اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت  /  سیاست و امنیت

بی‌بی‌سی و تحریف رفتار سیاسی بنیان‌گذار جمهوری اسلامی در گفت‌وگو با عباس سلیمی‌نمین

سندسازی برای مخدوش کردن نورانیت حیات امام (ره)

رویکرد و نوع مواجهه‌ی‌ رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه در قبال انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بر کسی پوشیده نیست. آن‌ها در برهه‌های زمانی مشخص و به‌شکلی کاملاً هدفمند در پی آن هستند تا وجهه و مشروعیت نظام اسلامی را در انظار مردم زیر سؤال ببرند.

سندسازی برای مخدوش کردن نورانیت حیات امام (ره)

تلاشی که اخیراً از سوی بی‌بی‌سی در تحریف رویه و عملکرد سیاسی امام خمینی مطرح شد، از همان جمله است. بی‌بی‌سی تلاش می‌کند امام خمینی را سیاست‌مداری ماکیاولیستی معرفی کند که در حین آنکه مردم را به مقابله با استکبار دعوت می‌کند، برای رؤسای جمهور ایالات‌متحده نامه نیز می‌نویسد. برای درک بهتر و بیشتر چرایی تعریف رویکرد امام در قبال ایالات‌متحده، به گفت‌وگو با عباس سلیمی‌نمین پرداختیم. وی مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران است.
 
لطفاً ادعای بی‌بی‌سی درباره‌ی‌ نامه‌های امام را از لحاظ سندشناسی مورد ارزیابی قرار دهید و بفرمایید اسناد منتشرشده تا چه‌حد اعتبار دارد؟
 
 به نظر من، سندی ارائه نشده که ما بخواهیم در مقام ارزیابی سند برآییم. تنها چیزی که ارائه شده، ادعایی از طریق پیام بوده که حتی مکتوب یا غیرمکتوب بودن آن نیز در هاله‌ای از ابهام است. تنها ادعا کرده‌اند که در گزارش سندی به نام «اسلام در ایران»، خلاصه‌ای از آن ارائه شده و اصل پیام نیز در آرشیو ملی آمریکا به‌صورت طبقه‌بندی‌شده نگهداری می‌شود. بنابراین بحث سند اصلاً در میان نیست و این مسئله به‌گونه‌ای مطرح می‌شود که اگر کسی آن را مورد پیگیری قرار داد، بتوانند به‌راحتی فرار کنند. یعنی اگر کسی مطالبه‌ی‌ سند کرد، بگویند به‌صورت شفاهی بوده و از این طریق، خود را از ارائه‌ی‌ سند خلاص کنند. وقتی می‌گویند سند به‌صورت پیام بوده، مشخص نیست کیفیت ارسال پیام به چه‌شکلی است. مثلاً هنگامی‌که رئیس‌جمهور یک کشور پیام شفاهی ارائه می‌دهد یا پیام مکتوب می‌فرستد، هر دو این‌ها پیام هستند، اما به‌شکلی متفاوت. این نوع ورود به بحث، حکایت از جعل و مخدوش بودن دارد. اگر کسی گزارش بی‌بی‌سی در این رابطه را به‌طور دقیق مطالعه کند، متوجه می‌شود که کلاً این موضوع مخدوش بوده و سندی در این زمینه وجود ندارد و ارائه نشده است. دلیلی وجود ندارد که اگر سندی وجود دارد، آن را به‌صورت طبقه‌بندی‌شده حفظ کنند.
 
پس این ادعا از نظر شما هیچ اعتباری ندارد؟
 
از نظر من هیچ اعتباری ندارد؛ یعنی کاملاً مخدوش است.
 
تا چه‌حد میان این ادعای بی‌بی‌سی و رفتارهای مبارزاتی امام انطباق وجود دارد؟
 
هیچ انطباقی وجود ندارد و 180 درجه تفاوت دارد. امام از ابتدای انقلاب، مبارزه‌ی‌ خود را بر دو اصل بنا نهادند: نفی استبداد و نفی سلطه‌ی‌ آمریکا. در این زمینه به‌حدی مستندات فراوان وجود دارد که کسی قادر نخواهد بود واقعیت انقلاب و دیدگاه امام را جعل کند، زیرا در زمینه‌ی‌ نگاه امام اختلافات اساسی با سایر جریانات وجود داشت و به همین دلیل، بسیاری از گروه‌های سیاسی که مشی مماشات‌طلبانه با آمریکا داشتند، موضع امام را تا سال‌های نزدیک به پیروزی انقلاب نمی‌پذیرفتند، اما به‌تدریج و با نزدیک شدن به پیروزی انقلاب، اکثریت مطلق جامعه از مشی مبارزاتی امام حمایت کردند و چون پایگاه اجتماعی نداشتند، مجبور شدند به‌ظاهر هم که شده، این دو مشی امام را بپذیرند.
به‌عنوان مثال، رهبران دو جبهه‌ی‌ ملی و نهضت ملی، قبل از انقلاب به پاریس رفتند و با امام بر سر این دو محور و یا مشی مبارزاتی بحث کردند که ما نمی‌توانیم به جایگاه شاه خللی وارد نماییم، زیرا شاه قدرت فوق‌العاده‌ای دارد و باید تلاش کنیم جایگاه او را تعدیل نماییم. در ثانی در رابطه با آمریکا نیز ما قدرت رویارویی با این کشور را نداریم و به‌طور کلی نمی‌توانیم اقدامی انجام دهیم. این بحث در کتب و آثار این افراد نیز دیده می‌شود. مثلاً خود آقای بازرگان در کتاب «انقلاب در دو حرکت» به‌صراحت اعلام می‌کند که من با امام به بحث و مجادله پرداختم و عنوان کردم با آنکه رفتن و یا بیرون راندن شاه از کشور امری بعید به نظر می‌رسد، ولی بر فرض هم که بتوانیم شاه را وادار نماییم از ایران برود، اما هرگز نمی‌توانیم وجود آمریکا را نفی کنیم.
 
به‌عبارتی این موضوع نشان‌دهنده‌ی‌ آن است که امام اصرار به نفی دو موضوع اساسی، یعنی استبداد و سلطه‌ی‌ بیگانگان در کشور دارند و این موضوع از سال 1342 به‌صراحت از سوی امام مطرح می‌گردد. امام بر هر دو این موضوعات تأکید داشتند و حاضر نبودند از آن عدول نمایند. بنابراین این موضوع هم از زبان منتقدین امام به‌صورت مکتوب وجود دارد، هم از زبان همراهان و نزدیکان ایشان و هم از زبان مورخین غیرایرانی. ازاین‌رو جعل چنین مسئله‌ای کار ساده‌ای نیست. اینکه بی‌بی‌سی چرا مبادرت به چنین کاری می‌کند، آن‌هم در شرایطی که تمام اسناد برجامانده دلالت بر آن دارد که امام بر این دو محور تأکید داشتند، تا حدودی غیرمعقول به نظر می‌رسد. از سویی امام با مبارزات خود در نهایت توانستند بر استبداد و سلطه‌طلبی بیگانگان پایان بخشند که این خود دلیل روشنی بر عدم انطباق ادعای بی‌بی‌سی با مشی مبارزاتی امام است. به‌عبارتی اگر تأکید و پافشاری و حرکت چندین‌ساله‌ی‌ امام نبود، هرگز این موضوع تحقق و عینیت نمی‌یافت.
 
نگرش امام درباب آمریکا تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی چه بود و آیا پس از پیروزی انقلاب تغییری کرد؟
 
خیر، قطعاً هیچ تغییری نکرد. یعنی شما هرگز این مشی را به‌صورت متغیر در سیره‌ی‌ عملی و مبارزاتی امام نمی‌یابید. درباب مبارزات امام قبل از انقلاب، در پاسخ به سؤال قبل تا حدودی اشاره کردم. بعد از انقلاب نیز امام سخنرانی‌های متعدد دارند و به تحرکات ضدانقلابی و تجزیه‌طلبی آمریکا هجمه می‌برند و پذیرش شاه در آمریکا را به‌شدت مورد انتقاد قرار می‌دهند. بر این اساس نیز دانشجویان استنباط می‌کنند که آمریکا در حال تدارک کودتایی علیه ایران است و ازاین‌رو نسبت‌به سفارت آمریکا حساس می‌شوند و مبادرت به تسخیر سفارت و متوقف کردن پایگاه تحرکات ضدایرانی آمریکا در سفارت می‌کنند.
 
این موضع‌گیری‌ها بخشی از نگرش امام در رابطه با آمریکا بعد از انقلاب است. قبل از انقلاب نیز همان‌طور که عرض کردم، نهضت آزادی در مشی مبارزاتی خود، خواهان حفظ رابطه با آمریکا و انجام اصلاحاتی به‌همراهی این کشور بود، اما امام همواره مخالفت می‌کردند و این اختلافات بر همگان روشن و واضح بود. همین موضوع حکایت از عدم تغییر نگرش امام قبل و بعد از انقلاب دارد. منتها بعد از انقلاب امام در موضع حاکمیت قرار گرفت و توانست با امکانات حکومتی با تحرکات ضدایرانی آمریکا مقابله نماید. این مقابله به‌صورت آگاهی‌بخشی به افکار عمومی بود که یکی از مصادیق آن نیز همان‌طور که عرض کردم، استنباط دانشجویان مبنی بر تکاپوی آمریکا جهت تدارک کودتا در ایران بود.
 
چرا در رسانه‌های فارسی‌زبان بیگانه، امام یک فرد بسیار سنتی و ضدمدرن معرفی می‌شود و به‌طور کلی ویژگی‌های امامی که رسانه‌های غربی می‌پسندند، چیست؟ آیا می‌توان گفت این رسانه‌ها درصدد ارائه‌ی‌ تصویری پراگماتیستی از امام هستند؟
 
این نوع تصویرسازی بیشتر به اوایل انقلاب بازمی‌گردد. اوایل انقلاب تلاش می‌کردند امام را فردی معرفی کنند که به محتویات زمان آشنایی ندارد. براساس همین تصویری هم که ارائه می‌شد، پیش‌بینی‌های مغرضانه‌ای طرح می‌کردند که حکومت امام چند ماه دیگر ساقط خواهد شد، زیرا ایشان با مسائل روز دنیا آشنا نیست و بنابراین نمی‌تواند حکومت‌داری کند. اما گذشت زمان، عدم تحقق و ناصحیح بودن این پیش‌بینی را اثبات کرد و توانایی امام را در تبدیل ایران به قدرتی بزرگ، نشان داد.
 
امام به‌عنوان سیاست‌مداری بزرگ ظاهر شد و بسیاری از رؤسای جمهور آمریکا را به چالش فراخواند و بسیاری از آنان نیز با حرکات سیاسی امام نابود شدند. امام کارتر را نابود کرد و بسیاری از آنان را به‌معنای واقعی کلمه، مستأصل نمود. این موضوع گرچه در ابتدا ناشی از قدرت معنوی امام بود و سیاست ایشان منبعث از معنویت بود، اما نشان‌دهنده‌ی‌ بهره‌ی‌ وافر ایشان از تاریخ و نیز آشنایی با مسائل روز و تجزیه‌وتحلیل آن نیز بود. به همین دلیل، جریان مخالف وقتی با پیش‌بینی و تصورات غلط خود مواجه شد، سرمایه‌گذاری گسترده‌ای را آغاز نمود تا ابزارهای امام گرفته شود. ازاین‌رو بسیاری از یاران و نزدیکان امام را ترور کردند تا شاید از این طریق بتوانند امام را زمین‌گیر نمایند، اما گذشت زمان نشان داد که امام با این کارشکنی‌ها، از اهداف والای خود عقب‌نشینی نمی‌کند و در عزم خود راسخ است. بنابراین ایشان برخلاف پیش‌بینی‌ها، موفق شد حکومت مورد نظر خود و مردم را تشکیل دهد و آن را حفظ نماید و الگوی دینی و حکومتی جدیدی را بنا کند.
 
ازاین‌رو مخالفان چاره را در تضعیف جایگاه امام دیدند و شروع به ترور کردند و داستان ترور از همین‌جا آغاز شد؛ زمانی‌که غرب احساس کرد امام با تصویری که آن‌ها به‌عنوان فردی سنتی و بیگانه با مسائل روز از او ترسیم می‌کردند، بسیار فاصله دارد و نه‌تنها توانسته الگوی حکومتی را روزبه‌روز تبیین و در جامعیت آن کوشش کند، بلکه با قدرت‌هایی که در ایران منافع فراوانی داشتند و ایران بهشت موعود آن‌ها بود و با اختیار و آزادی تام از همه‌ی‌ ثروت‌های ایران بهره می‌گرفتند، دشمنی و مخالفت کرده است. ازاین‌رو قدرت‌های مخالف، با دیدن این وضعیت، ایران را تحت‌فشار قرار دادند و اموال آن را مصادره کردند و کشور را مورد بایکوت قرار دادند. بدین‌ترتیب تمام ابزارهای داخلی و بیرونی به کار افتاد تا مانع حرکت امام گردند.
 
وقتی رئیس‌جمهور یک کشور ترور می‌شود، آن کشور یا حکومت تعادل خود را از دست می‌دهد، اما در ایران رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر، رئیس قوه‌ی‌ قضاییه و بسیاری از شخصیت‌های مهم و ترازاول سیاسی کشور ترور شدند و این موضوع خللی در تثبیت و حفظ قدرت کشور ایجاد نکرد و نتوانست دشمنان را به نتایج مورد نظرشان برساند. بنابراین آن تصویری که از امام ارائه شد، نه‌تنها در شرایط عادی می‌توانست ایران را به‌خوبی به‌سوی رشد و تعالی هدایت نماید، بلکه در شرایط سخت نیز سکان‌داری کشور را به‌گونه‌ای هدایت کرد که از تمام تهدیدات و خطرات به‌سلامت عبور کند. ازاین‌رو شخصیت واقعی امام، آن چهره‌ای نبود که آن‌ها درصدد ترسیم آن بودند و به همین دلیل هم تلاش می‌کنند تا با ادعاهای واهی و بی‌اساس، چهره‌ی‌ مورد نظر خود از امام را به تصویر بکشند.
 
یعنی امروزه این ترسیم و تصویرسازی تا حدودی تغییر کرده و ترجیح می‌دهند چهره‌ای مدرن از امام ترسیم نمایند؟
 
خیر، در حال حاضر تلاش‌ها به مخدوش نمودن چهره‌ی‌ امام معطوف است و نه ترسیم چهره‌ای مدرن یا سنتی. به‌عنوان مثال، زمانی طرح می‌کردند که امام گرایش‌های مارکسیستی دارد تا از این طریق بتوانند چهره‌ی‌ واقعی ایشان را تغییر دهند. چنان‌که زمانی مخالفان سرسخت ایشان نتوانستند به شخصیت والای علمی و معنوی امام خدشه‌ای وارد نمایند و برای مخدوش کردن ایشان، متوسل به شیوه‌هایی جدید شدند. از جمله اینکه ادعای تأثیرپذیری ایشان از مکاتب فکری مختلف چون مارکسیسم را بیان می‌کردند. در سندی هم که بی‌بی‌سی ارائه کرده‌ است و امام را مدافع آمریکا معرفی می‌کند، مشخص است چنین ادعایی تا حدی فضای غبارآلودی ایجاد می‌نماید. به‌طور مثال، ممکن است این شائبه در ذهن برخی از جوانان شکل بگیرد که امام آمریکایی بوده یا مدافع سوسیالیسم یا کاپیتالیسم بوده است. این موضوع برای این کشورها کافی است تا از تأثیرگذاری امام بر نسل‌های حاضر و آینده کم کنند. به‌خصوص جوانانی که با آثار امام و مبارزات تاریخی که ایشان رقم زدند، آشنایی کمی داشته باشند، ممکن است متأثر از این شنیده‌ها یا ادعاها تا حدودی ذهنیتشان تغییر یابد. به‌عبارتی چنین ادعایی می‌تواند این شبهه را برای نسل‌های جدید ایجاد نماید که آیا به‌راستی امام حامی منافع آمریکا در ایران بوده و یا از مکتب خاصی حمایت می‌کرده است یا نه.
 
