مریم سلیمی دکترای علوم ارتباطات و مدرس دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس با بیان اینکه پایاننامهها نباید صرفاً محدود به حوزه نظری شوند و باید به سمت هرچه کاربردیتر شدن حرکت کنند، گفت: از سویی دروس و سرفصلها نباید به فارغ التحصیلی افراد به آدرسی غلط و ناکجاآبادی در بازار کار ختم شوند. باید دانشگاه و بازار کار به پیوند و تلاقی برسند و نه تنها فارغ التحصیلانی متناسب با نیازهای بازار تربیت شوند بلکه از همان دوران دانشجویی زمینه پیوند آنها با بازار فراهم شود. بخشی از این پیوند به یاری پروژههای دانشگاهی و انجام پایاننامهها طی همکاری با شرکتها و سازمانها حاصل میشود.
سلیمی افزود: در حال حاضر عمده پایاننامهها در ایران جنبه نظری داشته و نهایت دامنهاثرگذاریشان کمک به توسعه ادبیات علمی در حوزه مربوطه است. آن هم به شرط اینکه پایاننامه نتیجه تلاش خود دانشجو باشد و جنبه بازاری نیافته و کار به افراد حقیقی و حقوقی غیر سپرده نشود.
این مدرس دانشگاه اظهار داشت: شرط پذیرش پایاننامه و اعطای مدرک تحصیلی مربوطه باید کاربردی بودن پایان نامه باشد. موضوع پایاننامه و دروس باید طوری باشد که به حرکتی موثر در وضعیت شرکتها، سازمانها و یک بازار تخصصی منجر شود.
وی ادامه داد: به طور مثال در برخی کشورها، دانشجویان دروسی را میگذرانند که بخشی از ارائه آنها در تعامل با یک شرکت شکل میگیرد به این معنی که شرکتهایی با پذیرش ریسکهای احتمالی، وارد همکاری با دانشگاه شده و از آنجا که پولی بابت ایدههای دانشجویی پرداخت نمیکنند، طرحها و ایدههای دانشجویی را پذیرش کرده و به اجرا میگذارند. ثمرات و نتایج این پذیرش ریسک نیز عاید خودشان میشود.
دکترای علوم ارتباطات اضافه کرد: در جریان چنین حرکتی در درس مربوطه، تیمی از دانشجویان برای شرکت یا سازمان طرحی مینویسند و سپس مسؤولان شرکت مدنظر در جلسه نهایی حاضر و با بازخورد دادن نسبت به طرح و نیز با تعاملی که بین نمایندگان شرکت و استاد مربوطه حاصل میشود، به طرح نمره داده میشود. بعد از یکسال اجرای طرح، اعلام میشود که طرح تیم چقدر به فروش یا افزایش درآمد منجر شده است. این حرکت دو سر برد است، هم برای دانشجویان رزومه میشود و هم برای شرکت مربوطه اجرای یک ایده رایگان در مسیر افزایش درآمد را به ارمغان دارد.
سلیمی در مثالی دیگر ادامه داد: ممکن است کار بازاریابی بوفه دانشگاه مرتبط با درسی در همین خصوص به دست تیم دانشجویی سپرده شود، چنانچه در آن هفته ناشی از بازاریابی و تبلیغات تیم مربوطه، درآمد بوفه افزایش یابد، نمره دانشجو نیز از نتیجه متأثر می شود.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: نگاه عملی در دروس و پایان نامه باید مبنا باشد ولی این عملی بودن باید دارای چارچوبهایی باشد تا به فرجام «کارورزی» منجر نشود که به شکلی ظاهری و «فرمالیته» و در حد پرشدن فرم و ساعت برگزار میشود. دانشجو به دنبال مهر و امضای نهایی است و شرکت یا سازمان مربوطه نیز یا فرد را چندان بازی نمیدهد یا اگر به بازی بگیرد، او را مشغول کارهایی میکند که در نهایت به کارورزی او منجر نمیشود چراکه بیشتر در طول دوره، دانشجو درگیر کارهای روزمره یا اموری میشود که در سازمان برزمین مانده است.
وی گفت: زمانی طرح کاد یا طرح کار و دانش در دهه ۱۳۶۰ و اوایل ۱۳۷۰ در دبیرستانها اجرا میشد و طی آن دانشآموزان یک روز در هفته باید برای کارورزی به یکی از مراکز صنعتی و آموزشی میرفتند این طرح به دلیل عدم اجرای واقعی و درست آن در ادامه کار چه از سوی کارآموز، چه استاد کار در سال ۱۳۷۳ کنار گذاشته شد. در سالهای اخیر با احساس خلاء آن مجدد بحث «طرح کاج» مطرح شد. از سویی به صورت پایلوت «طرح کاد پلاس » برای پیوند دانشگاه و بازار کار به اجرا گذاشته شد.
سلیمی افزود: اما سوال اینجاست با این حرکتهایی که خیزهای آن از دوره اول متوسطه تا دوران دانشگاه برداشته شده، چرا هنوز دانشگاه و بازار کار فاقد پیوند لازم هستند.
این دکترای علوم ارتباطات خاطرنشان کرد: بخشی از این مشکلات به تمرکز نظام آموزشی به نگاه تئوریک مربوط است که این روند در دوره دانشگاه نیز ادامه پیدا میکند. قسمتی از مسأله به نگاه و هدف دانشآموزان در جایگاه کارآموز و کارورز ارتباط دارد. بخشی نیز به بازار کار مشکلات و چالشهای آن مربوط است. همچنین مشکلات هزینهای و بودجهای از سوی بخشهای دولتی و خصوصی در این زمینه اثرگذار است. برایند اینها سبب میشود که اینها مانند دو سر آهن ربا همدیگر را جذب نکنند.
سلیمی گفت: در دروس مرتبط با حوزههای علوم پزشکی درهای دانشگاهها به مراکز تخصصی مربوطه باز میشود ولی آیا این اتفاق در سایر رشته ها نیز رخ میدهد؟
وی افزود: در کنار نگاه تئوریک نیاز به نگاه عملی نیز در دروس و پایان نامهها هست تا فرصتی برای کشف استعداد و توانمندیها برای بازار کار نیز فراهم شود و از سویی زمینه کسب تجربه در یک رشته تخصصی یا حوزهای از آن برای دانشجو نیز مهیا شود تا بتواند در ادامه تحصیلات خود در پیوند با این مراکز، دغدغه شغل نداشته باشد.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: عدم انطباق وضعیت بازار کار و بیکاری و از سویی تلاشهایی که برای تشویق به تحصیل صورت میگیرد، راههایی است برای ورود دیرتر افراد به بازار کار، آنهم برای افرادی که نگاه تئوریک پررنگتر از نگاههای کاربردی و مهارتی در آنها است.
این دکترای علوم ارتباطات افزود: پایان نامههای رشتههای هنری به دلیل اینکه دانشجو موظف است هم به بحثهای نظری در پایاننامه خود بپردازد و دستاوردهای خود در حوزه نظری را در خدمت عملی به کار گیرد، درک و نگاه بهتری به یافتههای نظری خود دارد چراکه حداقل خود از این یافتهها در مسیر تولیدات بصری خود بهره میگیرد. ولی نگاه عملی چقدر در سایر رشتهها حداقل در حدی که به کار خود دانشجو بیاید، راهگشاست؛البته با پررنگ شدن پیوند بازار کار و دانشگاه، کاربردی شدن دروس و پایاننامهها به شرط اجرای درست، شاید بتوان به نتایج چنین اتفاقاتی امیدوار بود.
* خانه تکانه رشتهای و درسی!
سلیمی گفت: در کنار نگاه عملی به رشته ها، دروس، سرفصلها و پایاننامهها تا حدممکن و بنابر ضرورت، باید سرفصلها و دروس به روز شوند. سرفصلها نگاه به آینده ندارند و عموما نگاهشان به گذشته است. باید زمینهای فراهم شود درسها یا رشتههایی که دیگر جوابگوی نیازهای حاضر نیستند حذف شوند. در حال حاضر برخی مراکز دانشگاهی جذب و فارغ التحصیلانی در رشتههایی دارند که کارا نیست و بازار کاری ندارند یا حداقل مرتبط با بازار کار نیست. ما نیاز به خانه تکانی رشتهای و دروس داریم.
* مبنای ارتقای اساتید تغییر یابد
وی اضافه کرد: از سویی نیاز است مبنای ارتقای اساتید تغییر یابد. اکنون یکی از این مبناها در کنار کتاب و...، مقاله است که عمدتاً هم رویکرد نظری دارد. هرچه مقاله در مجلات وزین و معتبرتر منتشر میشود مسیر ارتقا هموارتر میشود. چنانچه سمت و سوی معیارهای ارتقای اساتید با تأکید برتولیدات علمی با رویکرد کاربردی و عملیاتی و گرهگشایی و ارائه راههای عملی با نگاه به بازار کار و مسائل مراکز صنعتی باشد، آثار دانشگاهی یاریگر بازار، صنعت و کسب وکارها خواهند بود. همین نگاه و رویکرد نیز از سوی اساتید درباره فعالیتهای علمی دانشجویان مورد تأکید قرار خواهد گرفت.
* اختصاص بودجه لازم در حوزه آموزشی
این استاد دانشگاه بیان کرد: در اکثر کشورهای پیشرفته بخش قابل توجهی از هزینه تحقیقات دانشگاهی را بخشهای اقتصادی، سازمانها و... برای حل مشکلاتشان تامین میکنند و در اختیار اساتید قرار میدهند و استاد از محل همین اعتبار اقدام به جذب دانشجو میکند و در نتیجه دانشجو در مسیر حل مشکل صنعت، کسب وکارها با راهنمایی استاد به تحقیق و نگارش پایان نامه میپردازد.در عین حال دولت در این کشورها، بودجه لازم و کافی در اختیار نظام آموزشی قرار میدهد.
* نیازمند به سرمایه گذاری زیرساختی مستمر در حوزه نظام آموزشی
سلیمی با بیان اینکه از دیگر دلایل مهم در عدم پیوند بین نظام آموزشی و بازار کار را باید در نحوه هدایت، مدیریت و اختصاص بودجه و مدیریت و نظارت بر اجرای برنامهها دانست، گفت: در حوزه نظام آموزشی نیاز به سرمایهگذاری زیرساختی مستمر برای ارتقای همه فعالیتها در همه جاست. از سویی نیاز به حمایت دولت، سازمانها، مراکز پژوهشی، علمی و آموزشی از پایاننامههای کاربردی با تشویقهای مالی یا حمایت مالی است.
وی افزود: باید بین نیازهای بازار، کسب وکارها و مراکز صنعتی و آنچه در مراکز دانشگاهی مورد تحقیق و پژوهش قرار میگیرد رابطه وجود داشته باشد تا علم و تجربه دو بال موفقیت شوند. از سویی دانشجویی که با نگاه علمی و کاربردی به نتایج پایان نامهای رسیده، صنعت، کسب و کار، بازار یا حیطه مرتبط را درک کرده و در ورود به بازار کار با مشکلات کمتری روبرو خواهد شد.
سلیمی در پایان گفت: در کنار نگاه پایاننامهها و دروس به سمت کاربردیتر شدن باید از نگاه به تحولات تکنولوژیک، هوش مصنوعی و نگاه به آینده نیز غافل نماند. همسویی موضوعات با تحولات جهان نیز میتواند ضمن حل مشکلات، آمادگی مواجهه آینده را نیز فراهم کرد. همچنین از شیوههای نوین آموزشی نیز نباید غفلت ورزید.
پایان پیام/