به گزارش خبرنگار حوزه اندیشه خبرگزاری فارس، اگر کسی بگوید آیا از همه مسائل کلی و جزئی دین میتوان دفاع عقلانی کرد یا نه، پاسخ این است که از جزئیات دین نمیتوان با عقل حمایت کرد؛ زیرا جزئیات در حیطه برهان عقلی قرار نمیگیرد، چه جزئیات طبیعت باشد، چه جزئیات شریعت.
عقل میفهمد که خیلی چیزها را نمیفهمد
به بیان دیگر جزئیات اعم از علمی، عینی، حقیقی و اعتباری در دسترس برهان عقلی نیست و چیزی که در دسترس عقل نباشد، تعلیل و توجیه عقلانی ندارد، اما در کلیات و خطوط طبیعت و شریعت تعلیل عقلانی راه مییابد. توضیح آنکه چون عقل خود را در بسیاری از امور ناتوان میداند به وحی محتاج است. منطق عقل این است که من میفهمم که خیلی از چیزها را نمیفهمم و به وحی احتیاج دارم. بر اساس برهان نبوت عام عقل میگوید من دارای هدف ابدی هستم و میدانم برای رسیدن به آن هدف عام، راهی هست و این راه طولانی است و سیر این را بدون راهبر و راهبلد ممکن نیست و راهنمای غیبی همان پیامبر است و باید به سخنان راهبر و راهبلد در کلیات و جزئیات گوش فرا داد و به آن عمل کرد.
پیامبر راهنمای عقل است
از این رو نمیپرسد که چرا نماز صبح دو رکعت و نماز ظهر چهار رکعت است، یا چرا نماز مغرب را باید بلند؛ چون بسیاری از جزئیات را نمیفهمد و میگوید من به پیغمبر نیازمندم از این رو عقل مدعی دخالت در جزئیات نیست و اگر چنین ادعای ناروایی بر او تحمیل شود نمیتواند آن را ثابت کرده و به مقصد برساند. بنابراین دفاع عقلی از خطوط کلی دین و شریعت امکان دارد چنانکه دفاع عقلانی از خطوط کلی طبیعت امکان پذیر است یعنی عقل وقتی به وجود خدا پی برد و خدای سبحان را با علم، قدرت، حکمت و دیگر اسمای حسنای او شناخت میفهمد که جهان را خدای حکیم و هدفدار آفریده است، لذا در هر موردی که هدفمندی طبیعت را نشناخت میگوید چون طبیعت آفریده خدای حکیم است یقینا هدف و مفصلی دارد.
نتیجه
خلاصه آنکه:
۱ـ کلیات دین قابل دفاع مستقیم عقلی است.
۲ـ جزئیات دین به شکل مستقیم و بیواسطه قابل استدلال عقلی نیست ولی غیر مستقیم و با واسطه صلاحیت تبیین عقلی را دارد.
۳ـ سرّ عدم دفاع عقلی بیواسطه از جزئیات دین همان قصور عقل از ادراک امور جزئی است.
۴ـ اگر درک شهودی بود و نه و حصولی، امکان مشاهده حقانیت آن امور جزئی وجود دارد.
۵ـ پس از مشاهده حق بودن امور جزئی میتوان آنها را توجیه کرد گرچه برای غیر شاهد همچنان در پرده ابهام عقلی است.
۶ـ عقل از اقامه برهان در جزئیات دین قاصر است از ارائه دلیل بر بطلان آنها نیز عاجز است از اینرو حق داوری درباره آنها را ندارد.
۷ـ در هر موردی که حاکم عاجز بود شخص قادر بدون منازع است، لذا دلیل معتبر نقلی داوری صحت و سقم جزئیات را به عهده دارد و هیچ منطقی توان معارضه با او یا اعتراض بر او را ندارد از این رو حق اعراض از فتوای او را نخواهد داشت.
منبع: دینشناسی، آیتالله جوادی آملی
پایان پیام/