اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

دفاتر منطقه ای

روایت فعال فرهنگی از سفر به افغانستان؛ اینجا کابل است شهر محبوب من

سید «میرزاحسین احسانی» فعال فرهنگی در سفری چند روزه به افغانستان از ولایت‌های هرات، کابل، مزار و غزنی عبور کرده و مشاهدات خود را در قالب سفرنامه به رشته تحریر درآورده است.

روایت فعال فرهنگی از سفر به افغانستان؛ اینجا کابل است شهر محبوب من

به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، سید «میرزاحسین احسانی» فعال فرهنگی در سفر چند روزه خود به افغانستان به ولایت‌های «هرات»، «کابل»، «مزار» و «غزنی» رفته و با نوشتن سفرنامه‌ از حال و هوای خود در این منطقه گفته است.

«هرات» اولین مقصد گردشگری احسانی بود و در سفرنامه خود به این شهر از خطرهای سفر به افغانستان، افراد سودجوی بین راه، نامساعد بودن آسفالت مرزی بین ایران و افغانستان، صرافان پول به دست، جیب‌برها و متکدیان، رانندگان مسافرکش و البته آثار فاخر و و تاریخی هرات سخن گفت.

احسانی پس از چند روز اقامت در هرات به زادگاه مولانا می‌رود و از زیبایی‌های بلخ و خاطرات سال‌های گذشته خود سخن می‌گوید.

«کابل» سومین مقصد گردشگری این فعال فرهنگی افغانستان است.

سفر به کابل، دوشنبه 95/3/17

بعد از ساعت‌ها کلنجار رفتن با خود و مشورت با دوستان که آیا از راه زمینی و مسیر هرات- قندهار- غزنی به کابل بروم یا اینکه هوایی از هرات به کابل پرواز کنم بالاخره علیرغم کمبود منابع مالی تصمیم گرفتم هوایی مسافرت کنم و روز دوشنبه با پرواز آریانا از هرات به کابل رفتم.

خوشبختانه در فرودگاه هرات با کمک‌های کشور ایتالیا نوسازی صورت گرفته بود و با امکانات نسبتاً خوبی تجهیز شده است.

قرار است هواپیما سر ساعت 12:10 دقیقه ظهر پرواز کند اما با نیم ساعت تأخیر ساعت 12:40 دقیقه هواپیما به مقصد کابل به پرواز درآمد.

هواپیمای بوینگ غول پیکر با 8 ردیف صندلی و نسبتاً تمیز، اما متأسفانه در افغانستان همه چیز را دستکاری می‌کنند از اتوبوس گرفته تا هواپیما صندلی‌ها را خیلی به هم نزدیک می‌کنند تا صندلی بیشتر کار بگذارد و مسافر بیشتر سوار کنند.

با این وجود تعداد زیادی از صندلی‌های هواپیما خالی مانده است. هواپیما از آسمان نیلگون و ابری به سرعت فضا را در نوردیده و به آسمان کابل می‌رسد و آرام آرام از فراز کوه‌های شهر کابل که مظهر مقاومت و یا آور پایداری مردم افغانستان در مقابل تجاوزات خارجی است فرود می‌آید و در ساعت 1:48 دقیقه در میدان هوایی کابل به زمین می‌نشیند.

شوق دیدار کابل وجودم را فرا می‌گیرد. دمای کابل 31 درجه سانتی گراد بالای صفر را نشان می‌دهد؛ لحظه‌ای بعد در هواپیما باز شده و از پله‌های هواپیما پایین آمده و پیاده می‌شوم.

اتوبوس‌های مخصوص فرودگاه ما را به سالن انتظار فرودگاه می‌برد و آنجا هم حدود نیم ساعتی منتظر می‌مانیم تا چمدان‌های ما را  بیاورند؛ چمدان خویش را برداشته و با دوستان از فرودگاه خارج شده و راه شهر را در پیش می‌گیریم.

بلی این جا کابل است؛ شهر محبوب من! شهری با 5 هزار سال تاریخ و قدمت. شهر زیبا رویان و پری چهرگان طنّاز، شهر آوازخوانان نامدار، شهر عالمان و دانشمندان و شهر مردمان خوب و مهمان نواز!

