اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

دیگر رسانه ها

امام خمینی(ره)؛ متفکری تحول‌آفرین

یکی از نکات مهم درباره انقلاب اسلامی، توانایی بالای گفتمان اسلام‌گرایی در خلق یک ذهنیت جدید بود. یعنی پرورش یک مسلمان به عنوان عنصری ضد دیکتاتوری و ضد امپریالیستی، شاید «خط امام» تعبیر مناسبی از منظومه فکری امام خمینی(ره) قبل و پس از انقلاب اسلامی است که بهترین مفسر آن، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هستند که از مبانی این تفکر در سطح انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی حفاظت می‌کنند و آن را به پیش می‌برند.

امام خمینی(ره)؛ متفکری تحول‌آفرین

فارس‌پلاس؛ دیگر رسانه‌ها- صبح نو نوشت: «امام، روحاً، هم یک انسان تحول‌خواه، هم تحول‌آفرین بود.» این جمله کلیدی رهبر انقلاب درباره منشور تحول‌خواهی بنیانگذار کبیر انقلاب است. موضوعی که مروری در تاریخ معاصر، اهمیت راهبردی آن را در موضوعات مختلف نشان می‌دهد. شکی در این مسأله وجود ندارد که تاریخ معاصر کشورمان از زمان مشروطه تاکنون، افراد و جریان‌های مختلفی را به خود دیده است که هر کدام به نحوی مدعی رویکرد تحول‌خواهی و اصلاح در جامعه ایران بوده‌اند.

با این وجود تنها پیروزی انقلاب اسلامی ایران با راهبری امام (ره) بود که توانست به سرانجام برسد و رویکرد تحول‌خواهانه ایشان در این مسأله، نقش اصلی را ایفا کرد. مسیری که بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی خط اصلی آن را از 15 اردیبهشت 1323 و در اولین نوشته سیاسی- اجتماعی خود آغاز کرده بود و تحول‌خواهی مؤلفه‌ای بود که در منش، رفتار، سیره و به طور خاص سلوک ایشان وجود داشت. در نتیجه جمهوریت و اسلامیت در نگاه امام خمینی (ره) به عنوان دو رکن اصلی نظام جمهوری اسلامی، توانست نقش اساسی را در تحول‌آفرینی در مبانی و نظام حکومتی کشور ایفا کند.

پیش از اینکه به جنبه‌های مختلف نگاه تحول‌خواهانه امام (ره) بپردازیم، باید به این موضوع اشاره کنیم که تحول در نگاه امام (ره) تنها به حوزه‌های مادی منحصر نمی‌شود و تحول در نگاه به دین، تحول در نگاه به آینده و ایجاد تمدن اسلامی، تحول در نگاه به قدرت‌های جهانی و باورپذیری شکست‌پذیری آنان از جمله موضوعاتی است که باید به آنان توجه کرد. شاید تمایز نگاه امام (ره) با دیگر روشنفکران و مدعیان اصلاح‌گری و تحول‌خواهی، در این موضوع باشد که امام (ره) برای عملیاتی کردن این مسأله تنها به روش‌های گفتاری و دستوری اکتفا نکرد و به صورت میدانی وارد عرصه عمل شد. در نتیجه نگاه تحول‌خواهانه امام (ره) در وهله اول مبتنی بر روحیه مطالبه‌گری است که بستر لازم را برای اجرایی شدن آن فراهم می‌کند.

تحول در مفهوم اسلام سیاسی نسبت به اسلام آمریکایی

پیش از این به این مسأله اشاره شد که جمهوریت و اسلامیت نظام، دو مؤلفه اصلی نگاه تحول‌خواهانه امام (ره) محسوب می‌شوند و شکی در این مسأله وجود ندارد که تحول در مفهوم اسلام سیاسی، اولین مؤلفه‌ای است که در نگاه تحول‌خواهانه امام خمینی (ره) باید به آن توجه کنیم. اسلام سیاسی که زمینه مطالبه‌گری در جهان اسلام را فراهم می‌کند و اسلام آمریکایی که چندان التزامی به تحولات صورت گرفته در جهان ندارد. با گسترش نگاه معناگرایانه امام خمینی (ره) به مفهوم اسلام، ما شاهد مطالبه‌گری کشورهای منطقه علیه ظلم، استبداد و استعمار بودیم و این مسأله بازتاب گسترده‌ای را در جهان ایجاد کرد.

امام خمینی (ره) در تمایز میان این دو اسلام می‌گویند: «ما یک اسلام نداریم، بلکه اسلام‌های متفاوتی داریم و همه این اسلام‌ها از اعتبار برخوردار نیستند؛ یکی در خدمت قدرت‌های استعماری، تحجر، پولدارها، جهان سرمایه‌داری، پرخورها و یکی در جهت حمایت از توده‌های میلیونی، مستضعفین، شلاق‌خوردگان زمین، کسانی که بر آن‌ها غضب شده، کسانی که زیر سلطه استعمار می‌باشند... راه مبارزه با اسلام آمریکایی از پیچیدگی خاصی برخوردار است که تمامی زوایای آن باید برای مسلمانان پابرهنه روشن گردد که متأسفانه هنوز برای بسیاری از ملت‌های اسلامی، مرز بین اسلام آمریکایی، اسلام ناب محمدی، اسلام پابرهنگان و محرومان، اسلام مقدس‌نماهای متحجر و سرمایه‌داران خدانشناس و مرفهین بی‌درد کاملا مشخص نشده است و روشن ساختن این حقیقت که ممکن نیست در یک مکتب و در یک آیین، دو تفکر متضاد و رودررو وجود داشته باشد، از واجبات سیاسی بسیار مهم است.»

در نتیجه امام (ره) به این مسأله باور داشت که اگر به اسلام حقیقی و راستین رجوع شود، همه نیازهای جامعه اسلامی از جمله «طرز حکومت اسلامی» و نظامات آن دست‌یافتنی است، لذا نوآوری اساسی امام (ره) در طراحی حکومت اسلامی، ایجاد تحول در نگرش به اسلام و اجتهاد اسلامی بود.

البته اجرایی شدن این مسأله به این سادگی‌ها نبود و امام خمینی (ره) با ایجاد تحول در سازمان روحانیت، مقابله با رویکرد تک‌ساحتی و متحجرانه به اسلام، تحول‌آفرینی در نیروی انسانی حوزه با تربیت شاگردان مجتهد و انقلابی و تحول در فقه و فلسفه دست به این اقدام زدند. در ابتدای این مسأله حتی برخی جریان های مدعی دین داری هم نسبت به این موضوع با امام (ره) همراه نبودند. در نتیجه امام (ره) در دوره‌ای به مبارزه با تحجر دینی می‌پرداخت که به بیان خود ایشان، در حوزه علمیه «یاد گرفتن زبان خارجی، کفر و فلسفه و عرفان، گناه و شرک به‌شمار می‌رفت.» جالب است بدانیم که آثار فلسفی و عرفانی امام (ره) عمدتا مربوط به این دوره است و ایشان در خاطره‌ای، این فضا را این‌گونه توصیف می‌کنند: «در مدرسه فیضیه فرزند خردسالم، مرحوم مصطفی از کوزه‌ای آب نوشید، کوزه را آب کشیدند؛ چراکه من فلسفه می‌گفتم.»

اگر چه حضرت امام (ره) از دوران تأسیس حوزه علمیه قم، همواره همراه مرحوم آیت‌الله بروجردی بودند؛ اما پس از ارتحال ایشان، برای شکستن فضای اختناق رضاخانی و احیای حوزه علمیه تلاش‌های بسیاری را انجام دادند. این موضوع از این رو اهمیت دارد که بدانیم سازمان روحانیت در نگاه امام (ره) وظیفه راهبری جامعه را برعهده داشت و عملا در این نگاه، تحول ایدئولوژیک و نیز تغییر رویکرد جامعه دینی و حوزه‌های علمیه نسبت به دین، مقدمه لازم انقلاب اسلامی بود.

در همین زمینه تلاش‌های امام (ره) برای وحدت مرجعیت و زعامت و تقویت حوزه علمیه، یکی از بنیادی‌ترین حلقه‌های تحول‌خواهی در تاریخ مبارزات امام (ره) بود. تا جایی که نقل شده ایشان صدها نامه به علمای بلاد مختلف نوشت تا آنها را متقاعد کند که از آیت‌الله بروجردی بخواهند به قم عزیمت کند و زعامت حوزه علمیه را به عهده بگیرد و این مسأله علی‌رغم رویه متفاوت سیاسی آیت‌الله بروجردی، نقش مؤثری را در تاریخ ایفا کرد. از طرفی شاید اولین مبارزه تحول‌خواهانه امام (ره) به تحجرستیزی و مقابله با اسلام ظاهرگرا و رویکرد فقهی و تعبدی صرف در حوزه علمیه بازگردد. موضوعی که اسلام سیاسی را در مقابل اسلام سکولار قرار می‌داد و این رویه موجب شد تا اسلام سیاسی و انقلابی را با تبیین بهتری در کشور شاهد باشیم. موضوعی که امام خمینی (ره) از آن این‌گونه یاد می‌کند که: «والله اسلام تمامش سیاست است. اسلام را بد معرفی کرده‌اند. سیاست مُدُن از اسلام سرچشمه می‌گیرد.»

در نتیجه این تلاش‌های امام (ره) با سخنرانی‌های آگاهی‌بخش ایشان در حوزه علمیه قم و نجف و صدور اطلاعیه‌های سیاسی مشترک با علما و مبارزات امام (ره) در دوران پیش از انقلاب، منجر به ایجاد تحول در حوزه علمیه شد. تا جایی که قیام 15 خرداد 1242 و قیام 19 دی 1356 که دو نقطه‌عطف آغازین و پایانی در تاریخ انقلاب بود، از قم و با محوریت حوزه علمیه شکل گرفت. از طرفی امام (ره) با تدریس شاگردان مکتبی خود، نگرش صحیح به اسلام را به آنان آموزش داده و موجب ترویج این مسأله شدند. این مسأله تا جایی پیش می‌رفت که در دهه 1340 در همین جلسات درس، عمیق‌ترین تحلیل‌های سیاسی و اجتماعی و شدیدترین فریادهای کوبنده در مقابل رژیم شاه شنیده می‌شد.

بزرگانی همچون شهید سیدمصطفی خمینی و بسیاری از شهدای مبارزات انقلاب، در این جلسات درس تربیت شدند و بزرگانی همچون شهید بهشتی، شهید مطهری، مقام‌ معظم‌ رهبری و... با رسیدن به عمق اجتهاد دینی و پس از آن، با شاگردی در مکتب مبارزاتی و سیاسی امام خمینی (ره) در سال‌های پیش از پیروزی انقلاب، برای طراحی ساختارهای جمهوری اسلامی بر اساس مکتب اسلام ناب امام ‌خمینی (ره) پا به میدان گذاشتند.
 بر کسی پوشیده نیست که بسیاری از بزرگان جریان روحانیت پس از انقلاب، از جمله آیات عظام تأثیرگذار در مجلس خبرگان رهبری، شورای نگهبان قانون اساسی و مراجع عظام تقلید، شاگردان و مقرران دروس فقه و اصول  حضرت امام (ره) در دوران تدریس ایشان در حوزه علمیه قم هستند.

تحول‌آفرینی امام (ره) با ایجاد روحیه خودباوری مردم

رکن دوم از ارکان تحول‌آفرینی، ایجاد نوآوری در ساختارها، نظامات حکومت اسلامی و جامعه دینی از نگاه امام خمینی (ره)، رکن جمهوریت یا همان مشارکت حداکثری مردم در نظام اسلامی از طراحی تا اقدام و عملیات است. امام (ره) از همان ابتدای قیام خویش، به توانمندی جامعه اسلامی در برآوردن نیازهای خود و حرکت در مسیر تعالی باور داشت و معتقد بود اگر جامعه، آزادی و استقلال داشته باشد و از استبداد داخلی و استعمار خارجی رهایی یابد، خلاقیت و نوآوری از متن جامعه موج خواهد زد. این باور، ایده نوآورانه امام (ره) برای طراحی آینده حکومت و جامعه اسلامی ایران بود.

خودباوری و تحول مردم در این مسأله یکی از موضوعاتی است که امام (ره) با تأکید بر مفهوم قانون‌مداری توانستند در جامعه ایجاد کنند. البته ضروری است به این مسأله توجه کنیم که ایشان در زمانی بر این موضوع تأکید داشتند که نگاه به غرب نگاه بالا به پایینی بود و ایشان در این رابطه می‌فرمایند: «طوری ما را الآن تحقیر کردند اینها و ما را میان‌تهی کردند که ما باورمان آمده است که ما هیچی نداریم و آنها همه‌چیز دارند... چیزهایی که ما خودمان می‌توانیم درست کنیم، خودمان درست کنیم و هر چیز را می‌توانید درصدد [باشید] وقتی «انسان» باشد، می‌تواند درست کند؛ می‌تواند همچو کاری را بکند.

لکن وضع را این‌طوری به بار آورده بودند که ما باورمان آمده بود که چیزی نداریم؛ ما چیزی نمی‌دانیم؛ باید ما از خارج بگیریم؛ باید همه‌چیز از خارج بگیریم و اگر واقعا این‌طور است که یک مصیبتی است و اگر این‌طور نیست و ما را این‌طور تربیت کردند که باورمان بیاید، این هم یک مصیبت دیگری است.»

عزتمندی و خودباوری که امام (ره) توانست در جامعه ایجاد کند، موجب شد استعدادها و ظرفیت‌های جامعه در حوزه‌های مختلف شکوفا شده و بتوانیم امروز به جایگاهی برسیم که در بسیاری از علوم پیشرفته دنیا جزو کشورهای ابرقدرت تصمیم‌گیر باشیم و تمامی این موارد، از جمله دستاوردهای نگاه خودباورانه و تحول‌محورانه امام (ره) نسبت به موضوعات است. نگاهی که امام (ره) بر ضرورت استفاده از ظرفیت‌های شرقی، بدون وادادگی و نگاه‌های غربی تأکید دارند و ایشان در این رابطه می‌فرمایند: «شما جوان‌ها، شماهایی که جوان‌ها را تربیت می‌کنید، درصدد این باشید که اولا مغزهای آنها را از این چیزی که پُر کردند از آنها، این مغزهایی که پُر شده است از اینکه مغز شرقی را برداشتند، جایش مغز غربی گذاشتند، شست‌وشو کنید.

به آنها حالی کنید که شما خودتان مفاخر داشتید، خودتان فرهنگ دارید، خودتان همه‌چیز دارید و به آنها حالی کنید که باید خودتان هر کاری را بکنید.» نگاه تحول‌محورانه‌ای که بر خلاقیت‌ها و نوآوری‌های مردمی متکی بود و همین حرکت‌های مردمی موجب شد که شاهد استمرار انقلاب در حوزه‌های مختلف باشیم. موضوعی که در منطقه و دیگر کشورهای جهان نیز موجب تحول شد و این مسأله به تمامی دنیا تسری پیدا کرد.

نگاه تحول‌خواهانه امام خمینی (ره) در منطقه و جهان اسلام

شکی در این مسأله وجود ندارد که جهان اسلام از فردای پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) و تحت‌ تأثیر آن با تغییر و تحول روبه‌رو شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهد افزایش جنبش‌های اسلامی در منطقه بودیم که از خاور دور تا غرب آسیا و کرانه‌های اقیانوس اطلس و مغرب اسلامی را شامل می‌شدند و جنبش‌های رهایی‌بخش در کشمیر، افغانستان، تونس، الجزایر، آسیای میانه و کشورهای حوزه خلیج فارس از جمله آنان بودند. حرکتی که در ادامه موجب رنگ‌باختن حرکت‌های ملی، مارکسیستی و التقاطی شد و عملا تحرکات اسلامی در جهان جان تازه‌ای گرفت. در واقع پیروزی انقلاب اسلامی نشان داد که ادیان به ‌ویژه دین اسلام با گذشت زمان و توسعه مدرنیزاسیون، نه تنها به پایان راه نرسیده است، بلکه به ‌عنوان مهم‌ترین راه نجات بشریت از ظلم و بیدادگری احیای شده و دنیای مادی‌گرا معنویت‌گریز را متوقف ساخته و دریچه‌ای از معنویت و اعتقادات مذهبی را در راستای رستگاری و رهایی بشریت از قید قدرت‌های استعمارگر گشوده است.

در این میان نقش امام خمینی (ره) به‌ عنوان نظریه‌پرداز و احیاگر تفکر دینی از انظار دور نمانده و به اعتقاد و اعتراف بسیاری از اندیشمندان و شرق‌شناسان، اسلام‌شناسان و جامعه‌شناسان غربی، ایشان بزرگ‌ترین احیاگر تفکر و ارزش‌های اسلامی است که آنچه اصلاح‌گران، تجدیدگرایان، متجددها و بیدارگرایان اسلامی از قرن ۱۹ میلادی تا زمان آغاز نهضت در ایران به عنوان آرمانی تبلیغ می‌کردند، امام خمینی (ره) در صحنه عمل پیاده و دوران جدید رنسانس را آغاز کرد.

حضرت امام (ره) و استراتژی ایشان در زمینه تشکیل حکومت اسلامی، تجربیات ارزشمند و غنی را فراروی مسیر مبارزاتی جنبش‌های اسلامی قرار داد که بارقه‌ ای امید و پیروزی را برای آنان به ارمغان گذاشت. تجربیات عینی و استراتژی مبارزاتی حضرت امام (ره)، بزرگ‌ترین دستاوردهای عینی و موفق رهبری جنبش دینی را در تاریخ نهضت‌های دینی و جنبش‌های اسلامی از خود به یادگار گذاشت؛ زیرا نهضت‌های تجدید حیات سیاسی که به تاز‌گی در میان مسلمانان رایج گردیده بود، چندان نتوانستند به اهداف مطلوب خویش در سطح تشکیل دولت اسلامی برسند و انقلاب اسلامی ایران، نخستین تجربه موفق و پیروزمندانه نهضت دینی بود که توانست برای نخستین‌بار، اهداف و آرمان‌های خیزش‌های اسلامی و جنبش‌های دینی را در ایران اسلامی جامه عمل پوشاند.

این امر از یک‌سو مجموعه‌ گران‌سنگ تجربیات سیاسی و دینی را فراروی پیشگامان نهضت‌های اسلامی قرار داده و از دیگر سوی، امید به پیروزی و توفیق نیل به آرمان والای این نهضت‌ها را که سالیان متمادی تنها به عنوان آرمان و اهداف مقدس در مرحله نظر باقی‌مانده بود به‌ وجود آورد.

در واقع پیروزی اندیشه‌های رهبر انقلاب اسلامی، رهبران بسیاری از کشورها را در احیای اسلام و مقابله با غرب ترغیب کرده و آن‌ها با استقبال از بسیاری مضامین اندیشه‌های ایشان همچون تقبیح فساد اداری، رد مادی‌گرایی فزونی‌خواهانه، انتقاد از غرب‌زدگی و اجرای قوانین اسلامی، از رهبر انقلاب اسلامی الهام گرفتند.  

بسیاری بر این باورند که دستور کار امام (ره) که موجب شد جنبش سیاسی ایشان اثرگذار باشد، اتحاد همه مسلمانان در تلاش‌های فرهنگی و سیاسی در مقابل شرق و غرب بود. با پیروزی در این تلاش‌ها، امام (ره) به اثبات رساند که در اجرای اصول و آرمان‌هایش در کشور و گسترش آن در خارج موفق بوده است.

فعالان اسلامی در سراسر جهان توانستند خودشان را با بسیاری از اصول ارزشی رهبر انقلاب اسلامی همخوان و هم‌آواز ببینند. یکی از نکات مهم درباره انقلاب اسلامی ایران، توانایی بالای گفتمان اسلام‌گرایی در خلق یک ذهنیت جدید بود. یعنی پرورش یک مسلمان به عنوان عنصری سیاسی ضد دیکتاتوری و ضد امپریالیستی و در پایان می‌توان به این مسأله اشاره کرد که نگاه تحول‌خواهانه امام(ره) در واقعیت منجر به تربیت نسلی در جهان با تأکید بر مفاهیم ضد استکبار و ضد طاغوتی شد.

شاید «خط امام» تعبیر مناسبی از منظومه فکری امام خمینی(ره) قبل و پس از انقلاب اسلامی است که بهترین مفسر آن، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هستند که از مبانی این تفکر در سطح انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی حفاظت می‌کنند و آن را  به پیش می‌برند.  
 

پایان پیام/ت

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول