به گزارش خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس، «تئو فارال» استاد دانشگاه لندن در یادداشتی برای وبگاه «واراندراکز» نوشت: آمریکا باید در مورد اعزام نیروهای بیشتر به افغانستان هوشیار باشد.
در این یادداشت آمده است: ژنرال نیکلسون با حضور در نشست کمیته دفاعی سنا خواستار افزایش نیروهای نظامی بیشتر برای کمک به نظامیان افغانستان در مواجه به طالبان شده بود.
در 15 سال گذشته آمریکا مشغول نبرد در افغانستان بوده و 2350 کشته و هزینه بیش از 700 میلیارد دلار حاصل این جنگ بوده است.
بنظر میرسد طالبان مجددا بر افغانستان چیرگی پیدا کرده و توانسته بر بیش از یک سوم خاک افغانستان کنترل داشته باشد. در اکتبر 2015، دونالد ترامپ اعلام کرد که نیروهای نظامی آمریکا را در افغانستان حفظ خواهد کرد. اما این موضع وی این سوال را مطرح میکند که آیا قرار است این سربازان تا 200 سال آینده در این کشور حضور داشته باشند؟
فرماندهان افغانستانی و کارشناسان نظامی در واشنگتن سالیان متمادی این اعتقاد را داشتند که دستاوردهای نیروهای خارجی در میدان نبرد میتواند دست بالا در مذاکرات صلح را برای دولت افغانستان فراهم کند.
افزایش چندهزار نیروی آمریکا تاثیری بر سرنوشت جنگ نخواهد داشت
بیشترین تعداد افزایش در زمان بارک اوباما در سال 2010 بود، که وی 30 هزار نفر به 100 هزار نفر نیروی ائتلاف که در افغانستان خدمت میکردند، افزود. امروز ناتو 13 هزار نیرو در قالب ماموریت قاطع در افغانستان دارد که از این تعداد 8400 نفر نظامیان آمریکا هستند.
افزایش چند هزار نیروی آمریکا بعید است که تاثیر چندانی در سرنوشت نیروهای نظامی افغانستان داشته باشد. نیروهای نظامی افغانستان سرزمینهای بیشتری را از دست می دهند و این امر در ابتدا به فساد فراگیر در این نهاد و سایر نهادها برمی گردد که حتی پشتیبانی عمومی را به تحلیل برده است.
در اواسط فوریه، اعضای کلیدی کنگره از ترامپ درخواست کردند که سیاست جدیدی را در مورد افغانستان اتخاذ کند. نقطه آغازین این بازنگری میتواند این باشد که بفهمیم درون طالبان چه اتفاقی در حال وقوع است.
باعث تعجب است که چرا حلقه فکری واشنگتن توجه کمی به تحولات درونی طالبان نشان میدهد. در نوامبر سال 2016 من و «میشل سمپل» مذاکراتی مستقیمی را با چند رهبر ارشد طالبان انجام دادیم. موضوع بحث ما رایزنی در مورد دلایل شکست تلاشهای گذشته برای مذاکرات صلح بود و گزارش این مورد که رهبر جدید طالبان هبت الله آخندزاده نتوانسته اقتدار کامل خود را بر کل طالبان اعمال کند.
ما به دنبال این موضوع بودیم که یافتههایی در مورد چشمانداز جدید طالبان و همچنین ظرفیتهای بالقوه در مورد شروع مجدد مذاکرات صلح را بدست آوریم، آنچه که ما از این گفتگوهای بدست آوردیم، تعجبآور بود.
گفتوگوهای ما به مدت 10 روز در مکانی خارج از افغانستان طول کشید. ما با هر کدام از این رهبران مصاحبههای طولانی مدت و مکرری انجام دادیم. مصاحبه کنندگان ما از تمامی گروههای مختلف طالبان به جز گروه حقانی را شامل میشد.
طالبان در یک اوضاع نابسامان به سر میبرد
ما گزارش خود را در ماه گذشته برای «موسسه متحد خدمات سلطنتی» منتشر کردیم. عصاره گزارش ما این بود که طالبان در یک اوضاع نابسامانی به سر میبرد. هرچند از پیروزهایی که در میدان نبرد بدست آورند، جسورتر شده، ولی بیشتر مقامات ارشد این گروه دچار سرخوردگی شدهاند.
آنها ایمان به جنگ را بدلیل خروج نیروهای خارجی از دست دادهاند. یکی از آنها گفت: چیزی خاصی برای گفتن وجود ندارد جز خرابی و کشتار مردمان افغانستانی. افزایش نظامیان آمریکا این خطر را دارد که مجدداً هدف جنگیدن به افراد این گروه را تزریق خواهد کرد.
نویسنده در ادامه نوشت: من و همکارم به این نتیجه رسیدم که الان بهترین زمان برای گفتوگوهای صلح است،البته با یک روش کامل متفاوتتر از گذشته.
رهبر جدید طالبان قدرت نفوذ کافی در این گروه را ندارد
مصاحبههای ما نشان داد که رهبر جدید طالبان قدرت نفوذ کافی در این گروه را ندارد. این تغییر جدید در گروهی است که قبلا به یک رهبری قدرتمند نیاز داشت. براساس ایدئولوژی طالبان، تنها یک رهبری که از جانب خدا انتخاب شده میتواند، حرکت جنبش برای دفاع از اسلام را تضمین کند.
ملا عمر محمد میتوانست این کار را انجام دهد، اما جانشین وی یعنی ملا اختر محمد منصور، نگاه مادیتری به این قضایا داشت. اما وی از اجبار در عوض ایدئولوژی طالبان برای نظمدهی گروه استفاده میکرد. آخند زاده رهبر فعلی بعد از کشته شدن اختر منصور توسط پهبادهای آمریکا این مسئولیت را قبول کرد.
آخندزاده که رئیس شورای علمای طالبان را برعهده دارد، بازیگر اصلی در جنبش را ایفا نمیکند. تا حدی که سازمان ملل وی را در لیست تحریم خود قرار نداده است. انتصاب وی کمکی به گفتوگوی صلح که به ابتکار پاکستان شروع شده بود، نکرد.
«برت روبین» مشاور سابق سنا در امور افغانستان، در این رابطه گفته بود: رهبر ضعیف جدید طالبان به طور کلی قادر نیست که حتی در مورد پیوستن به مذاکرات صلح تصمیم بگیرد.
یکی از مصاحبهشوندگان که فرمانده سابق یکی از ولایتهای افغانستان بوده، گفت: همه میدانند که آخندزاده تشریفاتی و تنها در حد یک نماد است و اختیارات لازم را ندارد. مصاحبه شوندگان ما در حین مصاحبه میگفتند که رهبر جدید به منابع مالی این گروه دسترسی ندارد و قادر نیست که کسانی را که از دستورات وی سرپیچی میکنند، اخراج کند.
همچنین بسیاری از مصاحبه شوندگان اعلام کردند که شبکه حامیان اختر منصور در قالب والی نام نهاد طالبان در هلمند یعنی محمد رحیم برای خود دولت سایه تشکیل دادهاند. این گروه که در هلمند مرکز تولید مواد مخدر قرار دارند از انتقال وجوه به شورای کویته امتناع میکنند.
سه تا از این مصاحبه شوندگان خاطرنشان کردند که آخند زاده توسط یاران اختر منصور احاطه شده که بر ذهن وی نفوذ داشته و گاهی وی را نادیده میگیرند. حتی یکی از آنها گفت: دوستان اختر منصور در قدرت هستند و بر مباحث مالی و فراهم آوردن تجهیزات کنترل دارند.
بسیاری از فرماندهای طالبان نگران آینده جنبش هستند
از دید این مقامات اوضاع بخوبی پیش نمیرود. این مصاحبه شوندگان از شکست های طالبان در ولایتهایی مثل فراه، ازرگان و قندوز نام برده و میگویند طالبان مناطق زیادی را از دست داده است. رهبری جدید ضعیف بوده و بسیاری نگران آینده جنش هستند. جنگ ادامه دارد و چشم اندازی پایان آن دیده نمیشود.
این فرماندهان میگویند: برنامهای برای تبدیل دستاوردها در میدان نبرد به ابزاری سیاسی برای گفتوگوها وجود ندارد و آخندزاده قادر نیست این کار را انجام دهد. علاوه بر این رفتار غیراسلامی فرماندهان طالبان در کشتن غیرنظامیان، بسیاری از اعضای این گروه را ناراضی کرده است.
در نوامبر یکی از مصاحبه شوندگان به ما گفت که وضعیت انسانی فاجعهآمیز است، علاوه براین بر خانوادهای طالبان که با خانواده هایشان در پاکستان زندگی می کنند، وضعیت در آینده نامشخص است.
بهترین زمان برای صلح با طالبان است
در ادامه این یادداشت آمده است: با سرخوردگی گسترده در میان طالبان در مورد آینده و رهبری طالبان، ما به این نتیجه رسیدیم که بهترین زمان برای صلح با طالبان است.
برای این کار ما نیاز به رویکرد جدیدی در این مورد داریم. در گذشته آمریکا تلاش داشت با رهبری این گروه بطور مستقیم مذاکره کند. این کار در دوران رهبری آخندزاده گزینه خوبی نیست.
ما یک رویکرد جدید تحت عنوان «صلح با شورشیان» که میتواند به رهبری متزلزل فعلی طالبان برتری داشته باشد، پیشنهاد دادیم. این رویکرد میتواند با همه گروهای طالبان و انشعابات آن، بخش اعظمی از مبارزان و کسانی که مذاکره را به جنگ ترجیح میدهند، را شامل میشود.
بهمریختگی بوجود آمده با رهبری آخندزاده میتواند چنین حرکتی را توجیح کند، مصاحبه شوندگان اعتراف کردند که بسیاری از فرماندهان و اعضای تحت امرشان حاضر هستند به فرآیند مذاکره بپیوندند. البته این به معنای این نیست که این منجر به منشعب شدن طالبان کمک کند.
این مدل جدید به معنای پیشنهاد یک راهکار برای پایان بخشیدن سریع به بحران جنگ در افغانستان نیست. باید این موضوع را در نظر بگیریم که برای افغانستان یک راه حل سریع وجود ندارد. با این وجود مدل ما یک فرصتی را برای کاهش خشونت در افغانستان ارائه میدهد.
انتهای پیام/ح