خبرگزاری فارس لرستان_ نسرین بیرانوند؛ روایت دانیال (حامد) والی زاده مرادی، زنبوردار موفق خرم‌آبادی که به قول خودش بخاطر عدم آگاهی از مسایل حقوقی در برهه‌ای سر و کارش به زندان می‌افتد، روایتی پر از درس و آموزه است برای کسانی که در مواجهه با مشکلات و شرایط سخت تسلیم می‌شوند.
ورود به صنعت زنبور داری به واسطه یک تعریف
دانیال والی زاده مرادی که هم اسم و هم سرنوشت خود را تغییرداده، دانش آموخته الکترونیک است ، زمان سربازی به عنوان مربی جذب فنی حرفه‌ای می‌شود اما چون با روحیاتش سازگار نیست سراغ باغبانی می‌رود.
سال ۹۳ به واسطه اینکه یکی از دوستانش مدرس زنبورداری بوده و از طرفی صحبت‌های همسرش در خصوص شرایط مطلوب پدر دوستش که در زنبورداری مشغول فعالیت بوده به این وادی قدم می‌گذارد.
او می‌گوید: یک شب همسرم به من گفت پدر دوستم زنبوردار است و شرایط خوبی دارد، من هم در جواب گفتم گفتم حالا همین را کم دارم که هر روز با بدن ورم کرده به خانه بیایم. اما یک شب در حال مدیتیشن بودم که احساس کردم تمام اتاق پر از زنبور شده، همین شد که از فردا سراغ زنبورداری رفتم.
سال ۹۳ با اطلاعات اولیه‌‌ای که از امین بیرانوند، مدرس زنبورداری کسب کرده بودم کار را شروع کردم و سال ۹۴ به عنوان زنبوردار نمونه انتخاب شدم.
من اولین فردی بودم که نژاد اصلاح شده آلمانی(زنبور) را وارد استان کرده بودم و تولید ژل رویال در سطح کشور داشتم همچنین برای اولین بار زهر زنبور عسل را در استان گرفتم، در قاره آسیا نیز اولین فردی بودم که با ایجاد بهار مصنوعی تولید ژل رویال را یک‌ساله کردم.
سال ۹۶ به نمایندگی از زنبورداران کشور با سردار نقدی به عنوان مشاور رهبر انقلاب و طراح اقتصاد مقاومتی مصاحبه زنده تلویزیونی داشتم.
شانسی که دارم اینکه نزد افراد سرشناس مهره مار دارم و همواره مورد توجه قرار می‌گیرم، دکتر کاویانی اولین سازنده دستگاه زهر عسل است که دستگاه را به من هدیه داد.
سال ۹۴ که به عنوان زنبوردار نمونه معرفی شدم شروع به گسترش فعالیت خود در بحث ژل رویال کردم، آن مقطع در کارگاهم روزانه ۳۰ گرم ژل رویال در هر ۷۲ ساعت در هر کندو تولید کنم اما به فکر افزایش تولید افتادم، چون سه شرکت در چین هستند که سه برابر درآمد ناخالص نفت کشور ما ژل به دنیا عرضه می‌کنند با تولید روزانه ۱۲۰گرم در هر ۷۲ ساعت در هر کندو.
همین شد که با چند تن از دوستانم به یک همفکری برای افزایش تولید ژل رویال رسیدیم، اما سیل ۹۷ پل‌دختر ، بارندگی‌های شدید و بیماری و آلودگی‌ها باعث از بین رفتن زنبورها شد و با دوستان به مشکل برخوردیم، چون اولا که آنها کننده کار نبودند دوم صرفا با اهداف مالی وارد میدان شده بودند.
اعتماد به یک دوست و ناآگاهی از مسایل حقوقی من را راهی زندان کرد سال ۹۷ من همه سرمایه و زندگی را از دست دادم به جز یکی از دوستانم رضا بیژنوند مابقی شرکا و رفقا چک‌ها را فرم زدند، اما بین این‌همه مشکل و چالش اعتماد به یکی از دوستانم و ناآگاهی از مسایل حقوقی باعث شد من راهی زندان شوم.
در واقع من چک‌امانتی را به یکی از دوستانم که ۳۰ میلیون تومان نزد من داشت و سرمایه او هم ازبین رفته بود داده بودم و او چک را کیفری کرده بود و با مامور سراغ من آمد و راهی زندان شدم.
تمام ناراحتی و دلخوری من بابت این بود این اتفاق تنها چند روز قبل از تولد دخترم رخ داده بود و از همه تلخ تر اینکه همین دوستم جزو دعوت شدگان تولد دخترم بود.
سال ۹۷ من تمام سرمایه ، خانه و کارگاه را از دست داده بودم و ۹۷۵ میلیون تومان چک برگشتی داشتم، اما سخت ترینش این بود که من واقعا به این دوستم بدهکار نبودم. در زندان متوجه شدم که فرق بین حقوقی و کیفری چیست و همین شد که در دادگاه از جنبه کیفری تبرئه شدم اما نتوانستم ثابت کنم چک امانی بوده، اما اعصار را گرفتم و قسط را پرداخت کردم، تا اینکه سال ۹۸ باز هم به علت عدم آگاهی پول را به برادر شاکی داده بودم و همین باعث که دوباره چند روز در زندان باشم.
آشنایی با مجموعه زندان من را احیا کرد اما در ایامی که زندان بودم با آقای کشوری مدیرکل زندان‌های استان همچنین دو بازوی اقتصادی زندان یعنی انجمن حمایت از خانواده زندانیان و بنیاد تعاون آشنا شدم.
پرونده و مدارک زنبورداری را تحویل بنیاد تعاون دادم و نه تنها استقبال کردند بلکه یک ساعت بعد قراردادی را منعقد کردیم و به عنوان زنبورستان بنیاد تعاون انتخاب شدم.
نکته‌ای که خیلی دلم می‌خواهد به آن اشاره کنم اینکه مجموعه زندان من را به عنوان یک فرصت قلمداد کردند و به من بها دادند.
شروع کار با دو نفر
سال ۹۸ صفر تا صد چرخه زنبورداری را در زندان شروع کردیم، نیروی زندانی و مزارع را در اختیار من گذاشتند و هر چه که نیاز داشتم خریداری می‌کردند، سال ۹۸ به دلیل تدریس فرآورده‌های زنبور عسل به عنوان مددکار نمونه ترویج در استان انتخاب شدم.
با دو نفر و حدود ۴۰ فروند کندو شروع کردم که آن زمان رقمی معادل ۱۰ تا ۱۲ میلیون تومان بود، اما اکنون زمینه اشتغال حدود صد نفر فراهم شده است.
ما در زنبورستان نژاد اصلاح شده آلمانی را وارد کرده‌ایم، تولید ژل رویال، گرده گل و بره موم را هم داریم، در داخل آموزش داریم و بیرون نیز زندانیان در قسمت‌های مختلف از جمله زنبورستان و بازار یابی مشغول فعالیت هستند.
ما آموزش را برای زندانیانی که در داخل بند هستند داریم، اما زندانیانی که به تشخیص قاضی ناظر بر زندان برای جامعه مضر نیستند اشتغال ایجاد می‌کنیم، حقوق برخی از زندانی‌ها که اکنون با ما در ارتباط هستند بیشتر از حقوق کارمندی است.
رونمایی از یک چرخه کامل زنبور داری با اشتغال ۳۰۰ نفری
اما تابستان سال آینده کامل‌ترین چرخه زنبور داری را با زنبورستان چند هزار فروندی، کارگاه بسته‌بندی، کارگاه چو‌ب بری و کندو سازی، کارگاه تولید ظروف بسته بندی عسل ، تولید لباس زنبورداری، عرقیجات سنتی برای تغذیه زنبور را تابستان سال آینده افتتاح کنیم، من تابستان می‌خواهم از برند شخصی خودم هم رونمایی کنم، برند داخل زندان حامی است.
با تکمیل چرخه زنبورداری زمینه اشتغال ۳۰۰ نفر فراهم می‌شود، همچنین قرار است سالانه ۲۲ تن عسل را تولید کنیم.
حمایت‌ها انگیزه من را چند برابر کرد
همین که یک روز قبل از تولد دخترم به زندان افتادم خاطره‌ای است که نمی‌توانم فراموش کنم، یا اینکه به فاصله چند ماه پس از مصاحبه زنده تلویزیونی کارم به زندان افتاده بود، اما وقتی توسط ستاد دیه حمایت شدم و مجموعه زندان به جای تحقیر از من حمایت کردند سختی کار برایم آسان شد.
وقتی سراغ آقای کشوری (مدیرکل زندان‌های لرستان) می‌رفتم از پشت میز بلند می‌شد و کنارم می‌نشست و می‌گفت مهندس حالت چطور است، ایده و طرح چه چیزی داری.
آقای کشوری ، مدیرکل زندان‌های و آقای علیپور قاضی ناظر بر زندان‌ها و در مجموع همه دست اندرکاران زندان حمایت قابل توجهی را از من داشتند و با پرداخت وام کارآفرینی انگیزه من را چند برابر کردند به طوری که من به جای تعهد اشتغال برای ۲۰ نفر ، ۶۰ نفر را مشغول کردم.
این حکایت که «عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد» در سرنوشت من خودش را نشان داد، دوستی که به او اعتماد کردم باعث شد من به زندان بیفتم اما این سبب خیر شد.
نمی‌خواهم از زندان فاصله بگیرم
سال ۹۷، ۹۷۵ میلیون تومان چک برگشتی داشتم، مغازه و خانه از دستم رفته بود اما امروز و با گذشت حدود ۳ سال چک‌ها را پاس کردم، خانه و مغازه خریدم و حتی چندین خانواده زندانی را هم تحت پوشش دارم.
قدیمی‌ها می‌گفتند « سر هر سفره که غذا میخوری صاحب آن سفره را دعا کن»، من هم سعی کرده‌ام به زندان خدمت کنم چون زندان من را احیا کرد. من را به چشم یک مجرم و زندانی ندیدند، بلکه به عنوان یک نخبه علمی به من فضا و فرصت دادند، طرح‌هایی که ارایه می‌کردم در کمیته اشتغال بررسی می‌شد و طرح به کشو نمی‌رفت.
با خودم عهد کرده‌ام بخشی از درآمدم را به عنوان خیرات به مجموعه زندان برگردانم، چون در زندان احیا شدم، قصد ندارم از زندان فاصله بگیرم.
اهمیت اشتغال زندانیان
والی زاده مرادی با اشاره به اهمیت اشتغال زندانیان می‌گوید: من زنبوردار بودم و اهدافی داشتم اما شرایطی که زندان ایجاد کرد فرصتی را فراهم کرد و من متوجه شدم که خیلی‌ها ناخواسته در دام افتادند و ما باید آنها را نجات دهیم چون نجات یک انسان نجات یک جامعه است.
فارغ از مباحث درآمدی که زندانی کسب می‌کند و هزینه‌ای که از روی دوش دولت برمی‌دارد ، زندانی به جای اینکه شب را در زندان به سر ببرد کنار خانواده‌اش شب را به صبح می‌رساند.
پایان پیام/
افشای کامل
روایتگری موثر
زیستگاه رسانه
قصه های کرونا
کد اقناع
کیفیت حکومت
