اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  کتاب و ادبیات

چهاردهمین «شب شاعر» پاسداشت ناصر فیض/۲

شکیبا: در حوزه هنری دعوا کردیم، در روضه آشتی/ روایت ناصر فیض از فتنه و شر

شهرام شکیبا گفت: ناصر به خاطر اخلاق ویژه‌ای که دارد معمولا با دوستانش دعوا نمی‌کند ولی به خاطر اخلاق ویژه من با هم دعوا کردیم که دعوای من در حوزه و آشتی ما در روضه بود.

شکیبا: در حوزه هنری دعوا کردیم، در روضه آشتی/ روایت ناصر فیض از فتنه و شر

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس چهاردهمین مراسم شب شاعر پاسداشت ناصر فیض با حضور محسن مومنی شریف، مهدی قزلی، مشفق کاشانی، مجید سرسنگی، امید مهدی‌نژاد، محمود دست‌پیچ، حسین قرایی، ایرج قنبری، مهدی طباطبایی‌نژاد، رضا احسان‌پور، علی‌محمد مودب، سید‌اکبر میرجعفری، علی انسانی، شهرام شکیبا، محمد‌مهدی سیار، علی داوودی، علیرضا قزوه، حجت‌الاسلام دعایی، ناهید یوسفی، پرویز بیگی و جمعی از شعرا و نویسندگان عصر امروز در نخلستان سازمان هنری رسانه‌ای اوج برگزار شد.

*دعوا در حوزه، آشتی در روضه

شهرام شکیبا که از داوران برنامه طنز «قند‌پهلو» است در این برنامه گفت: ناصر به خاطر اخلاق ویژه‌ای که دارد معمولا با دوستانش دعوا نمی‌کند ولی به خاطر اخلاق ویژه من با هم دعوا کردیم که دعوای من در حوزه و آشتی ما در روضه بود. به خاطر حضور در جلسات آقای مجاهدی شعر ایشان دارای ریشه محکمی است و این ریشه در شخصیت وی نیز به چشم می‌خورد.

*فیض در حرف خودش می‌پرد

وی افزود: ناصر تنها کسی است که بین حرف خود می‌پرد و تنها کسی است که خودش در حرفهایش هیچ سخنی باقی نمی‌گذارد. ناصر فیض به چیزهای جدیدی که می‌آید علاقه دارد از همین رو جزء صد نفری بود که در بدو ورود موبایل به کشور موبایل داشت و به خاطر رفاقتی که بین من و ناصر وجود دارد من شماره ناصر را به همه می‌دادم و می‌گفتم اگر کار دارید با من تماس بگیرید زیرا ما همیشه با هم بودیم. فیض بسیار خوش قول است که یکی از آنها در موضوع ساعت است و وی بسیار وقت‌شناس است.

*ناصر هم تمام شد

شهرام شکیبا در ادامه گفت: روزی که ناصر مدیر دفتر طنز شد گفتم ناصر هم تمام شد زیرا معمولا اهالی قلم وقتی کارمند می‌شوند کم کار نیز می‌شوند ولی این اتفاق برای ناصر نیفتاد و ما شاهد آثار بیشتری از وی بودیم البته باید اضافه کنم ناصر ظلم بزرگی در حق شعر کرده است و آن هم کمرنگ شدن ترجمه از ترکی است. ناصر فیض دارای دقت وافری در ترجمه است که این موضوع در آثار ترجمه شده ترکی مشهود است. ناصر به خاطر این خوش محضر است که دارای استدلال‌های خودش است و این استدلال ها در شعرش نمود دارد.

*از بوتیک تا شعر طنز

علیرضا قزوه مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری در ادامه گفت: سال 63 در قم با فیض آشنا شدم آن زمان فیض خیلی جدی با حوزه ارتباط نداشت که من و آقای فلاح‌پور به بوتیک ایشان رفتیم تا به حوزه بیاید. طنز فیض مرهون طنز پدرش است. فیض در فضای شعر جدی بسیار جدی است و ایشان یک مدیر فرهنگی موفق نیز هست که در عرصه شعر بسیار خوش درخشیده و در این سالها با تلاش‌های فیض و دوستان طنز‌پرداز شعر طنز به یک بالندگی رسیده است.