از سویی سلطنت‌طلبان نیز دائم تبلیغ می‌کنند که آمریکایی‌ها زمینه‌ی‌ روی کار آمدن امام را فراهم کردند. سلطنت‌طلبانی که در ذهن خود جایگاهی برای مردم و قدرت آن‌ها قائل نیستند، عنوان می‌کنند که آمریکا به شاه پشت کرد و همین موضوع باعث شد تا امام موفق به تحقق و پیروزی انقلاب شود. در بعضی از آثار نیز ادعاهای دیگری مطرح می‌شود. این ادعاها باعث می‌شود فرد یا افرادی که ارتباط عمیقی با واقعیات جامعه ندارند، دچار تردید و سردرگمی شوند. در غیر این‌صورت نمی‌شود تاریخ را جعل نمود و این شبکه و حامیان آن نیز نمی‌توانند چنین کنند و تاریخ را تغییر دهند، اما می‌توانند باعث سردرگمی در شناخت‌های سطحی شوند و متأسفانه عمده‌ی‌ نسل ما شناخت عمیقی نسبت‌به پدیده‌های اطراف خود ندارند. اطلاعات در سطح ابتدایی است و فرضاً با یادداشتی کوتاه در فضای مجازی، موضوعی را مطالعه می‌کنند و به این باور غلط می‌رسند که توانسته‌اند نسبت‌به آن موضوع اشراف یابند.
 
در واقع این مشکل گریبان‌گیر نسل حاضر، نه‌تنها در ایران، بلکه در بسیاری از بلاد دیگر نیز شده که مطالعات خود را عمیق نکرده و به آثاری اندک بسنده کرده‌اند و آن را ملاک ارزیابی و سنجش خود در واقعیات پیرامون قرار می‌دهند. درحالی‌که واقعیت آن است که هرچه مطالعه‌ی‌ فرد در زمینه‌ی‌ موضوعی بیشتر باشد، احساس به مطالعه‌ی‌ بیشتر می‌کند و متوجه می‌شود که یافته‌هایش بسیار کمتر از نایافته‌هایش است. اما متأسفانه امروز نوع رفتاری که ایجاد شده، این است که با اندک مطالعه‌ای می‌توان در زمینه‌ای خاص عالم شد. در رابطه با ادعای امثال بی‌بی‌سی هم باید گفت که همین ادعای کذب به‌راحتی می‌تواند در ذهن جوانانی که مطالعه‌ی‌ اندکی درباره‌ی‌ واقعیات دارند، نقش ببندد و آنان را به این نتیجه برساند که مثلاً اکثر یاران امام مارکسیست بوده‌اند. سپس با توجه به این یافته‌های سطحی، تصور نماید که امام نیز متمایل به مارکسیست یا سایر جریان‌های غربی و غیراسلامی بوده است. بنابراین چنین فردی نمی‌تواند به تشخیص درست برسد و از شخصیت برجسته و نادر کشور، یعنی امام (ره)، بهره ببرد و جهت بگیرد و از او در جهت پیشبرد منافع ملی کشورش استفاده کند.
 
هدف از تحریف امام و رفتار سیاسی وی چیست؟
 
در پاسخ به این سؤال، باید گفت تأثیر برخی از شخصیت‌ها تنها محدود به همان زمان است. این افراد وقتی از دنیا می‌روند، تأثیراتشان نیز با رفتنشان از بین می‌رود، اما همواره شخصیت‌های برجسته‌ای نیز وجود دارند که تأثیر آن‌ها بعد از مرگشان بیشتر می‌شود. به‌عبارتی روزبه‌روز که معرفت انسان‌ها فزونی می‌یابد، به ابعاد والای آن شخصیت بیشتر آگاه می‌شوند. این افراد در ظرف زمانی خود، آن‌طور که شایسته است، شناخته نمی‌شوند، زیرا معرفت و آگاهی انسان‌ها کامل نیست. تاریخ کشور ما نیز مملو از این شخصیت‌هاست؛ از ائمه گرفته تا سایر شخصیت‌های سیاسی یا غیرسیاسی دیگر. بی‌شک امام نیز از جمله‌ی‌ این شخصیت‌هاست که بعد از فوتشان بیشتر شناخته شده و درخشان‌تر می‌شوند. این بدان‌معناست که تأثیرگذاری ایشان در نسل‌های آتی افزایش یافته است.
 
به همین دلیل، بی‌بی‌سی و سایر رسانه‌های مرتبط با قدرت‌های سلطه‌گر، بعد از وفات امام با سندسازی درصدد مخدوش کردن نورانیت حیات معنوی امام برآمدند. اگر امام تأثیرگذاری نداشت، قطعاً بی‌بی‌سی یا رسانه‌های مرتبط نیز وقت خود را صرف سرمایه‌گذاری بر این موضوع نمی‌کردند. بنابراین چون می‌دانند جاذبه‌ی‌ دیدگاه‌ها و روش و مبانی امام با گذشت زمان برای نسل‌ها بیشتر می‌شود و صحت مواضع امام نیز روشن‌تر می‌گردد، با شیوه‌های مختلف تلاش می‌کنند تا چهره‌ی‌ واقعی امام را در نزد افکار عمومی به چهره‌ی‌ دلخواه خود تغییر دهند. به‌عنوان مثال در آن زمان گروهی نمی‌توانستند بپذیرند که منافقین در بیت آقای منتظری ظهور کرده‌اند، اما چند سال بعد از فوت امام، این موضوع و حقانیت موضع‌گیری امام برای اهل‌نظر روشن شد. در زمان اوج نیاز سازمان مجاهدین خلق و آمریکا، بیت آقای منتظری تلاش می‌کند تصویری مظلوم از مجاهدین خلق ترسیم کند و در شرایطی که بسیار منفور است، خواهان رقم زدن مظلومیت برای آنان می‌شود.
 
بیت آقای منتظری بی‌مناسبت اقدام به انتشار بحثی از ایشان، یعنی مظلومیت مجاهدین خلق نمی‌کند، بلکه درست در زمانی که تلاش‌هایی از جانب آمریکا و نمایندگان صهیونیست‌ها صورت گرفته تا مجاهدین خلق را فعال نمایند، دست به این اقدام می‌زند. اما آن‌ها با کاستی‌هایی نیز مواجه می‌شدند و آن اینکه این گروه، هم در ایران و هم در عراق و هم در میان سایر ملت‌ها، منفور بودند. این منفور بودن مانع از کارایی آن‌ها و نیز پیشبرد اهدافشان می‌گردید. بنابراین وقتی بیت آقای منتظری مبادرت به چنین اقدامی می‌کند، آیا جز این است که صحبت‌ها و پیش‌بینی‌های امام را تأیید می‌‌کند؟ به‌عبارتی این موضوع اثبات‌کننده این مطلب است که آن زمان نگرانی امام به‌حق بوده است و زمان چهره‌ی‌ شخصیت‌های صادق دوران را شفاف‌تر و جاذب‌تر می‌نماید و حقانیت آن‌ها را روشن‌تر می‌کند. ازاین‌رو رسانه‌های مخالف استقلال‌طلبی ملت‌ها، تلاش می‌کنند چهره‌هایی را که در مسیر تعالی بشریت قرار دارند، مخدوش نمایند.
 
چرا این ادعا در این بازه‌ی‌ زمانی ارائه می‌شود؟ آیا این موضوع می‌تواند متأثر از شرایط کشور اعم از سیاسی یا حتی اقتصادی باشد؟
 
خیر، به نظر من، نمی‌توان گفت این موضوع اختصاص به زمانی خاص دارد. این اتفاق و اتفاقات مشابه بارها از سوی این جریان تکرار شده و منحصر به زمان حاضر نیست. اقدامات این‌چنینی بارها با اهداف متفاوتی چون تأثیرگذاری بر راه امام و با علم به اینکه این تأثیرگذاری وجود دارد، اتفاق می‌افتد. به‌طور مثال، امروز کشورهایی چون یمن و بحرین با تأثیرپذیری از مسیر امام، به‌سمت دفاع از هویت خود حرکت می‌کنند و این تأثیرگذاری می‌تواند منشأ تحولات بزرگ در جهان اسلام و منطقه شود. بنابراین جریان مذکور تلاش می‌کند تا چهره‌ی‌ امام را از طرق مختلفی همچون استفاده نفوذیافتگان خود به بیت آقای منتظری یا از طریق عناصر بی‌هویت در داخل یا خارج از کشور، مخدوش نمایند.
 

پایگاه برهان

انتهای متن/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول