اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

/یادداشت/

شور جوانی و شوق حضور در شب‌های مبارک قدر

شور جوانی و شوق حضور در شب‌های مبارک قدر برای رسیدن به معنویت در بین جوانان موج بی‌وصف دارد.

شور جوانی و شوق حضور در شب‌های مبارک قدر

به گزارش خبرگزاری فارس از رامهرمز، این روزها و این شب‌ها، شب‌های غم و اندوه از برای شهادت پیشوای اول شیعیان جهان حضرت علی(ع) است، در این شب‌های قدر و شب‌های نزول قرآن، پیر و جوان دست تضرع و دعا و اظهار بندگی به درگاه خداوند بالا می‌برند و التماس دعا دارند.

16 سال دارد و تازه‌سال سوم دبیرستان را گذرانده است، سال‌های گذشته که سن کمتری داشت شب‌های قدر را همراه با خواهرش به مسجد می‌رفت اما بازی در بیرون از مسجد او را بیشتر مشغول می‌کرد تا شرکت در مراسم مسجد.

امسال که خط سبیل انداخته و چند تار مو در صورتش روئیده است یک فرق با سال‌های قبل برایش به‌وجود آمده است، احساس مردانگی می‌کند و دوست دارد تنها در مراسم شب‌های قدر حضور یابد؛ حرف‌های تازه‌ای می‌زد و می‌گفت: این شب‌ها فرصتی است از برای شست‌و‌شوی آینه دل و بهترین فرصت است تا خوبی را جایگزین بدی‌ها کرده و با اعمال نیک و خیر، ثواب بیشتر ببریم.

تازه موتورسیکلت یاد گرفته بود و عشق موتورسواری نیز در او غلیان می‌کرد. مادر که می‌دانست اگر او را به حال خود وا گذارد شاید حادثه‌ای برایش پیش بیاد لذا از رفتنش با موتور مخالف کرد.

جوان  سعی می‌کرد به مادر بفهماند که دیگر بزرگ شده و خوب و بد را از هم تشخیص می‌دهد و مواظب است که رفتن به مراسم شب قدر با موتور حادثه‌ای برایش پیش نخواهد آمد.

مادر دلش قرص نبود و او را تشویق به رفتن بدون موتور سیکلت می‌کرد، صدای دعا از دوردست، از بلندگوی مسجد به گوش می‌رسید و جوان حالتی خاص در خود احساس می‌کرد.

به مادرش گفت: چرا نگرانی و دلشوره داری؟ امشب شب شهادت حضرت علی(ع) است و همان نگه‌دار من خواهد بود.

و ادامه داد: مادر اگر نگذاری به مراسم احیا بروم و دیر برسم باید آن دنیا در مقابل امام علی(ع) پاسخ‌گو باشی.

از این حرف جوان دل مادر، هری پایین ریخت و صدای دعا از بلندگوی مسجد که آغاز شده بود فرصتی برای فکر کردن برایش باقی نگذاشته بود، مادر هم دلش می‌خواست مرد شدن پسر را ببیند اما احساس مادرانه بر او غلبه کرده بود و بر عقلش حاکم شده بود.

با وجودی که شب بر زمین حاکم شده بود ولی بازهم هوا بسیار گرم بود و هر آدمی را کلافه می‌کرد، جدال بین عقل و احساس بین مادر و فرزند و شب‌های قدر هر دو را رو در روی هم قرار داده بود تا این که پدر وارد شد و با توسل به این شب‌ها، دل مادر را قرص کرد و مادر توانست پس از جدالی نا برابر رضایت دهد.  

پسر جوان، کتاب مفاتیح را برداشت، سوییچ موتور را از پدرش گرفت و سوار بر موتور رفت تا با حضور در مراسم شب‌های قدر، غرور جوانی را با دعای معنوی در هم آمیزد و برای آمرزش گناهانش، سلامتی بیماران و پایداری دین اسلام و ایرانی اسلامی دعا کند.

=================

یادداشت: یوسف مداحیان

=================

انتهای پیام/72012/ج40/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول