دولت ها می توانند تاسیساتی را برای ذخیره کردن اجزای حیاتی مورد نیاز اقتصاد و جامعه خود بسازند و آنها را پر کنند تا به عنوان یک سپر محافظ ضروری در برابر اختلالات اجتناب ناپذیر در زنجیره تامین عمل کنند. هم اکنون عده ای این کار را در زمینه نفت و برخی مواد معدنی و کالاها انجام می دهند.
چطور ترامپ به عنوان رئیس جمهور چهل و پنجم آمریکا توانسته در دوره اخیر انتخابات کشورش، این تعداد رایدهنده را از میان کسانی به خود جلب کند که هویتهای نژادی، مذهبی و جنسیتی آنها را بیرحمانه تحقیر کرده است؟
غرب افسون خود را از دست داده است. «افسون» یا «جادو» کلمه مناسبی برای این خاصیت است: قدرت و اقتدار غربی به مثابه یک واقعیت به جای خود، اما یک عنصر جادویی نیز در آن وجود داشت؛ چون بخش قابل توجهی از قدرت غرب در اقناع مغلوبین و افکندن این ترس در دل آنان بود که نمیتوان غرب را شکست داد.
هر وقت به زوال اخلاقی آمریکا اشاره میکنم، همیشه کسانی با شتاب به میدان میآیند و این زوال را با کلیشههایی چون «فساد همیشه بوده است» یا «ذات بشری این است و هیچ وقت نمیتوان از دست آن راحت شد» این موضوع را کمبها جلوه میدهند.
نظرسنجی کردن اساسا یک تلاش ناقص برای به دست دادن نوعی بینش و توضیح است. روشن است که تمایل به بینش و توضیح هیچگاه پایان نمی یابد، پس نظرسنجی ها با وجود نقص ها و ناکامی هایشان همچنان ادامه می یابند. قطعا فارغ از اینکه از دل انتخابات هفته بعد چه بیرون خواهد آمد بیاید، نظرسنجی ها از جمله مشخصه های زندگی آمریکایی باقی خواهند ماند.