به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران توانا؛ شاید تا به حال اصطلاح «دماغت چاقه» یا «ساز دلتون کوکه» را شنیده باشید. این اصطلاح زمانی برای تعدادی افراد در خارج از ایران رنگ و بوی اصیل ایرانی گرفت که به فکر تاسیس یک شبکه افتادند که با این اصطلاح شعارگونه برای مردم محتوا تولید کنند.
شبکه منوتو که 14 سال پیش تاسیس شد، از مردم ایران انتظار چاق کردن قلیان هنگام دیدن محتواهای خودش را داشت تا با توجه به آن دایه مهربانتر از مادر برای ایرانیان در سهم خوشیها باشد!
این شعار با برنامه «بفرمایید شام» آغاز شد و تا انتها قصهای روایی را خوراک شبانه از سه شنبه تا جمعه کرد. مردم ساعت ۱۰ شب به پای تلوزیون مینشستند اما نه هرتلوزیونی! هرخانه که دیش و ماهواره داشت اما نه هر دیشی! هر خانه ای که دو بشقاب ماهواره داشت میتوانست فرکانس این شبکه را بگیرد.
دور هر میز هر شب یک بحث داغ و جنجالی کنار دسر و شام صرف میشد، از خروج غیرقانونی با لنج و قاچاقبر تا آموزش کلاهبرداری از املاک دبی و غیره، ضمیمه پرونده این شبکه برای خانوادهها شد.
برخی از خانوادهها اظهار داشتند؛ ما به سرگرمی این برنامه توجه داشتیم و به بحث سیاسی و اقتصادی بی توجهی میکردیم اما حسادتهای بی پایان و دعواهای بی سر و ته به دلیل امتیاز کم در هر برنامه نمایان بود و به نوعی سبک جدید میهماننوازی و جا انداختن فرهنگ ناشناخته باعث شد تا تعارفات احترام آفرین اصیل ایرانی تقریبا جایگاه خود را آهسته آهسته کمرنگ کند.
عنوان بهتر بفرمایید شام در واقع «بفرمایید مناظره» است که با بهم ریختن تعادلات زیر ساختها، به بحثهای اقتصادی و فرهنگی در درون جامعه ایران میپرداخت اما کسانی جای خود را به کارشناس داده بودند که حتی زبان مادری را هم فراموشکرده و از ادب بویی نبرده بودند.
«صدای مردم ایران» چگونه صدای جوانان بود؟
سرآغاز هشتگها اولین استارت صدای پای منوتو بود و با عنوان «ما صدای مردم ایران هستیم» هشتگ خودکشی خودخواسته که مخربترین آثار را بر روی جوانان داشت را به راه انداخت و جوانان دبیرستانی برای خودکشی از کلمه خودخواسته پیرو این هشتگها شدند و با عنوانهایی همانند « به دنیا آمدنمان دست ما نبود ولی من رفتن دست ما است» از این چنین شبکهها تقدیر به عمل میآوردند.
پیش از این کیوان عباسی مدیر شبکه بهائی منوتو گفته بود: «خیلی دوست داشتم روی کودکان ایران کار کنم؛ دوست ندارم آنها با فرهنگ قهرمانی و شهادت بزرگ شوند.»
در راستای این هدف و در پی تعطیلی شبکه منوتو دختر و پسرهای نوجوان فیلمهایی را به آدرس فضای مجازی این شبکه ارسال کردند؛ یکی از دختران نوجوان ایرانی خطاب به عوامل این شبکه گفت: «دوست دارم زودتر بزرگ بشوم تا خودم اسپانسر شما بشم!» یا مثلا «تو از کارتون هم برای من جذابتر بودی!»
گفتنی است خانوادههایی که از افزایش مراجعه کنندگان به تراپیستها در راستای ارتباط با فرزندان خود مینالند، چه شد که عوامل این برنامه با اختلاف سنی ۲۰ تا ۳۰ و الی بیشتر برای فرزندان ایران سنگتمام گذاشتند و در ارتباط با آنها عملکرد عالی را به ثبت رساندند؟ چه شد که در برنامه بفرمایید شام از بحث خانوادگی، ورود به جهان اسلام، سیاست بعد از برجام و ناکارآمدی جمهوری اسلامی رسیدند، برای نوجوانان ایرانی به جذابیت رسید؟
در واقع مرکز فعالیت این شبکه کسی بود که تقدس «مادر» را زیر سوال میبرد و از هموطنان خود درخواست حذف بزرگنمایی کلمه «مادر» از صفحه روزگار را داشت؛ قائدتا انتظار نمیرفت فرزندانی که مادران و پدران آینده هستند در نظر آنها منقطع نشوند و قصد نابودی آنها را نگیرند.
منوتو چراغ راه پهلوی!
عوامل منوتو چنانچه وضعیت قبل انقلاب را در بازارها و خانوادهها خوب جا انداخته بودند و به گونهای خاندان پهلوی را به سمت و سوی سفیدشویی سوق دادند که برای برخی از مردم فقط باید نخست وزیران و همکاران شاه را زنده کرد تا شهادت آن روزها را بدهند.
برای مثال در همین راستا حسین فردوست، رئیس سازمان بازرسی شاهنشاهی در خاطرات خود از دسترسی مردم برای جابه جایی در زمان محمدرضا از به ثمر نرسیدن بحثها در خصوص ورود مترو به ایران خبر داد. همچنین وی در این باره گفته بود: «عجیب است که شهرهای بزرگ، حتی در برخی کشورهای آسیایی، دارای متروهای خوب بودند و پایتخت ایران، با آن همه درآمد نفتی فاقد آن!»
یا مثلا زمانی که در ایران کوچترین اتفاقی همانند پیدا کردن سوزن در انبار کاه می افتاد، علاوه بر ساختن یک مستند با چند گوینده خوش صدا و رنگ لعابدار از دوره قبل انقلاب و ورود چند کارشناس و میهمان برای روشنفکر سازی مردم ایران جهت تغییر عقاید آنها نیز خالی از لطف نبود.
کارشناسهایی که دلار دلار به جیب میزدند تا از ارزانی و مجانی بودن ارزاق بازاری صحبت کنند و کلاس سطح شهرها را به اوج ببرند به طوری که دانشآموزان و دانشجویان ایرانی در زمان فعلی از خود واقعی غافل شده و تقریبا در بستر ناامیدی قرار بگیرند ولی آیا جوان ایرانی به غیر از یاوهگوییهای «منوتو» گوش شنوای دیگری هم دارد؟ یا برای مستندات و شواهد این شبکه به سراغ مطالب گذشته خواهد رفت؟ برای به ثبات رسیدن امید به زندگی خود به نوشته اسدالله علم نخست وزیر محمدرضا پهلوی رجوع میکند؟
این در حالی است که وی در یادداشت ۲۴ شهریور ۱۳۵۲ به موضوع کمبود و گرانی قند و سایر اجناس اشاره کرد و بر جواب شاهنشان نیز تاکید داشت که در واکنش به موارد مذکور گفته بود: «باید مردم صرفه جویی کنند!» شاید مرور خاطرات با وجود شاهد امکان پذیر نباشد اما مطالب گذشته بر آبروی نداشته این شبکه بهائی سرب داغ میریزد و شاید هم و شاید تمامی این موارد و مشابه آن از دست این شبکه در رفته است!
دلشان زمانی که 30 میلیون دلار به جیب زدند، کجا سوخت؟
شهرام همایون، فعال سیاسی اپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی ایران در پی بودجه منوتو عنوان کرده بود که «در سالهای ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ سالانه ۳۰ میلیون دلار بودجه تلویزیون «منوتو» بوده است. ۱۵ سال سالی ۳۰ میلیون دلار از کجا آمده؟»
در همین راستا مدیر شبکه بهائی منوتو در ویدیوئی که از خود منتشر کرد رسما با طلب کردن مقداری پوند از مردم، به گدایی افتاد و سوال اینجاست که سی میلیون دلار از کجا آمده و به کجا میرود؟
در حقیقت این شبکه بعد از ضرر مالی سالهای اخیر، چاره درد خود را از منظر پخش تبلیغات دید اما مدتی طول نکشید تا این پروژه به زمین خورد. اما آنها همچنان یک کور سوی امیدی برای خود در اغتشاشات سال گذشته در ایران دیدند که با توجه به شکست نظام جمهوری اسلامی ایران با سهم حمایتهای مردم، راه خاندان پهلوی را از جهت به جیب زدن پول ادامه دهند.
اما این پروژه که با زحمات عوامل این شبکه بهائی همراه بود، تا خشک نشدن عرق آنها، تصمیم به تعطیلی گرفتند چرا که امید به براندازی و همکاری با خاندان پهلوی دیگر آرزوی دست نیافتنی بود.
شبکه منوتو که در راه رسیدن به براندازی شکست خورد، در روز ۱۲ بهمن ماه ۱۴۰۲ برای همیشه به کار خود پایان داد و دلیل آن را هیچ وقت شفاف بیان نکرد چرا که ماموریتی که به پایان رسید نیازی به دوباره شکافتن ندارد.
پایان پیام/