خبرگزاری فارس مازندران ـ زهرا طاهری پرکوهی| به حقارت واژه‌ها زمانی پی بردم، در لابه‌لای کلمات گویی ذهنم به بن‌بست خورد از کنار واژه‌ها می‌گذشتم اما هیچ‌کدام واژهای نبودند که انتظارش را داشتم، نه اینکه بگویم نوک زبانم است نه، واژهای نیافتم شایسته مادر نخبه ساروی باشد، همان مادری که نه فقط دست و پا، بلکه همه اعضای بدن جگر گوشه‌‌اش شد.
مادری که فقط خندید و چَشم گفت، با نگاهش پسرش را تحسین کرد زیر لب غرولند نکرد، نگفت خسته‌ام، نه گفت کار دارم حتی باوجود خستگی پرستاری شبانه و روزانه خم به ابرو نیاورد...
مادری که وقتی فهمید فرزندش معلول است به جای اینکه زانوی غم بغل بگیرد با خودش گفت معلولیت که محدودیت نیست و باور داشت خداوند مسیر دیگری را به روی فرزندش عزیزتر از جانش باز کرده و با توکل و امید به خداوند پا به پای فرزندش هم‌مسیر شد.
شاید باورش سخت باشد اما این مادر حتی کتاب‌های فرزندش را ورق زد تا فرزندش به موفقیت برسد، اکنون کل ایران غبطه صبوری‌اش را می‌خورند و موجی از تحسین را روانه پدر و مادری کردند که در نوع خود متفاوت بودند.
همان قدر عجیب، همان قدر واقعی، ماجرای نخبه کنکوری سیداسماعیل نصراللهی که همه را گوش کرد، نخبه‌ای که باوجود اینکه قادر به حرکت دادن اعضای بدن خود نبود اما رتبه ۲۵ کنکور سراسری سال ۱۴۰۲ را از آن خود کرد.
*دیگر رویاهای سیداسماعیل برای خودش نیست
ماجرای سیداسماعیل نخبه ساروی و تلاش‌ها و پشتکار دیگر نُقل همه محافل شده و دیگر تلاش‌ها و رویاهایش برای خودش نیست، همان پسری که تابوی قبولی در کنکور را شکست و ثابت کرد، خواستن توانستن است، اکنون همه مردم حتی از اهداف و رویاهایش هم خبر دارند و چشم انتظار هستند باز هم موفقیت‌هایش زبان به زبان بچرخد.
*طوفانی از جنس عاشقانه‌های مادری و تلاش پسری
علاقه شدید این نخبه ساروی به درس خواندن و مطالعه و از طرفی عاشقانه‌های مادرش که با صبوری‌اش دست از تمام قیل و قال زندگی کشیده و وقف پسرش شده چنان طوفانی بپا کرد که همه در مقابل این اراده بالا سر تعظیم فرود آوردند.
*دیداری از جنس بهشت/ سیداسماعیل مهمان ویژه بیت رهبری
سیداسماعیل باوجود همه مشکلات سری از بین سرها درآورده روز گذشته دیداری نصیبش شده که همیشه در دلش به‌عنوان رویایی دیرین اما محال از آن نام می‌برد ولی مهمان ویژه رهبر انقلاب در بیت سیداسماعیل نصراللهی بود.
ماجرای این دیدار را از زبان خانم پری حجی‌زاده مادر سیداسماعیل نصراللهی می‌خوانیم که در گفت‌وگو با فارس، می‌گوید: سیداسماعیل از کودکی همیشه شوق دیدار با مقام معظم رهبری را در دل داشت ولی هیچ‌گاه فکرش را هم نمی‌کردیم نصیب‌مان شود، ولی موفقیت پسرم موجب این دیدار شد.
بهتر است از شوقی که سراپای وجودمان را فراگرفته بود حرفی نزدیم گویی ثانیه‌ها قد ساعت‌ها می‌گذشت همه وجودمان پر از انتظار شد ولی زمان دیدار به‌عنوان لحظه‌‌ای فراموش نشدنی در ذهن‌مان به ثبت رسید.
مادر نخبه کنکوری می‌گوید: در این دیدار آقا از سیداسماعیل پرسیدند آیا خواسته‌ای دارید، که پسرم هم بحث تحصیلش را مطرح کردند و آقا هم خیلی صریح فرمودند «حتما پیگیری شود» بلافاصله بعد از دیدار راهی دانشگاه شدیم تا این مهم محقق شود و کارمان هم فوری پیش رفت.
*عاشقانه‌های یک دیدار
وی ادامه می‌دهد؛ آقا بر سر پسرم دست کشیدند، طوری‌که تغییر حال پسرم را حس کردم؛ البته اتفاق کمی هم نبود اینکه از نزدیک با مقام معظم رهبری دیدار داشته باشیم، اصلا فکرش را هم نمی‌کردیم.
خانم حجی‌زاده این گونه روایت می‌کند؛ از احساس سیداسماعیل بهتر است حرفی نزنم، پسرم نام عموی شهیدش را دارد و این موضوع حس خوبی هم برای من، پدرش و خود سیداسماعیل دارد ؛ چرا که حس می‌کردیم در این دیدار عموی شهید سیداسماعیل هم حضور داشت و همین موضوع حس خوبی به همه ما می‌داد که خیلی خوشایند بود.
*دگرگونی احوالات سیداسماعیل
بعد از اینکه آقا بر سر پسرم دست مهربانانه کشیدند، تغیبر را در وجود فرزندم حس کردم؛ پسرم بعد از دیدار با آقا به سمت من رو کرد و گفت: «مادر از این پَس مسؤولیت شدیدتر شد، دین خاصی دارم که باید دینم را ادا کنم.
خانم حجی‌زاده تصریح می‌کند: پسرم انگیزه بیشتری برای ادامه تحصیل گرفت و این دیدار اراده پسرم را بیشتر کرد.
*شوق هم‌کلاسی‌‌ها برای سیداسماعیل
رشته تحصیلی فرزندم در دانشگاه فلسفه است؛ طوری‌که برای ادامه تحصیل به دانشگاه رفتیم هم‌کلاسی‌های سیداسماعیل گفتند؛« با ورود سیداسماعیل به دانشگاه این رشته را هم متحول شده است» و حتی هم کلاسی‌ها منتظرش بودند و می‌گفتند؛ «در رسانه‌ها دنبال می کردیم که قرار است سیداسماعیل همکلاسی ما شود.»
*همه موفقیت‌ها از لطف خداوند است
وی خاطرنشان می‌کند: فرزندم با این موفقیت مزد و جواب تمام این سال‌ها را داد، البته پسرم خصوصیت خاص خودش را دارد، صبوری، خوش اخلاقی و اراده‌اش، هر مرحله با پسرم بودم، به من انرژی می‌داد؛ اینکه برای یک نفر کار می‌کنید مدام از شما تشکر می‌کند اینها همه لطف خداوند است.
*مسیر تازه‌ای مقابل پسرم باز شد
همانگونه که همواره هم می‌گویم، من اصلا حس نمی‌کنم فرزندم از مشکلی رنج ببرد و همواره هم به پسرم گفتم؛ مشکل دارد از همان بچگی گفتم باید همانند هم سن و سال خود باشی این مراحل طی شود خدا همه چیز را درست کرد خدا تک تک مراحل زندگیت هست وجود خدا را برایش حس می کردولی باید بدانیم مسیر تازه برای پسرم باز شد و اصلا مسیرش متفاوت است.
*حرف آخر
حرف آخر اینکه، مادرها زمینه موفقیت فرزندشان را در تمام مراحل زندگی فراهم کنند، اگر مادری چنین فرزندی دارد این نقص را برای فرزندش نفی نکند آنقدر به فرزندش انرژی دهد تا فرزندش احساس نکند که از مشکلی رنج می‌برد، در این صورت خودبه خود موفقیت حاصل خواهد شد.
پایان پیام/۸۶۰۳۴/م
