به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، در ادامه معرفی مفاخر و بزرگان شیعه، در این شماره به معرفی «سید مرتضی علم الهدی» میپردازیم.
در شمارههای پیشین «ابنفهد حلی»، «سیدبن طاووس»، «سید بحرالعلوم»، «شیخ مفید»، «شیخ صدوق»، «شیخ کلینی» و «علامه حلی» معرفی شدند.
ولادت
ابو القاسم، على بن حسین بن موسى، مشهور به «سید مرتضى» و «علم الهدى» از بزرگان علمای اسلام و تشیع در سال 355 هجرى به دنیا آمد. وى در کلام، فقه، اصول، تفسیر، حدیث، رجال و ادبیات عرب متبحّر بوده است.
نسب سید مرتضی
ایشان در یکى از خانوادههاى محترم سادات بغداد به دنیا آمد که از جانب پدر و مادر نسبى شریف داشت.
نام اصلیاش علی بود که فرزند حسین، فرزند موسى، فرزند محمد، فرزند موسى، فرزند ابراهیم، فرزند امام موسى بن جعفر علیهالسلام است. «علم الهدى»، «ذو الثمانین»، «ذو المجدین» و «شریف مرتضى» از القابش است.
چرا به سید مرتضی، عَلَم الهدی گفتند؟
درباره لقب علم الهدى گفتهاند که ابو سعید، محمد بن حسین، وزیر القادر بالله در سال 420 بیمار شد. شبى در خواب دید که امیر مؤمنان علیهالسلام به او مىفرماید: «به عَلَم الهدى بگو براى تو دعا کند تا از بیمارى بهبود یابى.» وزیر عرض کرد:« یا امیر المؤمنین، علَم الهدى کیست؟» فرمود:«على بن حسین موسوى (سید مرتضى)»
خواب شیخ مفید درباره سید مرتضی و سید رضی
برخى از رؤیاها در صداقت و راستى، نوعی الهام و نوعى آگاهى غیبى است. یکى از آن رؤیاها، خوابى بود که شیخ مفید دید که حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را پیش او آورده و فرمود: «اى شیخ به این دو فرزند من فقه بیاموز».
شیخ پس از بیدارى به حیرت و تفکر فرو رفت. صبح همان شب، فاطمه، مادر سید مرتضى و سید رضى، با خدمتگزاران خود که دور او بودند دو پسر خود، سید مرتضى و سید رضى را که در آن موقع از نظر سن، خردسال بودند، پیش شیخ آورده و گفت: «اى شیخ به این دو فرزند من فقه بیاموز.»
شیخ مفید تحت تاثیر قرار گرفت و خواب خود را براى آن بانوى جلیل القدر بازگو نمود و براى تعلیم و تربیت آن دو برادر، اهتمام تمام به کار برد تا به مقام عالى علم و اجتهاد نایل آمدند و هر دو از ذخیرههاى ارزشمند اسلام و شیعه و از نوادر و نوابغ روزگار شدند.
پاسخ غیبی به شیخ مفید درباره نظر سید مرتضی
در مسالهاى فقهى بین شیخ مفید و شاگردش سید مرتضى، اختلاف نظر شد و با بحث و ارائه دلیل، مشکل حل نشد.
هر دو راضى به قضاوت امام امیرالمومنین على علیهالسلام شدند. مساله را بر کاغذى نوشته و بالاى ضریح مقدس حضرت گذاشتند.
صبح روز بعد که کاغذ را برداشتند دستخطى مزین به چنین نوشتهاى دیدند که: «انت شیخى و معتمدى و الحق مع ولدى علم الهدى» (اى شیخ) تو مورد اطمینان من هستى و حق با فرزندم علم الهدى است.
مقام و منزلت سید مرتضی
سید مرتضى مردى جامع بود، عالمى که ادیب، متکلم و فقیه هم بود.
آراى فقهى او مورد توجه فقها است. کتابهاى معروف او در فقه، یکى «الانتصار» و دیگری «جمل العلم و العمل» است.
او از نظر منزلت علمى و اعتبار فقهى در مرتبت بسیار والایى قرار داشت که کمتر کسى در آن عصر به پایه آن نایل آمده است.
پس از شیخ مفید، پیشواى فقهى، متکلم و مرجع امامیه در عصر خویش قلمداد مىشد.
آن قدر در علوم اسلامى تبحر داشت که او را مروج مذهب در رأس سده پنجم نامیدهاند.
سید مرتضی، مدت سى سال امیر حاج و حرمین و نقیب الاشراف و قاضى القضات و مرجع تظلمات و شکایات مردم بوده است.
سید مرتضی در کلام بزرگان
علامه حلى در کتاب «خلاصه» درباره سید مرتضی مىگوید:
«علم الهدى، رکن امامیه و معلم شیعه بوده و مصنفات او تا زمان حاضر که 693 هجرى است، مورد و محل استفاده فرقه حقه است.»
ابن خلکان، یکى از مورخین اهل سنت مىگوید:
«فضایل سید مرتضى بسیار است و تالیفات او در دین و احکام مسلمین، شاهدى صادق هستند بر اینکه شاخه آن شجره بوده و از اهل آن خانواده جلیل مىباشد...»
علامه بحرالعلوم که خود سرآمد علمای شیعه بود، مىنویسد: «على بن حسین ... ابوالقاسم مرتضى علم الهدى، ذوالمجدین و صاحب الفخرین و الریاستین، مروج دین جدش، سرور ثقلین در قرن چهارم، به روش پیشوایان برگزیده، او سرور علماى اسلام و پس از ائمه اطهار علیهالسلام از همه کس برتر است. او دانشهایى گرد آورد که نصیب هیچ کس نشد و از فضایلى برخوردار گردید که او را از همه کس ممتاز گردانید. دانشمندان مخالف و موافق درباره فزونى فضلش اتفاق نظر دارند و به تقدمش بر تمامى دانشمندان پیشین و پسین معترف هستند.
ابوالعلای معرى در پاسخ افرادى که از او درباره سید پرسیدند، در ضمن دو بیت شعر عربى چنین گفت:
اى کسى که آمدهاى تا درباره سید مرتضى از من بپرسى، بدان که او از هر نقص و عیبى پیراسته است. اگر او را ببینى، خواهى فهمید که وجود همه مردم در مردى جمع، و روزگار در یک ساعت متمرکز گشته و جهان در یک خانه قرار گرفته است.
کتابخانه بزرگ سید مرتضی
در روزگار سید مرتضی، شیفتگان علم و دانش از دورترین نقاط به بغداد مىآمدند تا از محضر استادانى چون سید مرتضى استفاده کنند و به دیار خود بازگردند و اقوام خود را ارشاد نمایند.
در آن سالها طلاب بیش از دیگران براى تامین زندگى و نیازمندیهاى تحصیلى خود در زحمت بودند و کتابخانهاى نیز در شهر وجود نداشت. از این رو، سید مرتضى بر آن شد تا بخشى از خانه خود را به اهل علم اختصاص دهد تا شاگردان و دانش پژوهان با استفاده از آن و کتابخانهاش، به تحقیق و مطالعه و مذاکرات علمى و تالیف بپردازند؛ که آن مرکز بعدها دارالعلم نامیده شد.
سید مرتضی، اولین کسى است که خانهاش را دارالعلم قرار داد و براى مباحثه و مناظره آماده کرد.
زمانی که کتابها دستخط بود و صنعت چاپی وجود نداشت کتابخانه سید مرتضى حدود هشتاد هزار جلد کتاب داشت.
کار ارزشمند دیگرى که سید مرتضى در این زمینه انجام داد این بود که یکى از روستاهاى متعلق به خود را براى تامین کاغذ دانشمندان و فقها وقف نمود.
ویژگی حوزه درسی سید مرتضی
حوزه درس سید مرتضی، ویژگیهای خاصی داشت:
از ویژگى مجلس درس او این بود که همه گونه افراد با هر عقیدهاى مىتوانستند در محضرش حضور یابند و از علوم مختلفى که وى تدریس مىکرد استفاده نمایند.
نقل شده زمانى مردى یهودى که از قحطى و تنگدستى رنج مىبرد به حضور استاد رسید و از وى تقاضاى یادگیرى علم نجوم کرد. سید مرتضى با گشاده رویى تقاضاى او را پذیرفت و دستور داد هر روز مبلغى به او بپردازند. آن مرد یهودى مدتى در درس استاد شرکت کرد و زندگى خود را از طریق همان مبلغ گذراند و پس از گذشت مدتى نه چندان زیاد، تحت تاثیر عظمت و برخوردهاى مکتبى شریف مرتضى قرار گرفت و مسلمان شد.
خصوصیت دیگر سید مرتضی این بود که علوم زیادى را تدریس مىکرد.
خصوصیت دیگر حوزه درس ایشان این بود که به هر شاگردى به فراخور حالش شهریه مىپرداخت. مثلا به شاگرد ممتازش شیخ طوسى، ماهانه دوازده دینار مىپرداخت.
ویژگى دیگر درس سید، این بود که بزرگان بسیارى در آن شرکت مىکردند، حتى گاهى استاد عالى قدرش شیخ مفید نیز در درس او حضور مىیافت.
استادان سید مرتضی
سید مرتضى نزد شیخ مفید به کسب علم و دانش پرداخت.
شیخ مفید به عنوان مهمترین و اولین استاد وی مطرح است که عظمت علمى او بر کسى پوشیده نیست.
از دیگر استادان ایشان، ابن نباته و شیخ حسن بابویه بودند.
شاگردان سید مرتضی
از بارزترین شاگردان سید، میتوان به بزرگانی اشاره کرد:
1- شیخالطائفه طوسى
2- قاضى ابن براج
3- ابو صلاح حلبى
4- ابو الفتح کراجکى
5- سلار بن عبد العزیز دیلمى
تالیفات سید مرتضی
علامه امینى در کتاب الغدیر نام 86 اثر سید مرتضی را بیان کرده و مرحوم سید محسن امین، نام 89 کتاب وى را برشمرده و آنها را ستوده است.
یکى از کتابهاى وى دیوانش است که بیست هزار بیت دارد.
بنیانگذار جمهورى اسلامى ایران حضرت امام خمینى(ره) در مورد کتاب «شافى» سید مرتضی که در بحث امامت نگاشته شده، چنین فرموده است:
«کتاب شافى سید مرتضى علم الهدى (متوفى در سال 436) که بهترین کتابها و مشهورترین مصنفات در این باب است در دسترس همه است؛ که هر چه متاخرین درباره امامت نوشتند، کمتر از آن است که در شافى، سید مرتضى تحقیق کرده است. (کشف الاسرار، ص 161)
دیگر آثار مهم سید مرتضى عبارتند از:
1- تنزیه الأنبیاء 2- الانتصار فی ما انفردت به الإمامیة من المسائل الفقهیة 3- الذریعة فی أصول الشریعة (در اصول فقه) 4- المحکم و المتشابه 5- المختصر 6- المصباح 7- الناصریات 8- الأمالی 9- درر الفوائد
اهمیت نماز در بیان سید مرتضی علم الهدی
سید مرتضی در وصیتش گفت: «تمام نمازهای واجب مرا که در طول عمرم خواندهام به نیابت از من دوباره بخوانید.»
پرسیدند چرا؟! شما که فردی وارسته هستید و اهمیت فوقالعادهای به نماز میدهید، علاقهمند و عاشق نماز هستید و همیشه قبل از فرارسیدن وقت نماز وضو گرفته، آماده میشوید تا وقت نماز فرا رسد، حال چه شد که اینگونه وصیت میکنید؟!
گفت: آری من علاقهمند به نماز بلکه عاشق نماز و راز و نیاز با خالق خود بودم و از راز و نیاز هم لذت فراوان میبردم، از این رو همیشه قبل از فرا رسیدن وقت نماز لحظه شماری میکردم تا وقت نماز برسد و این تکلیف الهی را انجام دهم و به دلیل همین علاقه شدید و لذت از نماز، وصیت میکنم که تمام نمازهای مرا دوباره بخوانید زیرا تصور من این است که شاید نمازهای من صد در صد خالص برای خدا انجام نگرفته باشد بلکه درصدی از آنها به خاطر لذت معنوی خودم به انجام رسیده باشد! پس همه را قضا کنید چون اگر یک درصد از نماز هم برای غیر خدا انجام گرفته باشد شایسته درگاه الهی نیست و میترسم به همین سبب اعمال و راز و نیازهای من مورد پذیرش خدای منان قرار نگیرد.
وفات
سید مرتضی سرانجام پس از عمری پربار و انجام کارهایی بزرگ و ارزنده در حدود هشتاد سالگی در 25 ربیع الاول 436 هجری قمری در شهر بغداد به جوار حق شتافت و به دست ابوالحسین نجاشی و دیگر شاگردانش غسل داده شد سپس فرزندش سید محمد بر او نماز خواند و در خانهاش واقع در محله کرخ به خاک سپرده شد.
نجاشى در« رجال» خود مىنویسد:
«او در سال مزبور وفات یافت. فرزندش بر او نماز گزارد و در خانهاش دفن شد. من و ابو یعلى جعفرى (داماد شیخ مفید) و سلار بن عبد العزیز او را غسل دادیم.»
پس از مدتی پیکر مطهر او به کربلا منتقل شد و در جوار جد بزرگوارش حضرت سید الشهدا علیهالسلام در کنار قبر برادرش سید رضی، دفن شد.
انتهای پیام/