از کابل و کابلستان در شاهنامه فردوسی به کرات نام برده شده است و شخصیتهای علمی و دینی زیادی را در خود پرورش داده است.

«ابو خالد کابلی» از یاران امام سجاد(ع)، «نعمان بن ثابت» مشهور به «ابوحنیفه» پیشوای مذهب حنفی، «آیت الله سردار کابلی»، آیت الله «سید محمد سرور واعظ »و ... از مفاخر این شهر و دیار هستند..

به محض ورد به کابل حضور زنده یاد «ساربان» را با آهنگ معروفش حس می‌کنی که همچنان با سوز و گداز می‌خواند:

مشک تازه می‌بارد ابر بهمن کابل

موج سبزه می‌کارد کوه و برزن کابل

ابر چشم تر دارد سبزه بال و پر دارد

نگهت دیگر دارد سرو سوسن کابل

آسمان نیلی کار بر ستاره چشمک دار

تا سحر بود بیدار چشم روشن کابل

آب سرد پغمانش تاک و توت پروانش

زنده می کند جانش طرفه مُومَن کابل.

و صدایی شاد روان «احمد ظاهر» خواننده محبوب افغانستانی‌ها همچنان طنین انداز است که از آزادگی و تسلیم ناپذیری مردم کابل می‌خواند:

زندگی آخر سر آید بندگی در کار نیست

بندگی گر شرط باشد زندگی در کار نیست

گر فشار دشمنان آبت کند مسکین مشو

مرد باش ای خسته دل شرمندگی در کار نیست

با حقارت گر ببارد بر سرت باران دُر

آسمان را گو برو! بارندگی در کارنیست

گر که با وابستگی دارای این دنیا شوی

دورش افگن این چنین دارندگی در کار نیست

گر بشرط پای بوسی سر بماند در تنت!

جان ده و ردکن که سر افکندگی در کار نیست

زندگی آزادی انسان و استقلال اوست

بهر آزادی جدل کن بندگی در کار نیست.

تاکسی به سرعت در حرکت است و من از شیشه ماشین به بیرون چشم دوخته ام و خیابان‌های شهر را تماشا می‌کنم.

اولین چیزی که توجه مرا به خود جلب می‌کند تعداد زیاد سالن‌های بزرگ و مجلل عروسی است که در جاده نزدیک فرودگاه کنار هم قد کشیده‌اند.

سالن‌های عروسی مجلل

همین طور که به راه خویش ادامه می‌دهیم هر چند صدمتری سالن‌های مجلل عروسی را مشاهده می‌کنیم انگار همه مشکلات مردم افغانستان حل شده و تنها عروسی مردم است که بر زمین مانده است که با احداث این تالارهای زرین آنهم برطرف می‌گردد!

دومین چیزی که توجه مرا جلب می‌کند تعداد زیاد مدارس، موسسه‌های تحصیلات عالی و دانشگاه‌های خصوصی است که در گوشه و کنار شهر به چشم می‌خورد و این نشان دهنده توجه مردم به کسب علم و دانش است.

این مسأله مرا به آینده وطن امیدوار می‌سازد و انتظار می‌رود با بالا رفتن سطح سواد و فرهنگ جامعه در نگرش‌ها و عملکردها تغییراتی به وجود آید و موجب محو فرهنگ خشونت محور و جایگزین شدن فرهنگ مدارا و همدیگر پذیری شود.

شب مهمان «محمد حسن جعفری» دبیرکل حزب رفاه ملی هستم و باهم اوضاع سیاسی و فرهنگی افغانستان را مورد بحث می‌گذاریم و از نبود تشکیلات منسجم سیاسی و فرهنگی صحبت می‌کنیم.

صبح زود راهی «مزار شریف» شده و یک هفته در مزار شریف به سر می‌برم.

دوشنبه 24 خرداد به کابل باز می‌گردم و و سه شنبه 13:30برای گفتگو در موضوع وضعیت رسانه‌های افغانستان به تلویزیون تمدن دعوت هستم.

بعد از پایان ضبط برنامه به گشت و گذار در خیابان‌های کابل می‌پردازم از کوچه‌های زیبای «کارته چهار» رد شده و به مکان زیبا و تاریخی «باغ بابر» می‌روم.

باغ بابر

باغ بابر مکانی بسیار زیبا و تفریحی در دامنه کوه بالا حصار کابل است. این باغ را «ظهیرالدین محمد بابر» (1483-1530 میلادی) یکی از پادشاهان هند مغولی ساخته است.

بابر شاه علاقه‌ فراوانی به ساختن باغ و باغچه داشت. وی در مدت پادشاهی‌اش در افغانستان 7 باغ ساخته است که یکی از آن‌ها چهار باغ کابل می‌باشد.

وی در سال 1530 میلادی در شهر «اگره» هندوستان از دنیا رفت. بعد از 10 سال، «همایون» پسرش جسدش را بنابر وصیتش به باغ بابر انتقال داد و از آن به بعد این باغ به نام «باغ بابر» مشهور شد.

پس از باغ بابر سری به باغ وحش کابل زدم؛ باغ وحش کابل نزدیک باغ بابر است. در باغ وحش، دیگر از شیر و پلنگ و ببر خبری نیست چند تا پرنده نادر، تعدادی خرگوش، چند تا آهو و گوزن و چند تا هم گرگ و شغال وجود دارد.

در کابل بیشتر مشغول دیدار با شخصیتهای علمی، سیاسی و فرهنگی هستم و بیشتر اوقاتم با آنها می‌گذرد و اگر هم فرصتی دست می‌دهد سری به برخی نقاط شهر می‌زنم تا وضعیت شهر را از نزدیک ببینم.

در چند سال اخیر ساخت و ساز شخصی در کابل زیاد بوده و ساختمان های شیک، زیبا و بلند منزل در خیابان‌های شهر زیاد به چشم می‌خورد و ظاهر شهر را تا حدودی تغییر داده است.

اما متأسفانه شهرداری کابل در برخی موارد در پاکسازی و نظافت شهر کوتاهی می‌کند و انباشت زباله در برخی نقاط شهر مناظر زشتی را پدید می‌آورد.

یکی از خیابانهای مهم و پر رفت و آمد کابل که از چهار راهی برکی به سمت سرای شمالی منتهی می‌شود آسفالتش کاملا از بین رفته و به یک جاده خاکی تبدیل شده است و گرد و خاک زیادی تولید کرده است.

تنوع فرهنگی

یکی دیگر از موضوعاتی که توجه بازدید کنندگان از کابل را به خود جلب می‌کند تنوع فرهنگی است.

این تنوع هم در رسانه‌ها مشاهده می‌شود و هم در نوع پوشش مردم قابل مشاهده است و تنوع پوشش در خانم‌ها بیشتر به چشم می‌خورد.

برخی با لباس‌های سنتی افغانستانی، برخی با بُرقع، برخی با مانتو شلوار و برخی با چادر ایرانی و برخی هم با لباس‌های پاکستانی در سطح شهر گشت و گذار می‌کنند.

پلیس ضعیف و دزدان جسور

متأسفانه کابل با همه خوبی‌ها و زیبایی‌هایش از ناامنی رنج می‌برد و هر روز خبر گروگان گیری و کشته شدن شهروندان کابلی را به دست دزدان جسور می‌شنویم.

پلیس هم در مواجهه با این دزدان دستاورد چشمگیری نداشته و همین مسأله دزدان و گروگان‌گیران را جسورتر از قبل کرده است.

مناطق تفریحی و دیدنی

کابل مکان‌های دیدنی و تفریحی بسیار زیبایی دارد که شهروندان کابل و گردشگران در آن مکان‌ها به تفریح می‌گذرانند.

«سد قرغه»، «پغمان»، «استالف» و... مکان‌های زیبا و سر سبزی هستند که رفتن و بازدید از آن‌ها بسیار مسرت بخش است و خاطرات خوبی را برای انسان رقم می‌زند.

انتهای پیام/ح

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول