اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

بین الملل  /  شرق آسیا و اقیانوسیه

تحلیل بین‌الملل؛ توافق تهران-ریاض، تأمین امنیت منطقه بدون حضور آمریکا

توافق جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی برای از سرگیری روابط با میانجی‌گری چین، نشانه دیگری از کوچک‌تر شدن نقش آمریکا در معادلات منطقه‌ای است.

تحلیل بین‌الملل؛ توافق تهران-ریاض، تأمین امنیت منطقه بدون حضور آمریکا

گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس؛ رضا دهقانی: اعلام توافق رسمی جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی در پکن برای از سرگیری روابط رسمی خود، علاوه بر تأثیری که در روابط فی مابین دو کشور دارد، تأثیرات منطقه‌ای و فراتر از آن جهانی نیز با خود به همراه خواهد داشت، مهم‌ترین اثری که در معادلات جهانی می‌گذارد، بی تردید افول نقش‌آفرینی آمریکا در منطقه خواهد بود. یکی در حوزه ورود چین به معادلات منطقه‌ای و دیگری در ارتباط با حل و فصل اختلافات و تأمین امنیت منطقه به دست کشورهای منطقه بدون دخالت بیگانگان؛ همان که جزو اصول ثابت و رسمی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران  است.

اما در خصوص چین، این بازیگر کلان عرصه بین‌الملل، پس از سال‌ها تلاش برای تقویت اقتصاد خود و قبضه بازارهای جهانی، اکنون به تدریج وارد نقش‌آفرینی‌های سیاسی، امنیتی فرا منطقه‌ای می‌شود. از سفر «شی جینگ پینگ» به ریاض در ۱۶ آذر  ۱۴۰۱ و استقبال بی سابقه مقامات سعودی و رهبران عرب از وی و سپس همکاری‌های اقتصادی و نظامی چین با امارات و مصر و پیش از آن سرمایه‌گذاری کلان در بندر بصره و دیگر پروژه‌های اقتصادی در عراق تا اعلام آمادگی پکن برای میانجی‌گری میان مسکو و کی‌یف، همه نشان از این دارد که چین ماحصل سال‌ها سیاست نفوذ اقتصادی بدون دخالت در امور داخلی کشورها و بدون تنش‌آفرینی و بدون لشکرکشی را می‌خواهد برداشت کند.


رئیس‌جمهور چین و رهبران عرب در نشست ریاض

 

ماهیت و نوع نقش‌آفرینی چین و ایالات متحده آمریکا در منطقه به گونه‌ای است که عمده کشورهای منطقه اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که رابطه با چین ضمن تمامی منافع اقتصادی که در پی دارد، می‌تواند عاملی برای ثبات و امنیت باشد، ثباتی که رشد و شکوفایی اقتصادی را تضمین می‌کند. کشورها و بازیگران دولتی و غیر دولتی به سال‌ها حضور آمریکا در منطقه غرب آسیا نگاه می‌کنند، ماحصلی جز نا امنی و جنگ نمی‌بینند.

اما در مقابل ماهیت منافع چین در غرب آسیا  بدین گونه است که پکن نه تنها به دنبال نا امن‌سازی نیست، بلکه هرگونه نا امنی را زنگ خطری برای منافع خود می‌بیند. پکن به خوبی افول قدرت آمریکا در جهان و منطقه غرب آسیا را مشاهده می‌کند،  اما نمی‌خواهد با اعزام نیرو و ایجاد پایگاههای نظامی و اعزام ناوهای هواپیما‌بر مسیر آمریکا را برود؛ مسیری که نه تنها توفیقی در امنیت منطقه نداشت، بلکه شرایط را ملتهب‌تر کرده است. بنابراین برای چین غرب آسیا و شمال آفریقا یعنی یک بستر مهم برای همکاری اقتصادی که ارتباطی به نیروی نظامی و ناوهای هواپیما‌بر ندارد.

چین در روند تعامل خود، بر خلاف آمریکا قصد دیکته کردن سیاست‌ها و خواسته‌هایی که ناقص حاکمیت و استقلال کشورهاست را ندارد. یکی از دلایلی که کشورهای عربی برای کار با پکن تمایل دارند، همین عدم دخالت در امور داخلیشان است. در تعامل ریاض و ابوظبی با پکن، خبری از خواسته‌ها و دستورالعمل‌های دیکته شده نیست و اصولا چینی‌ها به هیچ مقوله دیگری به اندازه تضمین همکاری اقتصادی اهمیت نمی‌دهند.

 

بنابراین نقش‌آفرینی پکن در توافق ایران و عربستان سعودی، بیش از پیش این پیام را به دیگر کشورهای منطقه داد که اگر دو کشور سال‌ها در تخاصم به سر می‌بردند، یکی از اصلی‌ترین عوامل آن آمریکا بوده است؛ کشوری که ۷۸ سال پیش به «عبدالعزیز آل سعود» قول داد که در برابر دسترسی به چاههای نفتی عربستان امنیت این کشور را تأمین کند، بنابراین اگر نا امنی در کار نباشد، حضور آمریکا نیز بی معنا خواهد بود. اما چین نشان داد که می‌تواند میانجی و امنیت‌زا باشد، کارکردی که از آمریکا انتظار نمی‌رود.

در نوع واکنش کشورها و بازیگران منطقه به توافق تهران و ریاض نیز پیام قابل توجهی نهفته است، از طالبان تا ترکیه و مصر و بحرین و دیگر کشورهای عربی استقبال گرمی از این توافق کرده‌اند، جناح‌های محور مقاومت از جنبش حزب‌الله لبنان و انصارالله یمن گرفته تا جنبش‌های مقاومت فلسطین نیز این رویداد را برای آینده منطقه مثمرثمر خوانده‌اند و در این جا تنها رژیم صهیونیستی (به عنوان اصلی‌ترین محور سیاست خارجی آمریکا در غرب آسیا) در نگرانی و دلهره به سر می‌برد.

چین نشان داد که می‌تواند میانجی و امنیت‌زا باشد، کارکردی که از آمریکا انتظار نمی‌رود.

در این راستا کابینه نتانیاهو که تا چند روز پیش درباره انزوای منطقه‌ای ایران رجزخوانی می‌کرد، اکنون سکوت اختیار کرده است. در مقابل «نفتالی بنت»، نخست‌وزیر سابق رژیم صهیونیستی این توافق را یک پیروزی سیاسی برای ایران و ضربه‌ای مهلک به ائتلاف منطقه‌ای علیه تهران توصیف کرد. او گفت: «احیای روابط میان ایران و عربستان سعودی تحولی جدی و خطرناک برای اسرائیل و یک پیروزی سیاسی برای ایران است. این ضربه‌ای مهلک به تشکیل ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران است».

یائیر لاپید، وزیر خارجه سابق این رژیم هم در صفحه توئیتر خود نوشت: «توافق بین ایران و عربستان سعودی شکست کامل و خطرناک سیاست خارجی اسرائیل است. این به معنی فروپاشی دفاع منطقه‌ای است که ساخت آن علیه ایران شروع شده بود».

در آمریکا نیز هرچند دولت این کشور در یک موضع سیاسی، سعی کرد نگرانی خود را از این توافق پنهان کند، اما محافل سیاسی و رسانه‌ای این کشور آشکارا از اینکه آمریکا در حال نادیده گرفته شدن در غرب آسیا است، ابراز نگرانی کرده‌اند. در این راستا

بیل هگرتی نماینده ایالت تنسی در مجبس سنای آمریکا در صفحه شخصی خود در توئیتر به توافق ایران و عربستان سعودی واکنشن نشان داد و نوشت: «زمانی وجود داشت که ایالات متحده کشوری در جهان بود که نمی‌شد آن را نادیده گرفت اما مدیریت اغلب ناکارآمد جو بایدن رئیس‌جمهور در امور بین‌المللی، آن را از بین برد. بایدن به چین کمونیست اجازه داد تا تبدیل به یک قدرت میانجی‌گر جدید در خاورمیانه شود. این افول آمریکا در دوران بایدن است».

 

علاوه بر مطالب بالا، توافق تهران و ریاض، همان‌گونه که در ابتدا ذکر شد، در راستای لزوم تأمین امنیت منطقه به دست بازیگران منطقه است، همان سیاست خوداتکایی مدنظر جمهوری اسلامی ایران که بیگانگان نقشی در آن ندارند.

بی تردید مقامات سعودی از جمله «محمد بن سلمان» در مسیری که به توافق با تهران منتهی شده، ابتدا از تأمین امنیت خویش به دست آمریکا نا امید شده‌اند. ولی‌عهد جوان سعودی طرح و آرزوهای بلند مدتی در سر دارد که برای برآورده کردن آن‌ها نیازمند آسودگی خاطر از جانب ایران است، اگر بن سلمان وارد جنگ یمن نیز شد، به این خاطر بود که گمان می‌کرد در عرض دو هفته کار را تمام خواهد کرد، به همین دلیل است که از سال ۲۰۱۹ به این سو و پس از حمله دقیق پهپادی یمنی‌ها به تأسیسات آرامکو، ملتمسانه به دنبال راه خروج از باتلاق یمن می‌گردد.

عربستان سعودی، از ۷۸ سال پیش امنیت خود را به آمریکا گره زده و اکنون می‌بیند که دیگر چنین سیاستی جواب نمی‌دهد و یمنی‌ها هر زمان اراده کنند پهپادها و موشک‌هایشان را بالای کاخ پادشاهی در ریاض می‌رسانند. در این راستا «مارک دابوویتز» مدیرعامل بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها به نیویورک تایمز گفته است که توافق تهران-ریاض نشان می‌دهد که عربستان سعودی «به واشنگتن بی‌اعتماد است». او تأکید کرد که تجدید روابط ایران و عربستان در نتیجه میانجیگری چین، «ضرر، ضرر و ضرر برای منافع آمریکاست».

پایان پیام/م/ ت 1794

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول