چکیده
کتاب الهیات شفا در قیاس با آثار مابعدالطبیعی پیش از آن، علاوهبر ابداعات محتوایی، دارای نظام و ساختاری متمایز و اصیل است. گذشته از نظر ابنسینا در مقدمه منطق شفا، پژوهشهای برخی پژوهندگانِ فلسفه سینوی نیز، بر چنین دستاوردی دلالت دارد. بازشناسی و فهم بنیانها و اضلاع معرفتی این ساختار، از آن جهت که میتواند پرده از عمق، گستره و نوع نگاه ابنسینا در تأسیس مابعدالطبیعهای با وجوه متمایز و ممتاز بگشاید، ارزشمند و ضروری است. هدف این جُستار، توصیف، تحلیل و تبیین ساختار علم مابعدالطبیعه در این اثر سترگ ابنسیناست. از اینرو، ابتدا با تحلیل مفهوم کلی ساختار و با تکیه بر علمشناسی ابنسینا، ساختار علوم برهانی در چهار سطح قضیهای، حدی، قسمی و تألیفی دستهبندی و سپس با توجه به آن، ساختار الهیات شفا در همه سطوح، توصیف و تحلیل شده است. مطابق این بررسی، ساختار علم الهیات در سطح قضایا، اصل موضوعی، در سطح حدود، درختی، و در سطح قسمی و تألیفی، خطی است. نتیجه تحقیق نشان میدهد که دو عامل مبناگرایی و ذاتگرایی از دو حیث معرفتشناختی و هستیشناختی بهترتیب بر آفرینش ساختار اصل موضوعی قضایا و ساختار درختی حدود الهیات شفا تأثیرگذار هستند. همچنین، منطق پرسش نیز، بهعنوان عامل روششناختی، در ساختار اصل موضوعی علم الهیات مؤثر است.
کلیدواژه ها:ابنسینا؛ الهیات شفا؛ ساختار؛ علمشناسی؛ مابعدالطبیعه
نویسندگان:
امیر عباس علی زمانی: دانشگاه تهران
رضا رضازاده: دانشگاه ایلام
کاظم موسی خانی: دانشگاه ایلام
دو فصلنامه حکمت سینوی (مشکوه النور) - دوره 20، شماره 56، پاییز و زمستان 1395.