*در حقیقت هیچ کاری نکرده‌ایم

در انتهای این مراسم ناصر فیض ضمن تشکر از برگزار کنندگان این مراسم گفت: من از همه دوستان که در این برنامه شرکت کرده‌اند واقعا تشکر می‌کنم زیرا دوستان طوری بنده را شرمنده کردند که انگار چکار کرده‌ام. باید اشاره کنم به عملکرد موسسه شهرستان ادب که کار بزرگی در حوزه شعر برای جوانان انجام داده و وقتی این کارها را می‌بینم متوجه می‌شوم کاری نکرده‌ام. دفتر طنز حوزه هنری نیز حاصل تلاش دوستان است که ایده آن را زرویی نصر‌آباد بعد از جلسات حلقه رندان مطرح نمود و در حقیقت ما هیچ کاری نکرده‌ایم.

ناصر فیض در انتهای این مراسم شعری خواند که ابیاتی از آن در زیر آمده است:

ایران به خدا امن‌ترین جای جهان است

در مرکز هر شهر ولی در کوه و کمر نه

...

گفتم چه کنم جان پدر گفت که خیر است

با کفر مدارا کن و با فتنه و شر نه

در بخشی از این مراسم رضا احسان‌پور شعری در رابطه با ناصر فیض برای حاضرین قرائت کرد:

آرام و قرار، ناصر فیض

چون قرص فشار، ناصر فیض!

 

در همهمه‌ی خروس و اردک

آواز هَزار، ناصر فیض

 

ظاهر، گس و باطنش ز یاقوت 

مانند انار، ناصر فیض

 

از منظر زلف، جمع اضداد

دارا و ندار، ناصر فیض

 

از منظر ریش، ریش دارد 

سالی دو سه بار، ناصر فیض

 

از منظر سایر موارد 

بی نقش و نگار، ناصر فیض

 

موصوف عبارت شریف است

چون شهر مزار، ناصر فیض

 

جنس بدلیش نیست حتّی

در لابراتوار، ناصر فیض

 

ترک است و قمی و اهل تهران!

بی شهر و دیار، ناصر فیض

 

چون «ناصرِ خسرو»! هست دائم

در گشت و گذار، ناصر فیض

 

آوازه‌ی شهرتش رسیده

تا اوج منار، ناصر فیض

 

هر چند که می‌شود، نکرده

با مغز فرار، ناصر فیض

 

خورده است زیاد خاک صحنه

با گرد و غبار، ناصر فیض

 

در طول حیات خود نبوده...

چون مساله‌دار، ناصر فیض... 

 

با لطف برادران حوزه 

شد مرتبه دار، ناصر فیض

 

یک عمر به کسب فیض پرداخت

در دفتر کار، ناصر فیض

 

هی شعر سرودن و شنیدن

کارش بسیار، ناصر فیض

 

هر سال کتاب می‌دهد هی

چون روزشمار، ناصر فیض

 

پشت سر هم کتاب‌ها را

کرده است قطار، ناصر فیض

 

از قفل و کلید، گفته در آن

تا درز و شیار، ناصر فیض

 

بیرون ز تراش کرده در جلد

آنجای خیار، ناصر فیض

 

"حافیض" هر آنکه خوانده، گفته است

حافظ به کنار؛ ناصر فیض!

 

یخ نیست دَمش همیشه گرم است

همچون سشوار، ناصر فیض

 

ما بوته‌ی شعر طنز هستیم

هم‌قدّ چنار، ناصر فیض

 

صدها صلوات و چند احسنت

بر حضرت یار، ناصر فیض

در انتهای این مراسم سازمان هنری رسانه‌ای اوج، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، موسسه شهرستان ادب، خانه هنرمندان، کارمندان دفتر طنز حوزه هنری، بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایران از ناصر فیض تقدیر به عمل آوردند.

انتهای پیام/و

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول