدیده رشد و پیشرفت علمی، و از همه مهم تر پدیده  الگوشدگی نظام سیاسی در منطقه. این دو راهبرد کلی در مدار زمان و تجربه انقلاب اسلامی، در عین حال واقعیت دشمن را نیز  توضیح می دهد. این واقعیت که دشمنی دشمن واقعی است و ناشی از تعارض او با پدیده های انقلاب اسلامی است.نکته دیگر آنکه واقعیت یابی مولفه های قدرت جمهوری اسلامی در همه زمینه ها، یک واقعیت جدید را نیز به دشمن تحمیل کرده است و آن عدول از  سطح راهبردی دشمنی به سطح تاکتیکی خصومت ورزی است.

عموما برای دشمن راهبرد توطئه سکوت یا کتمان حقیقت تا زمانی مفید است که این نادیده گرفتن واقعیت برای او کارکرد عملی داشته باشد. طبیعی است نادیده گرفتن پدیده های انقلاب اسلامی، تغییری در واقعیت این پدیده ها در عرصه داخلی ایجاد نمی کند، اما اگر این راهبرد نتواند، در عرصه خارجی مانع رسیدن پیام انقلاب اسلامی شود، وضعیت فرق می کند. به یک معنا مجبور به پذیرش واقعیت می شود، اگر اینگونه شود مجددا باید در عرصه میدانی دست به اقدامی برای تغییر واقعیت تحمیلی بزند. اما این اقدام تغییری راهبردی نیست، بلکه عدول از یک راهبرد به یک تاکتیک است. در اینجا است که حادثه معنا پیدا می کند.

باید در برابر رخدادهای انقلاب اسلامی به به بیان رهبری یوم الله های انقلاب اسلامی، حوادثی را بسازد و یا از واقعیت های تلخ حادثه ای را در بیاورند. حوادث اخیر دقیقا نشانه عدول و انفعال راهبردی دشمن بود. با فهم این نکته است که می توان فهمید،هدف آن آشوبگر یا عنصر میدانی از تخریب و نمایش اعتراض نه مقابله با ضعف های مدیریتی که در واکنش به قدرت واقعیت رخدادهای انقلاب اسلامی است. بنابراین میزان خشونت و تخریب تا سرحد ممکن بالا می رود و اتفاقات جدیدی نظیر  کشتار دسته جمعی رقم می خورد.

با این توضیحات چرایی تذکر ایام الله و رخدادهای انقلاب اسلامی و ضرورت آن معلوم می شود. اینکه چرا باید 19 دی را یک رخداد بدانیم، یک واقعیت انقلابی که هر سال نیاز به یادآوری آن داریم. با یادآوری معنای 19 دی  و نگاه به تاریخ رخدادهای انقلاب اسلامی است که امکان فراروی از آن، حاصل می شود. با تذکر به  رخداد 19 دی به عنوان شروع وقایع انقلابی است که اکنون رخدادها یا واقعیت های فراتری مانند اربعین حسینی(ره)، جشن غدیر، کمک مومنانه، و تکرار آیینی واقعیت یا یوم الله های انقلاب اسلامی ممکن می شود.

پایان پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول